بایگانی برچسب: s

مربیان و بازیکنان ایتالیا،پس از بازی درباره ایران چه گفتند؟

پیش از آغاز بازی ایران و ایتالیا وقتی مربیان دو تیم در کنفرانس مطبوعاتی شرکت می کردند،«مائرو برتو» سرمربی ایتالیا عباراتی درباره ایران گفت که همگان فکر کردند بیشتر تعارف است. اما صحبت های وی و بازیکنان ایتالیا پس از پایان بازی نشان داد که تعارفی در میان نبوده است!

پیش از آغاز بازی ایران و ایتالیا وقتی مربیان دو تیم در کنفرانس مطبوعاتی شرکت می کردند،«مائرو برتو» سرمربی ایتالیا گفت که ما با ۱۵ امتیاز در صدر گروه ایستاده ایم . همه بازی ها برای ما تعیین کننده است.

او همچنین گفت که پیش از آغاز بازی ها انتظار این همه امتیاز را نداشته است. برتو گفت تیم ملی ایران تیم قدرتمندی است که به تدریج دارد به بازی های بین المللی عادت می کند. عباراتی که همگان فکر می کردند تعارف است و از پیش باید ایتالیا را برنده بازی ایران و ایتالیا دانست چه اینکه ایتالیا در این بازی میزبانی و حمایت تماشاگرانش را نیز داشت. اما ایران سه ست را از ایتالیا برد و فقط یک ست را باخت تا همگان منتظر کنفرانس مطبوعاتی پس از پایان بازی و حرف های مربیان و بازیکنان دو تیم بنشینند.

پس از بازی، وقتی مربیان و بازیکنان دوباره  برای مصاحبه پس از بازی آمدند، مشخص شد که سخنان «برتو» تعارف نبوده است. وی پس از شکست از ایران در کنفرانس مطبوعاتی گفت: چنین بازی برای ما جای تاسف دارد. ما باید از این بازی درس بگیریم، ایرانیان در این بازی خیلی بیش از ما اعتماد به نفس داشتند و بازی را بردند.

«خولیو ولاسکو» هم گفت شاگردان من از اولین امتیاز تا آخرین امتیاز خوب جنگیدند  حتی زمانی که زایتسف امتیازات را به دست می آورد روحیه خود را از دست ندادند. مربی تیم ایران افزود ما در استفاده از فرصت ها خوب بودیم و بازیکنان من آنچه را که من همیشه به تیم می گویم عمل کردند من همواره به آنان می گویم سیر نشوید و حریص به بردن باشید. 

فرهاد ظریف هم در این کنفرانس مطبوعاتی گفت که این یک برد خاطره انگیز برای کشورمان بود. یک بازی بزرگ که ما برای تک تک امتیازات آن جنگیدیم. 

کریستین ساوانی از ایتالیا هم گفت ما خوب بودیم، اما نه به اندازه آنها. ایرانی ها در این بازی ارزش های والای خود را ثابت کردند. ما اصلا آنان را دست کم نگرفتیم اما آنان در آغاز هر ست خیلی خوب شروع کردند.

نتیجه بازی به روایت سایت فدراسیون هانی والیبال؛ بازی که دو ساعت و چهار دقیقه طول کشید

 

میزان حضور بازیکنان ایران در ترکیب تیم در مقابل ایتالیا. مربع های مشکی نشان دهنده حضور بازیکن در ترکیب ثابت ومربع های روشن نشان دهنده حضور بازیکنان جایگزین است

عملکرد بازکنان ایران در طول بازی در مقابل ایتالیا، محمد موسوی امتیاز آورترین بازیکن ایران در بازی با ایتالیا بود

Tabnak.IR | تابناک

سیستم های بازی در فوتبال: (قسمت هشتم: سیستم ۱-۶-۳ سه دفاع-شش هافک-یک مهاجم )

این سیستم برای تیمی خوب است که بیشتر بازیکنانش با قابلیت های دفاعی هستند. یا تیمی که در یک بازی نتیجه را جلو افتاده و می خواهد از نتیجه نگهداری کند. در هر صورت این سیستم به خط میانی تیم شما قدرت می بخشد. ( البته خط میانی شما به این سیستم در وسط زمین قدرت می بخشد نه سیستم به خط میانی!!!!!)

از شش نفر خط میانی چهار نفر در مرکز زمین و دو نفر در کناره ها قرار می گیرند. دو نفر مرکزی شامل دو هافک دفاعی در جلو خط دفاع  سه نفره و دو نفر هم طراح و بازی ساز برای قدرت حمله می باشند.

نکته ی مهم یک مربی برای انتخاب این سیستم بهره گیری از یک فروارد متخصص گل زدن است. تیم شما در این سیستم باید یک بازیکن ذاتاً گل زن داشته باشد. کسی که در خط حمله از کوچکترین موقعیت ها گل بسازد.

در این فرم می توان از دو هافبک بازی ساز ترکیبی استفاده کرد.از تناوب های دیگری که قابلیت تبدیل به این آرایش را دارند می توان از سیستم ۱ – ۲ – ۴ – ۳ یا ۳ – ۴ – ۳ لوزی شکل(همراه با دو بال نفوذی پوششی)  نام برد.

این سیستم همچنین برای مهار قدرت تیمی که از بازیکنان خلاق و تآثیر گذار در خط میانی بهره مند است مفید است. با این سیستم , تیم شما به راحتی در میانه میدان تعدد نفرات را بدست آورده و می تواند هر تیمی را در مرکز زمین پرس کند. همچنین این سیستم به درد تیم هایی که می توانند با ارسال پاس های کوتاه تمرکز حریف را به هم بریزند خواهد خورد.

تک مهاجم تیم باید قابلیت تاکتیک پذیری بالایی داشته باشد و با نزدیک شدن به خط میانی  و ارسال پاس های رو به عقب ایجاد موقعیت و فضاسازی  نماید. تمرکز این تاکتیک روی کنترل توپ در جریان بازی  همراه با پاس های کوتاه و وقت گیر است . هنگامی که تیم در نتیجه عقب می افتد حد اقل یکی ار هافبک های  بازی ساز متمایل به عمق بازی میکند.” گاس هیدینگ ” در تیم استرالیا  به همراه چند مربی دیگر در جام جهانی ۲۰۰۶ از این آرایش استفاده می کردند.

این نوع آرایش از جمله آرایش های مدرنی است که  روی تصرف توپ در میانه میدان تمرکز دارد. بسیار دور از انتظار است که این فرم تیمی را به عنوان استراتزی  اصلی در نظر بگیریم و بیشتر برای در گیری های موقتی و کنترل توپ ربایی های میانه میدان از آن در مواقع نیاز استفاده می شود. معمولا برای حفظ نتیجه می توان از این آرایش استفاده نمود.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

سیستم های بازی در فوتبال: (قسمت هشتم: سیستم ۱-۶-۳ سه دفاع-شش هافک-یک مهاجم )

این سیستم برای تیمی خوب است که بیشتر بازیکنانش با قابلیت های دفاعی هستند. یا تیمی که در یک بازی نتیجه را جلو افتاده و می خواهد از نتیجه نگهداری کند. در هر صورت این سیستم به خط میانی تیم شما قدرت می بخشد. ( البته خط میانی شما به این سیستم در وسط زمین قدرت می بخشد نه سیستم به خط میانی!!!!!)

از شش نفر خط میانی چهار نفر در مرکز زمین و دو نفر در کناره ها قرار می گیرند. دو نفر مرکزی شامل دو هافک دفاعی در جلو خط دفاع  سه نفره و دو نفر هم طراح و بازی ساز برای قدرت حمله می باشند.

نکته ی مهم یک مربی برای انتخاب این سیستم بهره گیری از یک فروارد متخصص گل زدن است. تیم شما در این سیستم باید یک بازیکن ذاتاً گل زن داشته باشد. کسی که در خط حمله از کوچکترین موقعیت ها گل بسازد.

در این فرم می توان از دو هافبک بازی ساز ترکیبی استفاده کرد.از تناوب های دیگری که قابلیت تبدیل به این آرایش را دارند می توان از سیستم ۱ – ۲ – ۴ – ۳ یا ۳ – ۴ – ۳ لوزی شکل(همراه با دو بال نفوذی پوششی)  نام برد.

این سیستم همچنین برای مهار قدرت تیمی که از بازیکنان خلاق و تآثیر گذار در خط میانی بهره مند است مفید است. با این سیستم , تیم شما به راحتی در میانه میدان تعدد نفرات را بدست آورده و می تواند هر تیمی را در مرکز زمین پرس کند. همچنین این سیستم به درد تیم هایی که می توانند با ارسال پاس های کوتاه تمرکز حریف را به هم بریزند خواهد خورد.

تک مهاجم تیم باید قابلیت تاکتیک پذیری بالایی داشته باشد و با نزدیک شدن به خط میانی  و ارسال پاس های رو به عقب ایجاد موقعیت و فضاسازی  نماید. تمرکز این تاکتیک روی کنترل توپ در جریان بازی  همراه با پاس های کوتاه و وقت گیر است . هنگامی که تیم در نتیجه عقب می افتد حد اقل یکی ار هافبک های  بازی ساز متمایل به عمق بازی میکند.” گاس هیدینگ ” در تیم استرالیا  به همراه چند مربی دیگر در جام جهانی ۲۰۰۶ از این آرایش استفاده می کردند.

این نوع آرایش از جمله آرایش های مدرنی است که  روی تصرف توپ در میانه میدان تمرکز دارد. بسیار دور از انتظار است که این فرم تیمی را به عنوان استراتزی  اصلی در نظر بگیریم و بیشتر برای در گیری های موقتی و کنترل توپ ربایی های میانه میدان از آن در مواقع نیاز استفاده می شود. معمولا برای حفظ نتیجه می توان از این آرایش استفاده نمود.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

مسئولیت بازی «الناز شاکردوست» با من!

فیلم سینمایی «رسوایی» چهارمین ساخته مسعود ده‌نمکی است که در نوروز ۹۲ اکران شد و همانند دیگر فیلم‌های این کارگردان در صدر فروش گیشه قرار گرفت. «رسوایی» اولین فیلم سینمایی ده‌نمکی است که در ژانر اجتماعی ساخته شده و چندان شباهتی به سه‌گانه «اخراجی‌ها» که برپایه طنز آنهم در ژانر سینمای جنگ ساخته شده است، ندارد. البته وی پیش از این و در سینمای مستند تجربه کارهای اجتماعی داشته است.

ده نمکی اولین‌بار با مستند «فقر و فحشا» از دنیای مطبوعات پا به دنیای سینما گذاشت؛ مستندی که هیچ‌گاه اجازه اکران پیدا نکرد و نیروی انتظامی از ده‌نمکی برای ساخت این فیلم که درباره قاچاق دختران ایرانی است، شکایت کرد.

وی بعد از آن مستند دست به ساخت «کدام استقلال کدام پیروزی» در فاصله سال‌های ۸۳ تا ۸۵ زد که این فیلم مستند هم باز جنجال‌آفرین شد. ده‌نمکی بعد از این دو مستند با ساخت سه‌گانه “اخراجی‌ها” به‌طور جدی وارد سینمای بلند داستانی شد؛ فیلم‌هایی در ژانر کمدی که توانست مخاطبان بسیاری را برای سینمای وی به ارمغان آورد و رکورد فروش گیشه در سینمای ایران را هم بشکند.

البته بسیاری از منتقدان سینما علت فروش بالای این فیلم‌ها را طنز بودن آن دانستند. همین مسئله سبب شد تا ده‌نمکی فیلمی را بسازد که کمدی نبوده و به صورت جدی به مسائل مختلف جامعه اشاره کند. وی که در فیلم‌های کمدی خود از بازیگران ثابتی چون اکبر عبدی، محمدرضا شریفی‌نیا، امین حیایی و … استفاده می‌کرد این بار نیز در اولین فیلم اجتماعی خود از اکبر عبدی یکی از بزرگترین بازیگران سینمای کمدی ایران در نقش یک روحانی استفاده کرد. این در حالی است که عبدی پیش از این در فیلم «خوابم می‌آد» به کارگردانی رضا عطاران در نقش یک پیرزن حضور داشت، همین مسئله سبب شد تا بازی وی در نقش روحانی با حواشی‌ای در سینما و دیگر نهادهای مرتبط با سینما همراه باشد.

هرچند فیلم سینمایی «رسوایی» در حمایت از جامعه روحانیون ساخته شده است، اما همین فیلم در استان قم اکران نشده و با مشکلاتی همراه است تا جاییکه که ده‌نمکی از نمایش «رسوایی» در قم انصراف داد. البته وی بعد از نمایش فیلمش در جشنواره سی و یکم فیلم فجر سعی کرد در دیدارهایی با روحانیون و آیات عظام این فیلم را برایشان به نمایش درآورد و نظر مثبتشان را جلب کند.

«رسوایی» در جشنواره فیلم فجر از سوی داوران و منتقدان مورد توجه قرار نگرفت ولی فروش بالای آن بار دیگر نشان داد که سینمای ده‌نمکی هنوز بین مردم طرفداران خودش را دارد.

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «رسوایی» با حضور مسعود ده‌نمکی، محمدرضا شریفی‌نیا، امیر دژاکام و تینا آخوندتبار برگزار شد. در این نشست سعی کردیم ضمن تحلیل جزئیات فیلم، نقبی هم به گذشته مسعود ده‌نمکی بزنیم و دیدگاه‌های دو دهه گذشته وی را درباره مقولات فرهنگی به ویژه سینمایی که وی بدان معترض بود، جویا شویم. در گفتگو با بازیگران نیز درباره ساختار فیلم و دلایل فروش بالای آن صحبت کردیم.

محمدرضا شریفی‌نیا بازیگر نقش حاج شریف، امیر دژاکام بازیگر نقش افسر نیروی انتظامی و تینا آخوندتبار بازیگر نقش دوست افسانه در این نشست حضور داشتند و کامران تفتی بازیگر و فرشاد گل‌سفیدی فیلمبردار در آخرین دقایق حضورشان در نشست را لغو کردند.

*نزدیک به ۲ سال پیش که تصمیم گرفتید چهارمین فیلم سینمایی‌تان را بسازید خبرهای مختلفی مبنی بر اینکه این فیلم قرارست با نام “اخراجی‌ها ۴” و با همان حال و هوا جلوی دوربین برود، منتشر شد، اما همان زمان شما این خبرها را تکذیب کرده و اعلام کردید فیلمی متفاوت بدون درون‌مایه طنز خواهید ساخت. چه چیز باعث شد شما دست به ساخت فیلمی متفاوت با دیگر فیلم‌های سینمایی‌تان بزنید؟ فیلمی که شباهتی هم به مستندهایی که در گذشته ساخته بودید، دارد.

ده نمکی: قبل از ورود به سینما یک سری ایده در ذهن خود داشتم که در سینما به آن می‌گویند ایده اولیه. در واقع  ۱۰ ایده یک خطی در ذهن داشتم که اگر هر دو سال یک بار آنها را می‌ساختم، ۲۰ سال از عمرم را در سینما می‌گرفت. در همین راستا، فعالیت سینمایی خود را با مستند “فقر و فحشا” آغاز کردم که یکی از این ۱۰ ایده بود. “اخراجی‌ها ۱” نیز از همین ایده‌ها گرفته شده است اما “اخراجی‌ها ۲” ایده دیگری بود که آن را بر قصه “اخراجی‌ها ۱” سوار کردم.

* بعد از موفقیت “اخراجی‌ها” در فروش، طبیعی بود که همه ایده‌هایتان را کنار گذاشته و دنباله همان کار را بسازید.

ده‌نمکی: تجربه فیلم اول نشان داد ژانر طنز بهترین ابزار برای بیان مشکلات اجتماعی در جامعه است و مخاطب به خوبی با آن ارتباط برقرار می‌کند. البته اتفاقات بسیاری در زمان اکران “اخراجی‌ها ۱” رخ داد که می‌توان به قاچاق سی دی این فیلم در زمان اکران اشاره کرد. هرچند برخی از دوستان، این اشتباه را بر دوش قاچاقچیان انداختند اما معتقدم که اگر نمایش “اخراجی‌ها ۱” در سینما ادامه پیدا می کرد، فروش آن از “اخراجی‌ها ۲” هم بیشتر می‌شد، اما سی دی قاچاق آن را وارد بازار کردند و مانع فروش بالای آن در سینما شدند. هرچند این فیلم نتوانست آن طور که انتظار داشتم فروش داشته باشد، اما همین میزان فروش از سوی بسیاری از دوستان در سینما تصادفی خوانده شد.

* یادمان هست که خیلی از منتقدان می‌گفتند این یک اتفاق تصادفی است و ده‌نمکی نمی‌تواند با فیلم بعدی‌اش هم این میزان فروش را داشته باشد.

ده‌نمکی: بله. به همین دلیل تصمیم گرفتم “اخراجی‌ها ۲” را بسازم و یکی دیگر از ایده‌های خود را با ژانر طنز به مخاطبان خود ارائه کردم تا نشان دهم فروش فیلم اولم تصادفی نبود.

بعد از ساخت “اخراجی‌ها ۲″، با بوجود آمدن وضعیت سیاسی متفاوت در کشور تصمیم گرفتم “اخراجی‌ها ۳” را متناسب با آن شرایط بسازم.

در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دهم یک تفاهم ملی بین مردم ایجاد شده بود که یکی از نمودهای آن این بود که هزاران نفر در سینماها دست‌جمعی سرود “ای ایران” را می‌خواندند ولی متاسفانه فضای سیاسی در نهایت آن تفاهم را به تقابل تغییر داد و طیف‌های مختلف رو در روی هم قرار گرفتند. در چنان شرایطی به این نتیجه رسیدم که باید به یک نقد تند سیاسی دست زد و آن اتفاقات سیاسی و تمرین دموکراسی مدرن را به چالش کشید.

