بایگانی برچسب: s

اس ام اس روز احسان و نیکوکاری

اس ام اس و جملات روز احسان و نیکوکاری

«احسان» از ماده «حسن» و در لغت به معنای خوبی، نیکی، نیکوکاری و بخشش است و در عرف هم به هر نوع خوبی، احسان اطلاق می شود. بدین ترتیب مفهوم آن گستره وسیعی را در بر می گیرد. احسان می تواند در اشکال مختلفی از قبیل انعام، انفاق، صدقه، وقف و رسیدگی به فقرا، یتیمان و درماندگان ظاهر شود. در نظر شرع و عرف، آنچه در مقابل شر و بدی است نیکی و خیر به شمار می آید و انجام دهنده آن عمل نیک، نیکوکار خوانده می شود.

خداوند، خود معدن احسان و بخشش است و عالم تجلیگاه احسان اوست. هرچه را قابلیت وجود داشته باشد به فضل خودش، در نیکوترین شکل می آفریند. پروردگار بزرگ، انسان را بر دیگر موجودات برتری داد و در احسان به او سبقت گرفت؛ خداوندی که نعمتش را با کرم و بخشش خود آغاز می کند و اشتباهات بندگان را با بزرگواری می بخشاید و آنان را با یادآوری احسان خودش، به این امر مهم تشویق کرده است؛ آنجا که می فرماید: «احسان کن همانگونه که خداوند بر تو احسان کرد».

نیکی به دیگران اصل و محور همه خوبی هاست. دژ استوار و زکات نعمت هاست. احسان، تجارتی سودمند است که ضرر در آن راه ندارد و لبیک گفتن به نیروی ذاتی و درونی است؛ زیرا تمایل به خوبی و انجام دادن کارهای نیک از جمله ویژگی هایی است که خداوند حکیم در نهاد انسان قرار داده است. نیکوکار آخرت را می نگرد و زندگانی دنیا را دست مایه رسیدن به آخرت قرار می دهد. آن را غنیمت می شمارد و پیش از فرا رسیدن مرگ، زاد و توشه می اندوزد. امام علی می فرماید: «حال که زنده و برقرارید، عمل نیکو انجام دهید؛ زیرا پرونده ها گشوده و راه توبه باز است و بدکاران امید بازگشت دارند». امام سجاد نیز می فرمایند: «هر که شوق بهشت داشته باشد در انجام کارهای نیک درنگ نکند و از خواهش های نفسانی چشم بپوشد.»

نیکوکاری بهره ای ماندنی و غنیمتی پایدار است. بالاترین زراعت و سودآورترین سرمایه است. نیکی کردن پاسخ گفتن به ندای «الله» است؛ خداوندی که هیچ عملی را بی جواب نمی گذارد و به نیکوکاران وعده پاداش در دنیا و آخرت داده است. او خود فرموده است پاداش نیکی را ضایع نمی کند. او توانگر و بخشنده ای است که مقابل هر عمل نیکی، چندین برابر آن پاداش می دهد.

قرآن کریم می فرماید: «آیا پاداش خوبی، جز خوبی است». بنابراین در عوض احسان، باید احسان کرد و قدردانی و تشکر خود را ابراز نمود. این کار، و میل و رغبت نیکوکار را افزایش می دهد و انگیزه احسان را در وی قوی می سازد تا به کارهای نیک بیشتر مبادرت ورزد. علی می فرمایند: «هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشند؛ زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بی رغبت، و بدکاران در بدکاری تشویق می شوند، پس هرکدام از آنان را بر اساس کردارشان پاداش ده.»

ای دل، تو سزاوار کرامتی. نگاه های منتظر، به تو خیره مانده است. اینک در جشن نیکوکاری دل های خسته را در میهمانی خود پذیرا باش و بدان لبخند را بر لب های خشکیده بباران. فردا که بهار آید دستان خود را سبز خواهی دید.

امروز طراوت میهمان دل های ماست. امروز از آسمان عطوفت می بارد و درختان عاطفه را می بینی که میوه های ایثار نثار می کنند. امروز زمینیان آسمانی شده اند. امروز خدا در همین نزدیکی ها نعمت می پاشد. امروز فرشتگان طبق طبق نیکی به آسمان می برند. امروز، روز نیکوکاری است.

آرام و سبک بار پر می کشند. اوج می گیرند و آسمان را زیبایی می بخشند. پرندگان مهربانی را می گویم. چقدر هوا شرجی طراوت است. چقدر باغ دل ها شکوفاست که اینگونه عطر عشق در هوا پراکنده است. مگر امروز چه روزی است؟ آری، امروز روز نیکوکاری است.

باید نگریست. باید با دقت به مهربانی اینان نگریست. کدام زبان می تواند این همه عاطفه را سپاس گوید؟ گل های احساس را ببین که از شرم عرق کرده اند. امروز، «حی علی خیرالعمل» است. امروز روز نیکوکاری است.

امروز در مزرعه عشق، بذر نیکوکاری می پاشند، تا فردا در بهار دل ها، گل های معنویت شکفته شود. سرسبزی فردا مدیون همت مردان و زنانی است که شادی های خود را بر کویر نیازهای هم وطنان خود می پاشند. فرخنده باد این شور و خجسته باد روز با طراوت نیکوکاری.

کرامت از خرمن شما خوشه می چیند. نیکوکاری از آسمان عطوفت شما می بارد و مهربانی، دست به دامان شماست. شما که شادمانی را میهمان سفره نیازمندان کردید و عاطفه را شرمنده خود ساختید. درود فراوان پروردگارتان بر شما باد و خجسته باد بر شما روز نیکوکاری.

به شما می اندیشم. به شما که این گونه به یاری نیازمندان می شتابید. به شما که سبد سبد محبت را از باغ همیشه سبز باور خود به ارمغان می آورید. به شما می اندیشم؛ به شما که عطوفت و مهربانی پروردگار در رگ هایتان جاری است. مبارک باد بر شما روز نیکوکاری.

امروز روز آسمان است. روز پاکی است. روز زلالی است. روز بی کرانگی است. امروز بهشت را تقسیم می کنند. امروز نیکوکاران، خشت بر خشت، بهشت خود را استوار می سازند. و امروز، روز ان الله یأمر بالعدل و الاحسان است. آری، امروز روز نیکوکاری است.

مهربانا، سپاس گذارم که در دستانم شوق نیکوکاری را نهادی و دلم را به نور عشق، روشن ساختی.

از تو ممنونم که روح مرا آسمانی فرمودی و در وجودم دغدغه محرومان را آشیان دادی.

مرا از بیماری عجب و ریا برهان و همواره در زمره نیکوکارانم قرار ده.

امروز روز بازگشت به مکتب خاندان پیامبر است. امروز روز «و سجیتکم الکرم» است. امروز روز «و عادتکم الاحسان» است. آنان که عنان مرکب دل را به دست این خاندان سپرده اند، همواره به محرومان لبخند می زنند و بر چشم های منتظرشان سفره می گسترانند. و امروز که روز نیکوکاری است با آغوش باز، نیازمندان را درمی یابند.

ای مردم رنج دیده، ای مردم محروم، گمان مکنید که بی حضور شما شاد خواهیم بود. تلخی محرومیت شما را تاب نخواهیم آورد و گرمی آغوش خود را، میهمان حضور شما خواهیم کرد. دل خود را با شما تقسیم خواهیم کرد و فردا که بهار آمد، گل های مهربانی در باغچه هامان خواهد شکفت و آسمان خانه مان پر از ستاره نیکوکاری خواهد شد.

تو را سپاس باید گفت؛ تو را که دلی به پاکی شبنم داری؛ تو را که به نگاه های معصومانه کودکان محروم می اندیشی. فردا بهشت از آن توست. قیامت، دست های مهربانت به نیکوکاری تو شهادت می دهند. فردا از آن توست ای نیکوکار.

فردا سرانگشتانت شکوفه خواهد داد. فردا سبز خواهی شد. تو را می گویم، ای نیکوکار! تو که صمیمانه خوشی هایت را به سفره محرومان می ریزی. دستان نیازمند هر شب برایت به دعا بلند خواهد شد و چشم های کودکان بی بضاعت این مهربانی را هرگز فراموش نخواهد کرد.

برخیزیم. برخیزیم و دعا کنیم؛ برای دل های بی قراری که عید امسال خود را شاد می خواهند. برای آنان که نگران طراوت کودکان معصوم خود هستند. آنان که چشم به یاری من و تو دارند. برخیزیم که امروز، روز «اللهم اغن کل فقیر» است. امروز روز تلاش برای عدالت است. برخیزیم! امروز روز نیکوکاری است.

فردا که دستمان از جهان کوتاه است، حسرت روزگارانی را می خوریم که می توانستیم شادی هامان را هدیه کنیم. پس امروز را دریابیم؛ امروز را که روز نیکوکاری است؛ امروز را که گرمی محبت، سرمای کدورت را در پشت پنجره وا می نهد. باور داشته باش که پاداش ما، بهاری با گل های رنگارنگ خواهد بود.

ای پاکی ها، ای عاطفه ها، ای مهربانی ها، امروز روز شماست. از خانه بیرون آیید و کوچه کوچه شهر را از عطر دل انگیز خود سرمست سازید. ای گندم زارهای محبت، برخیزید و خورشید را خوشه چین گرمی خود سازید؛ و تو ای عشق، امروز از دستان مهربان این مردم بر کویر نیاز ببار و دشت را پر از گل نیکوکاری کن.

انتظارتان به پایان آمد، ای فطرت های سبز. امروز روز پر کشیدن سوی ملکوت است. امروز آسمان شما را فرا می خواند و درون شما فریاد برمی آورد که به پا خیز و بهار را صدا بزن. شتاب کن که به اشتیاق تو بهار چند روز زودتر از راه می رسد. آری، بهار به استقبال نیکوکاری تو خواهد آمد.

این جا باغ عاطفه است. درختان احساس، شکوفه کرده اند. بر گلبرگ های ایمان، شبنم محبت چکیده است. پرنده های نیکوکاری، فضای باغ را از نغمه های توحیدی خود پر کرده اند و باغبان لبخندزنان فریاد می زند: مژده! مژده! بهار نزدیک است.

پروردگارا، تو را سپاس می گویم که شایسته سپاسی. از تو به نیکی یاد می کنم که سرچشمه نیکی هستی. تو را سپاس که نیکوکاری را در مزرعه جان ها پاشیدی و بارها فرمودی: نیکوکاران را دوست می دارم. دوستت می دارم که نیکوکاری را در نهادم جای دادی و مرا به مهر وجودت مهربان آفریدی.

امروز چشم جهان به دست شما می نگرد. امروز جهانیان جهان حیرت زده نجابت دل های شمایند. امروز جهان می نگرد که چگونه عید را به سفره هم وطنان خود خواهید برد. امروز همگان می بینند که چه زیبا لبخند بر لب های شما شکوفاست. امروز همه حس خواهند کرد که روز نیکوکاری است.

کودکان همسایه را خوب می شناسم. عشق یک کودک به پیراهن سبز و کفش قرمز را درک می کنم. از شادی کودکان هنگام تحویل سال لذت می برم. هنوز هم نگاه های خیره به سفره هفت سین را می فهمم. باید امروز کمی از شادی ام را به خانه همسایه بریزم. باید امروز مهربانی را به حیاط خانه همسایه تقدیم کنم. باید امروز نیکوکار باشم.

رگ هایمان از خون انسانیت لبریز است. نبضمان هر لحظه با یاد دیگران می زند. هوای حیاط دل هایمان لبریز از مهربانی است. در هر تپش، قلبمان فداکاری را فریاد می زند. از باغچه هامان بوی سیب عاطفه می آید. دریای چشمانمان تا ساحل غربت موج می زند. ما اهالی سرزمین نیکوکاری این روز همیشه سبز را به همه هموطنان خود تبریک می گوییم.

من از اهالی محله کرامتم. پیشه ام میهمان داری است. دلم لبریز از عشق و عاطفه است. سال هاست که دغدغه عدالت و انسانیت و وجدان را به دوش می کشم. مردمان فقر و فاقه را از نزدیک می شناسم. امروز روز من است؛ روز سبز نیکوکاری.

برایت دعا می کنم؛ تویی که از مهربانی آفریده شدی؛ تویی که پاداش فردایت، بهشت است؛ تویی که چون موج متلاطمی؛ تویی که فداکارانه، کودکان مرا شادمان ساختی؛ تویی که گرد محرومیت را از چهره ام پاک کردی؛ تویی که در جشن نیکوکاری، شادی ات را به خانه ام آوردی. آرزو می کنم بهاری همیشه سبز داشته باشی.

امروز روز موعود است؛ روزی که دست های شما به میهمانی نیکوکاری خواهد آمد؛ روزی که درختان به شما احترام می گذارند و گل ها به شوق شما می شکفند. امروز روز باران است. باران رحمت پروردگار ارزانی شما خیرخواهان و نیکوکاران. روز نیکوکاری بر شما مبارک باد.

من از آسمان عاطفه تان فهمیدم که چقدر بی کرانه اید. از گل های باغچه محبت تان پی بردم که گل های وجودتان همه محمدی است. از برق شادی چشمانتان فهمیدم که همسایه خورشیدید. من از نگاهتان دیدم که لبریز از خدایید. و امروز که روز نیکوکاری است، فهمیدم دریای ایثار در لابلای انگشتان شما موج میزند.

پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد بن عبدالله، فرمود: «کسی که به فریاد برادر مسلمانش برسد و او را از غصه، گرفتاری و خطری نجات دهد، خداوند ده کار نیک برای او می نویسد. ده درجه او را بالا می برد و ثواب آزاد کردن ده بنده را به او عطا می فرماید. ده عقوبت را از او دور می نماید و در روز قیامت ده شفاعت برایش آماده می سازد.»

امام صادق فرمود: «کسی که در سختی ها به داد برادر مؤمنش برسد و گرفتاری اش را برطرف سازد و در برآوردن حاجتش به او کمک کند، به سبب این عمل ۷۲ رحمت نزد خداوند دارد که خداوند یکی از آنها را زودتر به او عطا می فرماید و با آن زندگی دنیایش را اصلاح می کند و ۷۱ رحمت دیگر را برای ترس و وحشت های قیامتش ذخیره می سازد.»

امام صادق: «کسی که گرفتاری مؤمنی را برطرف نماید، خداوند گرفتاری روز قیامت او را برطرف می کند و با شادمانی از قبر برمی خیزد و کسی که در هنگام گرسنگی به مؤمنی غذا دهد، خداوند از میوه های بهشتی به او عطا می فرماید و کسی که نوشیدنی ای به او بدهد، خداوند از نوشیدنی های خوب بهشتی به او عطا می فرماید.»

امام صادق: «هرکس که مؤمنی را خوشحال کند، خداوند در قیامت او را شادمان می سازد و به او می گوید: هرچه دوست داری بخواه؛ زیرا بی تردید تو کسی هستی که دوست داشتی دوستان خدا را در سرای دنیا شاد سازی. آن گاه هرچه بخواهد به او می دهند و خداوند بیش از آنچه خواسته است و حتی به فکر او نرسیده، از نعمتهای بهشتی به او عطا می فرماید.»

پیامبر اسلام فرمود: «هرکس که در راه خدا به طریقی به برادر مؤمنش مهربانی کند،خداوند از خدمت کاران بهشتی به خدمت او خواهد گمارد.»

نیکوکار، در انجام دادن عمل خیر، سستی به خود راه نمی دهد؛ بلکه در انجام دادن آن مشتاق و حریص است و با ذوق و علاقه وافر و انگیزه قوی بر کارهای خیر و ثواب سبقت می گیرد و در راه آن ثابت قدم است. او فروتن است و کارهای خیر او رنگ و عطر خدایی دارد و هرگز با ریا و تظاهر عمل نیک خود را باطل نمی کند. پیوسته در خفا احسان می کند تا نیازمند را شرمنده و حقیر نسازد. علی می فرماید: «نیکی کن آن چنان که دوست داری به تو نیکی شود.»

احسان مغناطیسی است که جاذبه قوی آن، سرسخت ترین انسان ها را به سمت خود می کشاند. نیکی به واسطه نیروی خارق العاده اش، نور صفا و صمیمیت را بر قلب های تیره و تار می تاباند و دل های سخت و سنگی را در آسیاب مهر و مودت خرد می کند. احسان، پیوند دوستی و رفاقت را مستحکم می سازد و علایق و وابستگی های عاطفی را پررنگ تر می کند. در احادیث آمده است «با هر که خواهی نیکی کن که امیر و فرمانروای او شوی» و «با نیکوکاری مالک دل ها می گردی.»

شاید اینگونه برداشت شود که احسان ویژه کسانی است که مال فراوان در اختیار دارند و دیگران را به سبب تنگی رزق، در احسان و نیکی و کمک به دیگران جایی نیست. قرآن کریم، این اندیشه را رد کرده، احسان را به هر اندازه باشد محترم و مفید می داند و می فرماید: «دیگران را برخود مقدم می دارند، در حالی که خود نیازمندند و آنچه دارند در اختیار آنها قرار می دهند.»

دنیا مزرعه آخرت است و انسان، هرچه در این دنیا بکارد، در آخرت برداشت خواهد کرد و هیچ عمل خیر و شری از نظر خدا دور نمی ماند و عاقبت، صاحب آن نتیجه آن را خواهد دید.

خداوند، روزی انسان ها را اندازه گیری و مقدر فرمود. گاهی کم و زمانی زیاد. و به تنگی و وسعت به گونه ای عادلانه تقسیم کرد تا هرکس را که بخواهد، با تنگی روزی یا وسعت آن، بیازماید و با شکر و صبر، غنی و فقیر را بیازماید.

یکی از جلوه های بارز احسان، نیکی به یتیمان و سرپرستی آنهاست. تأمین نیازهای مادی آنان، نگرانی بزرگی را از دل هاشان برطرف می کند. اینان، دل سوختگانی هستند که در غم فراق عزیز خود همواره در ناله و فغانند. از دست دادن نعمت پدر و مادر و مشاهده جای خالی آنها، در دل هایشان غمی فزاینده است. پس بر دیگران است که این خلأ را پر کنند؛ چه از حیث عاطفی، و چه مادی. خانه های آنها را روشن و باصفا نگه دارند و اجازه ندهند دیو فقر و افسردگی خانواده آنان را متلاشی کند. درد دل هاشان را بگوش جان بشنوند، آنان را بر زانوان خود جای دهند و دست نوازش بر سر آنها بکشند تا خلأ وجودی پدر و مادر، کمتر آنان را بیازارد.

علی، این حاکم عدالت پیشه و قدرتمند رئوف، که روز و شب و آشکار و پنهان به یتیمان و فقرا رسیدگی می کرد، حتی در آخرین لحظات عمر گرانمایه اش، درباره آنان سفارش می کند و هنگامی که در بستر آرمیده و در انتظار ملک الموت است در آخرین وصیت های خود به فرزندانش می فرماید: «خدا را! خدا را! درباره یتیمان. نکند آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند و حقوقشان ضایع شود.»

ندیدی تو آن شخص ای مصطفی که افکار می کرد روز جزا؟

همان شخص بیرحم و خوار و لئیم که میراند از درگه خود یتیم

نکرده است ترغیب کس را تمام که بر مرد مسکین ببخشد طعام

پس وای بر آن که خواند نماز ولی هست غافل ز ذکر و نیاز

همانکس که چون طاعتی هم نمود به دنبال تزویر و نیرنگ بود

کند بازداری ز انفاق مال نکویی نکرده است در هیچ حال

چو بینی یتیمی سرافکنده پیش مده بوسه بر روی فرزند خویش

یتیم از بگرید که نازش خرد و گر خشم گیرد که بارش برد

الا تا نگرید که عرش عظیم بلرزد همه گر بگرید یتیم

برحمت بکن آبش از دیده پاک بشفقت بیفشانش از چهره خاک

اگر سایه خود برفت از سرش تو در سایه خویشتن، پرورش

یکی خار پای یتیمی بکند به خواب اندرش دید صدر خجند

چه چیز بالاتر از آنکه خدا شما را دوست می دارد؟

شما را می گویم؛ شما که دستانتان لبریز مهربانی است.

شما که تاب نگاه های منتظر خانواده های نیازمند را ندارید.

شما که محبت خود را از ارزانی سفره های مردم محروم می کنید.

شما که آفریننده روز نیکوکاری هستید.

به نیکی می اندیشم. به آنچه در لبخند مهربان این مردم موج می زند.

به روح پاک مردان و زنانی که شادی های خود را نثار دیگران می کنند.

به صف مشتاقان نیکوکاری. ای خدای نیکوکاران، هزاران آفرین بر خلقت تو.

چه نیکو از روح خویش در پیکر اینان دمیده ای.

چه سزاوار در دامان مهربانی خود، اینان را پرورانده ای.

تو را سپاس ای خدای نیکوکاران.

تو با خلق سهلی کن ای نیکبخت که فردا نگیرد خدا با تو سخت

گر از پا درآید، نماند اسیر که افتادگان را بود دستگیر

نترسد که نعمت به مسکین دهند وز آن بار غم بر دل این نهند

دل زیردستان نباید شکست مبادا که روزی شوی زیر دست

ببخش ای پسرک آدمی زاده صید به احسان توان کرد، وحشی بقید

عدو را به الطاف گردن ببند که نتوان بریدن به تیغ این کمند

چو دشمن کرم بیند و لطف وجود نیاید دگر خبث از او در وجود

نوشته اس ام اس روز احسان و نیکوکاری اولین بار در اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک پدیدار شد.

اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک

گفتگو با احسان علیخانی، مجری و تهیه کننده برنامه پشت صحنه

مصاحبه با احسان علیخانی، مجری و تهیه کننده برنامه پشت صحنه
گفت و گو باید شبیه زندگی باشد

مدتی است از پخش برنامه «پشت صحنه» احسان علیخانی با محوریت زندگی قهرمانان المپیک و پارالمپیک ۲۰۱۲ می گذرد، برنامه ای که هر چند تولیدی است و به صورت زنده پخش نمی شود، اما توانسته بسیاری از مخاطبان را با خود همراه کند. انتخاب موضوع، چگونگی به تصویر کشیدن، روایت و گفت وگو با قهرمانان ورزشی از دلایل موفقیت این برنامه است.

با تولید برنامه «پشت صحنه» تصمیم داشتید چه بخش هایی از زندگی قهرمانان المپیک و پارالمپیک را به تصویر بکشید؟

برنامه های ورزشی تلویزیون هر چند زیاد هستند، اما تاکنون در کمتر برنامه ای زندگی قهرمانان ورزشی بخصوص قهرمانان المپیک و پارالمپیک برای مردم نمایش داده شده بود. افرادی که شاید برای به دست آوردن عنوان قهرمانی، سال های سال با وجود مشکلات متعدد در زندگی شخصی شان تلاش می کنند مدال موفقیت را از آن خود کنند. به همین دلیل بر آن شدم با تهیه برنامه ای علاوه بر گفت وگو با این قهرمانان، فیلم های مستندی هم از زندگی آنها تهیه کنم تا هم خودشان و هم خانواده شان از سختکوشی هایشان برای کسب موفقیت سخن بگویند.

فکر می کنید به تصویر کشیدن زندگی این افراد تا چه اندازه برای مردم اهمیت داشته باشد؟

مطمئننا همه مردم بخصوص جوانان علاقه مند هستند بدانند این افراد چگونه راه موفقیت را طی کرده اند. افرادی که صرفا تهرانی نیستند و امکانات کاملی در اختیار ندارند و مجبورند در شرایط سخت تمرین کنند. به تصویر کشیدن زندگی و مشقت های این گونه افراد باعث ایجاد انگیزه در جوانان می شود تا آنها هم برای زندگی خودشان برنامه جدیدی را در نظر بگیرند.

برنامه شما برنامه گفت وگومحور است یا ترکیبی؟

پشت صحنه به جهت این که بخش های مستند هم دارد صرفا گفت وگو محور نیست و برنامه ترکیبی محسوب می شود.

در برنامه پشت صحنه، مجری، مهمان یا جذابیت های بصری عامل اصلی برنامه به شمار می آید؟

همه تلاشم این بوده که فرم جدیدی از یک برنامه ترکیبی ارائه بدهم به گونه ای که هر بیننده ای با دیدن دکور، نحوه حضور مهمان و گفت وگو با او تفاوت هایی را حس کند. اما هیچ وقت نخواستم صرفا مجری در برنامه دیده شود بلکه محور اصلی برنامه را مهمان قرار دادم تا مردم با شیوه زندگی آنها آشنا شوند و زندگی ورزشکارانی را که اسطوره های کشورمان هستند به تصویر بکشم. من به عنوان مجری تلاش کردم واسطه ای باشم تا مردم را با زندگی یک قهرمان آشنا کنم.

زنده بودن یک اصل اساسی برای جذابیت برنامه های گفت وگومحور است. چرا برنامه پشت صحنه زنده نیست؟

تا حدودی حرف شما درست است. مردم بیشتر تمایل دارند این گونه برنامه ها را به شکل زنده تماشا کنند. اما من فکر می کنم اگر یک برنامه تولیدی و غیرزنده هم جذابیت های لازم را داشته باشد، می تواند مخاطب را با خود همراه کند. برنامه سازی برای تلویزیون قابلیت های زیادی دارد که هنوز ما به آن نرسیدیم و باید با تولید برنامه های تولیدی جذاب و دیدنی مردم را به دیدن برنامه های تولیدی، ترکیبی علاقه مند کنیم.

این که اجرا و تهیه یک برنامه به عهده خود شماست، چه محاسن و معایبی دارد؟

این روش کار تیغ دولبه است. اگر برنامه ای، طراحی و پیش تولید مناسب داشته باشد، به عهده گرفتن تهیه و اجرا حُسن است، اما اگر برنامه ای بدون هدف باشد و پیش تولید مناسبی نداشته باشد، به عهده گرفتن تهیه و اجرا با مشکلاتی مواجه خواهد شد. تهیه و اجرای برنامه هر دو در یک مسیر هستند و به نظرم نقش مکملی دارند. اگر وظیفه هر بخشی بدرستی انجام شود، بدون شک اجرا و تهیه موفق خواهد بود.

برای طراحی و اجرای برنامه پشت صحنه اتاق فکر هم داشتید؟

بله، من هیچ برنامه ای را بدون اتاق فکر، طراحی و تولید نمی کنم. اتاق فکر باعث می شود افراد مختلف با نظرهای گوناگون ایده های خوبی به برنامه تزریق کنند که این کار به تولید برنامه و جذابیت های آن کمک می کند. مطمئنا وقتی گروهی، برای یک اثر همفکری و تصمیم گیری می شود کار موفق تر می شود تا این که فقط یک نفر یک برنامه را به دست بگیرد.

کمبود بودجه، محدودیت های محتوایی و زنده بودن، جذابیت برنامه های گفت وگومحور تلویزیون را کاهش داده است. شما برای رهایی از این مشکلات در برنامه پشت صحنه چه کردید؟

اتفاقا برنامه پشت صحنه اصلا ارزان تولید نشد. یک گروه پنج نفره برای تحقیق درباره زندگی قهرمانان المپیک به تمام نقاط ایران سفر کردند تا بتوانند بخش هایی از زندگی آنها را به تصویر بکشند. ضمن این که پس از ضبط مستند باید قهرمانان و همراهانشان را برای ضبط برنامه به تهران می آوردیم تا همراه پنج یا شش نفر از کسانی که در موفقیتشان نقش داشتند در برنامه حضور داشته باشند تا با آنها گفت وگو کنیم. در نظر بگیرید که ما برنامه پشت صحنه را در استودیوی سازمان ضبط نکردیم و هزینه استودیو را هم پرداخت کردیم. ما به اتفاق گروه فکر و ایده همه مشکلات پیش رو را بررسی کردیم تا هنگام تولید با مشکلی مواجه نشویم و خوشبختانه با توجه به پیامک ها و استقبال مردم از برنامه، تمام تلاش های من و گروه تولید تاثیرگذار بوده و مخاطبان از برنامه اظهار رضایت دارند.

در طراحی پرسش های برنامه بیشتر جنبه ورزشی آن را در نظر گرفتید یا تصمیم داشتید پرسش ها بیشتر سرگرم کننده باشد؟

هیچ کدام! پرسش های من با قهرمانان ورزشی فقط درخصوص معرفی بهتر قهرمانان است و نه صرفا جنبه ورزشی و نه فقط جنبه سرگرمی دارد. چون ما در برنامه پشت صحنه اتفاقاتی که برای قهرمانان در تمام سال های زندگی شان رخ داده، مرور می کنیم. من به گونه ای با مهمانان وارد گفت وگو می شوم تا آنها براحتی بتوانند زندگی خود را از ابتدا تاکنون بیان کنند و خودم را جای مخاطب می گذارم و پرسش هایی را مطرح می کنم که در ذهن مخاطب به وجود می آید.

آیا برنامه پشت صحنه را برای مخاطب خاصی تولید کردید؟

تمام اقشار، مخاطب این برنامه هستند و برنامه پشت صحنه صرفا برای قشر خاصی تولید نشده است.

این برنامه در تجلیل از قهرمانان ملی است یا فرهنگسازی برای جوانان؟

در واقع، این برنامه روایت و پرداخت پشت صحنه زندگی قهرمانان است که این روایت دارای ابعاد مختلفی بوده و مخاطب از آن برداشت های متنوعی داشته باشد. باز تکرار می کنم؛ وقتی در یک برنامه گفت وگومحور زندگی جریان داشته باشد، مخاطب هم با آن زندگی می کند.

آیا احتمال دارد در آینده این برنامه درباره نخبگان علمی هم تولید و پخش شود؟

اتفاقا برخی از هنرمندان و افراد نخبه ای که با آنها در ارتباط هستم با دیدن این برنامه پیشنهاد تولید برای نخبگان و هنرمندان را داده اند. به نظرم، برنامه پشت صحنه قابلیت این را دارد که درباره شخصیت های موفق رشته های دیگر هم ساخته شود.

اگر این برنامه با فاصله کمی از المپیک پخش می شد، جذابیت بیشتری نداشت؟

گفته شما درست است، اما با توجه به این که ما پیش تولید را از شهریور شروع کردیم و تولید هم زمانبر بود به همین دلیل پخش برنامه از بهمن ماه آغاز شد. البته به نظرم خیلی هم دیر نشده است. این قهرمانان در سال جاری موفق به کسب قهرمانی شدند و ما هم بلافاصله تولیدمان را شروع کردیم.

یکی از ویژگی های مهم در یک برنامه گفت وگومحور، داشتن اطلاعات در مورد مهمانان برنامه است. شما این اطلاعات را چطور کسب می کنید؟

به نظرم اجرای برنامه های گفت وگومحور یک مهارت است که باید مجری چنین برنامه هایی به آن احاطه داشته باشد. امکان ندارد مجری بتواند بدون اطلاعات کافی از مهمان و هدف برنامه، اجرای موفقی داشته باشد. حالا این اطلاعات می تواند موضوعات مختلفی باشد که نیاز برنامه است.

یعنی قبل از اجرای برنامه با مهمان گفت وگو می کنید و اطلاعات مورد نظرتان را از او می گیرید؟

نه! من معتقدم هیچ گاه نباید مجری قبل از برنامه با مهمانش گفت وگو کند، چون احتمال دارد مهمان یا مجری نسبت به یکدیگر پیشداوری هایی بکنند که درست نیست. من اطلاعاتم را از مستندهایی که از مهمان برنامه ساخته می شود، کسب می کنم.

در اجرا، اولویت شما راضی نگهداشتن مخاطب است یا رسانه؟

نه تنها برای من، بلکه برای هر شخص رسانه ای، راضی نگهداشتن مخاطب مهم است.

شما یک جاهایی زیادی جسارت به خرج می دهید. مگر خط قرمزها شامل حال شما نمی شود؟

خط قرمز برای ما مشخص است و منافع شخصی یا سلیقه شخصی کسی خط قرمز ما نیست. من فکر می کنم منافع ملی کشور خط قرمز محسوب می شود.

برای اجرای یک برنامه تا چه اندازه اعتماد به نفس را شرط موفقیت می دانید؟

من تاکنون هیچ کاری را بدون اعتماد به نفس انجام نداده ام. اگر بدانم در کاری اعتماد به نفس ندارم به هیچ عنوان آن را نمی پذیرم.

در زمان اجرا عصبی هم می شوید؟

این موضوع طبیعی است و برای من هم اتفاق افتاده که عصبی یا عصبانی شوم، اما هیچ وقت عصبانیتم را جلوی دوربین بروز نمی دهم.

بهترین و دلپذیرترین گفت وگوی شما تا این لحظه کدام گفت وگو بوده است؟

در برنامه پشت صحنه، گفت وگو با محمد خالوندی را خیلی دوست دارم.

فکر می کنید عنصر هیجان در یک گفت وگو چقدر تاثیرگذار است؟

همیشه تلاش می کنم یک گفت وگوی خوب و جذاب را به پخش برسانم. در صحبت هایی که بین من و مهمانان رد و بدل می شود، حتما چیزهای هیجان انگیز وجود دارد که مخاطب را راغب می کند ۴۵ دقیقه بنشیند و برنامه را تماشا کند. کنکاش درباره چگونگی رسیدن به موفقیت، بیان ناگفته ها، همین که زندگی واقعی این قهرمان از زبان خودش و اطرافیانش گفته می شود، شاید بعضی جاها آنقدر هیجان انگیز و احساسی می شود که برای خود من بسیار جذاب می شود، چه برسد به مخاطب که این برنامه را تماشا می کند.

آیا از ابتدا تصمیم داشتید یک برنامه احساسی را به پخش برسانید؟

نه، واقعا این گونه نیست که من بخواهم برنامه را بعمد احساسی کنم. بعضی اوقات برنامه به سمتی می رود که مهمان از خاطرات تلخش می گوید. هیچ وقت قبل از شروع گفت وگو برنامه ریزی نمی کنم که بعمد برنامه را احساسی کنم. بالاخره زندگی بالا و پایین دارد. محمد خالوندی، ملی پوش پرتاب نیزه ایران در کلاسF/5758 که موفق شد با شکستن رکورد جهان و پارالمپیک، مدال باارزش طلای این ورزش را به خود اختصاص دهد، وقتی از زندگی خود می گفت باور کنید اینقدر هیجان انگیز و در بخش هایی اینقدر احساسی بود که شاید یکی از جذاب ترین گفت وگوهای برنامه شد.

شما چطور نسبت به یک پاسخ متقاعد می شوید؟

پافشاری می کنم تا سوالی که مطرح شده جوابش را نه تنها خودم بلکه مخاطب هم بگیرد و همیشه مردم را شاهد در نظر می گیرم.

آیا برای دریافت پاسخ حتی اگر مهمان برنامه سفارشی باشد، یک سوال را چند بار تکرار می کنید؟

مهمان سفارشی نداشته ام و حتی اگر کسی قبل از برنامه به من گفته یا زنگ زده که سوال ها را از قبل به مهمان بگو یا سوالی که مدنظرش بوده را مطرح کن، نپذیرفتم؛ چون این موضوع کیفیت برنامه را زیر سوال می برد و من هیچ وقت دوست ندارم به خاطر این موضوع برنامه دچار نقص شود.

به نظر شما اصالت گفت وگو در چیست؟

صراحت، صداقت و حضور مخاطب شاید رکن های اصلی یک گفت وگوی خوب و جذاب باشد. من معتقدم گفت وگو باید شبیه زندگی مردم باشد؛ یعنی در گفت وگو حرف هایی رد و بدل شود که مردمی باشد.

از شواهد چنین برمی آید اکنون مجری اهمیت زیادی در برنامه های گفت وگومحور ندارد. از طرفی برخی از مجریان می گویند در تلویزیون امنیت شغلی وجود ندارد. شما این شرایط را چگونه ارزیابی می کنید؟

تربیت مجری، کار بسیار دشواری است، اما صرفا با برگزاری دوره های آموزشی نمی توان مجری تربیت کرد. بالاخره مجری یک فرد بسیار مهم در رسانه محسوب می شود و نسبت به آن حساسیت هایی وجود دارد. به نظر من باید از مجری در رسانه مراقبت شود، نه این که محدود شود. مراقبت و محدودیت، دو نگاه متفاوت است.

گاهی یک مجری را از یک برنامه تلویزیونی حذف می کنند که حرف و حدیث های زیادی به وجود می آید. آیا حذف کردن مجریان به این دلیل است که تلویزیون نمی خواهد ستاره سازی کند؟

رسانه بدون ستاره چیزی شبیه تنگ بدون ماهی است. ستاره سازی در اجرا هیچ ایرادی ندارد و نباید جلوی این کار را گرفت. به نظرم ستاره شدن هزینه ها و خطر بسیار دارد. البته زمان زیادی طول می کشد تا مجری بتواند ستاره شود. مجری که ستاره می شود، تاثیرگذاری بیشتری در سطح جامعه خواهد داشت. مهم تربیت ستاره و مراقبت از اوست. ما باید از مجری حمایت کنیم و از طرف دیگر، مجری هم باید اصول کار کردن در رسانه ملی را بپذیرد و رعایت کند.

کشف مجریان مسلط و کاربلد باید چگونه باشد؟

باید حوصله داشته باشیم و راه های کشف مجریان خوب را بلد باشیم. هر کسی این قابلیت را ندارد و با یک تست و امتحان هم نمی توان او را پیدا کرد. به نظرم باید برای کشف مجری، زمان زیادی صرف کرد. بعد از این که مجری انتخاب و سکان یک برنامه به او سپرده شد هم باید به او فرصت داد تا بتواند توانمندی های خود را به نمایش بگذارد.

چگونه می توان روی یک مجری سرمایه گذاری کرد تا او به صورت کامل در اختیار رسانه قرار بگیرد؟

وقتی از مجری در فضای رسانه ای حمایت های جدی صورت بگیرد و مجری بدون دغدغه فعالیت کند، به یقین همراه رسانه خواهد ماند. شما در نظر بگیرید برای موفقیت یک مجری، سازمان صداوسیما چقدر هزینه می کند و آنتن تلویزیون را در اختیارش قرار می دهد. بنابراین تلویزیون نباید براحتی حاضر شود چنین فردی را از دست بدهد. مردم با دیدن یک مجری در تلویزیون متوجه می شوند باید انتظار پخش چگونه برنامه ای را داشته باشند. رسانه باید فضایی فراهم کند که افراد دلسوزانه در کنارش باشند نه در اختیارش. وقتی یک مجری اجرای برنامه ای را به عهده می گیرد. می تواند از شرایط به وجود آمده استفاده های خاص بکند. می تواند زد و بندهای خاص سیاسی و اقتصادی داشته باشد.

چرا برنامه های گفت وگومحور تلویزیون مثل سابق دیگر جذاب نیست؟

برنامه گفت وگومحور از جذاب ترین ساختارهای برنامه سازی است، اما نوع نگاه به تولید این گونه برنامه ها بسیار مهم است. ما گاهی برنامه های گفت وگومحوری داشته ایم که جذاب و مخاطب پسند هم بوده اند و هرازگاهی میزان رضایت و مخاطب از چنین برنامه هایی از فیلم و سریال هم بیشتر بوده است، اما تولید آن ادامه نداشته و مدیران هم کمتر به این ساختار توجه کرده اند. شما وقتی براساس نیاز مخاطب و جامعه برنامه گفت وگومحور می سازید، مطمئنا مشتری خواهید داشت.

به نظر می رسد تلویزیون بنا به دلایلی برای این گونه ساختار برنامه سازی اهمیت چندانی قائل نیست، چون حتی در جشنواره جام جم هم برنامه های گفت وگومحور و ترکیبی هیچ جایگاهی نداشتند؟

بله، خیلی دوست داشتم در جشنواره تلویزیونی جام جم که تقریبا همه ساختارهای برنامه سازی مورد ارزیابی و تقدیر قرار گرفتند، برنامه های گفت وگومحور و ترکیبی هم جایگاهی داشتند. به نظرم باید نوع نگاه به این گونه برنامه سازی تغییر کند تا برنامه سازان هم با جدیت به برنامه سازی ادامه بدهند.

ایده آل تان در برنامه سازی برای تلویزیون چیست؟

ایده آل من مهم نیست و شاید اهمیتی هم نداشته باشد. ما بیشتر جامعه را رصد می کنیم و شرایط را در نظر می گیریم که حال مردم چگونه است و به تولید چه برنامه ای نیاز دارند و سپس طرح را آماده می کنیم. یکی از دلایل تولید برنامه پشت صحنه، مظلومیت قهرمانان المپیک و پارالمپیک بود، برای این که شاید خیلی از هموطنانمان حتی به اسم، آنها را نمی شناسند و واقعا تولید چنین برنامه ای نیاز روز جامعه بود.

آیا اجرا را می توان یک جور بازی دانست؟

اجرا بازیگری نیست. نباید در گفت وگو با یک فرد، نقش بازی کرد. به طور مثال در برنامه پشت صحنه، اگر همین قهرمانان به منزلم می آمدند، من به همین شکل با آنها گفت وگو میکردم، با این تفاوت که اجرا در تلویزیون مستلزم رعایت اصول و آدابی است.

آیا با اجرای این برنامه توانستید به اهدافی که داشتید برسید؟

من هدفم این بود که این قهرمانان دیده شوند؛ قهرمانانی که به نوعی سفیران کشورمان محسوب می شوند. کسانی که باعث شدند پرچم پرافتخار کشورمان در لندن و در حضور ورزشکاران و تماشاگران دنیا به اهتزاز درآید. اگر توانسته باشم این قهرمانان را به مردم معرفی کنم، به هدفم نزدیک شده ام.

نخستین گام یک مجری موفق در اجرای برنامه ای که بتواند ارتباط موثری با تمام مخاطبان برقرار کند، چیست؟

معتقدم نه تنها مجری، بلکه کسانی که در رسانه کار می کنند باید مخاطب را فردی هوشمند بدانند و به تشخیص آنها ایمان داشته باشند، چون مخاطب براحتی می تواند مجری، شیوه اجرا، نوع بیان و نگاه او را درک کند، کارش را قضاوت کند و حتی نمره بدهد.

قبول دارید شناخت مخاطب، کار بسیار دشواری است؟ چون مخاطبان اقشار مختلفی از جامعه را تشکیل می دهند. فکر می کنید شما توانسته اید همه مخاطبان را راضی نگه دارید؟

درواقع این محال است که بتوان همه اقشار جامعه را از یک مجری راضی نگه داشت. هر کاری باید جای خودش اتفاق بیفتد؛ یعنی بدانی امروز چه کاری را با چه هدفی می خواهی انجام بدهی. وقتی یک مجری کارش را بدرستی انجام بدهد، مردم او را درک می کنند و می توانند با او براحتی ارتباط برقرار کنند. البته این موضوع را هم باید بپذیریم سلایق مختلفی در سطح جامعه است و شاید کسی از من یا از برنامه ما خوشش نمی آید و راضی نگه داشتن همه مخاطبان کار بسیار دشواری است که فکر نمی کنم کسی بتواند چنین کاری را انجام بدهد.

تا به حال شده فکر کنید مسیر کاری و حرفه ایتان را به اشتباه طی کرده اید؟

هنوز هم بعضی اوقات به این موضوع فکر می کنم که اگر در موقعیت دیگری بودم، می توانستم کارهای دیگر و بهتری انجام بدهم.

مثلا کجا؟

فکر است و ممکن است به خیلی جاها پرواز کند.

شما از مجریانی هستید که همیشه با کت و شلوار اجرا می کنید. چرا در برنامه پشت صحنه که فضای متفاوتی داشت، باز هم از کت و شلوار استفاده کردید؟

من برنامه ورزشی اجرا نمی کنم که بخواهم بدون کت و شلوار برنامه اجرا کنم. به نظرم این سلیقه ای است. وقتی گفت وگوی ما ورزشی نیست و بیشتر نگاه اجتماعی دارد، فکر می کنم این نوع پوشش بهترین انتخاب است.

شما اجراهای غیرسازمانی هم انجام می دهید؟

خیلی محدود.

غیر از اجرا دوست داشتید کدام حرفه را در رسانه ادامه می دادید؟

من سال ها در تلویزیون بخش های متفاوتی برای برنامه ها تولید می کردم و مدتی را هم در سینما و تئاتر بودم. درخصوص اجرا هم شما می دانید من یکدفعه وارد عرصه اجرا نشدم، در مستندهایی که تولید می کردم با افراد مورد نظر از پشت دوربین صحبت می کردم، کم کم جلوی دوربین این گفت وگوها را ادامه دادم تا این که در باشگاه مهرورزان کار اجرا را شروع کردم. پس از آن در بیشتر برنامه های مناسبتی شبکه یک حضور داشتم. طی سال هایی که در رسانه ملی فعالیت داشته ام، همه کاری کرده ام و هیچ وقت دریغ انجام کاری را نداشته ام.

برای نوروز امسال هم برنامه ای خواهید داشت؟

بله، صحبت هایی شده و قرار است برای یکی از شبکه های تلویزیون ویژه برنامه نوروز را تهیه و اجرا کنم که پس از نهایی شدن، اطلاع رسانی در این زمینه صورت خواهد گرفت.

در این مدتی که برنامه پخش شده، مردم ارتباط خوبی برقرار کرده اند؟ آیا از نظرها و پیشنهادهای آنها استفاده می کنید؟

مردم از طریق سایت و روابط عمومی سازمان و شبکه سه سیما ارتباط بسیار خوبی با برنامه داشته اند و من همین جا از همه مردم ایران تشکر می کنم. از همه انتقادها و پیشنهادهایی که به برنامه داشته اند، سپاسگزارم.

اجرای خودمانی در یک برنامه به ظاهر ورزشی

«پشت صحنه» در نگاه اول یک برنامه ورزشی است و احسان علیخانی گزینه مناسبی برای اجرای آن محسوب نمی شود. اگر این فرضیه را بپذیریم که اجرای برنامه ورزشی مستلزم داشتن جنب و جوش و تحرک زیاد است، آن وقت به این نتیجه می رسیم علیخانی با آرامش و اجرای احساسی اش نمی تواند مجری یک برنامه ورزشی باشد. اما همان طور که گفته شد پشت صحنه، ظواهر یک برنامه ورزشی را دارد ولی در لایه های زیرینش به کارهای اجتماعی و خانوادگی شبیه می شود.

قهرمانان المپیک در این برنامه درباره مسائل حرفه و رشته شان سخنی نمی گویند و بیشتر درباره رابطه شان با دوستان و اطرافیان حرف می زنند.

علیخانی هم استاد اداره کردن این گونه لحظات است. او این توانایی را دارد که یک ورزشکار را با پدر و مادر و همسرش روبه رو کند و از دل این مواجهه، حرف و نکته جذابی دربیاورد. علیخانی در برنامه های قبلی اش مثل بهارنارنج و ماه عسل نشان داده می تواند بخوبی با آدم های معمولی و غیرمشهور کنار بیاید. انگار آدم های کم حرف و ساکتی که تجربه نشستن جلوی دوربین را ندارند در برنامه های علیخانی استعدادشان شکوفا می شود. تجربه ناموفق چنین اجراهایی را هم زیاد دیده ایم. مشکل وقتی حاد می شود که فرد غیرمشهور نمی تواند حرفی بزند و مجری هم نمی تواند یخ مجلس را بشکند. این جور وقت ها سکوت بر فضا حاکم می شود و تهیه کننده مجبور است هرچه زودتر برنامه را به پایان برساند. اما برنامه پشت صحنه با تکیه بر اجرای علیخانی گرما و صمیمیت دیگر کارهای او را دارد؛ صمیمیتی که برخاسته از اجرای خودمانی و بدون تعارف احسان علیخانی است. او از کلمات قلمبه و سلمبه استفاده نمی کند و تصویری واقعی و باورپذیر از مهمانان برنامه ارائه می دهد.

او همان مجری ای است که در برنامه لحظه سال تحویل از نیوشا ضیغمی خواست برای همسرش یک خورش فسنجون تپل درست کند. تپل واژه ای است که از زبان مردم کوچه و بازار زیاد شنیده می شود و در عین حال کلمه بی ادبانه ای هم نیست. علیخانی در اجراهایش این کلمات را زیاد به کار می برد. همچنین رگه هایی از طنز که در اجرای او وجود دارد به جذاب تر شدن برنامه کمک می کند. به عنوان مثال، او در یکی از اجراهایش به مهمان برنامه گفت حتما از همسرت هم قدردانی کن وگرنه ساعت های سختی پیش رو خواهی داشت!

تمام تلاش علیخانی در پشت صحنه این است که بار لحظات حسی و عاطفی را بیشتر کند. این مجری در گذشته با گوشه و کنایه های بعضا تند و تیزش توجه مخاطبان را به خودش جلب می کرد، ولی این بار اجرایش آرامش بیشتری دارد و در صحبت هایش خبری از آن حرف های نیشدار نیست. این بار حس عاطفی که در کل برنامه جریان دارد، اصلی ترین مولفه جذابیت بخشی به کار این مجری جوان است.

نوشته گفتگو با احسان علیخانی، مجری و تهیه کننده برنامه پشت صحنه اولین بار در بی کلک پدیدار شد.

بی کلک

اجرای احسان علیخانی در برنامه پشت صحنه

اجرای احسان علیخانی در برنامه پشت صحنه

برنامه «پشت صحنه» احسان علیخانی با محوریت زندگی قهرمانان المپیک و پارالمپیک ۲۰۱۲ از فردا از شبکه سه پخش می شود. اجرا و تهیه کنندگی «پشت صحنه» را احسان علیخانی بر عهده دارد و این برنامه در ۳۰ قسمت ۵۰ دقیقه ای ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه هر شب به جز پنجشنبه و جمعه تقدیم علاقه مندان می شود.

علیخانی در گفتگو با جام جم پشت صحنه را یک برنامه متفاوت خواند و گفت: کسی تا به حال این کار را نکرده که با قهرمانان المپیک و خانواده شان صحبت کند. ما همیشه از تلویزیون مرحله آخر کار این قهرمانان را می بینیم که روی سکو می روند و مدال می گیرند. اما در برنامه پشت صحنه درباره دلایل این موفقیت صحبت می شود. ما منحصرا درباره قهرمانان المپیک و پارالمپیک صحبت می کنیم و کاری به مسابقات آسیایی و کشوری نداریم.

وی درباره جزئیات پشت صحنه توضیح داد: پنج نفر از کسانی که در زندگی این قهرمانان موثر بوده اند به انتخاب خودشان به برنامه می آیند. این پنج نفر که پشتوانه های قهرمان هستند، ممکن است پدر، مادر، مادربزرگ، پسرخاله یا همسایه و دوستان فرد قهرمان باشند؛ حتی مواردی هم داشته ایم که سه چهار نفر مادرزنشان را معرفی کردند و به برنامه آوردند. این پنج نفر پشت سر فرد قهرمان می نشینند و با بینندگان صحبت می کنند. در پایان برنامه نیز مراسم تجلیل را برگزار می کنیم که در آن فرد قهرمان پنج مدال طلا را به همراهانش تقدیم می کند. در واقع فردی که خودش در یک مسابقه ورزشی مدال گرفته، پنج مدال را به دیگران اهدا می کند.

علیخانی در پاسخ به این پرسش که آیا به مسائل ورزشی هم می پردازید، گفت: ما کاری به حوزه تخصصی ورزش نداریم و اصلا نمی پرسیم که چرا در فلان مسابقه فلان حرکت را انجام دادی.

علیخانی با اعلام این که برنامه اش زنده نیست، تاکید کرد: وقتی برنامه ضبطی باشد، کار مجری و تهیه کننده سخت تر می شود و باید وقت بیشتری را برای کار صرف کند. این مجری ضمن شبیه دانستن کارش به برنامه ماه عسل گفت: هر دو برنامه ماه عسل و پشت صحنه فضایی شبیه به زندگی دارند. ما اسم برنامه را پشت صحنه گذاشته ایم، به این خاطر که می خواهیم پشت صحنه قهرمانی های ورزشکاران را نشان بدهیم. البته در برنامه پشت صحنه تعداد آدم هایی که در استودیو حضور دارند به نسبت «ماه عسل» بیشتر می شود.

 

بی کلک

گفتگوی متفاوت احسان علیخانی با ورزشکاران

احسان علیخانی، برنامه تازه اش را برای شبکه سه کلید زد.

به گزارش ایسنا، علیخانی که در ویژه برنامه شب یلدایش اعلام کرده بود برنامه جدیدی برای شبکه سه دارد، چند روزی است که ضبط آن را آغاز کرده است. این برنامه که برخلاف رویه معمول احسان علیخانی، برنامه ای زنده نیست و به صورت ضبطی پخش می شود، چند روزی است که وارد مرحله تولید شده است. احسان علیخانی در این برنامه با ورزشکاران و قهرمانان المپیک و پارالمپیک گفت وگوی متفاوتی می کند؛ برنامه جدید این تهیه کننده و مجری تلویزیون قرار است اواخر دی ماه از شبکه سه پخش شود.

احسان علیخانی که چند سالی است اجرای «ماه عسل» شبکه سه را بر عهده داشت، امسال در این برنامه حضور نداشت و علی ضیاء جایگزین وی شده بود. علیخانی امسال بیشتر با شبکه دو همکاری داشت و اجرای برنامه های شب یلدا و نوروز این شبکه را عهده دار بود.

بی کلک

اجرای احسان علیخانی در ویژه برنامه شب یلدا شبکه سه

دیروز شبکه سه رسما اعلام کرد که اجرای برنامه شب یلدای خود را به احسان علیخانی سپرده است.

به گزارش روابط عمومی شبکه سه، علیخانی از ساعت ۲۳ و ۱۵ دقیقه پنجشنبه شب به شبکه سه می آید تا با حضور هنرمندان، پیشکسوتان ورزش، خوانندگان معروف و… شب یلدا را دیدنی کند.

این مجری که با تهیه و اجرای برنامه ماه عسل به شهرت رسید، نوروز ۹۱ به شبکه دو رفت و اجرای ویژه برنامه تحویل سال این شبکه را به عهده گرفت. حضور او در شبکه دو این گمانه را به وجود آورد که علیخانی از شبکه سه خداحافظی کرده است. غیبت چند ماهه او در تلویزیون شایعاتی را به همراه داشت. برخی گفتند که علیخانی دیگر در تلویزیون جایی ندارد و شبکه های مختلف درهای خود را به روی او بسته اند. اما اکنون شبکه سه با سپردن سکان برنامه شب یلدا به علیخانی به همه این شایعات خاتمه داد.

در ویژه برنامه شب یلدا شبکه سه علاوه بر حافظ خوانی، گزارش هایی از سراسر کشور پخش خواهد شد که تصویرگر برگزاری مراسم شب یلدا در سراسر ایران است.

بی کلک

عکس های جدید از تولد ۳۰ سالگی احسان علیخانی

احسان علیخانی پس از چند ماه ممنوع‌ التصویری که در پی آن در برنامه «ماه عسل» سال ۹۱ سیدعلی ضیا جایگزینش شد، خبرها حاکی از آن است که شب یلدا امسال (۱۳۹۱) علیخانی به تلویزیون می‌آید و قرار است در حکم مجری و تهیه‌کننده این برنامه ظاهر شود. باید دید احسان علیخانی که به خاطر برنامه تلویزیونی نوروز ۹۱ نشان بهترین برنامه تلویزیونی سال را دریافت کرد، برای شب یلدا چه کاری قرار است انجام دهد.

بی کلک

عکس های جدید احسان علیخانی (۲)


احسان علیخانی متولد ۱۵ آبان ۱۳۵۸ در تهران، فارغ التحصیل رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران است. ۲ خواهر و یک برادر دارد و خودش فرزند آخر خانواده است. مادرش پرستار بازنشسته است و به گفته خودش بهترین دوستش است. با دیدن اجرای جواد یحیوی به کار اجرا علاقه مند شده، اولین برنامه زنده اش در سال ۱۳۸۰ بوده است. او با اجرا در برنامه تلویزیونی ماه عسل به محبوبیت رسید.

بی کلک

یادداشت احسان علیخانی در واکنش به ماه عسل امسال

احسان علیخانی، مجری محبوبی که بنا بر دلایلی نامعلوم برنامه «ماه عسل» امسال را اجرا نکرد و علی ضیا جایگزین او شد، یادداشتی در واکنش به ماه عسل امسال منتشر کرد که در ادامه می خوانید.

 

خدایا
سلام…
یادم میاد یک سال پیش همین موقع ها
همین ثانیه ها
و همین لحظه ها
یادم می آید به تو گفتم که بد جور دلم برای این حال و هوا تنگ شده بود…
یادم می آید سر سجاده نمازم
هنگامی که دست هایم به سویت دراز شده بود
به تو گفتم
حالم را خوب کن… از همان احسن الحال ها میخواستم و چه قدر زود جواب خواسته ام را دادی
و در شب سیاهم ماهی را قرار دادی که با نورش زندگی ام را عوض کرد
ماهی که شیرینی اش زیاد بود
مثل عسل…
و نمیدانم چه شد که ماه ام رفت… میخواست پشت سرش را نگاه کند اما نگذاشتند
از تو خواستم که به من او را برگردانی و تو گفتی که صلاحت نیست
و من چه میتوانستم بگویم؟؟؟
امسال میخواهم بزرگ شوم… میخواهم قد بکشم… و روزه سکوت در پیش بگیرم در برابر
تاریکی شب هایم…
محسن چاووشی عزیز راست میگفت
ماه ات آنقدر شیرین است که تلخ ترین چیز ها هم در شیرینی اش خللی ایجاد نمیکنند.

 

بی کلک

احسان علیخانی یا علی ضیاء ؛ ماه عسل کدام یک بهتر است؟

شکل و شمایل «ماه عسل» امسال تغییر کرد و همین تغییر ناگهانی، بحث های دنباله داری به راه انداخت؛ جای علیخانی چقدر خالی است؟ علی ضیاء از پس اجرا برآمده؟ مقایسه خواندنی مجله همشهری جوان در مورد احسان علیخانی و سید جواد ضیاء را در ادامه بخوانید.

 

– احسان علیخانی
کشف نیست! بلکه اینها ویژگی های طبقه بندی شده و منحصر به فرد مجری است که در همه این سال ها به خوبی می شناسیمش و رفتارهایش را حدس می زنیم. کافی است فقط به ذهن نظم داد و برنامه های شاخصش را مرور کرد. نتیجه می شود اینها:

 

چالش با مهمان
علیخانی به عنوان مجری تاک شو، متوجه هست چه توقعاتی از او می رود. می داند که قرار نیست به عنوان یک عضو تزئینی حضور داشته باشد و صرفا مجالی بسازد برای اینکه مهمان برنامه حرف هایش را بزند. قرار است برنامه اش دیدنی و جذاب باشد نه تریبونی برای بیان افاضات.

پس مهمان را به چالش می کشد؛ دقیقا چیزی که بیننده در دلش می خواهد. میان حرفش می پرد، نمی گذارد پنج دقیقه کامل او صحنه را در دست بگیرد. حتی گاهی خودش بیشتر از مهمان حرف می زند و از اجرای مونولوگ یکی دو دقیقه ای هم ابایی ندارد. او با مطرح کردن سوال های پی در پی سعی می کند مهمانش را – که عموما از حضور دوربین معذبند، یا برعکس به دلیل آگاهی از حضور دوربین و عادت به کلیشه ها، رسمی و جدی و خشک حرف می زنند – وادار به شکستن چهره نمایشی کند و با مطرح کردن سوالات غیرمنتظره، برای لحظاتی «خودِ واقعی» او را به بیننده نشان دهد.

 

تجربه بیشتر
احسان علیخانی به کارش مسلط است. می داند با هر مهمانی چطور برخورد کند و می داند که چطور صحنه را در دست بگیرد. می داند در این لحظه کدام دوربین باید کار کند، می داند کجا باید به نشان تایید سر تکان بدهد، کجا لبخند مشکوک بزند، کجا چهره در هم بکشد و کجا بزند روی پایش و هیجان نشان بدهد.

علیخانی بعد از همه این سال ها، دیگر قلق اجرا دستش آمده و به محض اینکه کار بیخ پیدا کند یا خسته کننده شود، سر و ته حرف را جمع می کند یا حتی با جمله ای می فهماند که جای بعضی حرف ها در برنامه او نیست. کمتر دستپاچه می شود و اغلب خونسرد رفتار می کند (هر چند که گاهی رفتارهایش نمایشی شود).
به هر حال او آگاه است که میلیون ها بیننده او را می بینند و برای اثرگذاری بیشتر برنامه، لازم است گاهی «شو» اجرا کند. حتی اگر این شو – گاهی – در مدل لباس پوشیدنش هم جلوه کند…

 

نفر اول و آخر
علیخانی هم روی صحنه خودی نشان می دهد و هم پشت صحنه برنامه را مدیریت می کند. دلیل بزرگ این کارگردانی دوطرفه، به تهیه کنندگی او برمی گردد، یعنی برنامه اش را از صفر تا صد (از فکر و ایده تا اجرای کامل روی آنتن) در اختیار دارد و در همه اجزایش دخالت می کند. به همین دلیل است که به راحتی دستور تغییر نما می دهد، میان حرف ها تذکر می دهد که فلان دوربین او را بگیرد، پلی بک ها و آیتم ها (میان برنامه ها) را به اتاق فرمان یادآوری می کند و حتی در لحظه، عصبانیتش را از عوامل صحنه و به هم ریختگی های احتمالی بروز می دهد. اینطوری، تماشاگر هم احساس می کند تنها حکمران کل برنامه علیخانی است که به برنامه رنگ می دهد.

 

اعتماد به نفس شدید
یک تیغ دولبه تمام عیار! تمام آنچه در ویژگی های قبلی خواندید، به اعتماد به نفس بسیار بالای این مجری برمی گردد. از یک طرف باعث جذابیت برنامه می شود و از طرفی او را تا مرز بی پروایی نابجا و جسارت بی دلیل پیش می برد (نکته ای که پاشنه آشیل همیشگی او بوده و از همین جا گهگاه، اَنگ «بچه پررو» هم متولد می شود).

علیخانی به هیچ وجه مرعوب مهمانش نمی شود؛ نه جایگاه اجتماعی مهمان، نه سن و سال و احساسات او. آنچه به ذهنش می آید و لازمه برنامه می داند می گوید. به همین دلیل، هم می تواند طرفدارانی جدی برای خودش جمع کند و هم منتقدانی جدی تر. منتقدانی که گاه از خودشیفتگی او و نگاه از بالا به پایینش در ارتباط با مهمان می گویند و طرفدارانی که جسارتش را ستایش می کنند.

 

– سید علی ضیاء
کشف نیست؛ بلکه معرفی است! علی ضیاء را شاید خیلی ها در همین ویژه برنامه افطار می بینند؛ نه ظهرها خانه بوده اند که «نیمروز»ش را تماشا کنند نه به شبکه جام جم تعلق خاطری دارند ولی این ویژگی های مجری جوانی است که آینده روشنی دارد، اگر قدر بداند.

 

بازیگوشی
علی ضیاء اهل نمایش نیست بلکه جذابیت او در شیطنت ها و بازیگوشی های شیرینش است. اصلا شهرت او بیشتر به خاطر همین شخصیت خندان و خوشحال و سهل گیر است. اینکه زندگی و جوانی را در رفتار و چشم هایش می شود دید. به همین خاطر است که برنامه های او – معمولا – برنامه های ساده ای است؛ چالش های علیخانی وار ندارد مهمان به سختی نمی افتد. نگران سوال های غیرمنتظره نیست، مضطرب نمی شود و [شاید] کلیشه ای هم جواب بدهد.

ضیاء بنا به ضرورت سوال می پرسد و آنها را هم با ملایمت خاصی مطرح می کند ولی پافشاری ملموسی برای گرفتن جواب سوالات و در آوردن جزییاتش ندارد. همه چی در سادگی و شیرینی تمام می شود. هم مهمان راضی است، هم دست اندرکاران.

 

تجربه کمتر
طبیعی است که به نسبت علیخانی تجربه کمتری در اجرا دارد و این در جنس اجرایش [به خصوص در همین یکی دو قسمت اول ماه عسل« مشهود است. به خاطر همین کم تجربگی، در برخورد با مهمانی که گاردش را بسته یا جوگیر دوربین و پروژکتورهاست، از شیطنتش بهره می برد. ولی اگر راه همین بازیگوشی ها – به دلیل نوع یا رفتار مهمان – بسته باشد، دستش خالی می ماند. سکوت می کند و به مهمان مجال و تریبون می دهد. همین شیطنت های اغلب شیرین هم در جایی که مهمان آن را نپذیرد، دردسرساز می شود. هم مهمان را معذب می کند هم ضیاء را، پس درباره اش توضیح می دهد و سعی می کند از دل مهمان دربیاورد، کاری که هرگز از علیخانی سر نمی زند.

 

در کنار تیم
ضیاء برخلاف علیخانی به جای اینکه رنگ خودش را به برنامه بدهد، از برنامه رنگ می گیرد. در برابر برخی اتفاقات خاص روبروی دوربین با مهمانان نامطلوب و کم حرف، رسما تسلیم می شود و در گپ و گفت ها مسئولیت را متوجه عوامل دیگری بیرون از اجرای خودش می داند. تقصیری هم ندارد. او همیشه – به دلیل سن و سال و تجربه اندک – همیشه بخشی از یک تیم (بخوانید تهیه کننده) بوده و بخشی از یک تیم بودن یعنی به همان اندازه ای که جایگاه اوست، عمل کند یا پاسخگو باشد و نه بیشتر. به همین خاطر صحنه هرگز به طور کامل از آن او نیست. گاهی کارگردانی ذهنی اش هنگام ادای یک پلاتو با دستورات بیرونی (کارگردان و تهیه کننده) توفیر دارد و همین، همه چیز را به هم می ریزد.

 

اعتماد به نفس نرمال
همچنان که «اعتماد به نفس شدید» علیخانی تیغی دو لبه محسوب می شود، اعتماد به نفس کمتر ضیاء هم برای او، هم مفید و کمک حال است، هم خطرناک و کشنده. از طرفی باعث می شود که دلخوری و انتقاد و عبور از خط قرمزهای از پیش تعیین شده، خیلی کم اتفاق بیفتد و خطری متوجه ضیاء و برنامه اش نباشد و از طرف دیگر تسلط او بر برنامه اش را کم می کند و بسته به مهمان برنامه، میزان حضور و تاثیرگذاری اش را تغییر می دهد.

در نتیجه این ویژگی، ضیاء گاهی در برنامه تسلیم محض است و بیننده اش نمی تواند هر لحظه منتظر یک اتفاق یا غافلگیری بماند (برنامه یا از اول، خوب از آب در می آید یا تا آخر از دست می شود!). طراحی و انتخاب لباس او به عنوان دم دستی ترین المان نمایشی، همیشه ساده تر و معمولی تر از علیخانی است و کمتر زرق و برق دارد و جلب توجه می کند. به این ترتیب می شود گفت که ضیاء به دنبال حکمرانی بر صحنه نیست.

منبع: همشهری جوان

بی کلک

فول آلبوم احسان خواجه امیری (لینک مستقیم)

برای دانلود به ادامه مطلب مراجعه نمایید

آلبوم انگار نه انگار

دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ : Download

دانلود آهنگ های این آلبوم به صورت جداگانه 

آلبوم برای اولین بار

دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ : Download

دانلود آهنگ های این آلبوم به صورت جداگانه 

آلبوم فصل تازه

دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ : Download

دانلود آهنگ های این آلبوم به صورت جداگانه 

آلبوم منو بابا

دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ : Download

دانلود آهنگ های این آلبوم به صورت جداگانه 

آلبوم سلام آخر

دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ : Download

دانلود آهنگ های این آلبوم به صورت جداگانه 

آلبوم یه خاطره از فردا

دانلود کل آلبوم در یک فایل زیپ : Download

دانلود آهنگ های این آلبوم به صورت جداگانه 

تک آهنگ ها

دانلود تمام تک آهنگ ها در یک فایل زیپ : Download

دانلود تک آهنگ ها این مجموعه به صورت جداگانه 

Ehsan Khaje Amiri – Kaghaz

Ehsan khajeh Amiri – Kojaiee

Ehsan KhajehAmiri – Tahvile Bahar

تک ترین سایت ایرانی |دانلود اهنگ | دانلود فیلم | اخبار ایران و جهان | خبر ورزشی | عکس بازیگران | عکس فوتبالیست ها | اپدیت نود۳۲ |فال حافظ |استخاره |

احسان علیخانی در لیست اخراجی‎های سیما؟!

در ادامه سیاست‌های عجیب صداوسیما در برخورد با مجریان محبوب و شناخته‌شده تلویزیون، این بار قرعه به‌نام «احسان علیخانی» افتاد تا او هم به لیست ممنوع‌الکاری‌های صداوسیما اضافه شود و برنامه محبوب “ماه عسل” اش باز هم با یک مجری دیگری پخش شود!

به گزارش نایتفا به نقل از سینمافا، احسان علیخانی مجری جوان و مشهور تلویزیون به لیست اخراجی های صداوسیما اضافه شد تا یک بار دیگر نتواند بر روی صندلی ماه عسل خود بنشیند و اتفاق دو سال پیش دوباره برایش تکرار شود و رمضان امسال بدون علیخانی حال و حوای دیگری پبدا کند.

صداوسیما باید بداند برنامه محبوب “ماه عسل” که هر سال در ایام ماه مبارک رمضان با استقبال خوب مردم روبرو می شود یقین به خاطر نام و اجرای علیخانی است. هرچند که پیش از این عدم رضایت مردم از حضور حسن جوهرچی به عنوان مجری “ماه عسل” با واکنش های تند منتقدان و مردم روبرو شده بود اما معلوم نیست این سیاست های نادرست به چه دلیل انجام می شود.

پیش از این نیز، برنامه های محبوب و قدرت مندی چون “پارک ملت”، “جمع ما” و … نیز به لیست توقیفی‌های صداوسیما اضافه شده بود که خوشبختانه یقیه مجریان اجرای آن ها را برعهده نگرفته بودند.

از سوی دیگر؛ حضور علیخانی برای اجرای برنامه سال تحویل شبکه دو دلیل دیگری می تواند باشد تا مدیران شبکه سوم این مجری را تنبیه کرده باشند.

پیش از این در خبرها آمده بود عدم حضور علیخانی در ماه عسل امسال بدلیل قانون جدید صداوسیما مبنی بر عدم اجازه گفتگوی مجریان مرد با مهمانان زن در تلویزیون است که این احتمال و خبر کذب محض بوده زیرا برنامه هفتگی خوشا شیراز و زاینده رود هر هفته مهمانان خانمشان با مجریان مرد به گفتگو می‌نشینند و به نظر می رسد این قانون هنوز اجرایی نشده است.

پیش بینی می شود این حرکت ناپسند صداوسیما در برخورد با علیخانی و برنامه‌اش مورد اعتراض و انتقاد سراسری مردم روبرو شود و تلفن‌های روابط عمومی شبکه سوم دائماً در حال زنگ خوردن باشد!

مجله خبری

پرسش و پاسخ با احسان علیخانی؛ توصیه لازم نیست، راه بیفت

احسان علیخانی حالا دیگر پدیده اجرای برنامه در تلویزیون نیست؛ او یکی از ستاره های تلویزیون ایران به شمار می رود. بعد از عصر بی ستاره دهه ۶۰ تلویزیون، مجری های جوانی رو شدند که توانستند تبدیل به ستاره شوند و مخاطبان و هواداران خاص خودشان را داشته باشند. احسان علیخانی بی شک یکی از آخرین ستاره های عرصه اجراست که اکنون حضورش در یک برنامه می تواند روی میزان مخاطب و سبک برنامه تاثیر بگذارد. سوال و جواب های کوتاه ما را با احسان علیخانی؛ ستاره جوان تلویزیون بخوانید.

  • موقعیت برایتان چه معنایی دارد؟

آرامش.

  • موفق ترین شخص در حرفه شما در حال حاضر در جهان کیست؟

کاملاً با سلیقه مربوط است.

  • از کودکی بزرگترین آرزویتان چه بود؟

به کسی جواب پس ندهم.

  • بزرگترین ناامیدی در حرفه تان چه چیزی بوده است؟

مهم نیست.

  • کتاب مورد علاقه تان چیست؟

«سقوط» نوشته آلبر کامو.

  • فیلم مورد علاقه تان چیست؟

           هر فیلمی که بشود تا اخر دید.

  • سرگرمی های مورد علاقه تان چیست؟

فیلم، کتاب، فوتبال، تنیس و عکاسی.

  • موثر ترین آدمی که در تاریخ جهان می شناسید چه کسی است؟

تاریخ غیر از طول، عرض هم دارد و نمی شود یک نفر را گفت.

  • آیا در طول عمرتان الگویی داشته اید؟

نه.

  • چه جور غذایی را دوست دارید؟

الان رژیم غذایی دارم و چون این سئوال گرسنه ام می کند جواب نمی دهم.

  • کدام شهر را دوست دارید؟

تهران، وقتی نیستم دلم برایش تنگ می شود.

  • چه ویژگی از زنان را دوست دارید؟

حافظه خوب.

  • نقطه قوت تان چیست؟

صراحت.

  • نقطه ضعف تان چیست؟

یک کوچولو زود عصبی می شوم.

  • چه ویژگی از مردان را دوست دارید؟

فراموشی.

  • اگر بخواهید توصیه ای برای موفقیت داشته باشید چیست؟

توصیه لازم نیست، راه بیفت.

  • تعطیلات کجا می روید؟

هر جایی که حالم آنجا خوب باشد.

  • آینده جهان را چگونه تصور می کنید؟

افسوس خوردن نسبت به گذشته.

  • جالب ترین اتفاق ( موفقیت ) شغلی که برای تان رخ داده چیست؟

مردم از من توقع دارند.

  • از چه سبک موسیقی خوشتان می آید؟

بستگی به حالم و شرایط دارد.

  • بیشتر پول خود را صرف چه چیزی می کنید؟

بدهکاری.

  • زیبایی چه معنایی برای تان دارد؟

هر چیزی که حالم را خوب کند.

  • از چه چیزی می ترسید؟

گربه.

  • دوست دارید چه کسی را ملاقات کنید؟

دوست ندارم جواب بدهم.

منبع : نشریه تپش

مجله خبری