بایگانی برچسب: s

بزن و برقص در تورهای مسافرتی داخلی

به گزارش همراهان نیوز ، چند ماه پیش خبری منتشر شد در رابطه با تورهای مختلط دختر
و پسر که یکسری از افراد سودجو به صورت زیرکانه به اسم تورهای شاد مردم را فریب می
دادند.

برخی از رسانه های در کشور خبر مربوطه به این تور ها را منتشر کردند که در آن چه
اتفاقاتی عجیب و غریب می افتاد که روستاییان زمانی که این اتفاق را می
دیدند!برایشان عجیب بود که آیا اینجا ایران است ؟

با منتشر شدن این خبر در سانه های توقع داشتیم که مسئولین مربوطه بر این تور ها
نظارت داشته باشند که متاسفانه نه اینکه بهتر نشد بلکه خیلی اتفاقات بد تری در
اینده که خبرش را در زیر می خوانید افتاد.

جند روز پیش در یک سایت خبری منتشر شد که محتوای آن درباره دیسکو های مسافرتی بود
که بهتر خودمانی بگوییم بزن به رقص هایی که در برخی از تور ها گردشی انجام می شود
که به صورت از قبل هماهنگ شده این اتفاقات می افتد یا به صورت خودجوش.

گزارشات واصله حاکی از بزن به رقص های در اتوبوس تور های مسافرتی که دختر و پسرها
در آن می رقصند ، جالب این است یک سری از افراد که مخالف این حرکت ها ناپسند بودند
،مردم و حتی مدیریت تور ، با آنها برخورد جدی می کرند که برخی موارد به زد و خورد
منجرب می شد.

جالب این است که این افراد به صورت گروهی در کنار دریا می رقصیدند!، و باعث ناراحتی
مردم می شدند.

طبق برخی از گزارشات، به نکته جالب تری رسیدیم برخی از این تور ها زیر نظر یکی
از سازمان های دولتی است که تا به حالا این اتفاقات به صورت متعدد در انجا
افتاده است .

چرا مسئولین مربوطه هیچ نظارتی بر این تور ها ندارند ، چرا برخی از مسئولین تور های
که زیر نظر سازمان های دولتی هستند با این افراد همکاری می کنند!؟

طبق اخبار گذشته که رسانه های مختلف منتشر کردند این اتفاقات ، نتیجه عدم پیگیری
مسئولین مربوطه است و آنها باید جوابگو باشند.

یاقوت

با خودت حرفای خوب بزن

همه
ما روزانه بارها و بارها شاهد گفت‌و‌گوهایی هستیم که در ذهنمان صورت می‌گیرد و
مخاطب آن خودمان هستیم. آیا تا به‌حال به این مکالمات درونی توجه کرده‌اید؟ می‌دانید
چرا این گفت‌و‌گوهای

ذهنی وجود دارد؟ آیا این گفت‌و‌گوها، بر زندگی‌مان تأثیرگذار است؟ برای پاسخ به
این سؤالات جالب و اطلاعات بیشتر در مورد گفت‌و‌گوهای ذهنی، می‌توانید این نوشتار
را مطالعه کنید.

گفت‌وگوی ذهنی می‌تواند مکالمه‌ای درونی باشد که هر روز صبح که از خواب بلند می‌شویم
در ذهنمان تکرار می‌شود. این گفت‌وگوی ذهنی صدایی است که تشویق یا تنبیه‌مان می‌کند
و برگرفته از اطلاعاتی است که در ضمیر ناخودآگاه و نیمه‌خود‌آگاه ما وجود دارد. به
زبانی دیگر، گفت‌وگوی ذهنی، صحبت‌هایی است که شما در طول روز با خودتان دارید. این
مکالمه‌های درونی می‌تواند حالتی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً شما با خود می‌گویید:
«من می‌توانم یا نمی‌توانم فلان کار را انجام دهم».

به‌عنوان یک قانون کلی، هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت
شما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی
مثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید. خیلی اوقات افراد از
مثبت یا منفی بودن محتوای آنها اطلاع ندارند و تنها احساس ناشی از ان را به همراه
دارند

مکالمه درونی معمولاً از عبارات و صحبت‌هایی که طی دوران کودکی از زبان کسانی که
از دیدگاه کودکانه، افرادی مقتدر به شمار می‌آیند- به‌طور مثال از پدر و مادرتان-
شنیده‌اید، نشأت گیرد.

«من آدم احمقی هستم»، این جمله یا جمله‌ای مشابه با همین تأثیر، یکی از
معمول‌ترین عباراتی است که در گفت‌وگوی ذهنی به کار می‌رود.
هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت شما را پایین آورد،
گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساس
خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید.

قدرت گفت‌وگوی ذهنی

با اینکه بسیاری از افراد – به‌دلیل ناآگاهی از چگونگی تأثیر‌گذاری مکالمه درونی
بر امور شخصی و حرفه‌ای‌شان- نمی‌توانند قدرت گفت‌و‌گوی ذهنی را برآورد کنند اما
اگر شخصی بتواند از نوع مکالمه‌های ذهنی خود آگاهی یابد و بفهمد بر چه اساسی شکل
گرفته است، و چه احساسی را به دنبال دارد اقدام بسیار مهمی انجام داده است. و می
تواند بسیاری از حالات منفی خود را درمان کرده و از بین ببرد.