در چنان شرایطی با ساخت “اخراجی‌ها ۳” با تم سیاسی، با آبروی خود معامله کردم. آن فیلم می‌توانست یک اثر اجتماعی- جنگی باشد، داستانی که روایتگر بازگشت قهرمانان جنگ و دیده نشدن آنها توسط جامعه باشد. آن فیلم می‌توانست نقدی بر وضعیت این افراد بعد از جنگ باشد و فحش‌خور سیاسی هم نداشته باشد اما ترجیح دادم محافظه‌کاری نکرده و همان آدمی باشم که خودم می خواستم و محبوبیتم را به هر قیمتی حفظ نکنم. به همین دلیل مفاهیم سیاسی غلیظ را در قالب سه‌گانه “اخراجی‌ها” گذاشتم.

درباره “اخراجی‌ها ۳” تقابلی علیه آن ایجاد شد که از عالم سیاست چیزی کم نداشت. همه جماعتی که تقابل سیاسی می‌کردند این‌بار مقابل یک فیلم قرار گرفتند و فکر می‌کردند اگر فیلم را زمین بزنند و یک رقابت دو قطبی علیه آن ایجاد کنند، برنده می‌شوند و ثابت کرده‌اند که در انتخابات تقلب شده است. هر آنچه آنها نتوانسته بودند در کف خیابان عملیاتی کنند به حوزه سینما آورند و از همان روز اول که فیلم اکران شد به صورت شناسنامه‌دار آن را کپی غیرمجاز کرده و وارد بازار قاچاق کردند و در فضای مجازی هم با افتخار آپلود کردند حتی برخی به حرام بودن دیدن آن فتوا دادند و ماهواره‌ها و شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی هم وارد این فضا شدند.

* اینکه شما پس از ماجراهای سال ۸۸ سراغ فیلمی چون “اخراجی‌ها ۳” بروید امر چندان دور از ذهنی نبود و آسیب‌شناسی نوع مواجهه مردم با آن فیلم سر دراز دارد. چون بحث ما اینجا فیلم “رسوایی” است می‌خواهم بدانم چطور شد تم جنگ و سیاست را رها کرده و سراغ مسایل اجتماعی در این شکل و سطح رفتید؟

ده‌نمکی: در واقع به دنبال آن بودم که ثابت کنم تنها ژانر کمدی و پربازیگر بودن یک فیلم نیست که مردم را به تماشای آن می‌کشاند. ایده “رسوایی”  قابلیت این را داشت که در “اخراجی‌ها ۴” با طنز کمتر دنبال شود. به عنوان مثال حاجی که زمانی امثال مجید سوزوکی‌ها را سلوک می‌داده و از کوچه و بازار به جبهه و شهادت می‌رسانده حالا خود در معرض اتهام قرار می‌گیرد. چه چیز می‌تواند دراماتیزه‌تر از این باشد.

در این فیلم یک ریسک دیگر کرده و ثابت کردم که از بازیگران طنز می‌توان بازی جدی گرفت و نشان دادم که یک مضمون اجتماعی و عرفانی با یک تم جدی و ملودرام می‌تواند میلیون‌ها نفر مخاطب را به سمت سینما بکشاند و خوشبختانه اکران “رسوایی” نشان داد که مردم از این فیلم بسیار خوششان آمده است.

این در حالی است که “رسوایی” هیچ کدام از امتیازهای “اخراجی‌ها” را در زمینه تبلیغات تلویزیونی و شهری نداشت و حتی در برخی از شهرها از اکران آن ممانعت شد اما توانست فروش قابل توجهی داشته باشد.

من فکر می‌کردم اگر این اقبال صورت بپذیرد و ادامه پیدا کند، انگشت اتهام از سوی مردمی که به دلیل دیدن فیلم‌های من متهم به ساده‌پسندی شده‌اند، برداشته شده و به سمت سینماگرانی می‌رود که نمی‌توانند به توقع مردم در سینما پاسخ دهند. البته اگر هم من جای آنها بودم همین حرف‌ها را می زدم. این گروه نمی‌توانند به فیلم “رسوایی” نقد ساختاری وارد کنند به همین دلیل از تم فیلم ایراد گرفته و آن را یک فیلمفارسی می‌دانند.

*اگر فضای جامعه قبل از ساخت “رسوایی” به گونه‌ای بود که شخصیت‌های “اخراجی‌ها” می‌توانستند روایتگر داستان این فیلم باشند، “اخراجی‌ها ۴” ساخته می‌شد؟

ده‌نمکی: بعد از ساخت “اخراجی‌ها ۳” یک نظرسنجی انجام شد که هزاران نفر در آن شرکت کردند. بیش از ۸۰ درصد از مخاطبان اعتقاد داشتند که باید ادامه این سه‌گانه ساخته شود اما من برخلاف نظر مخاطبان عمل کرده و “رسوایی” را در تم جدی ساختم.

* چندین بار در صحبت‌های خود اشاره کردید که “رسوایی” را فیلم جدی‌تری نسبت به تریلوژی “اخراجی‌ها” می‌دانید. ولی من “رسوایی” را فارغ از دستمایه‌های طنز نمی‌بینم و شما هر جا که خواستید از موقعیت‌ها و دیالوگ‌های طنز استفاده کردید و حتی در مواقعی دچار افراط هم شده‌اید.

ده نمکی: من “اخراجی‌ها” را به شدت حاوی مطالب و مفاهیم جدی می‌دانم که در قالب طنز تلخ و یا طنز سیاه نمود پیدا کرده است. هجو موجود در فیلم‌های ضد جنگ در سه‌گانه “اخراجی ها” دیده می‌شود.

“اخراجی‌ها” یک فیلم کمدی- تراژدی بود، یعنی فیلمی که ممکن است با کمدی شروع شده و با تراژدی به پایان برسد. ساخت فیلمی که کمدی محض باشد سخت‌تر از ساخت یک فیلم جدی است؛ چراکه در این نوع از فیلم‌ها قرار است مخاطب را بخندانیم اما در فیلم جدی اگر بتوان در لحظه‌هایی هم مخاطب را به خنده انداخت موفق شده‌ایم. وقتی که بر روی یک فیلم نام طنز گذاشته می‌شود اگر نتوان مخاطب را خنداند فیلم در گیشه شکست خواهد خورد.

در “رسوایی” هرجا که لازم بود از طنز استفاده کردم البته تا جایی که به فضای اصلی فیلم صدمه نزند. همه چیز در “رسوایی” به صورت ریسک بود. از انتخاب بازیگر طنازی که قرار است در یک نقش جدی بازی کند تا پرهیز از ژانر غالب طنز در یک مضمون این چنینی. اگر می خواستم گوشه چشمی به گیشه داشته باشم، دوز طنز فیلم را بالا می بردم و این فیلم قابلیت این کار را داشت.

 *یک سوم اول فیلم زمانی که مخاطب بیشتر با شخصیت “افسانه” با بازی الناز شاکردوست آشنا می‌شود، بار طنز این شخصیت خیلی بالاست و دیالوگ‌ها و رفتارهای وی را اغراق‌‌آمیز می‌‌کند.

ده‌نمکی: من اسم این برخوردها را طنز نمی‌گذارم اما در برخی جاها برای پیش بردن فیلم باید از فوت کوزه‌گری استفاده کرد. در برخی از کتاب‌هایی که درباره تجربیات کارگردانان دنیا نوشته شده، اشاره شده اگر یک فیلم بتواند در پنج جا مخاطب را درگیر کند می‌تواند فیلم موفقی باشد و مانع فرار مخاطب از سینما شود. به نظر من فیلم برای آن که بتواند اتفاقی را خلق کند باید در هر سکانس مخاطب را جذب خود کند. این اتفاق می تواند یک دیالوگ باشد و یا یک صحنه اکشن.

در “رسوایی” نیز چون قرار است شخصیت‌هایی که از آنها توقع طنز می‌رود به سمت طنز نروند، بار طنز را بر دوش شخصیت‌های مکمل که از آن جمله می توان به افسر پلیس و سرباز فیلم اشاره کرد، گذاشتیم. البته این سکانس‌ها هم چندان خنده‌دار نیستند اما در فیلمی کاملا جدی که بار تراژیک آن بالا است، حتی چنین صحنه‌هایی هم جذاب به شمار می‌آیند و به فیلم کمک می‌کنند که مفهوم اصلی خود را به مخاطب بقبولاند. حتی گاهی حاج یوسف نیز در فیلم دیالوگ‌های جدی می‌گوید که برای مخاطب طنز است.

