بایگانی برچسب: s

مردی سر پسرش را برید و سر راه همسرش گذاشت ! تصاویر

جرمی لی رایت پدر قسی القلب امریکایی بعد از بریدن سر پسر ۷ ساله معلول اش، آنرا
جلوی خانه و سر جاده قرار داد تا همسرش هنگام بازگشت به خانه آنرا ببیند.

دیلی میل نوشت: پلیس منطقه تیبوداکس در لوئیزیانا بعد از دریافت تلفن اضطراری
خود را جلوی خانه این مرد ۳۰ ساله رساند و با تعجب سر بریده شده پسر بچه بی گناه ۷
ساله ای بنام جری را مشاهده کرد که از تنش جدا شده است.

راننده ای که از کنار جاده و جلوی خانه انها می گذشت این صحنه وحشتناک را دیده و به
پلیس گزارش کرد. پلیس با ورود به خانه پدر قسی القلب را دیده و بازداشت کردند. وی
نیز بلافاصله اعتراف به قتل کرد.

جرمی لی رایت ۳۰ ساله که سالها قبل بدلیل دزدی و مواد مخدر بازداشت شده بود ظاهرا
با کارد اشپزخانه در سینک ظرفشویی به جان فرزند معلول خود افتاده و حتی دست و پای
وی را نیز برید.

ظاهرا همسر جرمی بنام جسلین اتومبیل را برای تعمیر به مکانیکی برده بود و وقتی
به خانه برگشت دید اتومبیلهای پلیس جلوی در خانه اش ایستاده اند و وحشت وی را فرا
گرفت. جسلین می گوید فرزندش بسیار پدر خود را دوست می داشت و حتی بیشتر از مادرش به
وی وابسته بود.

اسکات سیلوری که اعترافات اولیه قاتل را ثبت کرده می گوید قاتل می خواسته به همسرش
این صحنه مهیب را نشان دهد تا احساس حماقت به وی دست دهد.

بعد از ده سال زندگی به صورت شراکتی کنار هم بر اساس مدارک موجود در اداره پلیس
این مرد و زن ماه گذشته بر سر پول با هم دعوا کرده و پلیس را به خانه کشیده بودند.

پلیس باقیمانده جسد را در سطل زباله و دست و پاها را کمی دورتر از خانه پیدا کرد
و برای تحقیق بیشتر سینک ظرفشویی و الت قتاله را به ازمایشگاه فرستاد.

بر اساس قوانین ایالت لوئیزیانا هر چند قاتل اعتراف کرده و با پلیس نیز همکاری کرده
اما با قتل درجه یک روبرو بوده و بعد از محکومیت در دادگاه اعدام در انتظار وی
خواهد بود.


یاقوت

چه مردی می تواند تکیه گاه مطمئن باشد

ویژگی اول: یک مرد واقعی محکم و قوی است

یک مرد واقعی بخاطر هر چیزی گریه نمی کند، زاری نمی کند، شکایت از چیزی نمی کند،
تمارض نمیکند، و لازم نیست هر بار که عطسه کرد به پزشک مراجعه کند. یک مرد واقعی
تصمیم می گیرد و با عواقب و نتایج این تصمیمات روزگار می گذراند. یک مرد واقعی
مسئولیت اعمال و حرف های خود را بر عهده می گیرد. یک مرد واقعی، محکم و استوار است.
و با سختی های زندگی مقابله می کند. یک مرد واقعی خشن و سرسخت است و از خود احساسات
نشان نمی دهد. یک مرد واقعی ستون فقرات خانواده است و نمی تواند از خود ضعف نشان
دهد. اگر از عنکبوت می ترسید، مسلماً یک مرد واقعی نیستید.

ویژگی دوم: یک مرد واقعی متمرکز است

یک مرد واقعی تفاوت بین مهم بودن چیزی و مهم نبودن آن را می فهمد. یک مرد واقعی وقت
خود را صرف کارهای بیهوده ای که هیچ عایدی برای او ندارند، نمی کند. مطمئناً کارهای
زیادی برای تفریح و سرگرمی وجود دارد، اما او باید برای انجام این کارها هم دلیل
داشته باشد. یک مرد واقعی خود را روی قدرت، پول و خانواده اش متمرکز میکند. هیچگاه
خود را روی —— متمرکز نمی کند. —— در نتیجه ی داشتن قدرت، پول و خانواده،
خود به خود به سراغش می آید.

ویژگی سوم: یک مرد واقعی، اهمیت خانواده را درک می کند

یک مرد واقعی خانواده اش را قدرتمند نگاه می دارد و به تاریخچه ی خانوادگی خود
اهمیت زیادی می دهد. یک مرد واقعی می داند که فرزندانش هدیه ای از جانب خداوند
هستند و باید با آنها به خوبی رفتار کند، هرچند هر از گاهی باید برای آنها قوانین و
مقرراتی تعیین کند.

ویژگی چهارم: یک مرد واقعی غیبت نمی کند

یک مرد واقعی دهانش را می بندد و اطلاعاتش را درمورد دیگران پیش خود نگاه میدارد.
یک مرد واقعی در بحث های هیچ و پوچ شرکت نمی کند و درمورد چیزهایی که از آن اطلاع
ندارد و مطمئن نیست حرف نمی زند.

ویژگی پنجم: یک مرد واقعی همیشه سر حرفش هست

هر وقت قولی بدهد، آن را عمل می کند. و اگر بداند که از عهده ی انجام قولی بر نمی
آید، هیچوقت حرفش را نمی زند. یک مرد واقعی مردن را به شکستن عهدش ترجیح می دهد. او
می داند که حرفش نیز باید به قدرت عملش باشد.

ویژگی ششم: یک مرد واقعی تلاش می کند تا الگو باشد

یک مرد واقعی همیشه به خود و دیگران احترام می گذارد، مگر اینکه مورد بی احترامی
قرار گیرد. او الگو و نمونه ای برای پیروان خود و به خصوص فرزندانش است. من هیچوقت
کارهایم را به خانه نمی آورم، به همین دلیل فرزندانم من را فقط به عنوان یک پدر
میشناسند. شما نیز باید همین کار را بکنید. یک مرد واقعی هیچگاه اجازه نمی دهد که
فرزندانش پی به ضعف های او ببرند.

ویژگی هفتم: یک مرد واقعی پول مورد نیازش را خود به دست می آورد

یک مرد واقعی در انتظار صدقات و نیکوکاری های دیگران نمی نشیند. و پول پدرش نیز
برای او کفایت نمی کند. او خود در جستجوی روزی خود بر می آید و اگر از پدرانش به او
ارثیه ای برسد، به جای هدر دادن آن، ده برابرش می کند.

ویژگی هشتم: یک مرد واقعی زن نما نیست

یک مرد واقعی در گوشهایش گوشواره نمی اندازد و موهایش را بلند نمی کند. روی سینه و
شکمش را نمی تراشد. او می داند که به استثنای آرایشگرش، سایر ملزومات و نیازهای
بهداشتی او باید توسط یک زن انجام گیرد. یک مرد واقعی باید حداقل سه دست کت و شلوار
در کمد داشته باشد و حداقل سه بار در هفته باید کت و شلوار بپوشد. یک مرد واقعی می
داند که چطور باید شیک باشد.

خوب امروز چه یاد گرفتید؟ یاد گرفتید که قبل از اینکه بخواهید خود را یک مرد بنامید،
تکالیف زیادی دارید که باید انجام دهید.

نکته ی دیگری که باید به خصوصیات یک مرد واقعی اضافه کنم این است که: یک مرد واقعی
همه چیز را ساده می گیرد. اگر لغات و اصطلاحات قلمبه سلمبه بلد باشد، به ندرت از
آنها استفاده می کند و سعی می کند درمقابل افرادی فقط از آنها استفاده کند که تصور
می کنند از او بالاتر و برتر هستند.

