اگر مقالات مربوط به خرید و فروش ارز دیجیتال را دنبال میکنید، احتمالاً چیزی به نام «نمودار شمعی» یا به اختصار «کندل» را شنیدهاید که ...
استفاده از نمودارهای شمعی در تحلیل رمزارزها چگونه است؟
اگر مقالات مربوط به خرید و فروش ارز دیجیتال را دنبال میکنید، احتمالاً چیزی به نام «نمودار شمعی» یا به اختصار «کندل» را شنیدهاید که «الگوهای قیمتی را تشکیل میدهند که در آن رابطه بین حداقل دو کندل قابل مشاهده است.
بیایید به سالهای 1700 در ژاپن سفر کنیم، زمانی که تاجران برنج به دنبال راهی برای پیگیری بهتر تغییرات قیمت برنج بودند. چیزی که ظاهراً در طول تحلیلهای خود متوجه شدند این بود که روند قیمت برنج به شدت تحت تأثیر احساسات بازار و همچنین عرضه و تقاضا بود.
این مشاهدات الهام بخش ابداع اولین الگوهای شمعی و نمودار کندل استیک شد، ابزارهای معاملاتی بسیار مؤثری که اطلاعات ارزشمندی در مورد احساسات بازار ارائه میدهند. منظور ما از اصطلاح «احساس بازار»، تأثیر احساسات و تمایلات عمومی بر قیمت یک دارایی است، یعنی واکنش فعالان بازار به تغییرات در بازار.
مطالعه دقیق کندل ها جزئیات خوبی را در مورد عملکرد قیمت یا حرکت یک جفت معاملاتی در یک بازه زمانی مشخص، مانند ساعتها، روزها، هفتهها، ماهها و غیره نشان میدهد.
در دنیای غرب از دهه 1990، معاملهگران از دادههای ارائه شده توسط شمعها برای کار بر روی مدلهای پیشبینی استفاده میکنند که نشان میدهد چگونه داراییها در آینده رشد خواهند کرد. یک معاملهگر هنگام استفاده از الگوهای شمعی باید بداند که اجزای کلیدی کندل ها چیست و چگونه و چرا الگوهای خاصی را تشکیل میدهند.
قابلمشاهدهترین قسمت کندل "بدنه" نام دارد. بدنه محدوده قیمتی بین قیمت اولیه و قیمت پایانی را در یک دوره زمانی معین، مانند یک روز، نشان میدهد.
فراموش نکنید، همانطور که گفتیم، بسته به تنظیمات نمودار معاملاتی که مشاهده میکنید، کندل میتواند یک ماه، یک روز یا یک ساعت را نیز نشان دهد.
شما میتوانید به شمعها از منظر کوتاهمدت و بلندمدت نگاه کنید. در اینجا نیز، تعریف "کوتاهمدت" و "بلندمدت" به درک خود شما بستگی دارد. برای برخی معاملات، 15 دقیقه میتواند به معنای "بلندمدت" و 1 دقیقه "کوتاهمدت" باشد.
خطوط نازک بالای بدنه و زیر بدنه معمولاً به عنوان "فتیله" یا "سایه" نامیده میشوند.
انتهای فیتیله بالایی نشاندهنده بالاترین قیمتی است که دارایی در طول دوره زمانی مشخص شده به آن رسیده است. انتهای فیتیله پایینی نشاندهنده کمترین قیمت یک دارایی در آن بازه زمانی است. شایان ذکر است که یک کندل در صورتی که قیمت اولیه (قیمت گشایش) یا پایانی (قیمت بسته) برابر با سقف و کف قیمت باشد فتیله ندارد.
در نتیجه، «قیمت گشایش یا اولیه» یک جفت معاملاتی نشاندهنده قیمتی است که معاملات در یک دوره زمانی مشخص در آن نقطه شروع شده است، در حالی که «قیمت بسته یا پایانی» قیمتی را نشان میدهد که معاملات با آن در همان دوره زمانی متوقف شده است. بنابراین، دوباره، خود فیتیله فقط اختلاف بین این دو قیمت را نشان میدهد که شمع به ترسیم آن کمک میکند.