*در مورد شخصیت بازیگران حرفه‌ای فیلم مانند اکبر عبدی، محمدرضا شریفی‌نیا و … و بار طنزی که در بر دوش آنها گذاشته شده است، مشکلی ندارم. مشخصا درباره الناز شاکردوست صحبت می‌کنم. آیا این نوع بازی که ارائه داده سلیقه کارگردان است یا خود بازیگر آن را ارائه کرده است؟

ده‌نمکی: مسئولیت چگونگی بازی شاکردوست در این فیلم برعهده من است. برای شخصیت “افسانه” در مرحله نگارش و انتخاب بازیگر یا باید  بازیگری با چهره معصوم، مظلوم با یک کشش ترحم‌برانگیز از سوی مخاطب انتخاب می‌کردیم و یا باید از بازیگری با وجهه پرشور و شیطان استفاده می‌کردیم. اگر از بازیگری با چهره مظلوم استفاده می کردیم شاید خیلی جاها به کار ما می‌آمد به ویژه در صحنه های پایانی که شخصیت افسانه از حاج یوسف دفاع می‌کند اما ریسک کرده و تصمیم گرفتیم از بازیگری استفاده کنیم که بیشتر شور و شیطنت داشته باشد.

* الناز شاکردوست بهترین انتخاب شما بوده و یا آن چیزی است که برای شما در سینمای ایران در دسترس است؟ به نظر من این فیلم می‌توانست با وجود بازیگری غیر از شاکردوست در نقش اول آن، خیلی بهتر باشد؟

ده‌نمکی: اگر اشکال واقعی در بازی شاکردوست باشد به من برمی‌گردد. از طرف دیگر باید به خاطر داشته باشیم که در سینمای ایران هیچ چیز در اختیار شما نیست. یک بازیگر ممکن است برای کار شما مناسب باشد ولی چند کار را با هم داشته باشد. اما انتخاب شاکردوست از بین سه گزینه مورد نظر، انتخاب خیلی درستی بود. نمی‌توان گفت یک بازیگر صد در صد خوب است اما از نظر من شاکردوست نه تنها لطمه‌ای به فیلم نزده، بلکه کمک هم کرده است.

دژاکام: به عنوان بازیگر از اینکه در این فیلم بازی کردم، خوشحالم. من ۳۰ سال در تئاتر کار کردم و زمانی که می خواستم برای بازی در این فیلم تصمیم بگیرم، فیلمنامه آن را خواندم و بعد از مطالعه فیلمنامه احساس کردم مضمونی که در سال‌های اخیر در سینما گم شده توسط ده‌نمکی دوباره پیدا شده است.

اصلی‌‌ترین دلیل موفقیت فیلم این است که پا می گذارد جای پای کسانی که قبل از ده‌نمکی در این جامعه رو به روی ریا قرار گرفتند. زمانی که برخی کانون‌های دینی می‌توانند صاحب قدرت شوند این احتمال وجود دارد که کسانی تظاهر به دینداری کرده و به مرکز قدرت نزدیک شوند. یکی از آفات فعلی جامعه ما ریا است و به همین دلیل مردم می‌خواهند درباره ریا حرف بشنوند و تفاوت دینداری واقعی و دروغین را ببینند. قصه این فیلم دربرگیرنده همین مفهوم اصلی است. اگر “رسوایی” توانسته در روزگار امروزمان موفق باشد، به همین دلیل است.

درباره بازی بازیگران دیگر در این فیلم نمی‌توانم نظر دهم چون خودم نیز در این فیلم بازی کرده‌ام. الناز شاکردوست در دوران تحصیل همکلاس من بوده است و افتخار می‌کنم با هم هم‌دانشگاهی بودیم، اما همین که در این فیلم توانستم حضور داشته باشم بسیار خوشحال هستم.

اکبر عبدی یکی از بهترین‌ها است و مانند آنتونی کویین بازیگر متفاوتی است. ما بازیگران بزرگی داریم اما اکثرا خود را تکرار می کنند. الناز شاکردوست به خوبی می توانست مفهوم مورد نظر این فیلم را انتقال دهد اما بستگی دارد که چه کسانی می توانند با این فیلم ارتباط برقرار کنند و چه کسانی نمی‌توانند.

* یعنی همه شما معتقدید اغراق در بازی الناز شاکردوست به فیلم لطمه نزده است؟

ده‌نمکی: اغراق ذات سینما است و بستگی به نظر کارگردان دارد. من در کارنامه خود “فقر و فحشا” را دارم و این قشر از جامعه را که شاکردوست نقش آن را بازی می‌کند به خوبی می‌شناسم. اگر برخی از منتقدان می گویند چرا دختر پایین شهری باید چنین لباس‌هایی بپوشد باید بگویم در جامعه امروز ما تنها بالاشهری‌ها بینی‌شان را جراحی نمی‌کنند و دیگر جراحی‌های زیبایی‌ تنها مختص بالاشهری‌ها نیست و کسانی که در خیابان‌های جردن و فرشته به اصطلاح “دور دور” می کنند، الزاما بالاشهری نیستند.

افرادی که به این مسئله در فیلم ایراد می گیرند در تاریخ باقی مانده‌اند و به‌روز نیستند. اگر قرار است فیلمی بسازیم که آخوند داستان را آخوندها باور کنند، افسانه قصه را نیز باید افسانه‌های جامعه باور کنند.

در ضمن باید یادآوری کنم من در این سینما دستم بسته است و باید به گونه‌ای کار کنم که همسو با اعتقادات خودم هم باشد. به عنوان مثال زمانی که می‌خواهم در فیلم خود نشان دهم که مردان خیابانی در جامعه بیشتر از زنان خیابانی هستند باید نقشی را طراحی و اجرا کنم که ارزش داشته باشد مردان به خاطر وی صف بکشند.

در ایران که نمی‌توانم برای چنین نقشی از آنجلینا جولی استفاده کنم، به همین دلیل از شاکردوست استفاده کردم. “افسانه” باید دختر بدنامی باشد که بسیار اغواگر بوده و موی خود را هم از ترس من نمی‌تواند بیرون بگذارد چون من نمی‌خواهم بازیگران زن مویشان بیرون باشد. به همین دلیل از المان‌هایی چون کفش قرمز و آرایش استفاده کردم همچنین در کنار آن، بازیگر نقش “افسانه” باید بازی اگزجره‌ای (اغراق‌شده) داشته باشد که مردم فکر کنند افسانه خودش مشکل دارد.

* آقای شریفی‌نیا نظر شما درباره بازی الناز شاکردوست چیست؟ من معتقدم کامران تفتی هرگاه مقابل شاکردوست قرار می‌گیرد بازیش خوب از آب در نمی‌آید اما مقابل شما خوب است. نظر به اینکه آقای ده‌نمکی هر نوع ضعف در بازی این بازیگر را به گردن می‌گیرند فکر نمی‌کنید افسانه فیلم باید شخصیت‌پردازی بهتری می‌داشت؟ این شخصیت ایرادهای دیگری هم دارد که بعدا مفصل درباره آن حرف می‌زنیم.

شریفی‌نیا: علاقه‌ای به صحبت درباره چگونگی بازی دیگر بازیگران در این فیلم ندارم، ولی درباره شخصیت “افسانه” در فیلمنامه می‌توانم بگویم که مشکل این جاست که وجه قربانی بودن این زن و وجهی که مخاطب باید دلش به حال او بسوزد کم پرداخته شده است.

اینکه افسانه قربانی جامعه است به چشم نمی‌آید. بیننده باید با او همراهی کند و زمانیکه مرد روحانی دستش را می‌گیرد تا نجاتش دهد، بیننده باید لذت ببرد که این اتفاق به خوبی رخ نمی‌دهد. شاید بخش دیگری از شخصیت افسانه هم در فیلمنامه به خوبی پرداخته نشده و آن هم جایی است که باید نشان دهد افسانه مجبور است در جامعه پرخاشگر باشد و ظاهرش را به همان ترتیب آراسته کند اما در خانه دیگر همان رفتار موجه نیست. فیلم باید نشان می‌داد که او به خاطر شرایط جامعه اینگونه زندگی و رفتار می‌کند.

مهرنیوز

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

سیستم های بازی در فوتبال: (قسمت چهارم: ترکیب ۵ – ۳ -۲ هرمی, مدل متدو و دانبی )

اولین آرایش موفقی که برای مدتی طولانی نیز ازآن استفاده شد. این آرایش از دهه۱۸۸۰ در اروپا و بویژه انگلستان کاربرد داشت. به دلیل شکل هرمی شکلش به همین نام شناخته شد و در دهه ۱۸۹۰ آرایش استاندارد در انگلستان بود و از آنجا به تمام دنیا گسترش یافت . حتی با ایجاد تنوع هایی بعضی از تیم های طراز اول دهه ۱۹۴۰ ازآن استفاده می کردند.
در این سیستم دو دفاع ( به صورت خطی) وظایف دفاعی را به انجام رسانده و به سایر بازیکنان پوشش می دهند. در خط جلوتر سه هافک دفاعی قرار دارند که به ترتیب در هافک دفاعی مرکزی, چپ و راست قرار می گیرند. و در خط جلوتر ۵ بازیکن بازی می کنند که شامل دو بال چپ و راست, یک هافک هجومی (مهاج دوم), یک هافک میانی هجومی(هافک مرکزی) و سرانجام مهاجم مرکزی قرار دارند. . هافبک مرکزی دفاعی و هجومی در این سیستم نقش کلیدی برای طراحی حمله و یا یارگیری مهاجمین ایفا می کنند. بنابراین تیمی که از این سیستم استفاده می کند قطعاً از دو هافک مرکزی بهره مند است که یکی قابلیت دفاعی بالاتری داشته و بازی را مدیریت می کند. بعبارت دیگر این بازیکن باید بتواند خوب درگیر شود. خوب حفظ توپ کند . خوب طراحی کند, بچرخد و جناح بازی را با پاس های بلند و کوتاه عوض کند. هافک دیگر این تیم که هافک مرکزی هجومی است باید یک طراح حمله باهوش بوده و تکنیکی باشد. همچنین این بازیکن باید توان ارسال پاس های عمقی را داشته باشد و بتواند در شلوغی ها سریع تصمیم گیری کند.
هنگام استفاده از این آرایش این برا ی اولین بار بود که توازنی مناسب بین دفاع و حمله بر قرار بود. هنگام دفاع کردن مدافعین پوششی مراقب بال های کناری تیم مهاجم بوده و هافبک ها نیز مراقب مهاجمین بودند
نهایتا این یکی از آرایش هایی بود که بعد ها باعث شماره گذاری پیراهن بازیکنان گردید.
مدل مدرسه دانبی:
مدل مدرسه دانبی آرایش متنوعی از آرایش ” ۵ – ۳ – ۲ ” است که در سال های ۱۹۲۰ توسط بازیکنان مجارستان – اتریش و جمهوری چک بازی شد. روز های اوج اتریشی ها در سال های ۱۹۳۰ با این سیسم همراه بود. اساس این آ رایش روی پاسکاری کوتاه و مهارت های فردی تکیه دارد.

مدل متدو:
این مدل توسط ” ویتوریو پوزو ” مربی فوتبال ایتالیا در دهه ۱۹۳۰ ابداع شد. اصولا این مدل از مدل ” مدرسه دانبی ” استخراج شده بود.
اساس آن آرایش ” ۵ – ۳ – ۲ ” بود . “پوزو ” متوجه شد که هافبک ها برای برتری در میانه میدان نیاز به پشتیبانی بهتری دارند. به همین منظور با قرار دادن ۲ مهاجم جلوی هافبک ها یک آرایش ۳ – ۲ – ۳ – ۲ ایجاد نمود. این فرم دارای استحکام دفاعی بیشتری نسبت به وضعیت قبلی بود و باعث به وجو آمدن ضد حمله های موثر تری می شد. تیم ملی فوتبال ایتالیا با استفاده از این سیستم در سال های ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ به طور متوالی برنده جام جهانی شد.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

سیستم های بازی در فوتبال: (قسمت چهارم: ترکیب ۵ – ۳ -۲ هرمی, مدل متدو و دانبی )

اولین آرایش موفقی که برای مدتی طولانی نیز ازآن استفاده شد. این آرایش از دهه۱۸۸۰ در اروپا و بویژه انگلستان کاربرد داشت. به دلیل شکل هرمی شکلش به همین نام شناخته شد و در دهه ۱۸۹۰ آرایش استاندارد در انگلستان بود و از آنجا به تمام دنیا گسترش یافت . حتی با ایجاد تنوع هایی بعضی از تیم های طراز اول دهه ۱۹۴۰ ازآن استفاده می کردند.
در این سیستم دو دفاع ( به صورت خطی) وظایف دفاعی را به انجام رسانده و به سایر بازیکنان پوشش می دهند. در خط جلوتر سه هافک دفاعی قرار دارند که به ترتیب در هافک دفاعی مرکزی, چپ و راست قرار می گیرند. و در خط جلوتر ۵ بازیکن بازی می کنند که شامل دو بال چپ و راست, یک هافک هجومی (مهاج دوم), یک هافک میانی هجومی(هافک مرکزی) و سرانجام مهاجم مرکزی قرار دارند. . هافبک مرکزی دفاعی و هجومی در این سیستم نقش کلیدی برای طراحی حمله و یا یارگیری مهاجمین ایفا می کنند. بنابراین تیمی که از این سیستم استفاده می کند قطعاً از دو هافک مرکزی بهره مند است که یکی قابلیت دفاعی بالاتری داشته و بازی را مدیریت می کند. بعبارت دیگر این بازیکن باید بتواند خوب درگیر شود. خوب حفظ توپ کند . خوب طراحی کند, بچرخد و جناح بازی را با پاس های بلند و کوتاه عوض کند. هافک دیگر این تیم که هافک مرکزی هجومی است باید یک طراح حمله باهوش بوده و تکنیکی باشد. همچنین این بازیکن باید توان ارسال پاس های عمقی را داشته باشد و بتواند در شلوغی ها سریع تصمیم گیری کند.
هنگام استفاده از این آرایش این برا ی اولین بار بود که توازنی مناسب بین دفاع و حمله بر قرار بود. هنگام دفاع کردن مدافعین پوششی مراقب بال های کناری تیم مهاجم بوده و هافبک ها نیز مراقب مهاجمین بودند
نهایتا این یکی از آرایش هایی بود که بعد ها باعث شماره گذاری پیراهن بازیکنان گردید.
مدل مدرسه دانبی:
مدل مدرسه دانبی آرایش متنوعی از آرایش ” ۵ – ۳ – ۲ ” است که در سال های ۱۹۲۰ توسط بازیکنان مجارستان – اتریش و جمهوری چک بازی شد. روز های اوج اتریشی ها در سال های ۱۹۳۰ با این سیسم همراه بود. اساس این آ رایش روی پاسکاری کوتاه و مهارت های فردی تکیه دارد.

مدل متدو:
این مدل توسط ” ویتوریو پوزو ” مربی فوتبال ایتالیا در دهه ۱۹۳۰ ابداع شد. اصولا این مدل از مدل ” مدرسه دانبی ” استخراج شده بود.
اساس آن آرایش ” ۵ – ۳ – ۲ ” بود . “پوزو ” متوجه شد که هافبک ها برای برتری در میانه میدان نیاز به پشتیبانی بهتری دارند. به همین منظور با قرار دادن ۲ مهاجم جلوی هافبک ها یک آرایش ۳ – ۲ – ۳ – ۲ ایجاد نمود. این فرم دارای استحکام دفاعی بیشتری نسبت به وضعیت قبلی بود و باعث به وجو آمدن ضد حمله های موثر تری می شد. تیم ملی فوتبال ایتالیا با استفاده از این سیستم در سال های ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ به طور متوالی برنده جام جهانی شد.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

سیستم های بازی در فوتبال: (قسمت پنجم: سیستم سوئیپر )

همانطوریکه در بخش سوم گفتیم در دوران گذشته مدافعین تقریبآ روی یه خط بازی می کردند. ( مثل سیستم ام دبلیو و ۵-۳-۲ ) بنا بر این دو راه خیلی ابتدایی و ساده برای شکست سد این دفاع ها وجود داشت:
۱-ارسال پاس بلند پشت دفاع برای مهاجمان سرعتی . درست مثل مجارستان که با این کار رکورد تعداد گل زده در جام جهانی را به نام خودش ثبت کرده و فرانس پوشکاش با این روش بهترین گلزن تاریخ فوتبال جهان شد (البته قبل از علی دایی)
۲- حرکات ترکیبی مثل ۱٫۲٫که این راه برای تیم هایی مثل برزیل خیلی کاربرد دارد و خوب هم نتیجه داده است.

سوال : چگونه می توان با این تهاجم ها مقابله کرد؟

بهترین کار جهت مقابله با دو راه حمله ای که ذکر شد اینست که یک نفر در پشت دفاع ها قرار گیرد. در این صورت اولآ خط دفاعی از پاس بلند جا نمانده و ثانیآ حرکات ترکیبی هم توسط این بازیکن که عقب تر از دفاع ها بازی می کند خنثی خواهد شد. .بازیکنی که این وظیفه را بر عهده گرفته را سوئیپر می نامند.
سوئیپر باید چه توانایی هایی داشته باشد؟
-از لحاظ فیزیکی حتمآ باید قد بالای ۱۸۵ داشته باشد تا بتواند در توپهای بلند مسلط عمل کند.
-قدرت بدنی فراوان
-سرعت خوب
اما از لحاظ تکنیکی باید:
– خونسرد
-تکنیک قابل قبول خصوصاً کنترل و بازیسازی را حتماً باید خوب بلد باشد.( یک سوئیپر خوب زیر توپ نمی زند)
-جاگیری مناسب و کنترل سایر بازیکنان خط دفاعی بویژه دفاع جلو زن.
-قدرت رهبری بسیار بسیار بسیار بالا.باید مدام با بازیکنای جلوییش و گلر صحبت کرده و هماهنگی ایجاد نماید.
-قدرت بازیخوانی
– ضریب هوشی بالا
– اخلاق

سوئپرهای معروف؟:
چزاره مالدینی , بوخالد و … باره سی یکی از بهترین بازیکنای جام جهانی سال ۹۴ و از سوئیپرهای مطرح فوتبال جهان است. در زمان نزدیک تر هم تورام و وورنز سوئیپرهای موفقی بودند. در ایران هم محمد پنجعلی دفاع آخر پرسپولیس بدون شک بهترین بازیکن این پست بود.حاجیلو ، غلام پیروانی ، افشین پیروانی ، محمدخانی ، فرهاد عباسی ودر بین بازیکنان نسل فعلی هم محسن نیسانی ، تقی پور ، یحیی گل محمدی و … از خوبهای این پست هستند.
مشکل این پست چیست؟
حذف سوئیپر از حمله مشکل اساسی این پست بود که فرانس بکن بائر وظیفه سوئیپر را به حمله کردن تغییر داد. سوئیپر گاهی در جلوی مدافعان بازی می کرد و گاهی هم توپ را تا نیمه حریف پیش می برد. اما باید توجه کنیم که گزینش و پرورش یک سوئیپر کار آسانی نیست. این بازیکن باید ضمن اینکه دفاع خوبی باشد , بازیساز خوبی هم باشد و همچنین در حملات هم شرکت کند و این ویژگیهای خیلی کمیابی است.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

سیستم های بازی در فوتبال: (قسمت پنجم: سیستم سوئیپر )

همانطوریکه در بخش سوم گفتیم در دوران گذشته مدافعین تقریبآ روی یه خط بازی می کردند. ( مثل سیستم ام دبلیو و ۵-۳-۲ ) بنا بر این دو راه خیلی ابتدایی و ساده برای شکست سد این دفاع ها وجود داشت:
۱-ارسال پاس بلند پشت دفاع برای مهاجمان سرعتی . درست مثل مجارستان که با این کار رکورد تعداد گل زده در جام جهانی را به نام خودش ثبت کرده و فرانس پوشکاش با این روش بهترین گلزن تاریخ فوتبال جهان شد (البته قبل از علی دایی)
۲- حرکات ترکیبی مثل ۱٫۲٫که این راه برای تیم هایی مثل برزیل خیلی کاربرد دارد و خوب هم نتیجه داده است.

سوال : چگونه می توان با این تهاجم ها مقابله کرد؟

بهترین کار جهت مقابله با دو راه حمله ای که ذکر شد اینست که یک نفر در پشت دفاع ها قرار گیرد. در این صورت اولآ خط دفاعی از پاس بلند جا نمانده و ثانیآ حرکات ترکیبی هم توسط این بازیکن که عقب تر از دفاع ها بازی می کند خنثی خواهد شد. .بازیکنی که این وظیفه را بر عهده گرفته را سوئیپر می نامند.
سوئیپر باید چه توانایی هایی داشته باشد؟
-از لحاظ فیزیکی حتمآ باید قد بالای ۱۸۵ داشته باشد تا بتواند در توپهای بلند مسلط عمل کند.
-قدرت بدنی فراوان
-سرعت خوب
اما از لحاظ تکنیکی باید:
– خونسرد
-تکنیک قابل قبول خصوصاً کنترل و بازیسازی را حتماً باید خوب بلد باشد.( یک سوئیپر خوب زیر توپ نمی زند)
-جاگیری مناسب و کنترل سایر بازیکنان خط دفاعی بویژه دفاع جلو زن.
-قدرت رهبری بسیار بسیار بسیار بالا.باید مدام با بازیکنای جلوییش و گلر صحبت کرده و هماهنگی ایجاد نماید.
-قدرت بازیخوانی
– ضریب هوشی بالا
– اخلاق

سوئپرهای معروف؟:
چزاره مالدینی , بوخالد و … باره سی یکی از بهترین بازیکنای جام جهانی سال ۹۴ و از سوئیپرهای مطرح فوتبال جهان است. در زمان نزدیک تر هم تورام و وورنز سوئیپرهای موفقی بودند. در ایران هم محمد پنجعلی دفاع آخر پرسپولیس بدون شک بهترین بازیکن این پست بود.حاجیلو ، غلام پیروانی ، افشین پیروانی ، محمدخانی ، فرهاد عباسی ودر بین بازیکنان نسل فعلی هم محسن نیسانی ، تقی پور ، یحیی گل محمدی و … از خوبهای این پست هستند.
مشکل این پست چیست؟
حذف سوئیپر از حمله مشکل اساسی این پست بود که فرانس بکن بائر وظیفه سوئیپر را به حمله کردن تغییر داد. سوئیپر گاهی در جلوی مدافعان بازی می کرد و گاهی هم توپ را تا نیمه حریف پیش می برد. اما باید توجه کنیم که گزینش و پرورش یک سوئیپر کار آسانی نیست. این بازیکن باید ضمن اینکه دفاع خوبی باشد , بازیساز خوبی هم باشد و همچنین در حملات هم شرکت کند و این ویژگیهای خیلی کمیابی است.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

سیستم های بازی در فوتبال: (قسمت چهارم: ترکیب ۵ – ۳ -۲ هرمی, مدل متدو و دانبی )

اولین آرایش موفقی که برای مدتی طولانی نیز ازآن استفاده شد. این آرایش از دهه۱۸۸۰ در اروپا و بویژه انگلستان کاربرد داشت. به دلیل شکل هرمی شکلش به همین نام شناخته شد و در دهه ۱۸۹۰ آرایش استاندارد در انگلستان بود و از آنجا به تمام دنیا گسترش یافت . حتی با ایجاد تنوع هایی بعضی از تیم های طراز اول دهه ۱۹۴۰ ازآن استفاده می کردند.
در این سیستم دو دفاع ( به صورت خطی) وظایف دفاعی را به انجام رسانده و به سایر بازیکنان پوشش می دهند. در خط جلوتر سه هافک دفاعی قرار دارند که به ترتیب در هافک دفاعی مرکزی, چپ و راست قرار می گیرند. و در خط جلوتر ۵ بازیکن بازی می کنند که شامل دو بال چپ و راست, یک هافک هجومی (مهاج دوم), یک هافک میانی هجومی(هافک مرکزی) و سرانجام مهاجم مرکزی قرار دارند. . هافبک مرکزی دفاعی و هجومی در این سیستم نقش کلیدی برای طراحی حمله و یا یارگیری مهاجمین ایفا می کنند. بنابراین تیمی که از این سیستم استفاده می کند قطعاً از دو هافک مرکزی بهره مند است که یکی قابلیت دفاعی بالاتری داشته و بازی را مدیریت می کند. بعبارت دیگر این بازیکن باید بتواند خوب درگیر شود. خوب حفظ توپ کند . خوب طراحی کند, بچرخد و جناح بازی را با پاس های بلند و کوتاه عوض کند. هافک دیگر این تیم که هافک مرکزی هجومی است باید یک طراح حمله باهوش بوده و تکنیکی باشد. همچنین این بازیکن باید توان ارسال پاس های عمقی را داشته باشد و بتواند در شلوغی ها سریع تصمیم گیری کند.
هنگام استفاده از این آرایش این برا ی اولین بار بود که توازنی مناسب بین دفاع و حمله بر قرار بود. هنگام دفاع کردن مدافعین پوششی مراقب بال های کناری تیم مهاجم بوده و هافبک ها نیز مراقب مهاجمین بودند
نهایتا این یکی از آرایش هایی بود که بعد ها باعث شماره گذاری پیراهن بازیکنان گردید.
مدل مدرسه دانبی:
مدل مدرسه دانبی آرایش متنوعی از آرایش ” ۵ – ۳ – ۲ ” است که در سال های ۱۹۲۰ توسط بازیکنان مجارستان – اتریش و جمهوری چک بازی شد. روز های اوج اتریشی ها در سال های ۱۹۳۰ با این سیسم همراه بود. اساس این آ رایش روی پاسکاری کوتاه و مهارت های فردی تکیه دارد.

مدل متدو:
این مدل توسط ” ویتوریو پوزو ” مربی فوتبال ایتالیا در دهه ۱۹۳۰ ابداع شد. اصولا این مدل از مدل ” مدرسه دانبی ” استخراج شده بود.
اساس آن آرایش ” ۵ – ۳ – ۲ ” بود . “پوزو ” متوجه شد که هافبک ها برای برتری در میانه میدان نیاز به پشتیبانی بهتری دارند. به همین منظور با قرار دادن ۲ مهاجم جلوی هافبک ها یک آرایش ۳ – ۲ – ۳ – ۲ ایجاد نمود. این فرم دارای استحکام دفاعی بیشتری نسبت به وضعیت قبلی بود و باعث به وجو آمدن ضد حمله های موثر تری می شد. تیم ملی فوتبال ایتالیا با استفاده از این سیستم در سال های ۱۹۳۴ و ۱۹۳۸ به طور متوالی برنده جام جهانی شد.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

سیستم های بازی در فوتبال: ( قسمت دوم: سیستم wm):

همانطوریکه قولش را دادیم از این پس اطلاعات جامعی را در باره انواع سیستم های بازی فوتبال در اختیارتان قرار خواهیم داد. ما سعی خواهیم کرد تا سیستم های فوتبال را به ترتیب تاریخی اعتبارشان مورد بررسی قرار دهیم. بنابراین سیستم های رایج فوتبال روز دنیا را در قسمت های پایانی خواهیم آورد. البته از آنجاییکه سیستم ها در فوتبال در رد سیستم های قبلی و جهت مقابله با آنها پدید آمده اند بنابراین شناخت تاریخی آنها علاوه بر آشنایی با تاریخ تکوین سیستم های بازی در فوتبال به خواننده این امکان را نیز می دهد تا برای مقابله با سیستم هایی مشخص تدابیر لازم را به کار گیرد. به عبارت دیگر برای شکست یک تیم با یک سیستم قدیمی باید سیستم جدیدی که در زمانه و تاریخی خاص جهت مقابله با آن پدید آمده را شناخت. البته این تنها کار نیست.

جا به جائی مهره ها در تابلو ، یا تشریح بازی روی تخته سیاه ، هیچ گاه پاسخگوی ظرافت های توپ گرد نیست . این اصول یک شیوه بازی است که اهمیت دارد مسئله بسیار مهم در انتخاب سیستم بازی , کیفیت بازیکنان و ویژگی های آن ها است. البته عوامل دیگری هم در انتخاب سیستم بازی یک تیم در وضعیتهای مشخص تأثیرگذارند . از این موارد است: میزبانی یا میهمانی, نیاز به برد یا مساوی, وضعیت آب و هوایی, ویژگی و کیفیت زمین بازی و  . . . . 
شیوه بازی متناسب با ویژگی های تیم و بازیکنان قابل تغییر است . اما به تحول فوتبال نیز باید توجه کرد ، شیوه های بازی بدین دلیل بوجو می آیند که شیوه های دیگر را رد کنند . هر چه در قبال شیوه بازی مستقل تر عمل کنید ، کنترل توانائی های شما برای حریف دشوارتر خواهد بود 
یکی از قدیمی ترین سیستم های بازی در فوتبال سیستم ام دبلیو نام دارد. این مدل در اواسط  دهه ۱۹۲۰ تغییری بود که  توسط ” هربرت چاپ من ” در باشگاه ارسنال برا ی مقابله به مثل با قانون آفساید ابداع شد.

 این تغییر باعث شد تعداد بازیکنانی (از تیم مقابل ) که مهاجمین بین خودشان و خط دروازه نیاز داشتند کاهش یابد.  همین موضوع باعث شد که یک مدافع مرکزی برای  جلوگیری از پیشروی مهاجم مرکزی در این سیستم  در نظر گرفته شود تا توازن بین دفاع و حمله را  حفظ کند. این آرایش در اواخر دهه ۱۹۳۰  بسیار فرم موفقی بود و اکثر باشگاه های انگلیسی از آن استفاده می کردند. با نگاهی به گذشته می توان دریافت که آرایش دبلیوم  به عنوان آرایش  ۵ ۳ ۲ یا ۳ ۴ ۳ نیز شناخته می شده است .   البته  همان طور که از فرم الفبایی آن پیدا ست از آن به  شکل  آرایش ۳ -۲ ۲- ۳ نیز  یاد شده است.

ترتیب آن در زمین عبارت است از : یک دروازه بان ، سه مدافع شامل دو مدافع کنار و یک مدافع وسط ، دو هافبک عقب ، دو هافبک جلو ، سه مهاجم شامل دو مهاجم کنار و یک مهاجم وسط . 
در این شیوه بازی سه بازیکن پر قدرت ، یعنی دروازه بان ، مدافع میانی و مهاجم وسط اهمیت زیادی دارند . این سه بازیکن ستون های شیوه WM هستند . 
وضعیت بدنی آنها باید بهتر از تکنیکشان باشد . آنها با حضور خود ، جای یارانشان را در زمین مشخص می کنند . فوتبالیست هائی که در کنار آنها قرار می گیرند، مسئولیت تکنیکی بازی را به عهده می گیرند ( هافبک های عقب و جلو .
نقش آنها بازی سازی و هدایت توپ است ، به طوری که با اصول شیوه WM تناقضی نداشته باشد . 
این شیوه که بیشتر گروهی است تا فردی ، نیاز به کوششی همه جانبه از سوی بازیکنان دارد . در این سیستم از کار انداختن حریف با یارگیری شدید فردی ( برعکس شیوه معمول امروزی که غالبا یارگیری به صورت منطقه ای انجام می گیرد ) صورت می گیرد . هر چند که این شیوه بسیار ساده است ، اما با گذشت زمان ، ارزش زیادی به تیم می دهد . 
شیوه WM به حالت های مختلف در می آید . ویژگی آن به اندازه ای تعدیل می شود که آزادی عمل بسیار زیادی در انجام حرکات به بازیکنان می دهد . بجز مدافعین ، بازیکنان دیگر استقلال خواهند داشت . WM شیوه ای است که شیوه های دیگری را نیز به وجود آورده است ، زیرا اصول آن در جاگیری و بکار گیری بازیکنان در زمین ( که تعادلی میان حمله و دفاع ایجاد می کند ) به گونه ای است که می تواند به عنوان شیوه ای نمونه مورد استفاده قرار گیرد .

WM و وظیفه بازیکنان                                                                                                                              

در هنگام حمله ، مهاجمین کنار و مهاجم آزاد وسط نیروی ضربتی تیم را تشکیل می دهند . هافبک های جلو درست در پشت آنها ، به عنوان حامیان هافبک های عقب و مهاجمین عمل می کنند . هافبک های عقب در مقایسه با هافبک های امروزی نقش کمتری دارند. 
در آن زمان دو بازیکن ۴ و ۶ ( هافبک عقب و جلو) تنها یک وظیفه داشتند : پر کردن تمام شکاف های میانه زمین ، بدون شرکت در بازی سازی . این هافبک های عقب رابطی میان هافبک های جلو و مدافعین بودند . در جلو دروازه بان ، مدافعین کنار و مدافع وسط از گوشه های زمین حفاظت می کردند . 
شیوه WM مدتها بحث های زیادی را برانگیخت . این شیوه دقیقا به چه دلیل مورد سرزنش قرار می گرفت ؟ بخاطر اینکه سطح کیفی فوتبال را پائین می آورد ، بازی را بیش از حد منطقی می کرد ، یا خلاصه اینکه روح تفکر و خلاقیت را از بین می برد. 
این مطالب غالبا پایه و اساسی نداشتند ، زیرا هنگامی که دو تیم خوب مقابل هم قرار می گرفتند ، شیوه WM جلوه ای زیبا در زمین داشت . هنگامی که از این شیوه بد استفاده می شد ، یعن فقط حالت دفاعی آن اجرا می شد ، آهنگ بازی به هم می ریخت . اما اساس این شیوه نه تنها اطاعت تاکتیکی تمام بازیکنان را طلب نمی کرد ، بلکه کاملا برعکس بود . 
تیم های بزرگ تغییراتی در این شیوه به وجود آوردند . گاهی اوقات هافبک جلو جانشین هافبک عقب می شد و بالعکس . مهاجم غالبا برای دستیابی به آزادی عمل بیشتر ، از طریق شکاف موجود به عقب می آمد . روش WM همانند شیوه های دیگر ، زمانی که با شرایط واقعی زمین تطبیق داده نشود ، خطر ایجاد می کند . 
شیوه WM به مرور زمان تغییراتی کرده است . اما این دو شیوه اخیر ( شیوه های دیوار بتنی و دفاع سوئیسی ) تنها یک هدف داشته اند : مخالفت با ابراز وجود و شکوفائی روش WM ، و بدین وسیله حرکت ضد WM بوجود آمد .



 

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

سیستم های بازی در فوتبال (قسمت اول: مقدمه)

یکی از اطلاعات ضروری هر مربی و بازیکن فوتبال شناخت انواع سیستم های بازی در فوتبال است. بحث پیرامون سیستم های بازی در فوتبال بسیار گسترده و پرداختن به آن به زمان زیادی نیاز دارد. در این پست کوشیده ایم تا اطلاعات مختصر اما تقریباً جامعی از سیستم های بازی در فوتبال در اختیار خوانندگان عزیز قرار دهیم . امیدواریم این مباحث مورد توجه علاقه مندان قرار گیرد.

با توجه به گستردگی مباحث مربوط به سیستم های بازی در فوتبال و انواع آن, این بخش را به صورت مجزا و در قسمت های مختلفی ارائه خواهیم کرد که در هر قسمت یکی از سیستم های رایج در گذشته و حال فوتبال روز دنیا را تو ضیح خواهیم داد و مزایا و معایب آن را بازگو خواهیم کرد.

