بایگانی برچسب: s

کلاهبرداری مامور تقلبی برق از مشترکان

مردی در نقش مامور اداره برق به بهانه تعویض کنتورهای خانه‌های ویلایی مرکز و شمال تهران دست به تبهکاری میلیونی می‌زد.

به گزارش ایران، چندی پیش مردی به شعبه ۹ دادسرای خارک رفت و وقتی پیش روی بازپرس مهرآرا ایستاد گفت: بازنشسته دولت هستم، هفته گذشته زنگ خانه‌مان به صدا درآمد. وقتی آیفون تصویری را برداشتم، چهره مرد غریبه‌ای را دیدم که مدعی بود مامور اداره برق است. در را به رویش باز کردم. آن مرد وارد حیاط شد. از وی کارت شناسایی خواستم، ادعا کرد که همراهش نیست اما برای اطمینان می‌توانم با اداره برق منطقه تماس بگیرم.

من ساده لوح فریب چرب‌زبانی های وی را خورده و اعتماد کردم.

سپس مرد تبهکار کنتور برق خانه‌مان را بررسی کرد و گفت که کنتور خراب است و باید تعویض شود.

وی ادعا می‌کرد باید ۵۰۰ هزار تومان پول به وی بدهم تا در نخستین فرصت کنتور برایمان بیاورد و نصب کند. من نیز بلافاصله حرفش را پذیرفتم و پول دادم.

همین که پول را گرفت با عجله و دستپاچگی از خانه‌مان بیرون رفت. آنجا بود که به وی شک کردم و برای اطمینان بیشتر به اداره برق منطقه رفتم و پس از بررسی متوجه شدم که اداره برق هیچ ماموری را برای بررسی کنتور به خانه‌ها نفرستاده است و چنین ماموری در اداره برق کار نمی‌کند. آنجا بود که فهمیدم در دام یک کلاهبردار حرفه‌ای گرفتار شده‌ام.

با ادعاهای مرد مالباخته، تیمی از کارآگاهان پلیس به دستور بازپرس پرونده ماموریت یافتند تا تحقیقاتی را درخصوص چگونگی ماجرا آغاز کنند. همزمان گروه دیگری با حضور در اداره پلیس شکایت‌های مشابهی را ارائه کردند.

با تحقیق از مالباختگان و چهره‌نگاری رایانه‌ای از شیاد فراری، جست‌وجو برای دستگیری وی ادامه یافت تا سرانجام ماموران کلانتری قلهک هنگام گشتزنی در شمال تهران، وی را در حالی که در برابر خانه‌ای ویلایی می‌خواست با فریب صاحب خانه دست به اخاذی بزند، دستگیر کردند. این مرد تبهکار در بازجویی‌ها گفت: مدتی پیش از شهرمان برای کار به تهران آمدم. ابتدا در یک شرکت ساختمانی مشغول به کار شدم. از آنجا که مادرم دیالیز می‌شود و هزینه درمانش سنگین است و حقوق کارگری‌ام کم بود به ناچار تصمیم گرفتم که صبح‌ها به خانه‌های ویلایی بروم و به بهانه این که مامور اداره برق هستم از آنان اخاذی کنم.

بنابر این وقتی به خانه‌های ویلایی می‌رفتم با گفتن این که کنتور برق خانه‌شان خراب است یا این که از مشترکان پرمصرف هستند باید برقشان قطع شود به این بهانه ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومان پول از آن‌ها می‌گرفتم و پا به فرار می‌گذاشتم و تاکنون ۳۰ میلیون تومان پول به جیب زده‌ام.

Tabnak.IR | تابناک

قتل مرد پژوسوار توسط دو مامور قلابی

دو جوان که با جعل عنوان از رانندگان اخاذی می‌کردند، در آخرین جرم خود پسری را به قتل رساندند و جسد او را دفن کردند.
به گزارش شرق، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان خراسان رضوی هفته گذشته وقتی از کشف جنازه پسر جوانی در حوالی روستایی در نزدیکی مشهد مطلع شدند به آنجا رفتند و تحقیقاتشان را آغاز کردند. آنها متوجه شدند جسد در میان انبوهی از شن و ماسه که زیر پلی قرار داشت، دفن شده بود و مردی عابر به‌طور اتفاقی متوجه موضوع شده و پلیس را در جریان قرار داده است.

متخصص پزشکی قانونی که در صحنه جرم حضور داشت بعد از بررسی دمای بدن مقتول اعلام کرد او به تازگی فوت شده است. از سوی دیگر وی آثار کبودی را دور گردن مقتول دید و احتمال داد پسر جوان با شی مفتول‌مانندی خفه شده باشد. کارآگاهان نیز هنگام بازرسی صحنه جرم، رد لاستیک‌های خودرویی را مشاهده کردند و به این نتیجه رسیدند پسر جوان در محل دیگری کشته شده و سپس به این مکان منتقل شده است اما از آنجا که قربانی، لباس بیرون به تن و کفش به پا داشت، جنایت در محلی غیرمسکونی انجام شده بود.

افسران جنایی با بررسی مدارک شناسایی همراه مقتول متوجه شدند او پسری ۲۲ ساله به نام ابراهیم است. خانواده ابراهیم وقتی تحت‌بازجویی قرار گرفتند با اعلام اینکه به فرد خاصی ظنین نیستند، توضیح دادند این پسر سوار بر خودرو پژوی خود از خانه خارج شده بود. کارآگاهان بعد از اطلاع از سرقت اتومبیل ابراهیم مشخصات آن را به تمامی واحدهای گشت اعلام کردند تا درصورت مشاهده متوقف و سرنشینانش بازداشت شوند.

چند روز بعد از این جنایت در حالی‌که ردپایی از قاتل یا قاتلان وجود نداشت مردی به پلیس آگاهی مراجعه و از یکی از دوستان پسرش شکایت کرد. او در اظهارات خود به پلیس گفت: «پسرم به نام مجید خودرو پژویی را به خانه آورده و در پارکینگ گذاشته بود. وقتی از او پرسیدم ماشین را از کجا آورده جواب داد متعلق به یکی از دوستانش به نام بابک است و بابک به دلیل اختلاف با پدرش خودرو را به امانت به خانه ما آورده است. با حرف‌های مجید قانع نشدم و از او خواستم با دوستش تماس بگیرد و به او بگوید سریع برای بردن خودرو بیاید. وقتی بابک به منزل ما آمد، درباره ماشین از او سوال کردم اما نتوانست جواب درستی بدهد و بعد هم ناگهان فرار کرد و من مطمئن شدم این ماجرا پشت پرده‌ای هم دارد.»

ماموران بعد از شنیدن حرف‌های این مرد به خانه او رفتند و مشاهده کردند خودرو موردنظر همان پژوی متعلق به مقتول است به همین سبب تجسس‌ها برای دستگیری بابک آغاز شد و این جوان به دام افتاد. او وقتی تحت‌بازجویی قرار گرفت به کشتن ابراهیم اقرار کرد و گفت قتل را با کمک مجید انجام داده است.

دومین متهم نیز در سریع‌ترین زمان ممکن بازداشت شد. مجید در بازجویی‌ها گفت: «من و بابک با تهیه البسه نظامی و جعل حکم قضایی از رانندگان اخاذی می‌کردیم. شگردمان به این شکل بود که در خیابان‌ها کمین می‌کردیم و به محض اینکه راننده اتومبیل مدل بالایی دختری را سوار می‌کرد، جلویش را می‌گرفتیم و درباره نسبت راننده و دختر سوال می‌کردیم و بعد هم می‌گفتیم هر دو را باید به مقر پلیس منتقل کنیم. راننده نیز از ترس آبرویش به ما پول می‌داد و سپس طعمه‌مان را رها می‌کردیم.»

متهم ادامه داد: «در آخرین اخاذی وقتی دیدیم دو دختر جوان سوار پژویی شدند راه راننده را سد کردیم و با نشان‌دادن حکم از او درباره نسبتش با دو دختر پرسیدیم. همان هنگام که به ظاهر در حال تحقیق بودیم دو دختر از ماشین پیاده شدند و فرار کردند سپس ما سوار پژو شدیم و به راننده گفتیم به طرف مقر انتظامی حرکت کند. در بین راه بابک سیمی را که همیشه در جیبش داشت از پشت دور گردن راننده انداخت و او را خفه کرد. بعد جنازه را در صندوق عقب ماشین گذاشتیم و به خارج از شهر بردیم و زیر پلی دفن کردیم.»

این جوان در ادامه اعترافاتش توضیح داد: «چون بابک جایی را برای نگهداری ماشین سراغ نداشت من آن را به خانه‌مان بردم تا در فرصتی مناسب بفروشیم اما پدرم به من شک کرد و بعد هم همه چیز را به پلیس خبر داد.»

بنا بر این گزارش دو متهم در حال حاضر در بازداشت هستند و تحقیقات از آنها برای افشای سایر جرایم‌شان ادامه دارد.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها