اس ام اس عید غدیر خم

اس ام اس و پیامک تبریک عید سعید غدیر خم

 

ای خدای مرتضی، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی در جهان بخشکد. عید غدیر خم، عید ولایت و امامت مبارک …

———-

غدیر ، تجلی خواست خالق ، روح آفرینش ، برانگیزاننده ستایش و دست های بلندی است که انسان خاکی را به افلاک می‏ کشاند.

———-

اگر خلق عالم علی را می شناختند، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست میداشتند، جهنم آفریده نمیشد …

———-

به روز غدیر خم از مقام لم یزلی، به کائنات ندا شد به صوت جلی. که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر، امام و سرور و مولا علیست علی، عید غدیر خم بر شما مبارک …

———-

خورشید چراغکی ز رخسار علی ست / مه نقطه کوچکی ز پرگار علی ست

هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسایه دیوار به دیوار علی ست

عید غدیر مبارک …

———-

نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد

همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد

عید غدیر خم مبارک باد …

———-

نام علی: عدالت – راه علی: سعادت – عشق علی: شهادت – ذکر علی: عبادت – عید علی: مبارک

———-

ما زین جهان از پی دیدار میرویم، از بهر دیدن حیدر کرار میرویم، درب بهشت گر نگشایند به روی ما، گوییم یا علی و ز دیوار میرویم …

———-

شبی در محفلی ذکر علی بود، شنیدم عاشقی مستانه فرمود، اگر آتش به زیر پوست داری، نسوزی گر علی را دوست داری. عید غدیر خم بر شما مبارک…

———-

گفت تو غرق گناهی؟ گفتمش یا رب بلی

گفت پس آتش نمیگیرد چرا جسم و تنت

گفتمش چون حک نمودم روی قلبم یا علی …

———-

غدیر، گل همیشه بهار زندگی است. دریایی بی‏کرانه است؛ جاری بر جان ‏های پاک و اندیشه های تابناک.

———-

بیا سال نو را ولایت امیرالمومنین قرار بدیم. سال نو را به تو و خانواده گرامیت تبریک میگویم

———-

عید کمال دین. سالروز اتمام نعمت و هنگامه اعلان وصایت و ولایت امیر المومنین علیه السلام بر شیعیان و پیروان ولایت خجسته باد.

———-

خجسته باد پیوند «نبوت» و «امامت» در نقطه اوجى به نام غدیر خم که غدیر، گره محکمى است براى رشته دیانت.

———-

خورشید چراغکی ز رخسار علیست / مه نقطه کوچکی ز پرگار علیست

هرکس که فرستد به محمد صلوات / همسایه دیوار به دیوار علیست

عید غدیر مبارک

———-

روز عید غدیر خم از شریف ترین اعیاد امت من است. پیامبر اکرم(ص)

———-

نازد به خودش خدا که حیدر دارد / دریای فضائلی مطهر دارد

همتای علی نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد

عید غدیر خم مبارک باد

———-

خدایا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان

فرا رسیدن عید غدیرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک …

———-

دلا امشب به می باید وضو کرد / و هر ناممکنی را آرزو کرد …

عید بر شما مبارک

———-

علی در عرش بالا بی نظیر است / علی بر عالم و آدم امیر است

به عشق نام مولایم نوشتم / چه عیدی بهتر از عید غدیر است … ؟

———-

آنان که علی خدای خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدایی دارند …

———-

چون نامه ی اعمال مرا پیچیدند / بردند به میزان عمل سنجیدند

بیش از همه کس گناه ما بود ولی / آن را به محبت علی بخشیدند …

عیدتان مبارک

———-

تمام لذت عمرم در این است / که مولایم امیرالمومنین است …

عید شما مبارک

———-

نه فقط بنده به ذات ازلی می نازد / ناشر حکم ولایت به ولی می نازد

گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی / عجب اینجاست خدا هم به علی می نازد …

———-

هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است.

هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)

———-

قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد / ایمان به جز از حب علی پایه ندارد

گفتم بروم سایه لطفش بنشینم / گفتا که علی نور بود سایه ندارد

عید غدیر مبارک

———-

شبی در محفلی ذکر علی بود / شنیدم عارفی فرزانه فرمود

اگر آتش به زیر پوست داری / نسوزی گر علی را دوست داری

———-

خورشید شکفته در غدیر است علی / باران بهار در کویر است علی

بر مسند عاشقی شهی بی همتاست / بر ملک محمدی امیر است علی …

———-

مدح علی و آل علی بر زبان ماست / گویا زبان برای همین در دهان ماست …

———-

روز محشر پرسید ز من رب جلی / گفت تو غرق گناهی؟ گفتمش یـا رب بلی

گفت پس آتش نمیگیرد چرا جسم و تنت / گفتمش چون حک نمودم روی قلبم یا علی

———-

عجب تمثیلی است این که علی مولود کعبه است …

یعنی اینکه باطن قبله را در امام پیدا کن .

عید غدیر خم مبارک

———-

ای خدای مرتضی ، گردی از گامهای فتوت مرتضی را بر سر جهانیان بپاش تا ریشه نامردی

در جهان بخشکد . عید غدیر خم ، عید ولایت و امامت مبارک …

———-

اگر خلق عالم علی را می شناختند ، دوستش میداشتند و اگر خلق عالم علی را دوست

میداشتند ، جهنم آفریده نمیشد …

———-

به روز غدیر خم از مقام لم یزلی / به کائنات ندا شد به صوت جلی .

که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر / امام و سرور و مولا علیست علی ،

عید غدیر خم بر شما مبارک

———-

رسولی کز غدیر خم ننوشد ، ردای سبز بعثت را نپوشد .

عید غدیر خم مبارک

———-

نماز بی ولای او عبادتی است بی وضو / به منکر علی بگو نماز را قضا کند !

———-

غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر / بر لبش گل واژه ” من کنت مولا ” نشست …

عید غدیر خم مبارک

———-

قرآن به جز از وصف علی آیه ندارد / ایمان به جز از حب علی پایه ندارد

گفتم بروم سایه لطفش بنشینم / گفتا که علی نور بود سایه ندارد

عید غدیر مبارک

———-

دریای غدیر، از ریزش آبشارگون وحی بر جان محمّد(ص) لبریز است و قامت دین در زلال غدیر خم انعکاس می‌یابد

———-

در غدیر خم، ولایت شد قبول / برد بالا دست مولا را رسول

رفت بالا دست خورشید غدیر / شد امام و مقتدای ما، امیر

سرآغاز امامت و ولایت برشما مبارک باد …

———-

مدح علی و آل علی بر زبان ماست / گویا زبان برای همین در دهان ماست

———-

هان! ای مردمان! علی را برتر بدانید، که او برترین انسان از زن و مرد بعد از من است

هرکه با او بستیزد و بر ولایتش گردن ننهد نفرین و خشم من بر او باد. (خطبه ی غدیریه)

———-

آنان که علی خدای خود پندارند / کفرش به کنار عجب خدایی دارند

———-

عید کمال دین.سالروز اتمام نعمت وهنگامه اعلان وصایت و ولایت، امیر المومنین (علیه السلام ) بر شماخجسته باد.

———-

خدایا به حق شاه مردان / مرا محتاج نامردان مگردان

فرا رسیدن عید غدیرخم بر عاشقان آن حضرت مبارک …

———-

به روز غدیر خم از مقام لم یزلی / به کائنات ندا شد به صوت جلی

که بعد احمد مرسل به کهتر و مهتر / امام و سرور و مولا علیست علی

عید غدیر خم بر شما مبارک

———-

باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر / شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر

موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر / چشمه های نور جاری شد ز دامان غدیر …

———-

ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام / بر تو ای روز امامت از همه امت سلام

از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام / ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام …

———-

از ولای مُرتضی دل را چراغان می کنیم / بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می کنیم …

———-

ستاره سحر از صبح انتظار دمید / غدیر از نفس رحمت بهار چکید

گرفت دست قدر، رایت شفق بر دوش / زمین به حکم قضا آب زندگی نوشید …

———-

نور عالم از ولی داریم ما / اول و آخر علی(ع) داریم ما …

———-

از جام و سبو گذشت کارم / وقت خُم و نوبت غدیر است

امروز به امر حضرت حق / بر خلق جهان علی(ع) امیر است …

———-

غدیر، تجلّی اراده خداوند، مکمّل باور ما و نقطه تأمّلی در تاریخ است …

———-

غدیر ، ریزش باران الطاف رحمانی بر گلزار جان‏ های تشنه است.

———-

غدیر ، برکت همه احساس ‏های معنوی و دریای جاری خیرات نبوی است.

———-

گفت پیغمبر به یارای سخن / پیک رب العالمین آمد به من

گفت حیدر را خدا این تحفه داد / بر همه خلق جهان فضلش نهاد …

———-

بر سرِ آسمانی آن ظهر / آیه‌های شکوه نازل شد

مژده دادند ایه‌های شکوه / دین احمد(ص) دوباره کامل شد …

پیمبر کز خلایق برترین بود بدانستی که حج آخرین بود

چو در خاک غدیر خم رسیدند بکردند صبر تا مردم رسیدند

تمام حاجیان را جمع کردند سخن های فصیحش سمع کردند

سپس دست علی بالای سر کرد وصیت کرد و گفتارش اثر کرد

که هر کس را که من مولای اویم ز بعد خود علی مولاش گویم

که هرکس دست من بالای اوهست ز بعد من علی مولای اوهست

وصی باشد برایم هم برادر ولی بهر شما مولا و رهبر

ز گفتار نبی طاعت نمودند تمام حاضران بیعت نمـودند

چو پیغمبر برفت از دار دنیا دل مولا شکست از کار دنیا

ولی انداخت رسم بی وفایی میان امت و مولا جدایی !

ضمان و بیعت خود را شکستند ز قدرت دست او کامل ببستند

خلافت را ز دست او ستاندند شتر در خانه ای دیگر نشاندند

ز دست او حکومت را گرفتند همه زین ماجرا اندر شگفتند

علی کز علم و حکمت هیبتی داشت خلافت کی به نزدش قیمتی داشت

خلافت را به نزدش قیمتی نیست به قدر لنگه کفش کهنه ای نیست

تمام همّ و غمّش بهر دین بود که دستورات قرآن کی چنین بود

سکوتش بهر حفظ دین اسلام که تا شاید بماند شیعه را نام

چنانکه خاری اندر چشم او بود و یا یک استخوانی در گلو بود

سکوت ازشیرغران بس عجیب است چرا؟ چون بین یارانش غریب است

بگفــتا صبر کردم بهر دینم که پیغمبر (ص) بفرمودی چنینم

———-

علی آن شیر میدان شجاعت علی آن مظهر زهد و عدالت

همان سرچشمه علم و فضایل به آن زیبا ترین شکل و شمایل

علی دریای علم بیکران ها که بود آگه به راه آسمانها

علی زیبا ترین نام دو عالم علی اولی ترین اولاد آدم

———-

علی آن اولین مرد مسلمان که در جانش نشسته نور ایمان

به سیزده سالگی بهر پیمبر(ص) ولی گشت و وصی گشت وبرادر

علی آن وارث علم نبوت علی آن صاحب حق امامت

علی معنای عشق آفرینش چراغ روشن تقوا و بینش

———-

چهل حدیث از امام علی (ع)

قالَ أَمیرُالمُؤْمِنینَ عَلِىُّ بْنُ أَبیطالب(علیه السلام):

۱- خیر پنهانى و کتمان گرفتارى

مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّهِ الْبِرُّ وَ إِخْفاءُ الْعَمَلِ وَ الصَّبْرُ عَلَى الرَّزایا وَ کِتْمانُ الْمَصائِبِ.

از گنجهاى بهشت; نیکى کردن و پنهان نمودن کار[نیک] و صبر بر مصیبتها و نهان کردن گرفتاریها (یعنى عدم شکایت از آنها) است.

۲- ویژگى هاى زاهد

أَلزّاهِدُ فِى الدُّنْیا مَنْ لَمْ یَغْلِبِ الْحَرامُ صَبْرَهُ، وَ لَمْ یَشْغَلِ الْحَلالُ شُکْرَهُ.

زاهد در دنیا کسى است که حرام بر صبرش غلبه نکند، و حلال از شکرش باز ندارد.

۳- تعادل در جذب و طرد افراد

«أَحْبِبْ حَبیبَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَعْصِیَکَ یَوْمًا ما. وَ أَبْغِضْ بَغیضَکَ هَوْنًا ما عَسى أَنْ یَکُونَ حَبیبَکَ یَوْمًا ما.»

با دوستت آرام بیا، بسا که روزى دشمنت شود، و با دشمنت آرام بیا، بسا که روزى دوستت شود.

۴- بهاى هر کس

قیمَهُ کُلِّ امْرِء ما یُحْسِنُ.

ارزش هر کسى آن چیزى است که نیکو انجام دهد.

۵- فقیه کامل

«اَلا أُخْبِرُکُمْ بِالْفَقیهِ حَقَّ الْفَقیهِ؟ مَنْ لَمْ یُرَخِّصِ النّاسَ فى مَعاصِى اللّهِ وَ لَمْ یُقَنِّطْهُمْ مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ وَ لَمْ یُؤْمِنْهُمْ مِنْ مَکْرِ اللّهِ وَ لَمْ یَدَعِ القُرآنَ رَغْبَهً عَنْهُ إِلى ما سِواهُ، وَ لا خَیْرَ فى عِبادَه لَیْسَ فیها تَفَقُّهٌ. وَ لاخَیْرَ فى عِلْم لَیْسَ فیهِ تَفَکُّرٌ. وَ لا خَیْرَ فى قِراءَه لَیْسَ فیها تَدَبُّرٌ.»

آیا شما را از فقیه کامل، خبر ندهم؟ آن که به مردم اجازه نـافرمانى خـدا را ندهـد، و آنهـا را از رحمت خدا نومید نسازد، و از مکر خدایشان آسوده نکند، و از قرآن رو به چیز دیگر نکنـد، و خیـرى در عبـادت بدون تفقّه نیست، و خیـرى در علم بدون تفکّر نیست، و خیرى در قرآن خواندن بدون تدبّر نیست.

۶- خطرات آرزوى طولانى و هواى نفس

«إِنَّما أَخْشى عَلَیْکُمْ إِثْنَیْنِ: طُولَ الاَْمَلِ وَ اتِّباعَ الْهَوى، أَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِى الاْخِرَهَ وَ أَمّا إِتِّباعُ الْهَوى فَإِنَّهُ یَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ.»

همانا بر شما از دو چیز مىترسم: درازى آرزو و پیروى هواى نفس. امّا درازى آرزو سبب فراموشى آخرت شود، و امّا پیروى از هواى نفس، آدمى را از حقّ باز دارد.

۷- مرز دوستى

«لاَ تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدیقِکَ صَدیقًا فَتَعْدى صَدیقَکَ.»

با دشمنِ دوستت دوست مشو که [با این کار] با دوستت دشمنى میکنى.

۸- اقسام صبر

«أَلصَّبْرُ ثَلاثَهٌ: أَلصَّبْرُ عَلَى الْمُصیبَهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَىالطّاعَهِ، وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمَعْصِیَهِ.»

صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، و صبر بر اطاعت، و صبر بر [ترک] معصیت.

۹- تنگدستى مقدَّر

مَنْ ضُیِّقَ عَلَیْهِ فى ذاتِ یَدِهِ، فَلَمْ یَظُنَّ أَنَّ ذلِکَ حُسْنُ نَظَر مِنَ اللّهِ لَهُ فَقَدْ ضَیَّعَ مَأْمُولاً.

وَ مَنْ وُسِّعَ عَلَیْهِ فى ذاتِ یَدِهِ فَلَمْ یَظُنَّ أَنَّ ذلِکَ اسْتِدْراجٌ مِنَ اللّهِ فَقَدْ أَمِنَ مَخُوفًا.

هر که تنگدست شد و نپنداشت که این از لطف خدا به اوست، یک آرزو را ضایع کرده و هر که وسعت در مال یافت و نپنداشت که این یک غافلگیرى از سوى خداست، در جاى ترسناکى آسوده مانده است.

۱۰- عزّت، نه ذلّت

اَلْمَنِیَّهُ وَ لاَ الدَّنِیَّهُ وَ التَّجَلُّدُ وَ لاَ التَّبَلُّدُ وَ الدَّهْرُ یَوْمانِ: فَیَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ فَإِذا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ،وَ إِذا کانَ عَلَیْکَ فَلا تَحْزَنْ فَبِکِلَیْهِما سَتُخْتَبَرُ.

مردن نه خوار شدن! و بى باکى نه خود باختن! روزگار دو روز است، روزى به نفع تو، و روزى به ضرر تو! چون به سودت شد شادى مکن، و چون به زیانت گردید غم مخور، که به هر دوى آن آزمایش شوى.

۱۱- طلب خیر

ما حارَ مَنِ اسْتَخارَ، وَ لا نَدِمَ مَنِ اسْتَشارَ.

هر که خیر جوید سرگردان نشود، و کسى که مشورت نماید پشیمان نگردد.

۱۲- وطن دوستى

عُمِّرَتِ الْبِلادُ بِحُبِّ الأَوْطانِ.

شهرها به حبّ و دوستى وطن آباداند.

۱۳- سه شعبه علوم لازم

أَلْعِلْمُ ثَلاثَهٌ: أَلْفِقْهُ لِلاَْدْیانِ، وَ الطِّبُّ لِلاَْبْدانِ،وَ النَّحْوُ لِلِّسانِ.

دانش سه قسم است: فقه براى دین، و پزشکى براى تن، و نحو براى زبان.

۱۴- سخن عالمانه

تَکَلَّمُوا فِى الْعِلْمِ تَبَیَّنَ أَقْدارُکُمْ.

عالمانه سخن گویید تا قدر شما روشن گردد.

۱۵- منع تلقین منفى

لا تُحَدِّثْ نَفْسَکَ بِفَقْر وَ لا طُولِ عُمْر.

فقر و تنگدستى و طول عمر را به خود تلقین نکن.

۱۶- حرمت مؤمن

سِبابُ الْمُؤْمِنِ فِسْقٌ وَ قِتالُهُ کُفْرٌ وَ حُرْمَهُ مالِهِ کَحُرْمَهِ دَمِهِ.

دشنام دادن به مؤمن فسق است، و جنگیدن با او کفر، و احترام مالش چون احترام خونش است.

۱۷- فقر جانکاه

أَلْفَقْرُ الْمَوْتُ الاَْکْبَرُ، وَ قِلَّهُ الْعِیالِ أَحَدُ الْیَسارَیْنِ وَ هُوَ نِصْفُ الْعَیْشِ.

فقر و ندارى بزرگترین مرگ است! و عائله کم یکى از دو توانگرى است، که آن نیمى از خوشى است.

۱۸- دو پدیده خطرناک

أَهْلَکَ النّاسَ إِثْنانِ: خَوْفُ الْفَقْرِ وَ طَلَبُ الْفَخْرِ.

دو چیز مردم را هلاک کرده: ترس از ندارى و فخرطلبى.

۱۹- سه ظالم

أَلْعامِلُ بِالظُّلْمِ وَ المُعینُ عَلَیْهِ وَ الرّاضِىُ بِهِ شُرَکاءُ ثَلاثَهٌ.

شخص ستمکار و کمک کننده بر ظلم و آن که راضى به ظلم است، هر سه با هم شریکاند.

۲۰- صبر جمیل

أَلصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَهِ حَسَنٌ جَمیلٌ، وَ أَحْسَنُ مِنْ ذلِکَ الصَّبْرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْکَ.

صبر بر دو قسم است: صبر بر مصیبت که نیکو و زیباست، و بهتر از آن صبر بر چیزى است که خداوند آن را حرام گردانیده است.

۲۱- اداى امانت

أَدُّوا الاَْمانَهَ وَ لَوْ إِلى قاتِلِ وُلْدِ الاَْنْبیاءِ.

امانت را بپردازید گرچه به کشنده فرزندان پیغمبران باشد.

۲۲- پرهیز از شهرت طلبى

قالَ(علیه السلام) لِکُمَیْلِ بْنِ زِیاد:رُوَیْدَکَ لاتَشْهَرْ، وَ أَخْفِ شَخْصَکَ لا تُذْکَرْ، تَعَلَّمْ تَعْلَمْ وَ اصْمُتْ تَسْلَمْ، لا عَلَیْکَ إِذا عَرَّفَکَ دینَهُ، لا تَعْرِفُ النّاسَ وَ لا یَعْرِفُونَکَ.

آرام باش، خود را شهره مساز، خود را نهان دار که شناخته نشوى، یاد گیر تا بدانى، خموش باش تا سالم بمانى.
بر تو هیچ باکى نیست، آن گاه که خدا دینش را به تو فهمانید، که نه تو مردم را بشناسى و نه مردم تو را بشناسند (یعنى، گمنام زندگى کنى).

۲۳- عذاب شش گروه

إِنَّ اللّهَ یُعَذِّبُ سِتَّهً بِسِتَّه : أَلْعَرَبَ بِالْعَصَبیَّهِ وَ الدَّهاقینَ بِالْکِبْرِ وَ الاُْمَراءَ بِالْجَوْرِ وَ الْفُقَهاءَ بِالْحَسَدِ وَ التُّجّارَ بِالْخِیانَهِ وَ أَهْلَ الرُّسْتاقِ بِالْجَهْلِ.

خداوند شش کس را به شش خصلت عذاب کند:عرب را به تعصّب، و خان هاى ده را به تکبّر، و فرمانروایان را به جور، و فقیهان را به حسد، و تجّار را به خیانت، و روستایى را به جهالت.

۲۴- ارکان ایمان

أَلاِْیمانُ عَلى أَرْبَعَهِ أَرْکان: أَلتَّوَکُّلِ عَلَى اللّهِ، وَ التَّفْویضِ إِلَى اللّهِ وَ التَّسْلیمِ لاَِمْرِللّهِ، وَ الرِّضا بِقَضاءِ اللّهِ.

ایمان چهارپایه دارد: توکّل بر خدا، واگذاردن کار به خدا، تسلیم به امر خدا و رضا به قضاى الهى.

۲۵- تربیت اخلاقى

«ذَلِّلُوا أَخْلاقَکُمْ بِالَْمحاسِنِ، وَ قَوِّدُوها إِلَى الْمَکارِمِ. وَ عَوِّدُوا أَنْفُسَکُمُ الْحِلْمَ.»

اخلاق خود را رامِ خوبى ها کنید و به بزرگوارى هایشان بکشانید و خود را به بردبارى عادت دهید.

۲۶- آسانگیرى بر مردم و دورى از کارهاى پست

«لاتُداقُّوا النّاسَ وَزْنًا بِوَزْن، وَ عَظِّمُوا أَقْدارَکُمْ بِالتَّغافُلِ عَنِ الدَّنِىِّ مِنَ الاُْمُورِ.»

نسبت به مردم، زیاد خرده گیرى نکنید، و قدر خود را با کناره گیرى از کارهاى پست بالا برید.

۲۷- نگهبانان انسان

«کَفى بِالْمَرْءِ حِرْزًا، إِنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ النّاسِ إِلاّ وَ مَعَهُ حَفَظَهٌ مِنَ اللّهِ یَحْفَظُونَهُ أَنْ لا یَتَرَدّى فى بِئْر وَ لا یَقَعَ عَلَیْهِ حائِطٌ وَ لا یُصیبَهُ سَبُعٌ، فَإِذا جاءَ أَجَلُهُ خَلُّوا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَجَلِهِ.»

آدمى را همین دژ بس که کسى از مردم نیست، مگر آن که با او از طرف خدا نگهبان هاست که او را نگه مىدارند که به چاه نیفتد، و دیوار بر سرش نریزد، و درنده اى آسیبش نرساند، و چون مرگ او رسد او را در برابر اجلش رها سازند.

۲۸- روزگار تباهیها

«یَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا یُعْرَفُ فیهِ إلاَّ الْماحِلُ وَ لا یُظَرَّفُ فیهِ إِلاَّ الْفاجِرُ وَ لا یُؤْتَمَنُ فیهِ إِلاَّ الْخائِنُ وَ لا یُخَوَّنُ إِلاَّ المُؤتَمَنُ، یَتَّخِذُونَ اْلَفْئَ مَغْنًَما وَ الصَّدَقَهَ مَغْرَمًا وَصِلَهَ الرَّحِمِ مَنًّا، وَ الْعِبادَهَ استِطالَهً عَلَى النّاسِ وَ تَعَدِّیًا و ذلِکَ یَکُونُ عِنْدَ سُلطانِ النِّساءِ، وَ مُشاوَرَهِ الاِْماءِ، وَ إِمارَهِ الصِّبیانِ.»

زمانى بر مردم خواهد آمد که در آن ارج نیابد، مگر فرد بىعرضه و بىحاصل، و خوش طبع و زیرک دانسته نشود، مگر فاجر، و امین و مورد اعتماد قرار نگیرد، مگر خائن و به خیانت نسبت داده نشود، مگر فرد درستکار و امین! در چنین روزگارى، بیتالمال را بهره شخصى خود گیرند، و صدقه را زیان به حساب آورند، وصله رحم را با منّت به جاى آرند، و عبادت را وسیله بزرگى فروختن و تجاوز نمودن بر مردم قرار دهند و این وقتى است که زنان، حاکم و کنیزان، مشاور و کودکان، فرمانروا باشند!

۲۹- زیرکى به هنگام فتنه

«کُنْ فِى الْفِتْنَهِ کَابْنِ اللَّبُونِ; لا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ، وَ لا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ.»

هنگام فتنه چون شتر دو ساله باش که نه پشتى دارد تا سوارش شوند و نه پستانى تا شیرش دوشند.

۳۰- اقبال و ادبار دنیا

«إذا أَقْبَلَتِ الدُّنیا عَلى أَحَد أَعارَتْهُ مَحاسِنَ غَیْرِهِ، وَ إِذا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحاسِنَ نَفْسِهِ.»

چون دنیا به کسى روى آرد، نیکویى هاى دیگران را بدو به عاریت سپارد، و چون بدو پشت نماید، خوبى هایش را برباید.

۳۱- ناتوان ترین مردم

«أَعْجَزُ النّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسابِ الاِْخْوانِ، وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.»

ناتوانترین مردم کسى است که توانِ به دست آوردن دوستان را ندارد، و ناتوانتر از او کسى است که دوستى به دست آرد و او را از دست بدهد.

۳۲- فریاد رسى و فرح بخشىِ گرفتار

«مِنْ کَفّاراتِ الذُّنُوبِ الْعِظامِ إِغاثَهُ الْمَلْهُوفِ وَ التَّنْفیسُ عَنِ الْمَکْرُوبِ.»

از کفّاره گناهان بزرگ، فریاد خواه را به فریاد رسیدن، و غمگین را آسایش بخشیدن است.

۳۳- نشانه کمال عقل

«إِذا تَمَّ الْعَقْلُ نَقَصَ الْکَلامُ.»

چون خرد کمال گیرد، گفتار نقصان پذیرد.

۳۴- رابطه با خدا

«مَنْ أَصْلَحَ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللّهِ أَصْلَحَ اللّهُ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیاهُ. وَ مَنْ کانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ کانَ عَلَیْهِ مِنَ اللّهِ حافِظٌ.»

آن که میان خود و خدا را اصلاح کند، خدا میان او و مردم را اصلاح مىکند و آن که کار آخرتِ خود را درست کند، خدا کار دنیاى او را سامان دهد. و آن که او را از خود بر خویشتن واعظى است، خدا را بر او حافظى است.

۳۵- افراط و تفریط

«هَلَکَ فِىَّ رَجُلانِ مُحِبٌّ غال وَ مُبْغِضٌ قال.»

دو تن به خاطر من هلاک شدند: دوستى که اندازه نگاه نداشت و دشمنى که بغض ـ مرا ـ در دل کاشت.

۳۶- روایت و درایت

«إِعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعایَه لاعَقْلَ رِوایَه، فَإِنَّ رُواهَ الْعِلْمِ کَثیرٌ، وَ رُعاتُهُ قَلیلٌ.»

هر گاه حدیثى را شنیدید آن را با دقّت عقلى فهم و رعایت کنید، نه بشنوید و روایت کنید! که راویان علم بسیارند و رعایت کنندگانِ آن اندک در شمار.

۳۷- پاداش تارک گناه

«مَا الُْمجاهِدُ الشَّهیدُ فى سَبیلِ اللّهِ بِأَعْظَمَ أَجْرًا مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَکادَ الْعَفیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکًا مِنَ الْمَلائِکَهِ.»

مُزد جهادگرِ کشته در راه خدا بیشتر نیست از مرد پارسا که ـ معصیت کردن ـ تواند ـ لیکن ـ پارسا ماند و چنان است که گویى پارسا فرشته اى است از فرشته ها.

۳۸- پایان ناگوار گناه

«أُذْکُرُوا انقِطاعَ اللَّذّاتِ وَ بَقاءَ التَّبِعاتِ.»

به یاد آرید که لذّتها تمام شدنى است و پایان ناگوار آن بر جاى ماندنى.

۳۹- صفت دنیا

«فى صِفَهِ الدُّنْیا: تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ.»

در صفت دنیا فرموده است:مىفریبد و زیان مىرساند و مىگذرد.

۴۰- دینداران آخر الزّمان

«یَأْتى عَلَى النّاسِ زَمانٌ لا یَبْقى فیهِ مِنَ الْقُرْآنِ إِلاّ رَسْمُهُ وَ مِنَ الاِْسْلامِ إِلاَّ اسْمُهُ. مَساجِدُهُمْ یَوْمَئِذ عامِرَهٌ مِنَ الْبِناءِ خَرابٌ مِنَ الْهُدى. سُکّانُها وَ عُمّارُها شَرُّ أَهْلِ الاَْرْضِ، مِنْهُمْ تَخْرُجُ الْفِتْنَهُ وَ إِلَیْهِمْ تَأْوِى الْخَطیئَهُ یَرُدُّونَ مَنْ شَذَّ عَنْها فیها.

وَ یَسُوقُونَ مَنْ تَأَخَّرَ إِلَیْها.

یَقُولُ اللّهُ تَعالى «فَبى حَلَفْتُ لاََبْعَثَنَّ عَلى أُولئِکَ فِتْنَهً أَتْرُکَ الْحَلیمَ فیها حَیْرانَ» وَ قَدْ فَعَلَ. وَ نَحْنُ نَسْتَقیلُ اللّهَ عَثْرَهَ الْغَفْلَهِ.»

مردم را روزگارى رسد که در آن از قرآن جز نشان نماند و از اسلام جز نام آن، در آن روزگار ساختمان مسجدهاى آنان نو و تازه ساز است و از رستگارى ویران. ساکنان و سازندگان آن مسجدها بدترین مردم زمین اند، فتنه از آنان خیزد و خطا به آنان درآویزد.

آن که از فتنه به کنار ماند بدان بازش گردانند، و آن که از آن پس افتد به سویش برانند.

خداى تعالى فرماید: «به خودم سوگند، بر آنان فتنه اى بگمارم که بردبار در آن سرگردان مانَد» و چنین کرده است، و ما از خدا می خواهیم از لغزش غفلت درگذرد.

 

بی کلک

متولد چه ماهی هستی ؟

فال روزانه فروردین
فروردین
فال روزانه اردیبهشت
اردیبهشت
فال روزانه خرداد
خرداد
فال روزانه تیر
تیر
فال روزانه مرداد
مرداد
فال روزانه شهریور
شهریور
فال روزانه مهر
مهر
فال روزانه آبان
آبان
فال روزانه آذر
آذر
فال روزانه دی
دی
فال روزانه بهمن
بهمن
فال روزانه اسفند
اسفند