اما در این بخش که نقش مقدمه این بحث گسترده را دارد اجازه می خواهیم تا به انواع شیوه های بازی بپردازیم:

هر مربی قبل از شروع یک مسابقه باید با توجه به وضعیت تیم خودی و حریف , میزبانی یا مهمان بودن, شرایط آب و هوایی, مصدومین و محرومیت بازیکنان, بازیکنان کلیدی تیم خودی و حریف و ویژگیهای آنها و . . . . شیوه ی بازی خودش را در آن مسابقه مشخص کند. در یک تقسیم بندی کلی می توان انواع شیوه های بازی را به ۷ دسته تقسیم کرد که عبارتند از :

۱- بازی مستقیم: در این شیوه معمولاً توپهای بلند به خط دفاع حریف ارسال می شودو بازی مستقیم به سمت دروازه حریف در دستور کار تیم قرار دارد. مانند آلمان. در این شیوه تکیه روی سرعت بازی است. بازیکنانی در این سبک قابلیت بازی دارند که:

صاحب شرایط بدنی خیلی خوب از نظر آمادگی و مخصوصاً از نظر فیزیکی باشند آنها باید قادر باشند در کورس‌ها ۱٭۱ و درگیری‌های هوائی موفق باشند. باید سرزن‌های خوبی بوده و قابلیت انتقال بالائی از نظر موقعیت‌های پستی داشته باشند. تیم‌هائی که به این سبک بازی روی آوردند مثل آلمان و… تیم‌هائی بودند که در خط حمله صاحب بازیکنان بلندقامت، سریع، سرزن و خلاقی بودند. استفاده از این شیوه برای تیم هایی که از نظر تکنیکی و تاکتیکی از حریفشان ضعیف ترند توصیه می شود. بهترین راه تخریب بازی تیم هایی که قدرتشان از تیم شما برتر است نیز همین شیوه خواهد بود.

۲- بازی فشرده و سپس ضد حمله مثل انگلیس, سنگال و یونان. بازی در این روش مستلزم شرایط خاصی است:

الف. داشتن بازیکنانی با خصوصیات فوق تخصصی در مهارت‌های دفاعی به‌طوری که آنها بتوانند به بهترین شکل در قابل دفاع تیمی فشرده قرار بگیرند.
ب. سرعت انتقال بسیار بالا در پست‌های مختلف.
ج. سرعت فردی بسیار بالا در نزد مهاجمین و بازیکنان کناری.
تیمی مثل یونان در جام ملت‌های اروپا به بهترین شکل ممکن ارائه‌گر این شیوه از بازی بود. آنها موفق شدند با سرعت بالای خود در ضدحملات تیم‌های بزرگی را از پای درآورند.

در یورو ۲۰۰۲ با تکیه بر این روش تا قهرمانی بازی‌ها پیش آمدند. با توجه به دیدگاه‌های جدیدی که بعد از یورو ۲۰۰۲ در نزد تیم‌های متوسط به‌وجود آمده در جام‌‌جهانی آینده، شاهد ظهور بیش از پیش نگرش‌های دفاعی خواهیم بود.

۳- بازی پرس: بر توان بدنی و آمادگی جسمانی زیاد بازیکنان متکی است و در این شیوه بازیکنان در هر نقطه که توپ قرار دارد بلافاصله حریف را زیر فشار قرار می دهند.  کره و ترکیه پرس را خوب انجام می دهند. این سبک مربوط به تیم‌هائی است که از نظر تکنیکی در یک سطح متوسطی از فوتبال دنیا قرار دارند؛ بنابراین وقتی آنها به مقابله تیم‌های بزرگی می‌آیند که قدرت مقابله پایاپای تکنیکی با آنها را ندارند، اقدام به انتخاب شیوه پرس در بازی خود می‌کنند.

بازیکنانی می‌توانند در این شیوه بازی کنند که قابلیت بالائی در تمامی درگیری‌های ۱٭۱ داشته باشند. آنها به هیچ وجه نباید دریبل بخورند. باید سطح آمادگی جسمانی آنها بسیار بالا باشد؛ چون بازی پرس از نظر بدنی بازی بسیار سنگینی است و بسیار مهم است که این بازیکنان از نظر روانی دارای یک خوی تهاجمی باشند به‌طوری که سطح اعتماد به‌نفس آنها طوری باشد که بعد از یورش به توپ، آن را از حریف بگیرند و برای این کار به‌طور ذاتی صاحب یک انگیزه شخصی باشند. قابل ذکر است که تیم‌هائی مانند ترکیه و کره موفق شدند با توسل به شیوه پرس، خلاء موجود بین فوتبال اروپا و فوتبال خودشان را تا حدی مرتفع سازند و با توسل به این شیوه موفق شدند برابر تیم‌های بزرگ قدعلم کنند و در واقع می‌توان گفت که این تیم‌ها پیشرفت خود را مرهون نگرشی هستند که آنها را به سمت این شیوه تأثیرگذار هدایت کرد.

۴- بازی گام به گام که بر خلاقیت های فردی بازیکنان متکی است . مثل آرژانتین و برزیل. توسل به این شیوه بازی، علاوه بر دارا بودن شرایط مختلف فنی نیاز به خصوصیات فرهنگی فوتبال آن منطقه دارد. برای مثال هیچ گاه تیمی مثل بلژیک، دانمارک یا حتی در اغلب مواقع آلمان‌ها نمی‌توانند از این روش استفاده کنند و می‌توان گفت شاید در اروپا تنها تیمی که قابلیت بازی با این روش را دارد پرتغالی‌ها باشند. در این شکل بازی شما مخصوصاً به بازیکنانی با مهارت بالای تکنیکی در دریبل و گذشتن از حریف نیاز دارید. تیم ملی ایران در حال حاضر با چنین سبکی بازی می‌کند؛ اما بدون شرایط بازی گام به گام. این شیوه بازی محدودیت‌ها و ظرفیت‌های مخصوصی دارد که شرح تمامی آنها در این بحث نمی‌گنجد. برزیل و آرژانتین، انگیزه‌های عینی، در این روش از بازی هستند به‌خصوص آرژانتینی‌ها در حال حاضر با توجه به داشتن بازیکنان با سبک تکنیکی بالا و حضور آنها در تیم‌های مطرح اروپائی صاحب تجربه بالائی هستند که شانس آنها را در جام‌جهانی تا حد یک تیم قهرمان بالا برده است.

۵- بازی همگرا : در این شیوه وظایف پستی سنگینی به بازیکنان ارائه می شود. مثل فرانسه , هلند , پرتغال و اسپانیا. یک بازی گروهی تمام عیار است. محدوده فعالیت بازیکنان کاملاً مشخص و بسیار سنگین است و برای انجام آن، نیاز به درک بسیار بالا و همچنین قابلیت جسمانی و مهارتی بسیار بالا دارند؛ به‌طوری که انجام کامل شرح وظایف پستی به قدری فوق‌تخصصی و مشکل است که از عهده هر بازیکنی برنمی‌آید؛ بنابراین در این تیم‌ها، کمترین تغییر در ترکیب به‌وجود می‌آید و شاید شما برای چند سال در این تیم‌ها شاهد تغییرات بسیار جزئی باشید و در صورتی که بازیکنی از ترکیب آنها آسیب ببیند یا بازنشسته شود، مربیان این تیم‌ها زمان زیادی را باید صرف بازیکن جایگزین نمایند که بتواند مانند بازیکن قبلی، مهارت فوق‌تخصصی در آن پست مخصوص را داشته باشد. در این شیوه تمامی ۱۱ پست دارای شرایط فوق‌تخصصی است و تنها ۲ پست مهاجم جانبی است که شرح وظایف آنها به هم نزدیک است.

البته شیوه های دیگری نیز در فوتبال روز دنیا مطرح می باشد که در این مجال به همین ۵شیوه بسنده می کنیم.

در بخش های بعدی منتظر بحث پیرامون سیستم های بازی باشید و خداحافظ……………………

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

تساوی گازال ب در سومین بازی خود در مسابقات جام داربست

عصر شنبه ۱۳۹۲/۱/۳ تیم گازال ب در سومین بازی خود در جام داربست رو در رو شاهین دشتی پارسیان قرار گرفت و حاصل تلاش دو تیم نتیجه ای بهتر از تساوی ۰ – ۰ در بر نداشت. با این اوصاف تیم گازال ب  به عنوان سر گروه به مرحله بعد صعود کرد و روزسه شنبه ۱۳۹۲/۱/۶ در مرحله بعد به مصاف تیم اتحاد کوهیچ می رود.

ترکیب: بهروز مهربان – مجید ریزپوران – عبدالرحمن واحدیان – راشد واحدیان – سیاوش چنگال خوش – نظام محمودی – بهرام پیشاهنگ – محمد یوسفی ( عبدالرئوف مشایخی ) – عبدالله داشته ( علی  رویدل ) – سید علی حسینی ( میثم دوزنده ) – بهروز خویشکار

 

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح