بایگانی برچسب: s

لنکرانی: پیمان من با جلیلی ابوالفضلی است

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری گفت: پیمان من با سعید جلیلی پیمانی ابوالفضلی است

به گزارش خبرنگار مهر، کامران باقری لنکرانی عصر روز یکشنبه در همایش دیدار مردمی سعید جلیلی افزود: هرچه در توان داریم برای دفاع از گفتمان انقلاب، دفاع از عدالت و استقامت و دفاع از پیشرفت کشور در سایه ولایت مداری ارائه می دهیم.

وی تصریح کرد: ۲۴ خرداد حماسه بزرگ در کشور ما ایجاد می شود و به طور حتم مردم اصلح ترین را انتخاب می کنند.

عضو شورای مرکزی جبهه پایداری تاکید کرد: جلیلی کاندیدای اصلح است و هر نفر از مردم به عنوان یک ستاد گفتمان جلیلی را مطرح می کنند.

لنکرانی تاکید کرد: همه باید در خلق این حماسه بزرگ سیاسی شرکت کنند و امیدوارم همه پای این گفتمان انقلاب تا آخرین لحظه بمانند.

Tabnak.IR | تابناک

خانه آرایی با رنگ های شاد

حتما برایتان پیش آمده که یک روز از خواب بیدار شوید و احساس کنید، چقدر از خانه و محل زندگی تان خسته شده اید و با خود بگویید: ای کاش به خانه جدیدی می رفتم، شما می توانید با چند تغییر ساده محیط خانه خود را گرمتر و دلچسب تر کنید.

میزهای سفید و شیشه ای اغلب، خانه را سرد و بی روح می سازند. بنابراین چنانچه شما میزهای کوچک و بزرگ خود را با رومیزی هایی با رنگ های قرمز، آبی، زرد و قهوه ای یا ترکیبی از آنها تزئین کنید، ظاهر خانه خود را گرمتر کرده اید. برای این منظور رومیزی های آینه کاری و چهل تکه را می توانید بدون صرف هزینه زیادی خودتان تهیه کنید.

همچنین رومیزی های قلم کار و سنتی خودمان نیز بسیار متنوع و شاد می باشند، البته می توانید به سراغ صندوق

مادر بزرگ ها هم بروید، چرا که معمولا چیزهای قدیمی زیبا و جالبی در میان آنها پیدا می شود.

از شمع های تزئینی استفاده کنید

همان طور که می دانید شمع های زیبا و تزئینی در گوشه و کنار خانه شکل شیک و زیبایی به دکور خانه شما می بخشند. شما می توانید از شمع های ارزان قیمت استفاده کنید و یا با خرید پارافین و یک

کتاب راهنمای شمع سازی براحتی خودتان در منزل شمع های تزئینی زیبایی تهیه کنید، آنها را در شمعدان های فانتزی گذاشته و هنگام صرف شام با همسرتان، شمع روشن کرده و محیط شاعرانه تری

ایجاد کنید. ضمنا استفاده از چند قطره اسانس در تهیه شمع ها می تواند هوای خانه تان را هم خوشبو کند و هم بوی ماندگی و نا را از بین ببرد.

استفاده از تابلوهای شاد

به خاطر داشته باشید که دیوارهای سفید و لخت، محیط سرد و بی روحی برای خانه ایجاد خواهد کرد، بنابراین نصب چند تابلوی هنری زیبا با قاب هایی که با دکور منزلتان هماهنگی دارد، می تواند بسیار موثر باشد. چنانچه توانایی خرید دارید، می توانید از تابلوهای رنگ روغن هنرمندان خریداری کنید

 و در غیر این صورت می توانید در هر زمینه ای که هنر دارید تابلوهای گل چینی، تابلوهایی از کار دست خودتان چون پولک دوزی، سرمه دوزی و غیره تهیه کنید، ضمنا قاب کردن پارچه های چهل تکه هم کار هنری زیبایی خواهد شد. در نهایت در صورت عدم امکان شما می توانید عکس خانوادگی خود چون عکس عروسی و یا تصویر زیبایی از فرزندتان را بزرگ کنید، آن را قاب گرفته و به دیوار ها نصب کنید.

از راه های پیشنهادی دیگر، خشک کردن گل جهت تهیه تابلو است. شما می توانید براحتی با چیدن گل های زیبایی که در طبیعت می بینید و خشک کردن آنها در لای کتاب، آنها را روی مقوای تیره و یا پارچه مخمل سیاهی قرار دهید و با یک قاب شیشه ای کار زیبایی تهیه کنید. البته در مواردی از خشک کردن پروانه ها هم استفاده شده که البته از جانب طرفداران حیوانات شدیدا مورد انتقاد قرار گرفته است.

درست کردن میز عکس

از کارهای جالب دیگری که می توان به آن اشاره کرد، تهیه یک میز یا اختصاص دادن یک کمد کوتاه یا هر چیز مورد نظر در منزل برای قرار دادن عکس های خاطره انگیز از خانواده تان است. تنها کافی است به سراغ آلبوم عکس هایتان بروید و چند عکس زیبا مثل عروسی ها، تولد ها و سالگرد ها را دستچین کرده و برایشان قاب تهیه کنید و پس از انداختن یک رومیزی زیبا و متناسب با قاب ها آنها را روی میز مورد نظرتان قرار دهید تا همه از زنده شدن خاطرات و لحظه های شیرین زندگی شما لذت ببرند.

منبع:روزنامه جام جم

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

تنوع در خانه با چند گام ساده

 گذاشتن عکسهایی از اعضای خانواده در گوشه و کنار خانه بسیار خوب است، اما از افراط در این کار خودداری کنید. بخصوص در مورد عکسهای خودتان مراقب باشید زیرا ممکن است ناخودآگاه خانه را به صورت پرستشگاه خودتان در آورید.

 – اضافه کردن گیاه، سنگ، صدف و دیگر عناصر طبیعی به تزئینات خانه تاثیر بسیار خوبی در روحیه اعضای خانواده میگذارد و در واقع طبیعت را به درون خانه می آورد.

 – هرگز سعی نکنید در تزئین منزل به کمال مطلق دست بیابید. خانه شما باید زنده به نظر برسد و این به معنی کمی به هم ریختگی است. بنابراین همه چیز نباید همیشه درست در جای خود باشد.

 – با گذاشتن چند شاخه گل تازه در خانه روحیه شادی به اعضای خانه بدهید.

– سعی نکنید لوازم منزل را هم رنگ انتخاب کنید. بلکه به هماهنگی رنگها توجه کنید. تزئین خوب خانه به این معنا نیست که همه چیز یک رنگ باشد.

 – در اثاث خانه به دنبال خطوط زیبا و خوشایند و فرم محکم و جاندار باشید. اگر وسیله ای شکلی دارد که میدانید همیشه دوستش خواهید داشت، همان را انتخاب کنید. به طور حتم شما در طول زمان از طرح و رنگ پارچه آن خسته خواهید شد که این مشکل با تعویض رویه حل میشود. مهم این است که فرم و مدل این وسیله را دوست داشته باشید.

 – هنگام جور کردن پارچه هایی با طرحهای مختلف، یک یا دو رنگ پایه را همسان در نظر بگیرید. برای مثال میتوانید دو پارچه هم رنگ اما یکی گل دار و دیگری راه راه را جور کنید. اما مراقب باشید این ترکیبات را بیش از حد سنگین نکنید.

 – اگر در حال انجام تغیرات اساسی در منزل هستید قبل از هر کار جنس موادی را که استفاده میکنید مورد بررسی قرار دهید. کف پوش مرمر در تابستان بسیار خنک و عالی است اما در زمستان به طور آزار دهنده ای سرد است. کف پوشهای غیر از فرش و موکت هم به سرو صدای محیط اضافه میکنند. اول این نکته را در نظر داشته باشید که خانواده شما کم جمعیت یا پرجمعیت هستند و بعد نوع کف پوش را انتخاب کنید. کف چوبی از هرنظر عالی است،فقط باید مخارج نگهداری آنرا در نظر داشته باشید.

 – آثار هنری جالبی که بیانگر شخصیت شما باشند را در گوشه و کنار خانه قرار دهید. آثار هنری همچنین بهانه بسیار خوبی برای آغاز گفتگو هستند.
در انتخاب لوازم فلزی به دنبال کیفیت باشید و در صورت لزوم لوازم کهنه را عوض کنید. سینک ظرف شویی، شیرآلات و امثال آن به تدریج به نظر نمی آیند اما تعویض آنها تاثیر بسیاری بر شمای کلی خانه میگذارد

– لوازم خانه را از نوع راحت و قابل استفاده تهیه کنید تا به خانه شما حال و هوای صلح آمیز و آرام بخش بدهد. استفاده از فرش و گلیم با الیاف طبیعی و پارچه هایی چون کتان و ابریشم خام حس با صفایی به خانه میدهد و آنرا به یک آشیانه گرم مبدل میکند.

 

– از اینکه به دنبال هر مد جدید تزئین خانه باشید بپرهیزید. اشیایی را انتخاب کنید که دوست دارید چرا که باید در کنار آنها زندگی کنید و لوازم منزل چیزهایی نیستند که به تدریج به آن علاقمند شوید.

 

– به خاطر داشته باشید که گاهی کمتر، بیشتر است. یک گردنبند زیبا بسیار بیشتر از یک گردنبند با گوشواره و دستبند یک شکل جلب توجه میکند. در چیدن لوازم منزل نیز این قانون وجود دارد. ترکیب جالب و ابتکاری لوازم منزل به شرط آنکه در آن افراط نشود، بسیار زیباتر از یک سری مبل و میز و صندلی یک شکل خواهد بود.

 

– حمام و سرویسهای بهداشتی خانه را با شمع،نمکهای طبی عطرآگین و صابونهای خوشبو تزئین کنید.

 

– از لوازمی که توسط بسیاری از مردم استفاده میشوند و گاهی به همین دلیل ارزان ترند، استفاده نکنید. برای مثال ترکیب کاناپه های سنگین چرم مشکی با میز براق مشکی که غیر از سنگین و تنگ کردن فضا کاری انجام نمیدهند. خانه شما باید نماد خودتان باشد نه کسی که روزی بوده اید یا اصلا نبوده اید.

 

تنوع در خانه با چند گام ساده

– جزئیات کوچکی را که تفاوت فراوان ایجاد میکنند از یاد نبرید. رومیزی، بشقابها،لیوانها، زیر بشقابیها ،گل و دیگر لوازم روی میز. این رنگها و ریزه کاریها ممکن است به نظر دست و پا گیر بیایند اما انقدر موثرند که ارزش زحمت را دارند.

 

– در انتخاب لوازم فلزی به دنبال کیفیت باشید و در صورت لزوم لوازم کهنه را عوض کنید. سینک ظرف شویی، شیرآلات و امثال آن به تدریج به نظر نمی آیند اما تعویض آنها تاثیر بسیاری بر شمای کلی خانه میگذارد.

 

– از آنجایی که آثار هنری موجود در منزل معرف شخصیت شما است، لوازم خانه را طوری انتخاب کنید که بر زیبایی تابلوها و آثار هنری دیگر موجود در خانه بیافزاید. وسایل خانه را طوری نچینید که توجه را از آثار هنری به خود جلب کنند.

 

– پاراوانهای تاشو و پایه دار بهترین وسیله برای تقسیم فضا در یک اتاق هستند – مثلا برای جدا کردن میز کار از اتاق نشیمن – و بخصوص در فضاهای کوچکتر کاربرد دارند. با استفاده از پاراوانهای کوتاهی که نقش یا تزئین روی آن از هردو طرف دیده شود هم شلوغی میز کار را میپوشانید و هم فضای خانگی تری به اتاق نشیمن میبخشید.

 

– اتاقهای خود را پر از وسیله نکنید. هرچیز خوبی با افراط به سوی بدی متمایل میشود. کمی از این و کمی از آن کافی است. مراقب باشید که اتاق را با رنگ یکنواخت، ظروف فلزی کوچک وبزرگ، اشیای چوبی کاغذ دیواری و برگهای طلایی پرنکنید. سعی کنید در یک اتاق ساده و خلوت غافلگیریهای خلاقانه ترتیب دهید. طراحی خوب شامل انتخاب رنگ و حس صحیح است با چاشنیهایی از تزئینات زیبایی که دوستشان دارید.

 آموزش آنلاین

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

طرز تهیه کوفته گوشت با ژامبون

مواد لازم:

۲ قطعه ژامبون خرد شده
۲ قطعه سیر خرد شده
۲ تخم مرغ بزرگ
۲/۱ فنجان خمیر نان
۱و ۲/۱ قاشق غذاخوری نمک
۱و ۲/۱ پوند گوشت قرمز
۲ قاشق غذاخوری مرزنجوش خشک شده یا نعناع تازه

• مواد لازم برای سس:
۲ قاشق غذاخوری روغن زیتون
۱ پیاز متوسط خرد شده در حدود ۱ فنجان
۳ عدد سیر رنده شده
۱۱و ۲۸ اونس گوجه رنده شده
۱ قاشق غذاخوری نعناع خشک شده
۲/۱ فنجان آب جوجه یا آب گوشت

طرز تهیه:
۱- فر را روی درجه ۴۰۰ فارنهایت قرار دهید. گوشت را با سایر مواد ذکر شده در بالا
در یک کاسه بزرگ مخلوط کنید و خوب چنگ بزنید . این مایع باید آنقدر خوب با هم مخلوط
شده تا کوفته از هم باز نشود.

۲- با دستان مرطوب یا قاشق بستنی خوری ، از مخلوط بدست آمده ۱۶ گلوله یک اندازه
درست کنید و آنها را با فاصله روی سینی شیرینی پزی قرار دهید ؛ آن را در فر بگذارید
و بگذارید ۱۵ دقیقه داخل فر بماند تا به رنگ طلایی درآید.

۳- تا زمانیکه کوفته ها آماده شوند ، کمی روغن زیتون داخل یک ماهیتابه بریزید و
روی حرارت متوسط گاز گذاشته و پیاز را داخل آن بریزید و سرخ کنید.سپس سیر را به آن
اضافه کنید و در حدود ۱ دقیقه آنها رابا هم تفت دهید ، بعد از آن گوجه ، کمی آب
جوجه ویا گوشت را با هم اضافه کنید. آنها را خوب هم بزنید و برای مزه دار کردن آن
کمی نمک بریزید . اگر دوست داشتید کمی آرد داخل سس بریزید تا سس غلیظ شود . این سس
باید کوفته ها را به خوبی در خود بگیرد.

۴- زمانیکه کوفته ها آماده شد ، آنها را داخل سس قرار دهید و بگذارید کمی آب سس
را به خود بگیرند. اگر سس غلیظ نشده بود ، بنا به سلیقه خود آنقدر بگذارید بجوشد تا
به مقدار دلخواه تان دربیاید.این غذا را می توانید با برنج ، نان تورتیلا و… سرو
کنید. برای تزئین از برگ نعناع استفاده کنید.

یاقوت

رابطه دروغگویی با صابون!

داخل محدوده

افراد زیادی نمی‌توانند این ادعا را داشته باشند که تا به حال در زندگی‌شان دروغ
نگفته‌اند و از این رو همه افرادی که این رفتار را رفتاری زشت و نادرست می‌دانند،
احساس بدی را که پس از گفتن دروغ در انسان به وجود می‌آید، تجربه کرده‌اند.

اکنون محققان ثابت کرده‌اند دروغ گفتن واقعا در انسان احساس آلوده شدن را به
وجود می‌آورد، در حدی که فرد را وا می‌دارد تا برای شستشوی دهان خود به دنبال
دهانشویه یا مواد شوینده دیگر بگردد.

تیمی از روان‌شناسان با هدف آزمایش روی ضرب‌المثل‌هایی مانند آلوده دست یا آلوده
دهان که به افراد دروغگو خطاب می‌شود، رفتار ۸۷ فرد را هنگام دروغگویی یا گفتن
واقعیت مورد بررسی قرار دادند.

اسپایک لی، محقق دانشگاه میشیگان که انجام این پروژه را به عهده داشته است، می‌گوید
نتایج آزمایش‌ها نشان می‌دهد افرادی که دیگران را فریب داده‌اند، بیشتر از صابون و
دهانشویه استفاده می‌کنند؛ در صورتی که افرادی که واقعیت را می‌گویند، احساس نیاز
به استفاده بیشتر از مواد شوینده را ندارند. افرادی که دروغ‌های کلامی گفته بودند،
بیشتر از دهانشویه و افرادی که از طریق نامه‌های الکترونیک اقدام به دروغگویی و
فریب دادن دیگران کرده بودند، بیشتر از صابون استفاده می‌کردند.

در این مطالعه از داوطلبان خواسته شد نقش وکیلی را بازی کنند که با رقیبی به نام
کریس برای ارتقا گرفتن در حال رقابت شدید است. از هر یک از داوطلبان خواسته شد تصور
کنند مدارکی را یافته‌اند که کریس آنها را گم کرده و بازگرداندن این مدارک باعث
پیشرفت شغلی وی و آسیب دیدن آنها خواهد شد، داوطلبان باید برای کریس پیامی صوتی یا
نوشتاری می‌گذاشتند تا به وی بگویند مدارک را یافته‌اند یا نه. بلافاصله پس از
گذاشتن پیام، داوطلبان
بر اساس میزان اشتیاق به خریداری صابون یا دهانشویه دسته‌بندی شدند؛ نتایج نشان داد
افرادی که از پشت خط تلفن اقدام به دروغگویی کرده و پیامی نادرست برای کریس به جا
گذاشته بودند، به استفاده از دهانشویه تمایل شدیدی داشتند و حتی حاضر بودند برای
خرید آن بهایی بیشتر بپردازند که این نتیجه در مورد افرادی که حقیقت را گفته بودند،
صحت نداشت.


یاقوت

داستان شباهت با رییس جمهور، طنز بود یا واقعی؟

                                      

به گزارش شبکه ایران در حالی که محمود بصیری بازیگری که بیشتر از سینما در
تلویزیون سابقه فعالیت داشته به تازگی در گفتگویی اعلام کرده به دلیل شباهتش با
رییس جمهور کشورمان از بازیگری در سینما و تلویزیون محروم شده بد ندیدیم در ابتدا
از علیرضا سجادپور رییس اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد پرسش کنیم. متن پرسش و پاسخ
ما با سجادپور در این باره را در ادامه می خوانید:

آیا این مساله صحت دارد که محمود بصیری به واسطه شباهت به رییس جمهور از
بازی در سینما منع شده؟

اجازه بدهید در این باره حرفی نزنم.

به هر حال روی اتهام این بازیگر به سمت دست اندرکاران سینما هم هست که
اجازه بازی در سینما به او داده نشده.

