بایگانی برچسب: s

نظافتچی و پسرخاله‌ها، عاملان دو جنایت پایتخت

قتل پیرزن در خانه ویلایی و ماجرای جنایت روی پل عابر پیاده، دو معمایی بود که با تلاش کارآگاهان جنایی پایتخت حل شد.

به گزارش همشهری در نخستین پرونده قربانی پیرزنی است که از سوی نظافتچی جوان خانه‌اش به قتل رسیده است.این حادثه خونین ظهر سوم آبان‌ماه سال‌جاری رقم خورد و وقتی مأموران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه در جریان جنایت قرار گرفتند راهی خانه ویلایی مقتول شدند. بررسی‌ها نشان می‌داد که پیرزن در اثر خفگی جان باخته و قاتل یا قاتلان بعد از جنایت دست به سرقت حدود ۲۰۰ هزار تومان پولی که داخل خانه وی بوده زده‌اند.

این در حالی بود که با توجه به سالم بودن قفل در خانه و عدم‌وجود آثار درگیری، مأموران دریافتند که عامل جنایت فردی آشنا بوده است. در نخستین اقدام مأموران به تحقیق از همسر پیرزن پرداختند. او گفت: امروز وقتی وارد خانه‌ام شدم با توجه به اینکه کلید نداشتم نتوانستم در را باز کنم. هر چه همسرم را صدا زدم پاسخ نداد برای همین از همسایه‌ها کمک خواستم و آنها در را باز کردند. من به محض ورود به خانه با جسد همسرم روبه‌رو شدم و ماجرا را به پلیس اطلاع دادم.

با اظهارات این مرد تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. بررسی‌ها نشان می‌داد که مرد جوانی یک روز در هفته برای نظافت به خانه زوج سالخورده می‌رفت و روز حادثه نیز در آنجا دیده شده بود. کارآگاهان در ادامه متوجه شدند که این مرد نگهبان یک ساختمان در حال ساخت در منطقه نبرد است. بنابراین راهی آنجا شدند اما متهم پس از جنایت با صاحب‌کارش تسویه حساب و آنجا را ترک کرده بود.

با فرار تنها مظنون پرونده، این فرضیه که جنایت از سوی وی صورت گرفته باشد قوت گرفت و مأموران بعد از چند روز بررسی‌های تخصصی توانستند ۲۴آبان‌ماه سال‌جاری وی را در خیابان نبرد شناسایی و دستگیر کنند. متهم در بازجویی‌ها گفت: روز حادثه زمانی که داخل خانه مقتول در حال انجام نظافت بودم درباره افزایش حقوقم با او صحبت کردم اما وی مخالفت کرد. بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم و او می‌خواست مرا از خانه بیرون کند. من هم عصبانی شدم و با شالی که روی سرش بود وی را خفه کردم. بعد از قتل نیز پول‌های داخل خانه را سرقت کردم و متواری شدم. بعد از اعترافات متهم وی بازداشت شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.

بازداشت پسرخاله‌های جنایتکار

دومین پرونده مربوط به قتل مردی است که در دام کلاهبرداری جنایتکار گرفتار شده بود.۷مرداد‌ماه سال‌جاری مأموران کلانتری ۱۴۷گلبرگ در جریان یک درگیری مرگبار روی پل عابر پیاده در خیابان دماوند قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. شواهد حکایت از این داشت که مرد ۵۵ساله‌ای بر اثر ضربه به سرش در این محل به کام مرگ رفته است.

تحقیقات نشان می‌داد که مقتول روز حادثه برای خرید خانه با مردی به نام حسن که در بنگاه مسکن کار می‌کند قرار ملاقات داشته است. با این اطلاعات حسن تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ۱۸شهریور‌ماه سال‌جاری دستگیر شد. وی بعد از دستگیری مدعی شد که پسرخاله‌اش علی مرتکب جنایت شده است. بنابراین وی نیز دستگیر شد. علی در اعترافات خود انگشت اتهام را به سمت پسرخاله‌اش گرفت و مدعی شد که وی قاتل اصلی است. این جوان در توضیح ماجرا گفت:

حسن به من گفته بود که مقتول یکی از اقوام همسر سابقش است که می‌خواهد خانه‌اش را از او بگیرد. به این بهانه از من خواست تا در روزی که با مقتول قرار ملاقات گذاشته، ضربه‌ای به‌صورت غافلگیرانه به سر او بزنم تا پسرخاله‌ام بتواند قولنامه را از دستش بقاپد و با هم فرار کنیم.

روز حادثه من فقط یک ضربه به سر مقتول زدم و آنقدر ترسیده بودم که دیگر قادر به انجام هیچ کاری نبودم. حسن نیز مرتب می‌گفت بزن ولی من دیگر هیچ ضربه‌ای نزدم. به همین علت حسن چوب را از من گرفت و خودش چند ضربه دیگر به سر مقتول زد و پس از برداشتن مدارک پا به فرار گذاشت. با توجه به اعترافات متهمان و انجام تحقیقات پلیسی کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که حسن در آبان‌ماه سال گذشته خانه‌ای را که برای اجاره دادن به او سپرده شده بود با فریب و نیرنگ به مقتول فروخته بود. او برای این کار از یکی از دوستانش خواسته بود نقش صاحبخانه را بازی کند تا بتوانند مقتول را فریب دهند.

مقتول نیز به‌عنوان بیعانه ۲۰ میلیون تومان به حسن پرداخت کرده بود اما پس از آن هر چه به متهم می‌گفت که سند خانه را به نامش بزند، او طفره می‌رفت. حسن در بازجویی‌ها گفت: با گذشت مدتی از فروش صوری خانه به مقتول، صاحب اصلی خانه به بنگاه آمد و کلید خانه‌اش را از من گرفت تا آنجا را به یکی از اقوامش اجاره بدهد. این در حالی بود که من با تنظیم قولنامه‌ای جعلی، خانه را به مقتول فروخته بودم و او برای سند زدن به من فشار می‌آورد.

برای همین تصمیم به سرقت قولنامه از مقتول گرفتم و با طرح داستانی دروغین برای پسرخاله‌ام، از او خواستم تا در سرقت قولنامه به من کمک کند. آن روز با چوب چند ضربه به سر مقتول زدیم و باعث مرگش شدیم تا من بتوانم قولنامه را سرقت کنم. سرهنگ آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: بعد از اعترافات حسن و پسرخاله‌اش، دوست وی که نقش صاحبخانه را بازی کرده بود نیز دستگیر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص پرونده ادامه دارد.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

نظافتچی و پسرخاله‌ها، عاملان دو جنایت پایتخت

قتل پیرزن در خانه ویلایی و ماجرای جنایت روی پل عابر پیاده، دو معمایی بود که با تلاش کارآگاهان جنایی پایتخت حل شد.

به گزارش همشهری در نخستین پرونده قربانی پیرزنی است که از سوی نظافتچی جوان خانه‌اش به قتل رسیده است.این حادثه خونین ظهر سوم آبان‌ماه سال‌جاری رقم خورد و وقتی مأموران کلانتری ۱۲۱ سلیمانیه در جریان جنایت قرار گرفتند راهی خانه ویلایی مقتول شدند. بررسی‌ها نشان می‌داد که پیرزن در اثر خفگی جان باخته و قاتل یا قاتلان بعد از جنایت دست به سرقت حدود ۲۰۰ هزار تومان پولی که داخل خانه وی بوده زده‌اند.

این در حالی بود که با توجه به سالم بودن قفل در خانه و عدم‌وجود آثار درگیری، مأموران دریافتند که عامل جنایت فردی آشنا بوده است. در نخستین اقدام مأموران به تحقیق از همسر پیرزن پرداختند. او گفت: امروز وقتی وارد خانه‌ام شدم با توجه به اینکه کلید نداشتم نتوانستم در را باز کنم. هر چه همسرم را صدا زدم پاسخ نداد برای همین از همسایه‌ها کمک خواستم و آنها در را باز کردند. من به محض ورود به خانه با جسد همسرم روبه‌رو شدم و ماجرا را به پلیس اطلاع دادم.

با اظهارات این مرد تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. بررسی‌ها نشان می‌داد که مرد جوانی یک روز در هفته برای نظافت به خانه زوج سالخورده می‌رفت و روز حادثه نیز در آنجا دیده شده بود. کارآگاهان در ادامه متوجه شدند که این مرد نگهبان یک ساختمان در حال ساخت در منطقه نبرد است. بنابراین راهی آنجا شدند اما متهم پس از جنایت با صاحب‌کارش تسویه حساب و آنجا را ترک کرده بود.

با فرار تنها مظنون پرونده، این فرضیه که جنایت از سوی وی صورت گرفته باشد قوت گرفت و مأموران بعد از چند روز بررسی‌های تخصصی توانستند ۲۴آبان‌ماه سال‌جاری وی را در خیابان نبرد شناسایی و دستگیر کنند. متهم در بازجویی‌ها گفت: روز حادثه زمانی که داخل خانه مقتول در حال انجام نظافت بودم درباره افزایش حقوقم با او صحبت کردم اما وی مخالفت کرد. بر سر این موضوع با هم درگیر شدیم و او می‌خواست مرا از خانه بیرون کند. من هم عصبانی شدم و با شالی که روی سرش بود وی را خفه کردم. بعد از قتل نیز پول‌های داخل خانه را سرقت کردم و متواری شدم. بعد از اعترافات متهم وی بازداشت شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.

بازداشت پسرخاله‌های جنایتکار

دومین پرونده مربوط به قتل مردی است که در دام کلاهبرداری جنایتکار گرفتار شده بود.۷مرداد‌ماه سال‌جاری مأموران کلانتری ۱۴۷گلبرگ در جریان یک درگیری مرگبار روی پل عابر پیاده در خیابان دماوند قرار گرفتند و راهی آنجا شدند. شواهد حکایت از این داشت که مرد ۵۵ساله‌ای بر اثر ضربه به سرش در این محل به کام مرگ رفته است.

تحقیقات نشان می‌داد که مقتول روز حادثه برای خرید خانه با مردی به نام حسن که در بنگاه مسکن کار می‌کند قرار ملاقات داشته است. با این اطلاعات حسن تحت تعقیب قرار گرفت تا اینکه ۱۸شهریور‌ماه سال‌جاری دستگیر شد. وی بعد از دستگیری مدعی شد که پسرخاله‌اش علی مرتکب جنایت شده است. بنابراین وی نیز دستگیر شد. علی در اعترافات خود انگشت اتهام را به سمت پسرخاله‌اش گرفت و مدعی شد که وی قاتل اصلی است. این جوان در توضیح ماجرا گفت:

حسن به من گفته بود که مقتول یکی از اقوام همسر سابقش است که می‌خواهد خانه‌اش را از او بگیرد. به این بهانه از من خواست تا در روزی که با مقتول قرار ملاقات گذاشته، ضربه‌ای به‌صورت غافلگیرانه به سر او بزنم تا پسرخاله‌ام بتواند قولنامه را از دستش بقاپد و با هم فرار کنیم.

روز حادثه من فقط یک ضربه به سر مقتول زدم و آنقدر ترسیده بودم که دیگر قادر به انجام هیچ کاری نبودم. حسن نیز مرتب می‌گفت بزن ولی من دیگر هیچ ضربه‌ای نزدم. به همین علت حسن چوب را از من گرفت و خودش چند ضربه دیگر به سر مقتول زد و پس از برداشتن مدارک پا به فرار گذاشت. با توجه به اعترافات متهمان و انجام تحقیقات پلیسی کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که حسن در آبان‌ماه سال گذشته خانه‌ای را که برای اجاره دادن به او سپرده شده بود با فریب و نیرنگ به مقتول فروخته بود. او برای این کار از یکی از دوستانش خواسته بود نقش صاحبخانه را بازی کند تا بتوانند مقتول را فریب دهند.

مقتول نیز به‌عنوان بیعانه ۲۰ میلیون تومان به حسن پرداخت کرده بود اما پس از آن هر چه به متهم می‌گفت که سند خانه را به نامش بزند، او طفره می‌رفت. حسن در بازجویی‌ها گفت: با گذشت مدتی از فروش صوری خانه به مقتول، صاحب اصلی خانه به بنگاه آمد و کلید خانه‌اش را از من گرفت تا آنجا را به یکی از اقوامش اجاره بدهد. این در حالی بود که من با تنظیم قولنامه‌ای جعلی، خانه را به مقتول فروخته بودم و او برای سند زدن به من فشار می‌آورد.

برای همین تصمیم به سرقت قولنامه از مقتول گرفتم و با طرح داستانی دروغین برای پسرخاله‌ام، از او خواستم تا در سرقت قولنامه به من کمک کند. آن روز با چوب چند ضربه به سر مقتول زدیم و باعث مرگش شدیم تا من بتوانم قولنامه را سرقت کنم. سرهنگ آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: بعد از اعترافات حسن و پسرخاله‌اش، دوست وی که نقش صاحبخانه را بازی کرده بود نیز دستگیر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص پرونده ادامه دارد.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

راز جنایت هولناک واحد ۱۳ در تهران فاش شد

کارآگاهان پلیس آگاهی یک زن و دو مرد متهم به قتل مردی جوان را دستگیر کردند.

به گزارش ایسنا، ماموران کلانتری ۱۶۴ قائم در ساعت ۳:۱۵، روز ۲۵ مهرماه از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰، از وقوع یک فقره درگیری در بلوک سوم یک مجتمع مسکونی در خیابان ازگل، خیابان صدرنژاد با خبر شدند که با حضور مأموران کلانتری و انجام بررسی های اولیه جسد فردی به هویت «داریوش – ص» ۳۴ ساله در واحد ۱۳ مجتمع کشف شد و تحقیقات اولیه از افراد حاضر در منزل که دو مرد و یک زن به هویت‌های «نسرین – م» ۴۳ ساله، «احد – ح» ۶۰ ساله و «حمید – ک» ۲۵ ساله بودند، بیانگر این بود که متوفی تعادل خود را از دست داده و به علت اصابت سر به زمین جان خود را از دست داده است.

با اعلام خبر فوت مشکوک به قاضی کشیک ویژه قتل و پلیس آگاهی، عوامل تشخیص هویت و تیم بررسی صحنه اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل حاضر و در بازرسی از محل، علاوه بر کشف موادمخدر از نوع شیشه و همچنین مشروبات‌الکلی، یک ملحفه‌ خونی را در کمد چوبی یکی از اتاق‌ها کشف کردند.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فوت مشکوک و اظهارات همسایگان در خصوص درگیری متوفی با افراد حاضر در واحد ۱۳، پرونده به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران برای انجام تحقیقات تخصصی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با انتقال «نسرین – م» ۴۳ ساله، «احد – ح» ۶۰ ساله و «حمید – ک» ۲۵ ساله به اداره دهم، هر سه در اظهارات اولیه منکر هرگونه جنایت شده و همچنان مدعی بودند که مرگ متوفی به علت اصابت سر به زمین بود اما با اعلام نظریه‌پزشکی قانونی مبنی بر اعلام علت مرگ به دلیل خفگی ناشی از انسداد مجاری تنفسی، کارآگاهان با اطمینان از وقوع جنایت به تحقیق از متهمان پرداخته و سرانجام هر سه تن به ارتکاب جنایت معترف شدند.

«نسرین» در اظهارات خود به کارآگاهان گفت که در اوایل سال جاری با داریوش در یک میهمانی آشنا شده و بعد از چند ماه، داریوش به وی پیشنهاد ازدواج داده و این در حالی بود که در طی این مدت متوجه شده که داریوش بیکار است و هیچ درآمدی ندارد و حتی هزینه مخارج خود را نیز از نسرین دریافت می‌کرد و چندین بار نیز وی را در برابر دوستانش مورد ضرب و شتم قرار داده که به همین علت وی به درخواست مقتول پاسخ منفی داده که او همچنان با تماس‌های تلفنی مکرر، درخواست خود را تکرار می‌کرد.

«نسرین» در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت که در شب حادثه، در حالی که احد و حمید به خانه‌اش آمده و در حال کشیدن شیشه و خوردن مشروب بودند، تلفن منزلش چندین بار زنگ خورده که در یکی از این دفعات، حمید گوشی تلفن را برداشته و در پشت تلفن با داریوش، درگیری لفظی پیدا کرده که وی پس از قطع‌شدن تلفن، برای احد و حمید توضیح داد که چگونه داریوش برایش مزاحمت ایجاد کرده که پس از آن تصمیم گرفته‌اند تا داریوش را ادب کنند و به همین علت و به پیشنهاد نسرین، هر سه سوار ماشین شده و به سمت منزل پدری داریوش در کرج رفته‌اند و پس از رسیدن به در منزل پدر داریوش، چندین بار زنگ خانه را زده‌اند اما فردی در خانه را باز نکرد که در همین زمان متوجه پارک خودرو ۲۰۶ متعلق به برادر داریوش در مقابل خانه شده‌اند و حمید با چوبی که از داخل خانه برداشته بود اقدام به شکستن شیشه عقب خودرو ۲۰۶ برادر داریوش کرده و در آخرین لحظات هنگام سوارشدن آنان به ماشین، داریوش از خانه خارج شد و ضمن فحاشی، با صدای بلند تهدید کرد که خانه را روی سرش خراب می‌کند.

نسرین در ادامه اعترافات خود، در خصوص نحوه کشته‌شدن داریوش نیز به کارآگاهان گفت که پس از بازگشت به خانه تصمیم داشت چند روزی در خانه نباشد و می‌خواست به منزل احد برود و در حالی که مشغول جمع‌کردن وسایل شخصی خود بود، ناگهان چندین ضربه لگد به همراه فریادهای داریوش به در آپارتمان خورد و پس از شکسته‌شدن در، داریوش در حالی که کمربند و قفل فرمان در دست داشت، وارد خانه شد و وی را به باد کتک گرفت که حمید از پشت سر او را گرفت و با یکدیگر گلاویز شدند که ناگهان مقتول به روی زمین افتاد و از ناحیه ابرو دچار خونریزی شد و در همین حین حمید، لباس داریوش را به روی سر او کشید و باعث شد تا او قادر به دیدن جایی نشود که در همین لحظه، حمید پس از کوبیدن داریوش به زمین، در پشت او نشست و با کشیدن لباس به دور گردن داریوش، وی را خفه کرد.

متهم در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت که هنوز دقایقی از مرگ داریوش نگذشته بود که ناگهان متوجه حضور مأموران در محل شدم و پس از آن دستگیر شدم.

حمید نیز در اعترافاتی مشابه، با تأیید اظهارات نسرین به ارتکاب جنایت اعتراف کرد اما «احد» با وجود اعتراف به مصرف موادمخدر و شرب‌خمر و همچنین حضور در محل جنایت اظهار داشت که در ارتکاب جنایت و مرگ مقتول هیچ نقش و دخالتی نداشته است.

خانواده مقتول نیز پس از حضور در اداره دهم، در اظهارات خود به کارآگاهان گفتند که در همان شبی که مرگ داریوش اتفاق افتاد، در حدود ساعت ۱۲ شب چند تن با یک دستگاه خودرو ۲۰۶ تیره رنگ به مقابل در منزلشان در کرج آمدند و پس از تخریب شیشه عقب خودروی برادر داریوش از محل متواری شدند که داریوش پس از مشاهده خودرو ۲۰۶، با خودرو پروتون متعلق به پدرش به تعقیب آنان رفت که روز بعد متوجه مرگ او شدند.

به گزارش ایسنا، سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، دراین‌باره گفت: در تحقیقات انجام شده از محل جنایت مشخص شد که متهم زن این پرونده از حدود چهار ماه پیش نسبت به اجاره این محل اقدام و در حالی که به تنهایی زندگی می‌کرده، این محل را به مرکزی برای مصرف مشروبات‌الکلی و استعمال موادمخدر تبدیل کرده بود که تردد و رفت و آمدهای زیاد افراد مختلف به منزل این شخص زمینه اعتراض‌های مکرر همسایه‌ها و اهالی مجتمع را ایجاد کرده بود.

حاجی‌زاده افزود: با توجه به اعترافات متهمان و به دستور بازپرس پرونده، برای هر سه متهم پرونده به منظور انجام تحقیقات تکمیلی قرار بازداشت موقت صادر و متهمان در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران‌بزرگ قرار گرفتند.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

جنایت و مکافات

گیله مرد میگفت :

تکبر شیطان رو از درگاه خداوند روند؛

و طمع انسان را،

و حسد فرزند آدم را …

چه معامله و رفتاری با ما خواهد شد ؛

اگر در این دنیا : متکبر ، طمعکار ، حسود ، دروغگو ، ریاکار ، دنیادوست و …  باشیم .

———

خدایا پناه بر تو …

این روزها و شبها فرصت مناسبی ست ، اگر بخواهیم  ] به اختیارخود [ از گذشته برگردیم .

منبع یکـ گیله مرد

این باغ میوه بیشمار دارد ، تو فقط دستی دراز کن …

جملات زیبا گیله مرد