اگر تظاهرات در خیابانهای برزیل تنها یک دلیل داشته باشد، سرخوردگی ناشی از فقر در زندگی شهری است. این مساله به برزیل محدود نیست. کارشناسان از پدیدهای میگویند که متوجه شهرهای بزرگ است. حتی در مورد نیویورک و لندن هم از این سرخوردگی سخن گفته میشود.
اگر تظاهرات در خیابانهای برزیل تنها یک دلیل داشته باشد،
سرخوردگی ناشی از فقر در زندگی شهری است. این مساله به برزیل محدود نیست.
کارشناسان از پدیدهای میگویند که متوجه شهرهای بزرگ است. حتی در مورد نیویورک و
لندن هم از این سرخوردگی سخن گفته میشود.
به گزارش «تابناک» و به نقل از دیلی بیست، برزیل این روزها
در آتش است و صدها هزار نفر به خیابانها ریختهاند تا خشم و ناراحتی خود را از
فساد، هزینههای بالای زندگی و برنامه افزایش کرایه اتوبوسها ابراز کنند. تظاهرات
در ااستانبول یعد از یک ماه، ادامه دارد و حتی استکهام پایتخت سوئد نیز در هفتههای
اخیر، شاهد مسائلی مشابه بوده است.
در ابتدای اولین قرنی که در آن شهرنشینی بیشتر از زندگی
روستایی است، اوضاع چندان خوب به نظر نمیرسد. دلیل تظاهرات در شهرهایی که نام
برده شد، حتی به شکل تقریبی هم به راحتی قابل بیان نیست ولی یک نکته قابل تامل است
و آن این که ساکنان شهرها، از چیزی واقعا ناراضی هستند.
در برزیل، مساله کرایه اتوبوس و فساد جرقههای اظهری خشم
مردم در خیابانها است. دلیل واقعی خط جدایی روشنی است که میان زندگی دارا و ندار
کشیده شده است. از نقطه نظر اقتصادی، برزیل یکی از اعضای گروه بریک (برزیل، روسیه،
هند و چین) است که متشکل از اقتصادهایی است که به سرعت در حال رشد هستند ولی در
حالی که طبقه مرفه، زندگی پر زرق و برق خود را به رخ میکشند، زندگی در حلبی آبادهای
ریو و سائوپائولو به نحو کشندهای سخت است.
فاولاس یا همین حلبیآبادها به وسیله سربازانی به وجود آمده
است که جایی برای رفتن نداشتند. با گسترش شهرنشینی در برزیل در دهه ۱۹۷۰ و مهاجرت
به شهرها برای دسترسی به فرصتهای شغلی، این محلهها به محل پیدایش گروههای خشن،
توزیعکنندگان مواد مخدر و سایر کارهای کثیف تبدیل شد.واقعگرایانهترین تصویر از
این محل، آن چیزی است که فرناندو میرلس در فیلم «شهر خدا » در سال ۲۰۰۲ نشان داده
است. در این فیلم، میرلس سختیهای زندگی در فقر را نشان داده است در حالی که چند
مایل بالاتر، طبقهای رمفه در حال زندگی هستند.
در یک صحنه بهتآور و به یاد ماندنی، کودکی نه ساله به
عنوان بخشی از مراسم پیوستن به گروههای خشن، به پای کودکی سه ساله شلیک میکند.
گریه کودک غیر قابل تحمل است، همانگونه که دیدن بیشتر این فیلم غیر قابل تحمل است.
فیلم باعث پریشان شدن خیال طبقه مرفه برزیل نیز شد!
اکنون مردم این حاشیههای شهر و به خصوص جوانان خشمگین
آنها، به پا خاستهاند تا صدایشان شنیده شود. ریشه اصلی اعتراضات در پناه خشونت و
رعب ناشی از درگیریها پنهان مانده است. آن گونه که یکی از کارشناسان برزیلی گفته
است گویی، طاقت این مردم دیگر طاق شده است و مساله شروع شده است.
نکته جالب در این میان آن است که اولین درگیریها دو هفته
پیش در سائوپائولو شروع شده است در حالی که یک هفته پیش از ان، کنفرانسی در این
شهر برگزار شد که گفته میشود با موفقیت زیاد و به وسیله یک سازمان غیردولتی مستقر
در ژنو به نام «بنیاد شهرهای جدید» برگزار شده است.