یاقوت

چه مردی می تواند تکیه گاه مطمئن باشد

ویژگی اول: یک مرد واقعی محکم و قوی است

یک مرد واقعی بخاطر هر چیزی گریه نمی کند، زاری نمی کند، شکایت از چیزی نمی کند،
تمارض نمیکند، و لازم نیست هر بار که عطسه کرد به پزشک مراجعه کند. یک مرد واقعی
تصمیم می گیرد و با عواقب و نتایج این تصمیمات روزگار می گذراند. یک مرد واقعی
مسئولیت اعمال و حرف های خود را بر عهده می گیرد. یک مرد واقعی، محکم و استوار است.
و با سختی های زندگی مقابله می کند. یک مرد واقعی خشن و سرسخت است و از خود احساسات
نشان نمی دهد. یک مرد واقعی ستون فقرات خانواده است و نمی تواند از خود ضعف نشان
دهد. اگر از عنکبوت می ترسید، مسلماً یک مرد واقعی نیستید.

ویژگی دوم: یک مرد واقعی متمرکز است

یک مرد واقعی تفاوت بین مهم بودن چیزی و مهم نبودن آن را می فهمد. یک مرد واقعی وقت
خود را صرف کارهای بیهوده ای که هیچ عایدی برای او ندارند، نمی کند. مطمئناً کارهای
زیادی برای تفریح و سرگرمی وجود دارد، اما او باید برای انجام این کارها هم دلیل
داشته باشد. یک مرد واقعی خود را روی قدرت، پول و خانواده اش متمرکز میکند. هیچگاه
خود را روی —— متمرکز نمی کند. —— در نتیجه ی داشتن قدرت، پول و خانواده،
خود به خود به سراغش می آید.

ویژگی سوم: یک مرد واقعی، اهمیت خانواده را درک می کند

یک مرد واقعی خانواده اش را قدرتمند نگاه می دارد و به تاریخچه ی خانوادگی خود
اهمیت زیادی می دهد. یک مرد واقعی می داند که فرزندانش هدیه ای از جانب خداوند
هستند و باید با آنها به خوبی رفتار کند، هرچند هر از گاهی باید برای آنها قوانین و
مقرراتی تعیین کند.

ویژگی چهارم: یک مرد واقعی غیبت نمی کند

یک مرد واقعی دهانش را می بندد و اطلاعاتش را درمورد دیگران پیش خود نگاه میدارد.
یک مرد واقعی در بحث های هیچ و پوچ شرکت نمی کند و درمورد چیزهایی که از آن اطلاع
ندارد و مطمئن نیست حرف نمی زند.

ویژگی پنجم: یک مرد واقعی همیشه سر حرفش هست

هر وقت قولی بدهد، آن را عمل می کند. و اگر بداند که از عهده ی انجام قولی بر نمی
آید، هیچوقت حرفش را نمی زند. یک مرد واقعی مردن را به شکستن عهدش ترجیح می دهد. او
می داند که حرفش نیز باید به قدرت عملش باشد.

ویژگی ششم: یک مرد واقعی تلاش می کند تا الگو باشد

یک مرد واقعی همیشه به خود و دیگران احترام می گذارد، مگر اینکه مورد بی احترامی
قرار گیرد. او الگو و نمونه ای برای پیروان خود و به خصوص فرزندانش است. من هیچوقت
کارهایم را به خانه نمی آورم، به همین دلیل فرزندانم من را فقط به عنوان یک پدر
میشناسند. شما نیز باید همین کار را بکنید. یک مرد واقعی هیچگاه اجازه نمی دهد که
فرزندانش پی به ضعف های او ببرند.

ویژگی هفتم: یک مرد واقعی پول مورد نیازش را خود به دست می آورد

یک مرد واقعی در انتظار صدقات و نیکوکاری های دیگران نمی نشیند. و پول پدرش نیز
برای او کفایت نمی کند. او خود در جستجوی روزی خود بر می آید و اگر از پدرانش به او
ارثیه ای برسد، به جای هدر دادن آن، ده برابرش می کند.