وی از این طریق می‌تواند رفتارهای خود را تحلیل کرده و اگر گفت‌وگوی ذهنی‌اش
منفی و مانعی برای موفقیتش است، آن را با مکالمه درونی مثبت جایگزین کند.

به‌طور متوسط افراد در هر روز ۶۰هزار تا ۸۰هزار فکر از ذهنشان می‌گذرد. شمار
بسیاری از این افکار می‌تواند منفی باشد چرا که خیلی از افراد از تأثیر مکالمه
درونی مثبت در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای ناآگاهند.

اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مکالمات ذهنی خود که به‌طور پیوسته در ذهنش تکرار
می‌شود توجه کند، به تأثیر مسلم و آنی این مکالمات نه تنها بر افکار بلکه بر عملکرد
و رفتار خود نیز پی‌خواهد برد.
گفتگوی درونی

ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید

اگر تشخیص دهید که بیشتر از مکالمه درونی مثبت استفاده می‌کنید یا منفی، به
نشانه‌ای خوب جهت پی بردن به نوع رویکردی که در کودکی شاهد آن بوده‌اید، دست
یافته‌اید. شما با این اطلاعات، می‌توانید اعتقادات محدودکننده‌ای را که زائیده
ضمیر ناخودآگاه شماست و به‌صورت مکالمه درونی نمود می‌یابد، شناسایی کنید.

گفت‌وگوی ذهنی مثبت بی‌نهایت سودمند است و بر روش‌های برنامه‌ریزی در آینده فرد
مؤثر خواهد بود. مکالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویکرد «هر کاری
و هر چیزی امکان‌پذیر است» سوق دهد.

تکنیک‌های گفت‌وگوی ذهنی مثبت

برای دستیابی به اهداف بزرگ و نتایج مثبت باید ذهن مثبتی داشته باشید و از قدرت
جادویی کلمات برای کسب انرژی در جهت انجام کارها استفاده کنید. سعی کنید از تکنیک‌های
زیر برای افزایش گفت‌و‌گوهای ذهنی مثبت درون خود استفاده کنید.

دائما افکار و اعمال خود را بازبینی کرده و بهبود ببخشید.

– سعی کنید اعتماد به نفس، عزت نفس و انگیزه را درون خود تقویت کرده و افزایش
دهید.

– به رویکردهای مثبت روی‌آورید.

– افکار مثبت، امیدواری و مثبت‌گرایی خود را افزایش دهید.

– به سوی کسب صلاحیت‌های فردی و حرفه‌ای بیشتر و قابل تأمل‌تر گام بردارید.

– بر عقاید محدود کننده، موانع و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای غلبه کنید.

– استرس و فشار عصبی خود را تسکین دهید.
اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت خودکار
برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با موفقیت
به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید.

اصلاح گفت‌وگوی ذهنی نامناسب

این اقدام اصلا پیچیده نیست. بزرگ‌ترین گام در این زمینه درک اهمیت روشی است که
با خود سخن می‌گویید. با خواندن این مقاله شما تاحدی به این دریافت رسیده‌اید.

گام بعدی شناسایی واژه‌ها یا عباراتی منفی است که دائماً آنها را در مکالمه با
خود تکرار می‌کنید. این کار ممکن است یک هفته یا مدت زمان بیشتری طول بکشد. شما
باید اجازه دهید این واژه‌ها و عبارات به‌صورتی طبیعی آشکار شوند زیرا مستقیماً از
ضمیر ناخودآگاهتان ناشی می‌شوند.

هنگامی که این واژه‌ها و عبارات منفی را شناسایی کردید باید تلاش کنید به شکلی
آگاهانه، واژه‌ها و عبارات مثبت را جایگزین آنها کنید.

گفت‌و‌گو با ضمیر نیمه خود‌آگاه

این مرحله به شما امکان ارزیابی ضمیر نیمه‌خودآگاهتان را داده و اجازه می‌دهد
عقاید محدودکننده‌تان را شناسایی کنید.

با آگاهی از این عقاید شما می‌توانید از طریق جایگزینی اطلاعات جدید مثبت با
اطلاعات قدیمی ذخیره شده مستقیماً به اصلاح ضمیر ناخودآگاهتان بپردازید.

اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت
خودکار برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با
موفقیت به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید. لطفا از اهمیت بسیار زیاد
گفت‌و‌گوی ذهنی غافل نشوید. در غیراین صورت اعتماد به نفس‌تان برای اجرای تکنیک‌های
برنامه‌ریزی برای آینده کاهش می‌یابد.


یاقوت

با خودت حرفای خوب بزن

همه
ما روزانه بارها و بارها شاهد گفت‌و‌گوهایی هستیم که در ذهنمان صورت می‌گیرد و
مخاطب آن خودمان هستیم. آیا تا به‌حال به این مکالمات درونی توجه کرده‌اید؟ می‌دانید
چرا این گفت‌و‌گوهای

ذهنی وجود دارد؟ آیا این گفت‌و‌گوها، بر زندگی‌مان تأثیرگذار است؟ برای پاسخ به
این سؤالات جالب و اطلاعات بیشتر در مورد گفت‌و‌گوهای ذهنی، می‌توانید این نوشتار
را مطالعه کنید.

گفت‌وگوی ذهنی می‌تواند مکالمه‌ای درونی باشد که هر روز صبح که از خواب بلند می‌شویم
در ذهنمان تکرار می‌شود. این گفت‌وگوی ذهنی صدایی است که تشویق یا تنبیه‌مان می‌کند
و برگرفته از اطلاعاتی است که در ضمیر ناخودآگاه و نیمه‌خود‌آگاه ما وجود دارد. به
زبانی دیگر، گفت‌وگوی ذهنی، صحبت‌هایی است که شما در طول روز با خودتان دارید. این
مکالمه‌های درونی می‌تواند حالتی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً شما با خود می‌گویید:
«من می‌توانم یا نمی‌توانم فلان کار را انجام دهم».

به‌عنوان یک قانون کلی، هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت
شما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی
مثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید. خیلی اوقات افراد از
مثبت یا منفی بودن محتوای آنها اطلاع ندارند و تنها احساس ناشی از ان را به همراه
دارند

مکالمه درونی معمولاً از عبارات و صحبت‌هایی که طی دوران کودکی از زبان کسانی که
از دیدگاه کودکانه، افرادی مقتدر به شمار می‌آیند- به‌طور مثال از پدر و مادرتان-
شنیده‌اید، نشأت گیرد.

«من آدم احمقی هستم»، این جمله یا جمله‌ای مشابه با همین تأثیر، یکی از
معمول‌ترین عباراتی است که در گفت‌وگوی ذهنی به کار می‌رود.
هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت شما را پایین آورد،
گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساس
خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید.

قدرت گفت‌وگوی ذهنی

با اینکه بسیاری از افراد – به‌دلیل ناآگاهی از چگونگی تأثیر‌گذاری مکالمه درونی
بر امور شخصی و حرفه‌ای‌شان- نمی‌توانند قدرت گفت‌و‌گوی ذهنی را برآورد کنند اما
اگر شخصی بتواند از نوع مکالمه‌های ذهنی خود آگاهی یابد و بفهمد بر چه اساسی شکل
گرفته است، و چه احساسی را به دنبال دارد اقدام بسیار مهمی انجام داده است. و می
تواند بسیاری از حالات منفی خود را درمان کرده و از بین ببرد.

وی از این طریق می‌تواند رفتارهای خود را تحلیل کرده و اگر گفت‌وگوی ذهنی‌اش
منفی و مانعی برای موفقیتش است، آن را با مکالمه درونی مثبت جایگزین کند.

به‌طور متوسط افراد در هر روز ۶۰هزار تا ۸۰هزار فکر از ذهنشان می‌گذرد. شمار
بسیاری از این افکار می‌تواند منفی باشد چرا که خیلی از افراد از تأثیر مکالمه
درونی مثبت در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای ناآگاهند.

اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مکالمات ذهنی خود که به‌طور پیوسته در ذهنش تکرار
می‌شود توجه کند، به تأثیر مسلم و آنی این مکالمات نه تنها بر افکار بلکه بر عملکرد
و رفتار خود نیز پی‌خواهد برد.
گفتگوی درونی

ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید

اگر تشخیص دهید که بیشتر از مکالمه درونی مثبت استفاده می‌کنید یا منفی، به
نشانه‌ای خوب جهت پی بردن به نوع رویکردی که در کودکی شاهد آن بوده‌اید، دست
یافته‌اید. شما با این اطلاعات، می‌توانید اعتقادات محدودکننده‌ای را که زائیده
ضمیر ناخودآگاه شماست و به‌صورت مکالمه درونی نمود می‌یابد، شناسایی کنید.

گفت‌وگوی ذهنی مثبت بی‌نهایت سودمند است و بر روش‌های برنامه‌ریزی در آینده فرد
مؤثر خواهد بود. مکالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویکرد «هر کاری
و هر چیزی امکان‌پذیر است» سوق دهد.

تکنیک‌های گفت‌وگوی ذهنی مثبت

برای دستیابی به اهداف بزرگ و نتایج مثبت باید ذهن مثبتی داشته باشید و از قدرت
جادویی کلمات برای کسب انرژی در جهت انجام کارها استفاده کنید. سعی کنید از تکنیک‌های
زیر برای افزایش گفت‌و‌گوهای ذهنی مثبت درون خود استفاده کنید.

دائما افکار و اعمال خود را بازبینی کرده و بهبود ببخشید.

– سعی کنید اعتماد به نفس، عزت نفس و انگیزه را درون خود تقویت کرده و افزایش
دهید.

– به رویکردهای مثبت روی‌آورید.

– افکار مثبت، امیدواری و مثبت‌گرایی خود را افزایش دهید.

– به سوی کسب صلاحیت‌های فردی و حرفه‌ای بیشتر و قابل تأمل‌تر گام بردارید.

– بر عقاید محدود کننده، موانع و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای غلبه کنید.

– استرس و فشار عصبی خود را تسکین دهید.
اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت خودکار
برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با موفقیت
به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید.

اصلاح گفت‌وگوی ذهنی نامناسب

این اقدام اصلا پیچیده نیست. بزرگ‌ترین گام در این زمینه درک اهمیت روشی است که
با خود سخن می‌گویید. با خواندن این مقاله شما تاحدی به این دریافت رسیده‌اید.

گام بعدی شناسایی واژه‌ها یا عباراتی منفی است که دائماً آنها را در مکالمه با
خود تکرار می‌کنید. این کار ممکن است یک هفته یا مدت زمان بیشتری طول بکشد. شما
باید اجازه دهید این واژه‌ها و عبارات به‌صورتی طبیعی آشکار شوند زیرا مستقیماً از
ضمیر ناخودآگاهتان ناشی می‌شوند.

هنگامی که این واژه‌ها و عبارات منفی را شناسایی کردید باید تلاش کنید به شکلی
آگاهانه، واژه‌ها و عبارات مثبت را جایگزین آنها کنید.

گفت‌و‌گو با ضمیر نیمه خود‌آگاه

این مرحله به شما امکان ارزیابی ضمیر نیمه‌خودآگاهتان را داده و اجازه می‌دهد
عقاید محدودکننده‌تان را شناسایی کنید.

با آگاهی از این عقاید شما می‌توانید از طریق جایگزینی اطلاعات جدید مثبت با
اطلاعات قدیمی ذخیره شده مستقیماً به اصلاح ضمیر ناخودآگاهتان بپردازید.

اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت
خودکار برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با
موفقیت به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید. لطفا از اهمیت بسیار زیاد
گفت‌و‌گوی ذهنی غافل نشوید. در غیراین صورت اعتماد به نفس‌تان برای اجرای تکنیک‌های
برنامه‌ریزی برای آینده کاهش می‌یابد.


یاقوت

با خودت حرفای خوب بزن

همه
ما روزانه بارها و بارها شاهد گفت‌و‌گوهایی هستیم که در ذهنمان صورت می‌گیرد و
مخاطب آن خودمان هستیم. آیا تا به‌حال به این مکالمات درونی توجه کرده‌اید؟ می‌دانید
چرا این گفت‌و‌گوهای

ذهنی وجود دارد؟ آیا این گفت‌و‌گوها، بر زندگی‌مان تأثیرگذار است؟ برای پاسخ به
این سؤالات جالب و اطلاعات بیشتر در مورد گفت‌و‌گوهای ذهنی، می‌توانید این نوشتار
را مطالعه کنید.

گفت‌وگوی ذهنی می‌تواند مکالمه‌ای درونی باشد که هر روز صبح که از خواب بلند می‌شویم
در ذهنمان تکرار می‌شود. این گفت‌وگوی ذهنی صدایی است که تشویق یا تنبیه‌مان می‌کند
و برگرفته از اطلاعاتی است که در ضمیر ناخودآگاه و نیمه‌خود‌آگاه ما وجود دارد. به
زبانی دیگر، گفت‌وگوی ذهنی، صحبت‌هایی است که شما در طول روز با خودتان دارید. این
مکالمه‌های درونی می‌تواند حالتی مثبت یا منفی داشته باشد. مثلاً شما با خود می‌گویید:
«من می‌توانم یا نمی‌توانم فلان کار را انجام دهم».

به‌عنوان یک قانون کلی، هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت
شما را پایین آورد، گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی
مثبت باعث می‌شود احساس خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید. خیلی اوقات افراد از
مثبت یا منفی بودن محتوای آنها اطلاع ندارند و تنها احساس ناشی از ان را به همراه
دارند

مکالمه درونی معمولاً از عبارات و صحبت‌هایی که طی دوران کودکی از زبان کسانی که
از دیدگاه کودکانه، افرادی مقتدر به شمار می‌آیند- به‌طور مثال از پدر و مادرتان-
شنیده‌اید، نشأت گیرد.

«من آدم احمقی هستم»، این جمله یا جمله‌ای مشابه با همین تأثیر، یکی از
معمول‌ترین عباراتی است که در گفت‌وگوی ذهنی به کار می‌رود.
هر نوع مکالمه درونی که رفتار شما را محدود کرده و منزلت شما را پایین آورد،
گفت‌وگوی ذهنی منفی به حساب می‌آید، درحالی که مکالمه درونی مثبت باعث می‌شود احساس
خوبی داشته و سرشار از انگیزه شوید.

قدرت گفت‌وگوی ذهنی

با اینکه بسیاری از افراد – به‌دلیل ناآگاهی از چگونگی تأثیر‌گذاری مکالمه درونی
بر امور شخصی و حرفه‌ای‌شان- نمی‌توانند قدرت گفت‌و‌گوی ذهنی را برآورد کنند اما
اگر شخصی بتواند از نوع مکالمه‌های ذهنی خود آگاهی یابد و بفهمد بر چه اساسی شکل
گرفته است، و چه احساسی را به دنبال دارد اقدام بسیار مهمی انجام داده است. و می
تواند بسیاری از حالات منفی خود را درمان کرده و از بین ببرد.

وی از این طریق می‌تواند رفتارهای خود را تحلیل کرده و اگر گفت‌وگوی ذهنی‌اش
منفی و مانعی برای موفقیتش است، آن را با مکالمه درونی مثبت جایگزین کند.

به‌طور متوسط افراد در هر روز ۶۰هزار تا ۸۰هزار فکر از ذهنشان می‌گذرد. شمار
بسیاری از این افکار می‌تواند منفی باشد چرا که خیلی از افراد از تأثیر مکالمه
درونی مثبت در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه‌ای ناآگاهند.

اگر هر فرد به پس زمینه اصلی مکالمات ذهنی خود که به‌طور پیوسته در ذهنش تکرار
می‌شود توجه کند، به تأثیر مسلم و آنی این مکالمات نه تنها بر افکار بلکه بر عملکرد
و رفتار خود نیز پی‌خواهد برد.
گفتگوی درونی

ضمیر ناخودآگاهتان با شما سخن می‌گوید

اگر تشخیص دهید که بیشتر از مکالمه درونی مثبت استفاده می‌کنید یا منفی، به
نشانه‌ای خوب جهت پی بردن به نوع رویکردی که در کودکی شاهد آن بوده‌اید، دست
یافته‌اید. شما با این اطلاعات، می‌توانید اعتقادات محدودکننده‌ای را که زائیده
ضمیر ناخودآگاه شماست و به‌صورت مکالمه درونی نمود می‌یابد، شناسایی کنید.

گفت‌وگوی ذهنی مثبت بی‌نهایت سودمند است و بر روش‌های برنامه‌ریزی در آینده فرد
مؤثر خواهد بود. مکالمه درونی مثبت همچنین می‌تواند شما را به سوی رویکرد «هر کاری
و هر چیزی امکان‌پذیر است» سوق دهد.

تکنیک‌های گفت‌وگوی ذهنی مثبت

برای دستیابی به اهداف بزرگ و نتایج مثبت باید ذهن مثبتی داشته باشید و از قدرت
جادویی کلمات برای کسب انرژی در جهت انجام کارها استفاده کنید. سعی کنید از تکنیک‌های
زیر برای افزایش گفت‌و‌گوهای ذهنی مثبت درون خود استفاده کنید.

دائما افکار و اعمال خود را بازبینی کرده و بهبود ببخشید.

– سعی کنید اعتماد به نفس، عزت نفس و انگیزه را درون خود تقویت کرده و افزایش
دهید.

– به رویکردهای مثبت روی‌آورید.

– افکار مثبت، امیدواری و مثبت‌گرایی خود را افزایش دهید.

– به سوی کسب صلاحیت‌های فردی و حرفه‌ای بیشتر و قابل تأمل‌تر گام بردارید.

– بر عقاید محدود کننده، موانع و چالش‌های شخصی و حرفه‌ای غلبه کنید.

– استرس و فشار عصبی خود را تسکین دهید.
اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت خودکار
برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با موفقیت
به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید.

اصلاح گفت‌وگوی ذهنی نامناسب

این اقدام اصلا پیچیده نیست. بزرگ‌ترین گام در این زمینه درک اهمیت روشی است که
با خود سخن می‌گویید. با خواندن این مقاله شما تاحدی به این دریافت رسیده‌اید.

گام بعدی شناسایی واژه‌ها یا عباراتی منفی است که دائماً آنها را در مکالمه با
خود تکرار می‌کنید. این کار ممکن است یک هفته یا مدت زمان بیشتری طول بکشد. شما
باید اجازه دهید این واژه‌ها و عبارات به‌صورتی طبیعی آشکار شوند زیرا مستقیماً از
ضمیر ناخودآگاهتان ناشی می‌شوند.

هنگامی که این واژه‌ها و عبارات منفی را شناسایی کردید باید تلاش کنید به شکلی
آگاهانه، واژه‌ها و عبارات مثبت را جایگزین آنها کنید.

گفت‌و‌گو با ضمیر نیمه خود‌آگاه

این مرحله به شما امکان ارزیابی ضمیر نیمه‌خودآگاهتان را داده و اجازه می‌دهد
عقاید محدودکننده‌تان را شناسایی کنید.

با آگاهی از این عقاید شما می‌توانید از طریق جایگزینی اطلاعات جدید مثبت با
اطلاعات قدیمی ذخیره شده مستقیماً به اصلاح ضمیر ناخودآگاهتان بپردازید.

اگرچه این اقدام در آغاز نیاز به تلاش آگاهانه دارد اما با تمرین، به‌صورت
خودکار برایتان عادت می‌شود و این بدین معناست که در این مرحله شما توانسته‌اید با
موفقیت به اصلاح ضمیر نیمه‌خود‌آگاه خود بپردازید. لطفا از اهمیت بسیار زیاد
گفت‌و‌گوی ذهنی غافل نشوید. در غیراین صورت اعتماد به نفس‌تان برای اجرای تکنیک‌های
برنامه‌ریزی برای آینده کاهش می‌یابد.


یاقوت

مغزت را بزن به شارژ!

با صرف‌ نظر از سن، جنسیت و … اگر بخواهیم زندگی موفق‌تری داشته باشیم، باید
از این گاو صندوق خاکستری استفاده بهتری کنیم. این توصیه‌های ۲۰ گانه کمک ‌مان می
کند قدر این گاو صندوق را بیشتر بدانیم.

مغز آدمیزاد فقط چند صد گرم است. اما با همین چند صد گرم، کلیدهای بسیاری از
رازهای زندگی گشوده شده است و می‌شود؛ معماهایی که حتی تصور حل‌شدن‌شان سخت است.
این جسم خاکستری می‌تواند بزر‌گ‌ترین موفقیت‌ها و توانایی‌ها را برای رویایی با
سختی‌ها در ما ایجاد کند.

با این حال، خیلی از ما به این قدرت واقف نیستیم و از این پتانسیل فوق‌العاده
استفاده مطلوبی نمی‌کنیم.
با این همه و صرف‌نظر از سن، جنسیت، مذهب و اعتقادتان، اگر بخواهیم زندگی موفق‌تری
داشته باشیم، باید از این گاو صندوق خاکستری استفاده بهتری کنیم. این توصیه‌های ۲۰
گانه قرار است کمک ‌مان کند قدر این گاوصندوق را بیش از پیش بدانیم.

۱٫نفس عمیق بکشید
هوای بیشتر یعنی اکسیژن بیشتر در خون و اکسیژن بیشتر در خون یعنی به کار افتادن
موتور مغز. هوا به اندازه کافی در اطراف همه ما وجود دارد، کافی است بینی خود را
باز کنید و شش‌های‌تان را پر از هوا کنید. چند نفس عمیق می‌تواند علاوه بر روشن
کردن موتور مغز به شما آرامش ببخشد و کمک کند در فضای مناسب‌تری فکر کنید.

۲٫تمرکز را یاد بگیرید
فکر نکنید قرار است کار خیلی سختی انجام بدهید. کافی است همین الان چشم‌های‌تان را
ببندید و تمام حواس‌تان را بدهید به تنفس‌تان. عضله‌های‌تان را در حالت انقباض قرار
دهید و بعدش کم‌کم با بیرون دادن هوا، این عضله‌ها را از همدیگر باز کنید. وقتی ذهن
شما بین مسایل مختلف سرگردان است، نمی‌تواند درست کار کند؛ در حالی که ۵ یا ۱۰
دقیقه تمرکز می‌تواند شما را آرام کند و ذهن شما را از گرد و غبارهای سرگردان پاک
کند و شما را آماده کند برای تفکر کردن درست.
۳٫درست بنشینید و دل‌تان را بدهید به محاسبات ذهنی
این عمل را با چند بار در روز انجام دادن برای خودتان تبدیل به عادت کنید. وقتی که
توی اتوبوس، محل کار و در صف انتظار بی‌کار هستید، شروع کنید به جمع، تفریق، ضرب و
تقسیم اعداد. اگر جذر بلدید، جذر بگیرید یا روزی یک اتحاد ریاضی را برای خودتان
دوره کنید. شاید بگویید من از ریاضی در زمان مدرسه هم متنفر بودم، حالا چه ‌طور این
کار را بکنم؟ نمی‌دانم چه‌طور اما با این کار ذهن‌تان را ورزش می‌دهید و آماده
تجزیه و تحلیل مسایل می‌کنید.
تا حالا شده احساس کنید ذهن‌تان قفل کرده و تبدیل به یک تکه سنگ شده که همه
دارایی‌تان ( منظور دارایی ذهنی است ) را درون خودش ضبط کرده… خب! اگر زیاد دچار
این حالت می‌شوید، خاطرات کودکی را کنار بگذارید و با درس ریاضی صلح کنید.
می‌توانید از عملیات‌ ساده شروع کنید و بعد از مدتی از تاثیر این کار بر قوای
فکری‌تان متحیر شوید!

۴٫فسفر و ویتامین B6 را به خاطر بسپارید
در تحقیقات آزمایشگاهی ثابت شده است که برای بالا بردن میزان هوشیاری، ویتامین B6 و
فسفر نقش مهمی دارند. آنها ارتباط بین سلولی را فعال می‌کنند. بر میزان رشد سلول‌ها
اثر می‌گذارند و سلول‌ها را برای فعالیت آماده می‌کنند. به زبان دیگر این دو
می‌توانند به قدرت ذهن شما کمک کنند، در حالی که عوارض جانبی این دو تا به امروز
ثابت نشده است.
۵٫به حل مساله عادت کنید
همه ما در زندگی‌‌مان مشکل داریم. این جمله به خودی خود خیلی زیبا و آرامش‌دهنده
است اما خیلی هم احمقانه است، چرا که زندگی کردن با مشکلات مثل راه رفتن در یک ساحل
سنگی با پای برهنه می‌ماند. وقتی مشکلی هست، یعنی باید راه‌حلی هم باشد و راه حل از
ذهن شما زاییده می‌شود؛ ذهنی که قدرت حل کردن مسایل را دارد اما ما با تنبلی و
فلسفه‌های پوچ و بیهوده ساختن -چیزی شبیه جمله بالا- از آن می‌گذریم. اگر
می‌‌خواهید زندگی بهتری داشته باشید، روی حل مشکلات تمرکز کنید؛ نه زندگی با
مشکلات.
۶٫اوقات مرده‌تان را احیا کنید
شاید بگویید این موضوع چه ربطی دارد به پرورش قوای ذهنی؟! خب، تصور کنید در یک اتاق
انتظار هستید یا در حال جمع و جور کردن وسایل اتاق. آیا ذهن شما خاموش است؟ یعنی
فقط به باز شدن در اتاق فردی می‌اندیشید که منتظرش هستید و یا تنها در ذهن‌تان
لباس‌های‌تان را نظم و ترتیب می‌دهید؟ بدون شک این طور نیست. شما در حال فکر کردن
هستید و متاسفانه خیلی وقت‌ها در حال مرور حرف‌های دیگران؛ و این یعنی اتلاف وقت!
در حالی که با گوش کردن به یک نوار زبان یا یک کتاب صوتی می‌توانستید مغزتان را در
جهت مثبت حرکت بدهید. شما در هر سال، حداقل ۲۰۰ ساعت را در ماشین می‌گذرانید. فکر
نمی‌کنید در این ۲۰۰ ساعت می‌توانید حداقل چند آلبوم موسیقی، کتاب صوتی و… گوش
کنید؟
۷٫زبان یاد بگیرید
تحقیق‌های مختلف نشان داده است که یادگیری یک زبان جدید می‌تواند عمر فعالیت ذهنی‌
را بالا ببرد؛ می‌تواند دریچه نگاه را عوض کند و این می‌تواند یک تمرین عالی برای
ذهن به خواب رفته خیلی از ما باشد.

۸٫رز ماری استشمام کنید
استشمام بوی گیاه رزماری می‌تواند باعث تمرکز شود و این چیزی است که تجربه بسیاری
از افراد به علاوه تحقیقات بر آن صحه گذاشته است. امتحان کنید! رزماری در قفسه
ادویه آشپزخانه خیلی از خانه‌ها پیدا می‌شود.

۹٫آگاهی را تمرین کنید
کلمه و حالت مقابل تمرکز کردن، گیج زدن است. شما وقتی تمرکزتان را از دست می‌دهید
گاهی قادر به انجام دادن کارهای خیلی عادی خود هم نیستید؛ مثلا یک روز برای پارک
ماشین‌تان دچار مشکل می‌‌شوید و هر کاری می‌کنید نمی‌توانید یک پارک ساده را انجام
بدهید. چرا؟ چون ذهن شما مغشوش است و نمی‌تواند تجزیه و تحلیل‌های درست داشته باشد.

باید یاد بگیرید چگونه ذهن شلوغ‌تان را که مدام به هر طرف سرکی می‌کشد، متوقف
کنید. موضوعی را که باعث این به هم ریختگی شده است را پیدا کنید.
گاهی دلیل این اغتشاش ذهنی شما خیلی پیش پا افتاده است. شما در ذهن‌تان به دنبال یک
شماره تلفن می‌گردید یا ذهن‌تان مشغول این قضیه شده که چک شما پاس شده یا نه؟ یا
حقوق‌تان واریز شده؟ همین اغتشاش‌های کوچک گاه باعث مصیبت‌های بزرگ می‌شود چون جلوی
دید درست مغزتان، یعنی همان گاوصندوق خاکستری ارزشمندتان، را می‌گیرد و آن را تیره
و تار می‌کند.

۱۰٫نوشتن را جدی بگیرید
نوشتن به دلایل بسیاری برای فعالیت ذهنی شما مفید است. با نوشتن می‌توانید به ذهن‌تان
بگویید چه چیزی مهم است، چه کاری را باید انجام بدهید، چه کاری را می‌توانید به
آینده واگذار کنید و گاهی احساس واقعی‌تان را بروز بدهید. داشتن یک دفترچه کارهای
روزانه خیلی مهم است. فرقی هم نمی‌کند شما اهل نوشتن حساب و کتاب ریاضی در آن باشید،
شعر بنویسید، برنامه فردای‌تان را یادداشت کنید، داستانی را بنویسید یا نقل‌قولی را.
نوشتن در هر شاخه‌ای که باشد می‌تواند ذهن شما را رشد دهد.

۱۱٫موتزارت گوش کنید
نتیجه تحقیقی در دانشگاه کالیفرنیا نشان داده است بچه‌هایی که در حال آموزش پیانو
هستند و یا به هر حال، ساز دیگری دارند؛ در حل معما بهتر از بچه‌های دیگری هستند که
کلا با موسیقی رابطه‌ای ندارند و هنگامی که تستی از آنها گرفته شده، بچه‌های گروه
موسیقی درصد هوشی‌شان ۸۰ درصد بالاتر از بچه‌های دیگری بود که به کل با موسیقی
رابطه‌ای نداشتند.
در یک تحقیق و بررسی دیگر هم به ۳۶ دانش‌آموز در سه مرحله تست‌های روان داده شد و
قبل از اولین تست یکی از سونات موتزارت پخش شد. قبل از تست دوم یک موسیقی آرام و
قبل از تست سوم هیچ موسیقی پخش نشد. نتیجه جالب بود. میانگین نمرات افراد در اولین
تست: ۱۱۹، دومین: ۱۱۱ و سومین: ۱۱۰ بود، یعنی گوش دادن به موسیقی موتزارت چیزی حدود
۹ نمره روی بچه‌ها تاثیر گذاشته بود.

۱۲٫حس ششم‌تان را تقویت کنید
داشتن حس ششم یکی از مهم‌ترین قدرت‌های ذهنی است. آدم‌های بزرگ بسیاری دلیل
موفقیت‌شان را در اعتماد کردن به این احساس می‌دانستند. افرادی مثل اینشتین که به
این قدرت خود باور داشته‌اند. ساده از کنار این حس نگذرید. اگر فکر می‌کنید ذهن‌تان
در حال گوشزد کردن مطلبی به شماست، آن را جدی بگیرید.

۱۳٫موذی‌های آلرژی‌زا را بشناسید
اطراف‌تان را به دقت زیر نظر داشته باشید و مواد غذایی‌ای را که برای شما مشکل
ایجاد می‌کنند، بشناسید. بیماری‌های گوارشی می‌تواند تاثیر زیادی روی فعالیت مغزی
شما داشته باشد و خلل در فعالیت مغز؛ یعنی آدمی که مدام گیج می‌زند و به در و دیوار
می‌خورد و نمی‌تواند درست عمل کند.
۱۴٫قدرت خواب را دست‌کم نگیرید
مدت زمانی که باید در طول شبانه‌روز بخوابید به طور متوسط ۷ ساعت است اما آنچه
مهم‌تر از کمیت زمان خواب است، کیفیت خواب است. گاهی ۱۰ ساعت خوابیده‌اید اما خسته
و کسل هستید و گاهی تنها ۳ ساعت خوابیده‌اید اما نه احساس خواب‌آلودگی دارید، ‌نه
خستگی! اگر خواب راحتی ندارید، حتما به دنبال حل مشکل باشید چون خواب بد مساوی است
با گریپاژ کردن موتور مغز.
نکته مهم دیگری هم که بسیاری از محققان به اهمیت آن اشاره می‌کنند، خواب کوتاه
عصرگاهی است! یک چرت سبک می‌تواند مغز شما را برای ادامه روز شارژ کند. بهتر است
کمی دور از چشم همکارها گاهی سرتان را روی میز بگذارید و…

۱۵٫تاثیر کافئین را روی خودتان آزمایش کنید

درباره کافئین و تاثیرات آن روی قدرت ذهن هم بررسی‌های زیادی انجام گرفته است.
این بررسی‌ها دو گروه را کاملا از هم متمایز کرده‌اند؛ گروهی که کافئین باعث
هوشیاری بیشترشان می‌شود و گروهی که کافئین، آنها را دچار کرختی و سردرد می‌کند.
شما با توجه به خصوصیات خودتان می‌توانید کافئین را مورد استفاده قرار بدهید اما
بسیاری از تحقیق‌ها در این نقطه با هم موافق هستند که کافئین در زمان کوتاه مثبت‌ و
در بلندمدت روی فعالیت ذهنی بی‌اثر است.

۱۶٫از مصرف قندها بکاهید
کربوهیدرات‌ها می‌توانند در فعالیت ذهنی شما اختلال ایجاد کنند تا جایی که به شکر
صفت افسرده‌کننده داده‌اند؛ به طور مثال بررسی‌ها درباره انسولین نشان داده وقتی
انسولین وارد رگ می‌شود، موجب انقباض ر‌گ‌ها و عدم خون‌رسانی درست می‌شود. این
موارد را هم به شکر و اثرات منفی‌اش اضافه کنید: پاستا، نان سفید، چیپس‌های
سیب‌زمینی!

۱۷٫تندخوانی را یاد بگیرید
برخلاف خیلی از باورها، بیشتر ذخیره‌های ذهنی ما همان‌هایی هستند که در زمان
کوتاه‌تری خوانده شده‌اند. تلاش کردن برای کوتاه کردن زمان یادگیری – به نوعی
تندخوانی و تندفهمی- سرعت ذهن را بالا می‌برد.

۱۸٫ورزش کنید
بررسی‌ها نشان داده است که بعد از ۱۰ دقیقه ورزش ایروبیک فعالیت ذهنی سرعت بیشتری
می‌گیرد. اگر احساس می‌کنید ذهن‌تان خسته شده از جای‌تان بلند شوید و تنها ۱۰ دقیقه
پیاده‌روی کنید و یا حداقل درجا بزنید.

۱۹٫با دوست‌خیالی‌تان حرف بزنید
حتما با خواندن دو کلمه دوست‌خیالی خنده‌ای به لب‌تان آمده چون یاد کودکی و
دوست‌های خیالی‌تان افتاده‌اید.

بعد از مرور این خاطره جالب است بدانید صحبت کردن و راه‌حل گرفتن از دوست خیالی
می‌تواند راه خوبی باشد برای انتقال اطلاعات از ذهن ناخودآگاه به خودآگاه. برای
رسیدن به این حالت – اگر این عادت را سال‌ها است ترک کرده‌اید- خودتان را در حالت
مکالمه با فردی قرار دهید که بسیار باهوش و فهمیده است.
از او سوال بپرسید و خوب به راه‌حل‌هایش گوش کنید! تعجب نکنید؛ مغز شما در حال جواب
دادن به شما است!

۲۰٫نکته‌برداری کنید
وقتی در حال یادگیری هستید،‌ یادداشت‌برداری کنید و بعد از تمام شدن برنامه در
مقابل جمله‌هایی که نوشته‌اید یک چرا؟ بگذارید و سعی کنید به آنها جواب بدهید؛
آنها را رد کنید یا برای قبول کردن‌شان دلیل بیاورید. با این کار در درجه اول باعث
ثابت شدن مطلب در ذهن‌تان و در درجه دوم باعث بالا رفتن قدرت تحلیل خودتان می‌شوید.


یاقوت