بنابراین، بدنه کل تغییر قیمت یک جفت معاملاتی را معمولاً در طول یک روز تا حتی چند ماه نشان میدهد. بازه زمانی ارائه شده در نمودار قیمت به آنچه که معاملهگر انتخاب کرده و میخواهد ببیند بستگی دارد. اکثر صرافیها محدودههای زمانی مختلفی را در رابط کاربری خود ارائه میدهند.
الگوی شمعی چیست؟
ناگفته نماند که طیف وسیعی از الگوهای شمعی وجود دارد که از الگوهای اولیه گرفته تا الگوهای بسیار پیچیده و دقیق را شامل میشود. در این مقاله فقط میخواهیم به طور مختصر اصول اولیه را شرح دهیم.
هر الگوی شمعی از گروهی از کندلها تشکیل میشود که نشان میدهد که آیا روند قیمت یک دارایی صعودی است یا نزولی. برای شناسایی یک الگو، باید رابطه حداقل دو شمع یا کندل را تجزیه و تحلیل کنید، اما معمولاً بررسی رابطه تعداد بیشتر از دو شمع، تحلیل واضح تری به دست میدهد.
بنابراین، هرچه دادههای بیشتری در دسترس باشد، بهتر است. الگویی که تحولات یک ماهه یا طولانیتر را نشان میدهد، معمولاً برای تحلیل روندهای بلندمدت مفیدتر از الگویی است که فقط یک روز را نشان میدهد. با این حال، انتخاب شما همیشه به استراتژی معاملاتی شما بستگی دارد. حالا بیایید به جزئیات تصویر زیر نگاه کنیم.
این الگو بخشی از "الگوی پوششی صعودی" در نظر گرفته می شود. چرا؟
در این تصویر به وضوح میبینید که قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی شمع قبلی و قیمت پایانی بالاتر از قیمت اولیه قبلی است.
نحوه استفاده از الگوی شمعی
بیایید فرض بگیریم که الگوی این تصویر نمایانگر نمای نزدیک از تغییر قیمت جفت معاملاتی BTC/EUR در یک دوره شش ماهه از ژانویه تا ژوئن است و در اینجا ما فقط به ماههای مارس و آوریل نگاه میکنیم.
اگر شمع کوچک نشاندهنده ماه مارس و بزرگترین شمع سمت راست آن نشاندهنده آوریل است، اولین چیزی که میتوانیم نتیجه بگیریم این است که آوریل نشاندهنده یک چرخش کامل از نظر حرکت قیمت است. میتوانیم ببینیم که این الگو به کجا میرسد: شمع آوریل به معنای واقعی کلمه شمع ماه مارس را با توجه به حرکت مثبت آن بلعیده است.
بنابراین، این الگوها نشان میدهد که احساسات سرمایهگذاران در شرف تغییر است و انتظار میرود دارایی حرکت صعودی داشته باشد. روند "نزولی" به معنای واقعی کلمه به دلیل تغییر در احساسات بازار در ماه آوریل از بین رفت. معاملهگران به ارزش آن اطمینان بیشتری پیدا کردند و در ماه می گذشته به ترید ادامه دادند. اکنون در تصویر زیر از منظری گستردهتر به این روند نگاه کنید:
هنگامی که کل نمودار را به عنوان یک روند واحد در نظر میگیریم، معاملهگرانی که الگوهای کندل استیک را مطالعه میکنند، میگویند که علائم نشان میدهد که حرکت قیمت در ماه ژوئن با افزایش روند قیمت، صعودی خواهد بود.
تصویر الگوی معکوس را در زیر ببینید. این یک الگوی نزولی است که در آن میتوان کاهش قیمت را پیشبینی کرد:
جمعبندی
الگوهای شمعی مهم بسیاری وجود دارد که میتوانید آنها را کشف کنید، از جمله سر و شانه، الگوی خفاش، الگوی ABCD و الگوی ستاره صبحگاهی.
چه تصمیم به استفاده از الگوهای شمعی در معاملات خود داشته باشید یا نه، همیشه به خاطر داشته باشید که هیچ چیز نمیتواند آینده حرکت قیمت هر دارایی را به طور کامل و دقیق پیشبینی کند. بهتر است به الگوهای کندل استیک مانند سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال، به عنوان راهنما برای تصمیم گیری در مورد معاملات خود فکر کنید.