دستور کار این سازمان، ارتقای گفتگوی پایدار و پویا در
شهرها و یافتن راههایی است تا زندگی برای تودههای مردم آسانتر و دوستانهتر
شود. در این کنفرانس، شهرداران و رهبران فکری از سراسر جهان دور هم جمع میشوند. شهردار
متعلق به چپ میانه شهر سائوپائولو یعنی فرناندو حداد یکی از اصلیترین چهرههای
این کنفرانس بود. بعد از برگزاری این کنفرانس وی پیروزمندانه به پاریس رفت تا برای
کسب میزبانی اکسپو ۲۰۲۰ برای شهر خودش تبلیغ کند. بعد از شروع اعتراضات به افزایش
کرایه اتوبوسها، او به سرعت به برزیل برگشت تا راه حلی برای مشکل پیدا کند. هر
چند که وی از تصمیم خود مبنی بر افزایش نرخها عقبنشیتی کرد ولی دیگر خیلی دیر
شده است.
در همین حال در آن سوی دنیا، تظاهرات در شهر بیست میلیونی
استانبول همچنان پرقدرت است. این در حالی است که پلیس از میزان بالایی از گاز اشکآور،
کتک زدن و سایر تهدیدها علیه تظاهرکنندگان استفاده کرده است و اخیرا یک پیانوی
بسیار بزرگ را در میدان تقسیم مستقر کرده است تا اعصابی برای تظاهرکنندگان باقی
نگذارد.
همانند برزیلیها، تظاهرکنندگان ترکیهای نیز کار خود را در
اعتراض به مسائل شهری شروع کردند ولی بعدا اعتراض علیه سیاستهای دولت اسلامگرای
این کشور نیز به موضوع اضافه شد.
استانبول، سائوپائولو، استکهلم، آنکارا، ریو و تحولات
کشورهای عربی که با خودسوزی بک سبزی فروش در سیدی بوزید در تونس شروع شد و بعدا به
دیگر کشورهای عربی کشیده شد؛ آیا بعد از این نوبت پاریس و نیویورک و لندن خواهد
بود؟
آیا ارتباطی بین این شهرها وجود دارد؟ با گسترش مهاجرت به
شهرها، آیا راهی وجود دارد که این شهرها جایی بهتر برای زندگی شوند؟
جان روسانت رئیس و بنیانگذار «بنیاد شهرهای جدید» معتقد است
که این تظاهرات و تحولات در کشورهای عربی ارتباطهایی دارند. اگر در کشوری قرار
است که زندگی شهری بیشتر شود، باید از این تحولات درس گرفته شود.
روسانت اشاره میکند که اکنون بیش از نیمی از مردم چین
شهرنشین شدهاند در حالی که یک نسل پیش از این، رقم شهرنشینی در چین تنها بیست
درصد بود و پیشبینی میشود که در دوازده سال آینده، ۲۵۰میلیون چینی دیگر هم
شهرنشین خواهند شد. شهرهای هند در حال گسترش روزافزون هستند و فقر باعث شده است که
بخش بزرگتری از جمعیت روستایی اندونزی، چهارمین کشور پرجمعیت جهان به سوی شهرها
روانه شوند.
شهرهای شلوغ و بد سازماندهی شده محیط مناسبی برای گسترش
نارضایتی هستند شهری مثل لندن هم مشکلات خاص خود را دارد. در پاریس، مناطق مرکزی
مخصوص طبقه نخبگان سفیدپوست شده است و طبقات دیگر به حاشیه رانده شدهاند. زمانی
که آنها مانند تابستان ۲۰۰۴ به خیابان بریزند تا اعتراض کنند، پاریسی به چرایی این
اعتراض فکر میکردند. شکاف اقتصادی – اجتماعی دلیل بسیار خوبی برای این مساله است.
منهتن هم به نحو فزایندهای از دسترس افراد با درآمد متوسط
دور میشود. جنبش اشغال وال استریت جنبشی بدون سازماندهی و با اهدافی غیر دقیق و
قدرت محدود بود ولی پیام روشنی داشت: شکاف بین آنهایی که به اندازه کافی ثروتمند
هستند که از زندگی خود لذت ببرند با دیگران خیلی زیاد شده است.
روسانت معتقد است که مسائل برزیل شروع یک موج بزرگ است. راه
حل از نظر وی این است که مردم شهرها و مسائل آنها واقعا در سیاستگذاری جدی گرفته
شوند. از دید وی شهرداران، سیاستمداران و رهبران سیاسی باید به کرامت و برابری
ذاتی شهروندان خود توجه کنند.
Tabnak.IR | تابناک