بایگانی برچسب: s

کودکان را مجبور به خالی‌کردن بشقاب غذا نکنید

پژوهشگران به تازگی دریافتند که والدین نباید کودکان را به خالی کردن بشقاب غذا (خوردن غذا تا انتها) وادار کنند.

به گزارش فارس به نقل از دویچه‌وله آلمان، پژوهشگران آمریکایی بر این عقیده‌اند که کودکان وقتی سیر می‌شوند باید اجازه داشته باشند غذای خود را نیم‌خورده رها کنند.

والدینی که کودکان را وادار می‌کنند غذا را کامل بخورند، لطفی در حق فرزندان خود نمی‌کنند.

حذف‌کردن برخی از خوردنی‌ها هم مشکل‌ساز است، این عوامل با ارسال پیام‌های نادرست به کودک، خطر چاقی را افزایش می‌دهند.

اجبار به ادامه‌ خوردن علاوه بر انباشت کالری غیر ضروری در بدن، تأثیر روانی خاصی دارد که در نهایت خطر چاقی را افزایش می‌دهد.

بیشترین سخت‌گیری در خالی‌کردن بشقاب را پدرها در برابر پسرانشان نشان می‌دهند.

به گفته یکی از اعضای انجمن پزشکان کودک در آلمان، این رفتار سبب می‌شود کودکان حساسیت لازم به حس گرسنگی یا سیری خود را از دست بدهند و به‌جای گوش کردن به پیام‌های جسمانی خود، تحت تأثیر عوامل خارجی همچون غذای فراوان قرار گیرند.

به اعتقاد کارشناسان، بهتر است کودکان به تغذیه صحیح عادت داده شوند؛ میوه و سبزیجات فراوان به رژیم غذایی‌شان افزوده و امکان دسترسی‌شان به تنقلات با رعایت اعتدال فراهم شود.

نقش پدر و مادر به‌عنوان الگوی درست نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

کودکانی که در معرض تصمیم‌گیری قرار می‌گیرند، بهتر است پیش‌تر آموخته باشند که نباید بشقاب را با انبوهی از خوردنی‌ها انباشت.

آنان باید بدانند که دو بار غذا برداشتن، بهتر از نیم‌خورده رها کردن غذاست.

منع کودکان، چاقی و پیامدها

پژوهشگران آمریکایی همچنین گفتند که کودکانی که از دسترسی به خوراکی‌های مشخصی منع می‌شوند، از سنین آغازین زندگی به سمت چاقی می‌روند.

به گمان دانشمندان، چندین برابر شدن ولع کودک به خوراکی‌هایی که از آن‌ها منع شده، نقش مهمی در این زمینه دارد.

دانشمندان دانشگاه «مینسوتا» در آمریکا برای رسیدن به داده‌های بالا رفتار غذایی ۲ هزار و ۲۰۰ کودک و نوجوان را با میانگین سنی ۱۴ سال همراه با برخورد والدین آن‌ها بررسی کردند.

شمار کودکان و بزرگسالان چاق در بسیاری از کشورها به شدت در حال افزایش است.

این افراد به طور افراطی غذاهای شیرین و چرب می‌خورند، متخصصان تغذیه تا حدودی هم سیاست‌های صنایع غذایی را مسئول شیوع چاقی مفرط می‌دانند.

تغییر الگوی تغذیه، گسترش شهرنشینی و کم‌تحرکی از جمله عواملی هستند که در شیوع چاقی یا بروز بیماری‌های جسمی و روحی فراوان نقش بسزایی دارند.

دانشمندان بارها در مورد تأثیرات منفی چاقی در کودکی و نوجوانی هشدار داده‌اند.

پیش از این نتیجه پژوهش‌هایی منتشر شده‌اند که بر اساس آن‌ها نارضایتی از اندام در دوران بلوغ، پیامدهای جبران‌ناپذیری در سنین بزرگسالی دارد.

Tabnak.IR | تابناک

زندگی را لابه لای مادرانگی گم نکنید

خیلی از خانم ها بعد از مادر شدن آنقدر غرق در بچه داری می شوند و چنان سفت و سخت به نقش جدیدشان می چسبند که گاهی بعد از ۲، ۳ سال وقتی در آیینه نگاه می کنند خود واقعی شان را به جا نمی آورند و فقط یک مادر را می بینند.

برای اینکه یک بار دیگر حس قشنگ خود بودن را تجربه کنید توصیه های زیر را جدی بگیرید :

۱-      شما به کمی زمان و تنهایی احتیاج دارید. حتی اگر لازم است چند دقیقه در روز، مثلاً موقع دوش گرفتن ذهن تان را آزاد بگذراید و به جای فکر کردن به غذای شب، کلاس بچه ها ، به هم ریختگی خانه و …، به چیزهایی فکر کنید که چند وقتی است فراموششان کرده اید.

۲-      یک مجله یا کتاب برای خودتان بخرید که موضوع اش ربطی به بچه ها نداشته باشد. تعجب نکنید؛ هنوز از این جور کتاب ها و نشریات پیدا می شود!

۳-      یک شب ۱۰۰ درصد زنانه برای خودتان ترتیب بدهید. دوستانتان را دعوت کنید ولطفا درباره چیزی غیر از بچه ها، بیماری شان، مهدکودک شان، لباسشان و … حرف بزنید. نگران نباشید؛ یک شب، هزار شب نمی شود.

۴-      از یکی از دوستان یا اعضای خانواده خواهش کنید یکی، دو ساعتی، فرزند شما را پیش خودش نگه دارد. بعد در یک رستوران با همسرتان قرار بگذارید و از یک شام یا ناهار دو نفره بدون نق نق، گریه، بهانه گیری، به هم ریختن میزغذا و … لذا ببرید.

۵-      اگر در حال حاضر شاغل نیستید، برای خودتان یک سرگرمی پیدا کنید. یک کار داوطلبانه که باعث شود دوباره از استعداد ها و توانایی ها یا مهارت هایتان استفاده کنید، حسابی شما را سر حال می کند.

۶-      گاهی فقط برای دل خودتان آشپزی کنید و رژیم غذایی سالم و ورزش را فراموش نکنید.

منبع : نشریه شهرزاد

مجله خبری

لطفاً با عشق ازدواج نکنید

می گویند بد دوره و زمانه ای است. می گویند رابطه ها سست شده. روز به روز بر تعداد آدم هایی که در نقطه پایان ایستاده اند و افسوس می خورند اضافه می شود. چه باید کرد؟

منطقی است که وقتی در پایان راه احساس می کنیم اشتباه آمده ایم، به آغاز نگاه کنیم. همه همین کار را می کنند. به روزی بر می گردند که به نظر زیبا ترین روز دنیا می آمد . روز که دنیا اوج مهربانی اش را نشان داده بود. روز اول آشنایی یا روز اول عاشقی و …. و بعد آهی می کشند و به خودشان می گویند: چه اشتباهی کردم! منطقی است. اما واقعاً این اشتباه در کجاست؟ اغلب اوقات همین جا آدم ها دوباره دچار اشتباه می شوند. به جای اینکه خودشان را محاکمه کنند؛ شروع می کنند به متهم کردن دیگران. همه تقصیرها را گردن طرف مقابل می اندازند، وجدانشان را آسوده می کنند و خلاص. بعد هم قضاوتشان را تعمیم می دهند و به این نتیجه فلسفی ( ! ) می رسند که: همه مردها یا زن ها سر و ته یک کرباسند!

روز اول اگر عاشق بودیم یا ندانم کار، یا بی تجربه، یا هرچیز دیگر؛ همه آنچه باید می دیدیم را ندیدیم، کسی جزء خود ما متهم نیست. اگر می دیدیم، با چشم باز تصمیم می گرفتیم، می پذیرفتیم یا نمی پذیرفتیم، به هر حال به اینجا نمی رسید که : « چی فکر می کردیم و چی شد! ».

اغلب اوقات ویژگی هایی که به خاطر آنها فکر می کنیم زندگی مشترک به بن بست می رسد، از اول وجود داشته اند. فقط باید بهتر نگاه می کردیم. اگر این نگاه، با واقع بینی ( و نه ایده آلیسم ) همراه شود، احتمال رضایت از انتخاب تا حد زیادی بالا می رود. اگر چه، باز هم همیشه هر احتمالی وجود دارد. همان واقع بینی اقتضا می کند، از همان آغاز به بدترین احتمال هم فکر کرد. بدترین احتمال، که البته هرگز آخر زندگی نیست.

نوشته دکتر محمد رضا رجبی شکیب؛ نشریه سیب سبز شماره ۶۷

مجله خبری