ویژگی هشتم: یک مرد واقعی زن نما نیست

یک مرد واقعی در گوشهایش گوشواره نمی اندازد و موهایش را بلند نمی کند. روی سینه و
شکمش را نمی تراشد. او می داند که به استثنای آرایشگرش، سایر ملزومات و نیازهای
بهداشتی او باید توسط یک زن انجام گیرد. یک مرد واقعی باید حداقل سه دست کت و شلوار
در کمد داشته باشد و حداقل سه بار در هفته باید کت و شلوار بپوشد. یک مرد واقعی می
داند که چطور باید شیک باشد.

خوب امروز چه یاد گرفتید؟ یاد گرفتید که قبل از اینکه بخواهید خود را یک مرد بنامید،
تکالیف زیادی دارید که باید انجام دهید.

نکته ی دیگری که باید به خصوصیات یک مرد واقعی اضافه کنم این است که: یک مرد واقعی
همه چیز را ساده می گیرد. اگر لغات و اصطلاحات قلمبه سلمبه بلد باشد، به ندرت از
آنها استفاده می کند و سعی می کند درمقابل افرادی فقط از آنها استفاده کند که تصور
می کنند از او بالاتر و برتر هستند.

یاقوت

مردی با صورت شیطانی! + تصویر

ادوارد مورداک یکی از عجیب‌ترین انسان‌هایی بود که در قرن نوزدهم زندگی می‌کرد. عجیب بودن مرداک به دلیل داشتن توانایی خاص یا انجام کارهای شگفت‌انگیز نبود بلکه این مرد انگلیسی دارای دو صورت بود…

بقیه در ادامه مطلب

مجله همشهری سرنخ ، مورداک در یکی از خانواده‌های ثروتمند انگلیسی متولد شده بود اما با تمام ثروتی که خانواده‌اش داشت و در آینده به او به ارث می‌رسید وی هیچ‌گاه احساس خوشبختی نکرد زیرا یک صورت اضافی و بسیار زشت و تورفته در پشت‌سر او وجود داشت. البته صورت دوم مورداک نه می‌توانست صحبت کند و نه چیزی بخورد اما در نهایت شگفتی می‌توانست بخندد یا گریه کند و مثل یک صورتک همیشه به پشت سر او چسیبده بود و او را همه جا همراهی می‌کرد.
ادوارد که جوانی ۲۰ ساله بود، به هیچ‌عنوان مانند هم‌سن‌وسال‌هایش نمی‌توانست خوش باشد و از زندگی‌اش لذت ببرد چرا که کمتر کسی حاضر به دوستی با مورداک بود و وی همیشه در تنهایی به سر می‌برد. کودکان با دیدن او پا به فرار می‌گذاشتند و از نگاه مردم کوچه و خیابان معلوم بود که هیچ‌کس تمایلی به صحبت با او ندارد. مورداک نه تنها روزها از دست سر خودش آرامش نداشت، بلکه شب‌ها هم نمی‌توانست سر راحت روی بالشت بگذارد. با رسیدن شب وقتی همه به خواب فرو می‌رفتند، همیشه از اتاق مورداک صدای نجواهی عجیبی به گوش می‌رسید، صداهایی که بیشتر شبیه زمزمه بود تا صحبت کردن. مورداک کاملاً در خواب بود و با نجواهایی که از پشت‌سرش می‌آمد از خواب می‌پرید، این صدای وحشتناک از دهان صورت دوم مورداک خارج می‌شد. هرشب، صورت دوم او شروع به گفتن جملات عجیب و غریب می‌کرد و مورداک به هیچ‌عنوان نمی‌توانست مانع این کار شود و هیچ کنترلی روی صورت خود نداشت.
مورداک ثروتمند بود و برای جدا کردن صورت دوم خود به هیچ‌عنوان مشکل مالی نداشت از این رو تصمیم گرفت شر صورت مزاحم را از سر خودش کم کند چرا که معتقد بود صورتش جملات شیطانی به زبان می‌آورد. او نزد چندین پزشک رفت و برای آنها توضیح داد که چگونه این صورت زندگی آرام را از او گرفته و التماس کرد هرطور شده این صورت شیطانی را از او جدا کنند اما هیچ پزشکی راضی به انجام این کار نشد. تحمل چنین زندگی‌ای برای مورداک بسیار سخت شده بود، او سعی می‌کرد با یاد گرفتن موسیقی فکرش را از صورت مزاحم منحرف کند اما مزاحمت‌های صورتش آن‌قدر زیاد شده بود که دیگر نمی‌توانست تحمل کند و برای همین در ۲۳ سالگی اقدام به خودکشی کرد.
درباره چگونگی خودکشی مورداک اطلاعات زیادی در دست نیست، بعضی‌ها می‌گویند که او با خوردن سم، خود را کشت و بعضی دیگر نیز می‌گویند که وی با شلیک گلوله به پیشانی‌اش جان خود را گرفت. اما شیوه خودکشی مرد بیچاره هرچه بود که او پیش از مرگ وصیتنامه‌ای نوشت و خواست که پیش از دفن کردنش حتماً صورت شیطانی او را کاملاً از ین ببرند تا مبادا در گور هم باعث آزاد و اذیت او شود. درباره جزئیات زندگی ادوارد مورداک اطلاعات بسیار اندکی در دست است و حتی زمان تولد و مرگ او دقیقاً مشخص نیست.
مورد عجیب درباره او زمانی اتفاق افتاد که علم پزشکی پیشرفت چندانی نکرده بود و اطلاعات به جا مانده از او نتیجه داستان‌هایی است که سینه به سینه از مردم نقل شده است. در بعضی از داستان‌ها آورده‌اند که صورت دوم ادوارد چهره یک دختر زیبا بود اما به عقیده پزشکان که احتمال می‌دهند صورت دوم ادوارد قل انگلی او بود چنین داستانی کاملاً اشتباه است زیر معمولاً قل‌های انگلی از یک جنسیت هستند.
مرد صورت دندانی
چانگ زوپینگ یکی دیگر از مردانی بود که با دو صورت متولد شد. چانگ اهل چنین بود و ۴۰ سال با صورت اضافه خود که در سمت راست سرش قرار داشت زندگی کرد تا اینکه در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ یک سرباز آمریکایی به صورت تصادفی با چانگ برخورد کرد.
صورت اضافه چانگ شمال دهان، ربانی ناقص و بدریخت، چندین دندان، قسمتی از پوست سر و قسمت‌های نه چندان کاملی از دیگر اعضای صورت می‌شد. گلو و لب‌های صورت دوم چانگ به‌طور مستقل نمی‌توانست فعالیت داشته باشد. اما وقتی چانگ دهانش را باز می‌کرد، دهان دوم او نیز تا حدودی عکس‌العمل نشان می‌داد. وقتی سرباز آمریکایی چانگ را ملاقات کرد به او پیشنهاد داد برای جراحی و خلاص شدن از صورت دوم، همراه او به آمریکا برود. چانگ پس از بستری شدن در بیمارستان مورد عمل جراحی قرار گفت. تمامی مراحل جراحی او به صورت مستند و زنده از شبکه تلویزیونی‌ای به نام «این باورکردنی نیست» پخش شد.
مرد سربه‌سر
«پاسگال پینون» سال ۱۸۸۹ متولد شد. وقتی او به دنیا آمد هیچ‌کس نمی‌توانست چهره پاسگال را باور کند، او یک غده بسیار بزرگ روی پیشانی‌اش داشت و برای همین بعدها نام پاسگال را «مرد مکزیکی دو سر» گذاشتند. دهه ۱۹۰۰ بود. پاسگال کارگر ایستگاه قطار در تگزاس بود که یکی از مسافران به محض دیدن پاسگال توجهش به چهره عجیب او جلب شد. مرد مسافر سیرک داشت و با خودش فکر کرد که می‌تواند از چهره پاسگال، پول خوبی به دست آورد. او در ازای دریافت مبلغ چشمگیری به پاسگال پیشنهاد کرد که در سیرک او مشغول کار شود البته با یک شرط بسیار مهم و آن اینکه پاسگال اجازه دهد روی غده‌اش با موم، صورت انسان بسازند و در پوسترهای تبلیغاتی سیرک بنویسند که پاسگال مرد دو سره است.
جالب اینجاست که در بعضی گزارش‌ها آمده است که این سر از جنس نقره بود و در یک عمل جراحی زیر پوست پاسگال گذاشته شده بود. پاسگال‌ سال‌ها در سیرک نمایش اجرا کرد و بعد ازتمام شدن مدت قراردادش مدیر سیرک سرمصنوعی را از روی پیشانی او برداشت و پاسگال به تگزاس برگشت.

تک ترین سایت ایرانی |دانلود اهنگ | دانلود فیلم | اخبار ایران و جهان | خبر ورزشی | عکس بازیگران | عکس فوتبالیست ها | اپدیت نود۳۲ |فال حافظ |استخاره | قیمت روز خودرو ها

مردی که ۱۵۰ گلوله خورد و نمرد

تصویر رادیولوژی از یک مرد انگلیسی نشان می دهد ۱۵۰ گلوله ساچمه ای به بندش اصابت کرده است. زخم های وحشتناک ناشی از وارد شدن ۱۵۰ گلوله به بدن جو کلارک ۳۳ نشانه خوبی برای ادامه زندگی اش نیست.

هر چند پزشکان می گویند او زنده می ماند اما به نظر نمی رسد بتواند زندگی طولانی داشته باشد. به دلیل چسبیدن ساچمه ها به شریان های حیاتی وی، پزشکان معتقد اند بیرون آوردن گلوله ها و جراحی جو کلارک خطر مرگ را افزایش می دهد و به همین خاطر دست به ریسک نمی زنند. پزشکان می گویند وی زنده می ماند اما ۲۵ سال زودتر عمرش تمام شده و از دنیا خواهد رفت.

منبع : نشریه زندگی ایده آل شماره ۱۱۳

مجله خبری

مردی که شبیه پرندگان پرواز می‌کند

گری کانری، ۴۲ ساله، بدلکار و چتر بازی با سابقه است که توانست رکورد پرش از ارتفاع بالای ۲۰۰۰ft را به نام خود کند…

بقیه در ادامه مطلب

او به وسیله یک هلی کوپتر تا ارتفاع ۲۴۰۰ پا بالا رفته و سپس بدون هیچ وسیله ای در حالی که تنها یک لباس پر شده از باد موسوم به «لباس بال « را به تن کرده بود، به سوی زمین پرواز کرد.

تیم بدلکاری همراه وی از پیش برای فرود او ۱۸،۶۰۰ جعبه های مقوایی را در ابعاد ۳۵۰ft طول، ۴۰ft عرض و ۱۲ft ارتفاع در کنار هم چیده و زمینه را برای فرود بدون تجهیزات وی فراهم کرده بودند.چیدن مقواها تقریبا ۶ ساعت از تیم بدلکاری ۱۰ نفره وقت گرفته بود!

وی در هنگام فرود، تنها ۵ ثانیه چتر نجات خود را باز و در نهایت بر روی مقواها فرود آمد.

وقتی که وی در کمال صحت و سلامت بر زمین قدم گذاشت، فریاد صدها نفر تماشاچی به هوا برخواسته و در میان همسر و فرزندان وی نیز از شادی در پوست خود نمیگنجیدند.کانری می گوید: خودم هم تصور نمی کردم که بدون هیچ آسیبی بتوانم فرود بیایم.محاسبات من همگی درست از آب درآمد و این راز موفقیتم بود!!

مدت پرواز وی حدود ۵۰ ثانیه طول کشید.

تک ترین سایـت ایـرانی