این گونه حرفها به شدت بی پایه و اساس است و دلیلی ندارد که چون رییس اداره
نظارت هستم درباره هر حرف بی سند و مدرکی توضیح ارائه کنم.

پس شما چنین مساله ای را تکذیب می کنید؟

مگر نهادهای ما بیکارند که بیایند و درباره اظهارنظرات کاملا بی پایه و اساس این
چنینی تکذیبیه یا تاییدیه ارائه کنند.

حرف آخرتان در این باره چه می تواند باشد؟

از قول من بنویسید چنین ادعاهایی کاملا بی پایه و اساس است.

 

محمود بصیری در گفتگوی اخیرش به این نکته اشاره کرده که در جلسه افطار با رییس
جمهور یکی از حاضران در جلسه درباره ممنوع الکاری وی از رییس جمهور پرسش کرده است.
برای اینکه از صحت و سقم این ادعا هم باخبر شویم به سراغ محسن علی اکبری تهیه کننده
سرشناس سینما که در افطاری رییس جمهور حضور داشتند رفتیم و از او هم پرسش کردیم.

حتما شما هم ادعای اخیر محود بصیری را شنیده اید؟

کدام ادعا؟

همین که به واسطه شباهت به رییس جمهور ممنوع الکار شده!

یادم نمی آید که چنین چیزی شنیده باشم.

در جلسه افطار رییس جمهور که حضور داشتید.

بله

در آن جلسه در این باره مابین رییس جمهور و مهمانان صحبتی رد و بدل نشد؟

دقیق به خاطرم نمی آید که چیزی گفته شده باشد ضمن اینکه تا آنجا که من یادم می
آید آقای محمود بصیری هم در این افطاری حضور نداشتند.

ما شنیده ایم که یکی از حاضرین درباره ایشان سخن گفته است.

من یادم نمی آید.

نظر خودتان درباره ادعای ایشان چیست؟ آیا امکان دارد که بازیگری به
واسطه شباهت به یک شخصیت سیاسی ممنوع الکار شود.

نه، هیچ دلیلی وجود ندارد که محمود بصیری ممنوع الکار باشد. مگر می شود کسی را
صرفا به خاطر شباهت با شخصیتی خاص ممنوع الکار کرد.

 

 

یاقوت

با خودت حرفای خوب بزن

همه
ما روزانه بارها و بارها شاهد گفت‌و‌گوهایی هستیم که در ذهنمان صورت می‌گیرد و
مخاطب آن خودمان هستیم. آیا تا به‌حال به این مکالمات درونی توجه کرده‌اید؟ می‌دانید
چرا این گفت‌و‌گوهای

ذهنی وجود دارد؟ آیا این گفت‌و‌گوها، بر زندگی‌مان تأثیرگذار است؟ برای پاسخ به
این سؤالات جالب و اطلاعات بیشتر در مورد گفت‌و‌گوهای ذهنی، می‌توانید این نوشتار
را مطالعه کنید.

گفت‌وگوی ذهنی می‌تواند مکالمه‌ای درونی باشد که هر روز صبح که از خواب بلند می‌شویم
در ذهنمان تکرار می‌شود. این گفت‌وگوی ذهنی صدایی است که تشویق یا تنبیه‌مان می‌کند
و برگرفته از اطلاعاتی است که در ضمیر ناخودآگاه و نیمه‌خود‌آگاه ما وجود دارد. به
زبانی دیگر، گفت‌وگوی ذهنی، صحبت‌هایی است که شما در طول روز با خودتان دارید. این
مکالمه‌های درونی می‌تواند حالتی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً شما با خود می‌گویید:
«من می‌توانم یا نمی‌توانم فلان کار را انجام دهم».

به‌عنوان یک قانون کلی، هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت
شما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی
مثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید. خیلی اوقات افراد از
مثبت یا منفی بودن محتوای آنها اطلاع ندارند و تنها احساس ناشی از ان را به همراه
دارند

مکالمه درونی معمولاً از عبارات و صحبت‌هایی که طی دوران کودکی از زبان کسانی که
از دیدگاه کودکانه، افرادی مقتدر به شمار می‌آیند- به‌طور مثال از پدر و مادرتان-
شنیده‌اید، نشأت گیرد.

«من آدم احمقی هستم»، این جمله یا جمله‌ای مشابه با همین تأثیر، یکی از
معمول‌ترین عباراتی است که در گفت‌وگوی ذهنی به کار می‌رود.
هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت شما را پایین آورد،
گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساس
خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید.

قدرت گفت‌وگوی ذهنی

با اینکه بسیاری از افراد – به‌دلیل ناآگاهی از چگونگی تأثیر‌گذاری مکالمه درونی
بر امور شخصی و حرفه‌ای‌شان- نمی‌توانند قدرت گفت‌و‌گوی ذهنی را برآورد کنند اما
اگر شخصی بتواند از نوع مکالمه‌های ذهنی خود آگاهی یابد و بفهمد بر چه اساسی شکل
گرفته است، و چه احساسی را به دنبال دارد اقدام بسیار مهمی انجام داده است. و می
تواند بسیاری از حالات منفی خود را درمان کرده و از بین ببرد.

وی از این طریق می‌تواند رفتارهای خود را تحلیل کرده و اگر گفت‌وگوی ذهنی‌اش
منفی و مانعی برای موفقیتش است، آن را با مکالمه درونی مثبت جایگزین کند.

به‌طور متوسط افراد در هر روز ۶۰هزار تا ۸۰هزار فکر از ذهنشان می‌گذرد. شمار
بسیاری از این افکار می‌تواند منفی باشد چرا که خیلی از افراد از تأثیر مکالمه
درونی مثبت در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای ناآگاهند.

اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مکالمات ذهنی خود که به‌طور پیوسته در ذهنش تکرار
می‌شود توجه کند، به تأثیر مسلم و آنی این مکالمات نه تنها بر افکار بلکه بر عملکرد
و رفتار خود نیز پی‌خواهد برد.
گفتگوی درونی

ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید

اگر تشخیص دهید که بیشتر از مکالمه درونی مثبت استفاده می‌کنید یا منفی، به
نشانه‌ای خوب جهت پی بردن به نوع رویکردی که در کودکی شاهد آن بوده‌اید، دست
یافته‌اید. شما با این اطلاعات، می‌توانید اعتقادات محدودکننده‌ای را که زائیده
ضمیر ناخودآگاه شماست و به‌صورت مکالمه درونی نمود می‌یابد، شناسایی کنید.

گفت‌وگوی ذهنی مثبت بی‌نهایت سودمند است و بر روش‌های برنامه‌ریزی در آینده فرد
مؤثر خواهد بود. مکالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویکرد «هر کاری
و هر چیزی امکان‌پذیر است» سوق دهد.

تکنیک‌های گفت‌وگوی ذهنی مثبت

برای دستیابی به اهداف بزرگ و نتایج مثبت باید ذهن مثبتی داشته باشید و از قدرت
جادویی کلمات برای کسب انرژی در جهت انجام کارها استفاده کنید. سعی کنید از تکنیک‌های
زیر برای افزایش گفت‌و‌گوهای ذهنی مثبت درون خود استفاده کنید.

دائما افکار و اعمال خود را بازبینی کرده و بهبود ببخشید.

– سعی کنید اعتماد به نفس، عزت نفس و انگیزه را درون خود تقویت کرده و افزایش
دهید.

– به رویکردهای مثبت روی‌آورید.

– افکار مثبت، امیدواری و مثبت‌گرایی خود را افزایش دهید.

– به سوی کسب صلاحیت‌های فردی و حرفه‌ای بیشتر و قابل تأمل‌تر گام بردارید.

– بر عقاید محدود کننده، موانع و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای غلبه کنید.

– استرس و فشار عصبی خود را تسکین دهید.
اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت خودکار
برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با موفقیت
به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید.

اصلاح گفت‌وگوی ذهنی نامناسب

این اقدام اصلا پیچیده نیست. بزرگ‌ترین گام در این زمینه درک اهمیت روشی است که
با خود سخن می‌گویید. با خواندن این مقاله شما تاحدی به این دریافت رسیده‌اید.

گام بعدی شناسایی واژه‌ها یا عباراتی منفی است که دائماً آنها را در مکالمه با
خود تکرار می‌کنید. این کار ممکن است یک هفته یا مدت زمان بیشتری طول بکشد. شما
باید اجازه دهید این واژه‌ها و عبارات به‌صورتی طبیعی آشکار شوند زیرا مستقیماً از
ضمیر ناخودآگاهتان ناشی می‌شوند.

هنگامی که این واژه‌ها و عبارات منفی را شناسایی کردید باید تلاش کنید به شکلی
آگاهانه، واژه‌ها و عبارات مثبت را جایگزین آنها کنید.

گفت‌و‌گو با ضمیر نیمه خود‌آگاه

این مرحله به شما امکان ارزیابی ضمیر نیمه‌خودآگاهتان را داده و اجازه می‌دهد
عقاید محدودکننده‌تان را شناسایی کنید.

با آگاهی از این عقاید شما می‌توانید از طریق جایگزینی اطلاعات جدید مثبت با
اطلاعات قدیمی ذخیره شده مستقیماً به اصلاح ضمیر ناخودآگاهتان بپردازید.

اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت
خودکار برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با
موفقیت به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید. لطفا از اهمیت بسیار زیاد
گفت‌و‌گوی ذهنی غافل نشوید. در غیراین صورت اعتماد به نفس‌تان برای اجرای تکنیک‌های
برنامه‌ریزی برای آینده کاهش می‌یابد.


یاقوت

با خودت حرفای خوب بزن

همه
ما روزانه بارها و بارها شاهد گفت‌و‌گوهایی هستیم که در ذهنمان صورت می‌گیرد و
مخاطب آن خودمان هستیم. آیا تا به‌حال به این مکالمات درونی توجه کرده‌اید؟ می‌دانید
چرا این گفت‌و‌گوهای

ذهنی وجود دارد؟ آیا این گفت‌و‌گوها، بر زندگی‌مان تأثیرگذار است؟ برای پاسخ به
این سؤالات جالب و اطلاعات بیشتر در مورد گفت‌و‌گوهای ذهنی، می‌توانید این نوشتار
را مطالعه کنید.

گفت‌وگوی ذهنی می‌تواند مکالمه‌ای درونی باشد که هر روز صبح که از خواب بلند می‌شویم
در ذهنمان تکرار می‌شود. این گفت‌وگوی ذهنی صدایی است که تشویق یا تنبیه‌مان می‌کند
و برگرفته از اطلاعاتی است که در ضمیر ناخودآگاه و نیمه‌خود‌آگاه ما وجود دارد. به
زبانی دیگر، گفت‌وگوی ذهنی، صحبت‌هایی است که شما در طول روز با خودتان دارید. این
مکالمه‌های درونی می‌تواند حالتی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً شما با خود می‌گویید:
«من می‌توانم یا نمی‌توانم فلان کار را انجام دهم».

به‌عنوان یک قانون کلی، هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت
شما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی
مثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید. خیلی اوقات افراد از
مثبت یا منفی بودن محتوای آنها اطلاع ندارند و تنها احساس ناشی از ان را به همراه
دارند

مکالمه درونی معمولاً از عبارات و صحبت‌هایی که طی دوران کودکی از زبان کسانی که
از دیدگاه کودکانه، افرادی مقتدر به شمار می‌آیند- به‌طور مثال از پدر و مادرتان-
شنیده‌اید، نشأت گیرد.

«من آدم احمقی هستم»، این جمله یا جمله‌ای مشابه با همین تأثیر، یکی از
معمول‌ترین عباراتی است که در گفت‌وگوی ذهنی به کار می‌رود.
هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت شما را پایین آورد،
گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساس
خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید.

قدرت گفت‌وگوی ذهنی

با اینکه بسیاری از افراد – به‌دلیل ناآگاهی از چگونگی تأثیر‌گذاری مکالمه درونی
بر امور شخصی و حرفه‌ای‌شان- نمی‌توانند قدرت گفت‌و‌گوی ذهنی را برآورد کنند اما
اگر شخصی بتواند از نوع مکالمه‌های ذهنی خود آگاهی یابد و بفهمد بر چه اساسی شکل
گرفته است، و چه احساسی را به دنبال دارد اقدام بسیار مهمی انجام داده است. و می
تواند بسیاری از حالات منفی خود را درمان کرده و از بین ببرد.

وی از این طریق می‌تواند رفتارهای خود را تحلیل کرده و اگر گفت‌وگوی ذهنی‌اش
منفی و مانعی برای موفقیتش است، آن را با مکالمه درونی مثبت جایگزین کند.

به‌طور متوسط افراد در هر روز ۶۰هزار تا ۸۰هزار فکر از ذهنشان می‌گذرد. شمار
بسیاری از این افکار می‌تواند منفی باشد چرا که خیلی از افراد از تأثیر مکالمه
درونی مثبت در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای ناآگاهند.

اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مکالمات ذهنی خود که به‌طور پیوسته در ذهنش تکرار
می‌شود توجه کند، به تأثیر مسلم و آنی این مکالمات نه تنها بر افکار بلکه بر عملکرد
و رفتار خود نیز پی‌خواهد برد.
گفتگوی درونی

ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید

اگر تشخیص دهید که بیشتر از مکالمه درونی مثبت استفاده می‌کنید یا منفی، به
نشانه‌ای خوب جهت پی بردن به نوع رویکردی که در کودکی شاهد آن بوده‌اید، دست
یافته‌اید. شما با این اطلاعات، می‌توانید اعتقادات محدودکننده‌ای را که زائیده
ضمیر ناخودآگاه شماست و به‌صورت مکالمه درونی نمود می‌یابد، شناسایی کنید.

گفت‌وگوی ذهنی مثبت بی‌نهایت سودمند است و بر روش‌های برنامه‌ریزی در آینده فرد
مؤثر خواهد بود. مکالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویکرد «هر کاری
و هر چیزی امکان‌پذیر است» سوق دهد.

تکنیک‌های گفت‌وگوی ذهنی مثبت

برای دستیابی به اهداف بزرگ و نتایج مثبت باید ذهن مثبتی داشته باشید و از قدرت
جادویی کلمات برای کسب انرژی در جهت انجام کارها استفاده کنید. سعی کنید از تکنیک‌های
زیر برای افزایش گفت‌و‌گوهای ذهنی مثبت درون خود استفاده کنید.

دائما افکار و اعمال خود را بازبینی کرده و بهبود ببخشید.

– سعی کنید اعتماد به نفس، عزت نفس و انگیزه را درون خود تقویت کرده و افزایش
دهید.

– به رویکردهای مثبت روی‌آورید.

– افکار مثبت، امیدواری و مثبت‌گرایی خود را افزایش دهید.

– به سوی کسب صلاحیت‌های فردی و حرفه‌ای بیشتر و قابل تأمل‌تر گام بردارید.

– بر عقاید محدود کننده، موانع و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای غلبه کنید.

– استرس و فشار عصبی خود را تسکین دهید.
اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت خودکار
برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با موفقیت
به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید.

اصلاح گفت‌وگوی ذهنی نامناسب

این اقدام اصلا پیچیده نیست. بزرگ‌ترین گام در این زمینه درک اهمیت روشی است که
با خود سخن می‌گویید. با خواندن این مقاله شما تاحدی به این دریافت رسیده‌اید.

گام بعدی شناسایی واژه‌ها یا عباراتی منفی است که دائماً آنها را در مکالمه با
خود تکرار می‌کنید. این کار ممکن است یک هفته یا مدت زمان بیشتری طول بکشد. شما
باید اجازه دهید این واژه‌ها و عبارات به‌صورتی طبیعی آشکار شوند زیرا مستقیماً از
ضمیر ناخودآگاهتان ناشی می‌شوند.

هنگامی که این واژه‌ها و عبارات منفی را شناسایی کردید باید تلاش کنید به شکلی
آگاهانه، واژه‌ها و عبارات مثبت را جایگزین آنها کنید.

گفت‌و‌گو با ضمیر نیمه خود‌آگاه

این مرحله به شما امکان ارزیابی ضمیر نیمه‌خودآگاهتان را داده و اجازه می‌دهد
عقاید محدودکننده‌تان را شناسایی کنید.

با آگاهی از این عقاید شما می‌توانید از طریق جایگزینی اطلاعات جدید مثبت با
اطلاعات قدیمی ذخیره شده مستقیماً به اصلاح ضمیر ناخودآگاهتان بپردازید.

اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت
خودکار برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با
موفقیت به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید. لطفا از اهمیت بسیار زیاد
گفت‌و‌گوی ذهنی غافل نشوید. در غیراین صورت اعتماد به نفس‌تان برای اجرای تکنیک‌های
برنامه‌ریزی برای آینده کاهش می‌یابد.


یاقوت

با بچه های بی ادب چه کنیم؟

او کوچک‌ترین عضو جمعی است که باقی اعضایش، وارد چهارمین دهه زندگی‌شان شده‌اند. فرزند آرام شما که هنوز سنش دو رقمی هم نشده، به محض ورود به چنین جمعی، آدمی دیگر می‌شود. تمام رفتارهایی که همیشه در مقابلش منع می‌کردید را از خود بروز می‌دهد و دوست دارد به تک‌تک مهمان‌ها و تمامی وسایل صاحب خانه، صدمه بزند.
 اما چرا فرزند همیشه مودب و آرام شما، در مهمانی به یک غول کوچولو تبدیل می‌شود و هرکار می‌کنید، نمی‌توانید مانعش شوید؟ علم روانشناسی می‌گوید، گاهی بچه‌ها، نیاز به جلب توجه دارند اما این نیاز را، همیشه با تقاضای مستقیم توجه از والدین طلب نمی‌کنند. نشان دادن رفتار‌های مخربی که واکنش دیگران را در پی دارد هم یکی از راه‌هایی است که بچه‌ها از طریق آن، نیاز به مورد توجه قرار گرفتن را بیان می‌کنند.
خودتان مقصرید
اگر والدین در خانه رفتار‌های سختگیرانه‌ای داشته باشند و به کودک‌شان اجازه حرکت و کودکی کردن ندهند، احتمالا فرزندشان در حضور دیگران به راه‌های مخربی برای جلب توجه متوسل می‌شود. جیغ زدن، تخریب کردن، رفتارهایی که حتی برای خود والدین هم عجیب هستند، همه از کودکانی سر می‌زنند که به خاطر سخت‌گیری‌های والدین‌شان، در خانه محدود هستند و در حضور دیگران، می‌خواهند همه محدودیت‌ها را از بین ببرند و رفتار والدین‌شان را تلافی کنند. معمولا والدین خیلی جدی، توجهی به نیاز فرزند‌شان به جلب توجه نشان نمی‌دهند و با محروم کردن آنها از توجه، باعث ایجاد واکنش‌هایی از طرف فرزند‌شان می‌شوند. بچه‌ها هم با دیدن بی‌توجهی دیگران نسبت به این نیاز، چنین رفتارهایی را بروز می‌دهند و عمدا کاری می‌کنند که همه نگاه‌ها به سمت آنها خیره شود.
مشخص کردن جایزه قبل از انجام یک کار، یعنی باج دادن و باج دادن گره‌ای از مشکلات رفتاری کودکان باز نمی‌کند. اما اگر والدین بعد از آنکه فرزندشان رفتار درست را نشان داد، بدون وعده قبلی به او پاداش بدهند، می‌توانند رفتارهای خوب را در او تقویت کنند. مطمئن باشید که او بعد از دریافت پاداش پیش‌بینی نشده به خاطر رفتار‌های خوبش، دیگر انگیزه‌ای برای نشان دادن رفتار‌های مخرب پیدا نخواهد کرد.
کار از کجا خراب شده؟
با این مشکل بچه‌ها هم مثل هر مشکل دیگری باید برخورد کرد. «پیدا کردن ریشه مشکل» اولین کاری است که والدین باید انجام دهند. اول باید مشخص شود که چرا کودک این کار را انجام می‌دهد. والدین باید از خود بپرسند چرا بچه این کارها را می‌کند؟ آیا او را به زور آورده‌اند و فرزندشان با حضور در این جمع مضطرب می‌شود؟ آیا رابطه خوبی با  اهالی آن مهمانی ندارند؟ آیا قبل از مهمانی، با او دعوا و کج خلقی شده است؟ در این صورت احتمالا او با نشان دادن این واکنش‌های عصبی، به دنبال تلافی است.
چند ساعت آزادی
شاید در روزهایی که کودک با والدینش تنهاست، به دلیل اینکه می‌داند هر کسی مشغول کار خودش است، با خود بازی می‌کند و رفتار مخربی را نشان نمی‌دهد. اما زمانی که مهمان می‌آید یا او با خانواده‌اش به جمعی غریبه وارد می‌شود، در حضور دیگران مقررات را رعایت نمی‌کند، چرا که می‌داند والدین هم در حضور دیگران با او برخورد همیشگی را نمی‌کنند. او این شرایط را به عنوان فرصتی برای استقلال و نشان دادن اینکه من هم می‌توانم کاری بکنم، تلقی می‌کند. فضای مهمانی، برای او فضای لجبازی است. معمولا این بچه‌ها یاد گرفته‌اند که پدر و مادر در حضور دیگران واکنش‌های همیشگی را نشان نمی دهند. چنین کودکی تنها به دنبال جلب نگاه والدین است. برای او مهم نیست که این نگاه همراه با خشم باشد یا مهربانی. او حتی به جلب توجه منفی هم راضی است و از این‌که آدم‌ها، حتی برای نصیحت یا دعوا کردن سراغش می‌آیند و با او حرف می‌زنند، لذت می‌برد.
خانواده‌ها باید برای رشد و پرورش فرزندان‌شان به دو متخصص مراجعه کنند. یکی پزشک کودک و دیگری روانشناس کودک. خوشبختانه امروزه همه بچه‌ها، پزشک کودک خود را دارند و اگر والدین با انتخاب یک مشاور، از فرزند‌شان مراقبت کنند، با مشاوره و دریافت توصیه‌های ساده، دیگر نگران تقویت رفتارهای اشتباه در فرزند‌شان نخواهند بود
هم جدی، هم مهربان
بعد از ریشه‌یابی مشکل و برطرف کردن دلیل اصلی، والدین باید برای اصلاح این عادت که در کودک ریشه دوانده، تلاش کنند. آنها باید دایره‌ای از رفتار قاطعانه و مهربان را در نظر بگیرند و بر اساس آن عمل کنند. در این شرایط نه باید به کودک باج داد و نه باید با سخت‌گیری بیش از حد، این تصور را در او ایجاد کرد که دیگر کسی دوستش ندارد. یادتان نرود که تحقیر کودک به خاطر اشتباهاتش، عزت نفس او را پایین می‌آورد و به شکلی اغراق شده، این احساس را در او ایجاد می‌کند که دیگر جایی در دل دیگران ندارد. اگر بچه‌ها گمان کنند به عنوان «بچه بد» دیده می‌شوند، انگیزه‌شان را برای «بچه خوب» بودن از دست می‌دهند.
دوست کوچولوی‌تان باشید
والدین نباید آنقدر خشن باشند که بچه بترسد و مشکلش را بیان نکند. بچه‌هایی که از والدین خجالت می‌کشند، قدرت ابراز وجود در مقابل آنها را ندارند و بنابراین در موقعیتی که آدم‌های دیگر هستند، رفتار دیگری را نشان می‌دهند. اگر پدر و مادرها در برقراری ارتباط با فرزند‌شان موفق باشند، به چنین مشکلاتی برنخواهند خورد. چراکه بچه‌ها از مرجع قدرتشان حساب می‌برند و اگر آن مرجع بتواند رفتار درست را نشان بدهد، می‌تواند همیشه شاهد رفتارهای درست فرزندش باشد.
تنبیه ممنوع
بچه‌ها با دیدن توجه بزرگتر‌ها شرطی می‌شوند و رفتارشان را تکرار می‌کنند. پس اگر کودکی کار اشتباهی می‌کند، نباید بیشتر به آن توجه کرد، بلکه با کم‌توجهی باید به او ثابت کرد که این راه مناسبی برای جلب توجه نیست. تنبیه اولین گزینه‌ای است که این والدین ناکام برای تغییر رفتارهای فرزند‌شان به آن متوسل می‌شوند. اما این والدین نمی‌دانند که همین تنبیه جدی و برخورد سختگیرانه، یکی از دلایل تکرار این رفتارهای مخرب است و در واقع می‌تواند این رفتارها را در کودکان تقویت کند. ترس مضاعف به تقویت رفتار در بچه‌ها منجر می‌شود. اگر والدین او را تهدید کنند و بگویند که در صورت انجام این کار تنبیه می‌شوی، باید انتظار دیدن دوباره آن رفتار را داشته باشند.
نگذارید دیگران او را تربیت کنند
گاهی والدین تمام تلاش‌شان را برای نشان دادن واکنش درست به اشتباهات بچه‌ها انجام می‌دهند، اما ناآگاهی اطرافیان و دخالت‌های‌شان، کنترل شرایط را برای‌شان دشوار می‌کند. اما نباید فراموش کرد که کنترل رفتار‌های دیگران، به تسلط والدین بستگی دارد. آنها می‌توانند با حرف یا رفتار به دیگران بگویند که حق مداخله در نظام تربیتی آنها را ندارند و همراه با احترام، برای‌شان توضیح دهند که فرزندشان به چه دلیلی این رفتار را نشان می‌دهد و بهترین واکنش به کارهای او چیست.
اخطار قبلی ندهید
گاهی حساسیت والدین به این رفتارها دامن می‌زند. آنها به خاطر نگرانی‌های خودشان، قبل از آنکه اتفاقی بیفتد بچه را از بعضی از کارها منع می‌کنند و می‌گویند مبادا فلان کار را انجام دهی. اما کودکی که از این طریق به حساسیت والدینش پی برده، مخصوصا آن کار را می‌کند. کودک بر اساس رفتار پدر و مادرش، باید فرض را بر این بگیرد که امکان بروز رفتارهای مخرب در مهمانی وجود ندارد. اما اگر والدین از قبل به او اخطار دهند و بگویند حق انجام چنین رفتاری را نداری، ذهن کودک به محض ورود به جمع، به سمت آن رفتار می‌رود.
تنهایی را از او بگیرید
گاهی بچه‌ها برای جلب توجه والدین نیازی را بیان می‌کنند. برای مثال بدون آنکه گرسنه باشند غذا می‌خواهند یا مرتب به دستشویی می‌روند. والدین باید بدانند که چرا فرزندشان سراغ چنین رفتاری می‌رود. شاید در جمع شلوغ بزرگتر‌ها، او به دنبال یک همبازی است. پس پدر یا مادر می‌توانند با فهمیدن این نیاز، با بچه بازی کنند. آنها نباید انتظار داشته باشند که در این شرایط فرزند‌شان مثل یک بزرگسال برخورد کند و در جمعی که هیچ سرگرمی‌ای برایش وجود ندارد، ساعت‌ها آرام و بی‌صدا بنشیند. شاید بهتر باشد والدین با نمایش یک فیلم کارتونی یا آوردن اسباب‌بازی‌هایی که کودک با آنها سرگرم می‌شود، فضای مهمانی را برای او هم دلپذیر کنند، تا دیگر فرزندشان برای جلب توجه آنها، به این رفتارهای جایگزین دست نزند.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

مسئولیت بازی «الناز شاکردوست» با من!

فیلم سینمایی «رسوایی» چهارمین ساخته مسعود ده‌نمکی است که در نوروز ۹۲ اکران شد و همانند دیگر فیلم‌های این کارگردان در صدر فروش گیشه قرار گرفت. «رسوایی» اولین فیلم سینمایی ده‌نمکی است که در ژانر اجتماعی ساخته شده و چندان شباهتی به سه‌گانه «اخراجی‌ها» که برپایه طنز آنهم در ژانر سینمای جنگ ساخته شده است، ندارد. البته وی پیش از این و در سینمای مستند تجربه کارهای اجتماعی داشته است.

ده نمکی اولین‌بار با مستند «فقر و فحشا» از دنیای مطبوعات پا به دنیای سینما گذاشت؛ مستندی که هیچ‌گاه اجازه اکران پیدا نکرد و نیروی انتظامی از ده‌نمکی برای ساخت این فیلم که درباره قاچاق دختران ایرانی است، شکایت کرد.

وی بعد از آن مستند دست به ساخت «کدام استقلال کدام پیروزی» در فاصله سال‌های ۸۳ تا ۸۵ زد که این فیلم مستند هم باز جنجال‌آفرین شد. ده‌نمکی بعد از این دو مستند با ساخت سه‌گانه “اخراجی‌ها” به‌طور جدی وارد سینمای بلند داستانی شد؛ فیلم‌هایی در ژانر کمدی که توانست مخاطبان بسیاری را برای سینمای وی به ارمغان آورد و رکورد فروش گیشه در سینمای ایران را هم بشکند.

البته بسیاری از منتقدان سینما علت فروش بالای این فیلم‌ها را طنز بودن آن دانستند. همین مسئله سبب شد تا ده‌نمکی فیلمی را بسازد که کمدی نبوده و به صورت جدی به مسائل مختلف جامعه اشاره کند. وی که در فیلم‌های کمدی خود از بازیگران ثابتی چون اکبر عبدی، محمدرضا شریفی‌نیا، امین حیایی و … استفاده می‌کرد این بار نیز در اولین فیلم اجتماعی خود از اکبر عبدی یکی از بزرگترین بازیگران سینمای کمدی ایران در نقش یک روحانی استفاده کرد. این در حالی است که عبدی پیش از این در فیلم «خوابم می‌آد» به کارگردانی رضا عطاران در نقش یک پیرزن حضور داشت، همین مسئله سبب شد تا بازی وی در نقش روحانی با حواشی‌ای در سینما و دیگر نهادهای مرتبط با سینما همراه باشد.

هرچند فیلم سینمایی «رسوایی» در حمایت از جامعه روحانیون ساخته شده است، اما همین فیلم در استان قم اکران نشده و با مشکلاتی همراه است تا جاییکه که ده‌نمکی از نمایش «رسوایی» در قم انصراف داد. البته وی بعد از نمایش فیلمش در جشنواره سی و یکم فیلم فجر سعی کرد در دیدارهایی با روحانیون و آیات عظام این فیلم را برایشان به نمایش درآورد و نظر مثبتشان را جلب کند.

«رسوایی» در جشنواره فیلم فجر از سوی داوران و منتقدان مورد توجه قرار نگرفت ولی فروش بالای آن بار دیگر نشان داد که سینمای ده‌نمکی هنوز بین مردم طرفداران خودش را دارد.

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «رسوایی» با حضور مسعود ده‌نمکی، محمدرضا شریفی‌نیا، امیر دژاکام و تینا آخوندتبار برگزار شد. در این نشست سعی کردیم ضمن تحلیل جزئیات فیلم، نقبی هم به گذشته مسعود ده‌نمکی بزنیم و دیدگاه‌های دو دهه گذشته وی را درباره مقولات فرهنگی به ویژه سینمایی که وی بدان معترض بود، جویا شویم. در گفتگو با بازیگران نیز درباره ساختار فیلم و دلایل فروش بالای آن صحبت کردیم.

محمدرضا شریفی‌نیا بازیگر نقش حاج شریف، امیر دژاکام بازیگر نقش افسر نیروی انتظامی و تینا آخوندتبار بازیگر نقش دوست افسانه در این نشست حضور داشتند و کامران تفتی بازیگر و فرشاد گل‌سفیدی فیلمبردار در آخرین دقایق حضورشان در نشست را لغو کردند.

*نزدیک به ۲ سال پیش که تصمیم گرفتید چهارمین فیلم سینمایی‌تان را بسازید خبرهای مختلفی مبنی بر اینکه این فیلم قرارست با نام “اخراجی‌ها ۴” و با همان حال و هوا جلوی دوربین برود، منتشر شد، اما همان زمان شما این خبرها را تکذیب کرده و اعلام کردید فیلمی متفاوت بدون درون‌مایه طنز خواهید ساخت. چه چیز باعث شد شما دست به ساخت فیلمی متفاوت با دیگر فیلم‌های سینمایی‌تان بزنید؟ فیلمی که شباهتی هم به مستندهایی که در گذشته ساخته بودید، دارد.

ده نمکی: قبل از ورود به سینما یک سری ایده در ذهن خود داشتم که در سینما به آن می‌گویند ایده اولیه. در واقع  ۱۰ ایده یک خطی در ذهن داشتم که اگر هر دو سال یک بار آنها را می‌ساختم، ۲۰ سال از عمرم را در سینما می‌گرفت. در همین راستا، فعالیت سینمایی خود را با مستند “فقر و فحشا” آغاز کردم که یکی از این ۱۰ ایده بود. “اخراجی‌ها ۱” نیز از همین ایده‌ها گرفته شده است اما “اخراجی‌ها ۲” ایده دیگری بود که آن را بر قصه “اخراجی‌ها ۱” سوار کردم.

* بعد از موفقیت “اخراجی‌ها” در فروش، طبیعی بود که همه ایده‌هایتان را کنار گذاشته و دنباله همان کار را بسازید.

ده‌نمکی: تجربه فیلم اول نشان داد ژانر طنز بهترین ابزار برای بیان مشکلات اجتماعی در جامعه است و مخاطب به خوبی با آن ارتباط برقرار می‌کند. البته اتفاقات بسیاری در زمان اکران “اخراجی‌ها ۱” رخ داد که می‌توان به قاچاق سی دی این فیلم در زمان اکران اشاره کرد. هرچند برخی از دوستان، این اشتباه را بر دوش قاچاقچیان انداختند اما معتقدم که اگر نمایش “اخراجی‌ها ۱” در سینما ادامه پیدا می کرد، فروش آن از “اخراجی‌ها ۲” هم بیشتر می‌شد، اما سی دی قاچاق آن را وارد بازار کردند و مانع فروش بالای آن در سینما شدند. هرچند این فیلم نتوانست آن طور که انتظار داشتم فروش داشته باشد، اما همین میزان فروش از سوی بسیاری از دوستان در سینما تصادفی خوانده شد.

* یادمان هست که خیلی از منتقدان می‌گفتند این یک اتفاق تصادفی است و ده‌نمکی نمی‌تواند با فیلم بعدی‌اش هم این میزان فروش را داشته باشد.

ده‌نمکی: بله. به همین دلیل تصمیم گرفتم “اخراجی‌ها ۲” را بسازم و یکی دیگر از ایده‌های خود را با ژانر طنز به مخاطبان خود ارائه کردم تا نشان دهم فروش فیلم اولم تصادفی نبود.

بعد از ساخت “اخراجی‌ها ۲″، با بوجود آمدن وضعیت سیاسی متفاوت در کشور تصمیم گرفتم “اخراجی‌ها ۳” را متناسب با آن شرایط بسازم.

در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دهم یک تفاهم ملی بین مردم ایجاد شده بود که یکی از نمودهای آن این بود که هزاران نفر در سینماها دست‌جمعی سرود “ای ایران” را می‌خواندند ولی متاسفانه فضای سیاسی در نهایت آن تفاهم را به تقابل تغییر داد و طیف‌های مختلف رو در روی هم قرار گرفتند. در چنان شرایطی به این نتیجه رسیدم که باید به یک نقد تند سیاسی دست زد و آن اتفاقات سیاسی و تمرین دموکراسی مدرن را به چالش کشید.

در چنان شرایطی با ساخت “اخراجی‌ها ۳” با تم سیاسی، با آبروی خود معامله کردم. آن فیلم می‌توانست یک اثر اجتماعی- جنگی باشد، داستانی که روایتگر بازگشت قهرمانان جنگ و دیده نشدن آنها توسط جامعه باشد. آن فیلم می‌توانست نقدی بر وضعیت این افراد بعد از جنگ باشد و فحش‌خور سیاسی هم نداشته باشد اما ترجیح دادم محافظه‌کاری نکرده و همان آدمی باشم که خودم می خواستم و محبوبیتم را به هر قیمتی حفظ نکنم. به همین دلیل مفاهیم سیاسی غلیظ را در قالب سه‌گانه “اخراجی‌ها” گذاشتم.

درباره “اخراجی‌ها ۳” تقابلی علیه آن ایجاد شد که از عالم سیاست چیزی کم نداشت. همه جماعتی که تقابل سیاسی می‌کردند این‌بار مقابل یک فیلم قرار گرفتند و فکر می‌کردند اگر فیلم را زمین بزنند و یک رقابت دو قطبی علیه آن ایجاد کنند، برنده می‌شوند و ثابت کرده‌اند که در انتخابات تقلب شده است. هر آنچه آنها نتوانسته بودند در کف خیابان عملیاتی کنند به حوزه سینما آورند و از همان روز اول که فیلم اکران شد به صورت شناسنامه‌دار آن را کپی غیرمجاز کرده و وارد بازار قاچاق کردند و در فضای مجازی هم با افتخار آپلود کردند حتی برخی به حرام بودن دیدن آن فتوا دادند و ماهواره‌ها و شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی هم وارد این فضا شدند.

* اینکه شما پس از ماجراهای سال ۸۸ سراغ فیلمی چون “اخراجی‌ها ۳” بروید امر چندان دور از ذهنی نبود و آسیب‌شناسی نوع مواجهه مردم با آن فیلم سر دراز دارد. چون بحث ما اینجا فیلم “رسوایی” است می‌خواهم بدانم چطور شد تم جنگ و سیاست را رها کرده و سراغ مسایل اجتماعی در این شکل و سطح رفتید؟

ده‌نمکی: در واقع به دنبال آن بودم که ثابت کنم تنها ژانر کمدی و پربازیگر بودن یک فیلم نیست که مردم را به تماشای آن می‌کشاند. ایده “رسوایی”  قابلیت این را داشت که در “اخراجی‌ها ۴” با طنز کمتر دنبال شود. به عنوان مثال حاجی که زمانی امثال مجید سوزوکی‌ها را سلوک می‌داده و از کوچه و بازار به جبهه و شهادت می‌رسانده حالا خود در معرض اتهام قرار می‌گیرد. چه چیز می‌تواند دراماتیزه‌تر از این باشد.

در این فیلم یک ریسک دیگر کرده و ثابت کردم که از بازیگران طنز می‌توان بازی جدی گرفت و نشان دادم که یک مضمون اجتماعی و عرفانی با یک تم جدی و ملودرام می‌تواند میلیون‌ها نفر مخاطب را به سمت سینما بکشاند و خوشبختانه اکران “رسوایی” نشان داد که مردم از این فیلم بسیار خوششان آمده است.

این در حالی است که “رسوایی” هیچ کدام از امتیازهای “اخراجی‌ها” را در زمینه تبلیغات تلویزیونی و شهری نداشت و حتی در برخی از شهرها از اکران آن ممانعت شد اما توانست فروش قابل توجهی داشته باشد.

من فکر می‌کردم اگر این اقبال صورت بپذیرد و ادامه پیدا کند، انگشت اتهام از سوی مردمی که به دلیل دیدن فیلم‌های من متهم به ساده‌پسندی شده‌اند، برداشته شده و به سمت سینماگرانی می‌رود که نمی‌توانند به توقع مردم در سینما پاسخ دهند. البته اگر هم من جای آنها بودم همین حرف‌ها را می زدم. این گروه نمی‌توانند به فیلم “رسوایی” نقد ساختاری وارد کنند به همین دلیل از تم فیلم ایراد گرفته و آن را یک فیلمفارسی می‌دانند.

*اگر فضای جامعه قبل از ساخت “رسوایی” به گونه‌ای بود که شخصیت‌های “اخراجی‌ها” می‌توانستند روایتگر داستان این فیلم باشند، “اخراجی‌ها ۴” ساخته می‌شد؟

ده‌نمکی: بعد از ساخت “اخراجی‌ها ۳” یک نظرسنجی انجام شد که هزاران نفر در آن شرکت کردند. بیش از ۸۰ درصد از مخاطبان اعتقاد داشتند که باید ادامه این سه‌گانه ساخته شود اما من برخلاف نظر مخاطبان عمل کرده و “رسوایی” را در تم جدی ساختم.

* چندین بار در صحبت‌های خود اشاره کردید که “رسوایی” را فیلم جدی‌تری نسبت به تریلوژی “اخراجی‌ها” می‌دانید. ولی من “رسوایی” را فارغ از دستمایه‌های طنز نمی‌بینم و شما هر جا که خواستید از موقعیت‌ها و دیالوگ‌های طنز استفاده کردید و حتی در مواقعی دچار افراط هم شده‌اید.

ده نمکی: من “اخراجی‌ها” را به شدت حاوی مطالب و مفاهیم جدی می‌دانم که در قالب طنز تلخ و یا طنز سیاه نمود پیدا کرده است. هجو موجود در فیلم‌های ضد جنگ در سه‌گانه “اخراجی ها” دیده می‌شود.

“اخراجی‌ها” یک فیلم کمدی- تراژدی بود، یعنی فیلمی که ممکن است با کمدی شروع شده و با تراژدی به پایان برسد. ساخت فیلمی که کمدی محض باشد سخت‌تر از ساخت یک فیلم جدی است؛ چراکه در این نوع از فیلم‌ها قرار است مخاطب را بخندانیم اما در فیلم جدی اگر بتوان در لحظه‌هایی هم مخاطب را به خنده انداخت موفق شده‌ایم. وقتی که بر روی یک فیلم نام طنز گذاشته می‌شود اگر نتوان مخاطب را خنداند فیلم در گیشه شکست خواهد خورد.

در “رسوایی” هرجا که لازم بود از طنز استفاده کردم البته تا جایی که به فضای اصلی فیلم صدمه نزند. همه چیز در “رسوایی” به صورت ریسک بود. از انتخاب بازیگر طنازی که قرار است در یک نقش جدی بازی کند تا پرهیز از ژانر غالب طنز در یک مضمون این چنینی. اگر می خواستم گوشه چشمی به گیشه داشته باشم، دوز طنز فیلم را بالا می بردم و این فیلم قابلیت این کار را داشت.

 *یک سوم اول فیلم زمانی که مخاطب بیشتر با شخصیت “افسانه” با بازی الناز شاکردوست آشنا می‌شود، بار طنز این شخصیت خیلی بالاست و دیالوگ‌ها و رفتارهای وی را اغراق‌‌آمیز می‌‌کند.

ده‌نمکی: من اسم این برخوردها را طنز نمی‌گذارم اما در برخی جاها برای پیش بردن فیلم باید از فوت کوزه‌گری استفاده کرد. در برخی از کتاب‌هایی که درباره تجربیات کارگردانان دنیا نوشته شده، اشاره شده اگر یک فیلم بتواند در پنج جا مخاطب را درگیر کند می‌تواند فیلم موفقی باشد و مانع فرار مخاطب از سینما شود. به نظر من فیلم برای آن که بتواند اتفاقی را خلق کند باید در هر سکانس مخاطب را جذب خود کند. این اتفاق می تواند یک دیالوگ باشد و یا یک صحنه اکشن.

در “رسوایی” نیز چون قرار است شخصیت‌هایی که از آنها توقع طنز می‌رود به سمت طنز نروند، بار طنز را بر دوش شخصیت‌های مکمل که از آن جمله می توان به افسر پلیس و سرباز فیلم اشاره کرد، گذاشتیم. البته این سکانس‌ها هم چندان خنده‌دار نیستند اما در فیلمی کاملا جدی که بار تراژیک آن بالا است، حتی چنین صحنه‌هایی هم جذاب به شمار می‌آیند و به فیلم کمک می‌کنند که مفهوم اصلی خود را به مخاطب بقبولاند. حتی گاهی حاج یوسف نیز در فیلم دیالوگ‌های جدی می‌گوید که برای مخاطب طنز است.

*در مورد شخصیت بازیگران حرفه‌ای فیلم مانند اکبر عبدی، محمدرضا شریفی‌نیا و … و بار طنزی که در بر دوش آنها گذاشته شده است، مشکلی ندارم. مشخصا درباره الناز شاکردوست صحبت می‌کنم. آیا این نوع بازی که ارائه داده سلیقه کارگردان است یا خود بازیگر آن را ارائه کرده است؟

ده‌نمکی: مسئولیت چگونگی بازی شاکردوست در این فیلم برعهده من است. برای شخصیت “افسانه” در مرحله نگارش و انتخاب بازیگر یا باید  بازیگری با چهره معصوم، مظلوم با یک کشش ترحم‌برانگیز از سوی مخاطب انتخاب می‌کردیم و یا باید از بازیگری با وجهه پرشور و شیطان استفاده می‌کردیم. اگر از بازیگری با چهره مظلوم استفاده می کردیم شاید خیلی جاها به کار ما می‌آمد به ویژه در صحنه های پایانی که شخصیت افسانه از حاج یوسف دفاع می‌کند اما ریسک کرده و تصمیم گرفتیم از بازیگری استفاده کنیم که بیشتر شور و شیطنت داشته باشد.

* الناز شاکردوست بهترین انتخاب شما بوده و یا آن چیزی است که برای شما در سینمای ایران در دسترس است؟ به نظر من این فیلم می‌توانست با وجود بازیگری غیر از شاکردوست در نقش اول آن، خیلی بهتر باشد؟

ده‌نمکی: اگر اشکال واقعی در بازی شاکردوست باشد به من برمی‌گردد. از طرف دیگر باید به خاطر داشته باشیم که در سینمای ایران هیچ چیز در اختیار شما نیست. یک بازیگر ممکن است برای کار شما مناسب باشد ولی چند کار را با هم داشته باشد. اما انتخاب شاکردوست از بین سه گزینه مورد نظر، انتخاب خیلی درستی بود. نمی‌توان گفت یک بازیگر صد در صد خوب است اما از نظر من شاکردوست نه تنها لطمه‌ای به فیلم نزده، بلکه کمک هم کرده است.

دژاکام: به عنوان بازیگر از اینکه در این فیلم بازی کردم، خوشحالم. من ۳۰ سال در تئاتر کار کردم و زمانی که می خواستم برای بازی در این فیلم تصمیم بگیرم، فیلمنامه آن را خواندم و بعد از مطالعه فیلمنامه احساس کردم مضمونی که در سال‌های اخیر در سینما گم شده توسط ده‌نمکی دوباره پیدا شده است.

اصلی‌‌ترین دلیل موفقیت فیلم این است که پا می گذارد جای پای کسانی که قبل از ده‌نمکی در این جامعه رو به روی ریا قرار گرفتند. زمانی که برخی کانون‌های دینی می‌توانند صاحب قدرت شوند این احتمال وجود دارد که کسانی تظاهر به دینداری کرده و به مرکز قدرت نزدیک شوند. یکی از آفات فعلی جامعه ما ریا است و به همین دلیل مردم می‌خواهند درباره ریا حرف بشنوند و تفاوت دینداری واقعی و دروغین را ببینند. قصه این فیلم دربرگیرنده همین مفهوم اصلی است. اگر “رسوایی” توانسته در روزگار امروزمان موفق باشد، به همین دلیل است.

درباره بازی بازیگران دیگر در این فیلم نمی‌توانم نظر دهم چون خودم نیز در این فیلم بازی کرده‌ام. الناز شاکردوست در دوران تحصیل همکلاس من بوده است و افتخار می‌کنم با هم هم‌دانشگاهی بودیم، اما همین که در این فیلم توانستم حضور داشته باشم بسیار خوشحال هستم.

اکبر عبدی یکی از بهترین‌ها است و مانند آنتونی کویین بازیگر متفاوتی است. ما بازیگران بزرگی داریم اما اکثرا خود را تکرار می کنند. الناز شاکردوست به خوبی می توانست مفهوم مورد نظر این فیلم را انتقال دهد اما بستگی دارد که چه کسانی می توانند با این فیلم ارتباط برقرار کنند و چه کسانی نمی‌توانند.

* یعنی همه شما معتقدید اغراق در بازی الناز شاکردوست به فیلم لطمه نزده است؟

ده‌نمکی: اغراق ذات سینما است و بستگی به نظر کارگردان دارد. من در کارنامه خود “فقر و فحشا” را دارم و این قشر از جامعه را که شاکردوست نقش آن را بازی می‌کند به خوبی می‌شناسم. اگر برخی از منتقدان می گویند چرا دختر پایین شهری باید چنین لباس‌هایی بپوشد باید بگویم در جامعه امروز ما تنها بالاشهری‌ها بینی‌شان را جراحی نمی‌کنند و دیگر جراحی‌های زیبایی‌ تنها مختص بالاشهری‌ها نیست و کسانی که در خیابان‌های جردن و فرشته به اصطلاح “دور دور” می کنند، الزاما بالاشهری نیستند.

افرادی که به این مسئله در فیلم ایراد می گیرند در تاریخ باقی مانده‌اند و به‌روز نیستند. اگر قرار است فیلمی بسازیم که آخوند داستان را آخوندها باور کنند، افسانه قصه را نیز باید افسانه‌های جامعه باور کنند.

در ضمن باید یادآوری کنم من در این سینما دستم بسته است و باید به گونه‌ای کار کنم که همسو با اعتقادات خودم هم باشد. به عنوان مثال زمانی که می‌خواهم در فیلم خود نشان دهم که مردان خیابانی در جامعه بیشتر از زنان خیابانی هستند باید نقشی را طراحی و اجرا کنم که ارزش داشته باشد مردان به خاطر وی صف بکشند.

در ایران که نمی‌توانم برای چنین نقشی از آنجلینا جولی استفاده کنم، به همین دلیل از شاکردوست استفاده کردم. “افسانه” باید دختر بدنامی باشد که بسیار اغواگر بوده و موی خود را هم از ترس من نمی‌تواند بیرون بگذارد چون من نمی‌خواهم بازیگران زن مویشان بیرون باشد. به همین دلیل از المان‌هایی چون کفش قرمز و آرایش استفاده کردم همچنین در کنار آن، بازیگر نقش “افسانه” باید بازی اگزجره‌ای (اغراق‌شده) داشته باشد که مردم فکر کنند افسانه خودش مشکل دارد.

* آقای شریفی‌نیا نظر شما درباره بازی الناز شاکردوست چیست؟ من معتقدم کامران تفتی هرگاه مقابل شاکردوست قرار می‌گیرد بازیش خوب از آب در نمی‌آید اما مقابل شما خوب است. نظر به اینکه آقای ده‌نمکی هر نوع ضعف در بازی این بازیگر را به گردن می‌گیرند فکر نمی‌کنید افسانه فیلم باید شخصیت‌پردازی بهتری می‌داشت؟ این شخصیت ایرادهای دیگری هم دارد که بعدا مفصل درباره آن حرف می‌زنیم.

شریفی‌نیا: علاقه‌ای به صحبت درباره چگونگی بازی دیگر بازیگران در این فیلم ندارم، ولی درباره شخصیت “افسانه” در فیلمنامه می‌توانم بگویم که مشکل این جاست که وجه قربانی بودن این زن و وجهی که مخاطب باید دلش به حال او بسوزد کم پرداخته شده است.

اینکه افسانه قربانی جامعه است به چشم نمی‌آید. بیننده باید با او همراهی کند و زمانیکه مرد روحانی دستش را می‌گیرد تا نجاتش دهد، بیننده باید لذت ببرد که این اتفاق به خوبی رخ نمی‌دهد. شاید بخش دیگری از شخصیت افسانه هم در فیلمنامه به خوبی پرداخته نشده و آن هم جایی است که باید نشان دهد افسانه مجبور است در جامعه پرخاشگر باشد و ظاهرش را به همان ترتیب آراسته کند اما در خانه دیگر همان رفتار موجه نیست. فیلم باید نشان می‌داد که او به خاطر شرایط جامعه اینگونه زندگی و رفتار می‌کند.

مهرنیوز

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

درگیری خلعتبری با بازیکن اخراجی داماش به روش مسی و ژاوی

در دقیقه ۵۳  که داور مسابقه به محمد مختاری کارت زرد نشان داد، مدافع داماش به اخراجش اعتراض داشت و حاضر به بیرون رفتن از زمین نبود و در نهایت یکی از اعضای کادر فنی داماش برای بیرون آوردن مختاری وارد زمین شد و محمد خلعتبری هم که معتقد بود بازیکن داماش وقت‌کشی می‌کند به سمت او آمد و با مربی و بازیکن اخراجی داماش درگیری لفظی پیدا کرد.

* خلعتبری برای آنکه دوربین‌های تلویزیونی نتوانند لب‌خوانی کنند، هنگام اعتراض به مختاری دستش را مقابل دهانش گذاشته بود و به بازیکن داماش اعتراض کرد.

* حضور ۱۱ هزار تماشاگر در ورزشگاه عضدی رشت قابل توجه است.

* حدود ۱۰۰۰ تماشاگر سپاهان که از اصفهان به رشت آمده بودند بعد از شکست ۲ بر یک تیم‌شان مقابل داماش و کاهش پیدا کردن شانس قهرمانی این تیم، صندلی‌های ورزشگاه عضدی را شکستند و برخی از آنها نیز به طرف جایگاه خبرنگاران، سنگ و اشیا پرتاب کردند.

* هواداران سپاهان همچنین در پایان مسابقه اشیا و سنگ‌هایی را به سمت محل نشست خبری سرمربیان پرتاب کردند تا به این وسیله اعتراض خود را از نتیجه به دست آمده بیان کنند.

* هنگام خروج هواداران سپاهان از ورزشگاه، شماری از آنها با برخی از ماموران انتظامی درگیر شدند و حتی برخی از آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند که در نهایت ماموران انتظامی، تماشاگران سپاهان را به سمت اتوبوس‌های خود هدایت کردند.

سپاهان با باخت ۲ بر ۱ مقابل داماش شانس بسیار اندکی برای قهرمانی در لیگ برتر دارد.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

درگیری خلعتبری با بازیکن اخراجی داماش به روش مسی و ژاوی

در دقیقه ۵۳  که داور مسابقه به محمد مختاری کارت زرد نشان داد، مدافع داماش به اخراجش اعتراض داشت و حاضر به بیرون رفتن از زمین نبود و در نهایت یکی از اعضای کادر فنی داماش برای بیرون آوردن مختاری وارد زمین شد و محمد خلعتبری هم که معتقد بود بازیکن داماش وقت‌کشی می‌کند به سمت او آمد و با مربی و بازیکن اخراجی داماش درگیری لفظی پیدا کرد.

* خلعتبری برای آنکه دوربین‌های تلویزیونی نتوانند لب‌خوانی کنند، هنگام اعتراض به مختاری دستش را مقابل دهانش گذاشته بود و به بازیکن داماش اعتراض کرد.

* حضور ۱۱ هزار تماشاگر در ورزشگاه عضدی رشت قابل توجه است.

* حدود ۱۰۰۰ تماشاگر سپاهان که از اصفهان به رشت آمده بودند بعد از شکست ۲ بر یک تیم‌شان مقابل داماش و کاهش پیدا کردن شانس قهرمانی این تیم، صندلی‌های ورزشگاه عضدی را شکستند و برخی از آنها نیز به طرف جایگاه خبرنگاران، سنگ و اشیا پرتاب کردند.

* هواداران سپاهان همچنین در پایان مسابقه اشیا و سنگ‌هایی را به سمت محل نشست خبری سرمربیان پرتاب کردند تا به این وسیله اعتراض خود را از نتیجه به دست آمده بیان کنند.

* هنگام خروج هواداران سپاهان از ورزشگاه، شماری از آنها با برخی از ماموران انتظامی درگیر شدند و حتی برخی از آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند که در نهایت ماموران انتظامی، تماشاگران سپاهان را به سمت اتوبوس‌های خود هدایت کردند.

سپاهان با باخت ۲ بر ۱ مقابل داماش شانس بسیار اندکی برای قهرمانی در لیگ برتر دارد.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها