بایگانی برچسب: s

اس ام اس های سنگین و مفهومی جدید و جذاب

جدیدترین اس ام اس های فاز سنگین و جملات مفهومی

دیگر بوی آدمیزاد نمی دهیم!
گرگ ها هم برای خوردنمان ناز میکنند …
.
.
.
خرَد، تا به زنان میرسد…
نامش میشود مکر …
و مکر، تا به مردان میرسد…
نامش میشود…
عقل…
.
.
.
از اسب که بیفتی اسیر سرزنش خاک می شوی در این سرزمین، سقوط آزاد هم ممکن نیست …
.
.
.
ای کاش انسانها؛ همان قدر که از ارتفاع می ترسیدند؛ کمی هم از پستی هراس داشتند …!
.
.
.
بلند بخوان؛
درشت بنویس؛
آویزه ی گوشت کن که:
«تقوا» آن نیست؛
که با یک «تق»، وا برود …
.
.
.
به بودن ها، دیر عادت کن و به نبودن ها، زود …! آدم ها، نبودن را بهتر بلدند
.
.
.
حوا بودن تاوان سنگینی دارد … وقتی آدمها برای هر دمو بازدم هوا نیاز دارند …
.
.
.
نباید شیشه را با سنگ بازی داد!
نباید مست را در حال ِ مستی …
دست ِ قاضی داد!
نباید بی تفاوت!
چتر ماتم را …
به دست ِ خیس باران داد!
کبوترها که جز پرواز، آزادی نمی خواهند!
نباید در حصار میله ها
با دانه ی گندم … به او تعلیم ماندن داد
.
.
.
نگران نباش
حال من خوب است
فقط کمی بزرگتر شده ام
عقلم قد کشیده
شعورم متبلور شده
دلتنگی هایم کوچک شده اند
و در فاصله کوتاه لبخندها و اشکهایم
آموخته ام زندگی کنم…
.
.
.
این روزها خوابم نمی آید … فقط می خوابم که بیدار نباشم!
.
.
.
دختری که تمام دغدغه اش ست کردن رنگ لباس و رژ لبش می باشد چه می داند از درد های یک مرد…
.
.
.
گرگ شده اند اینروزها…
کافی است سر به زیر باشی با بره اشتباهت میگیرند
خیز برمیدارند برای دریدنت…
.
.
.
دلم اصرار دارد فریاد بزند؛
اما …
من جلوی دهانش را می گیرم، وقتی می دانم کسی تمایلی به شنیدن صدایش ندارد …
.
.
.
درد یعنی‌ سرت به همون سنگی‌ بخوره که به سینه میزدی …
.
.
.
دیگر از تنهایی خسته شده ام … به کلاغها زیر میزی میدهم، تا قصه ام را تمام کنند …
.
.
.
کاش من هم دکمه alt+shift داشتم
تا وقتی حرفهایم را نمی فهمیدی
زبان گفته هایم را عوض می کردم
.
.
.
دیگر آرزویی ندارم!
اگر خودم نه، حداقل موهایم سپید بختشدند عاقبت!
.
.
.
“دیگران” همیشه برایم ” گران ” تمام شده اند
بجای آن که ” نگرانم ” شوند
.
.
.
همیشه سکوت خوب نیست
گاهی خُرد میشوی زیر بار حرفهای نگفته
غافل از اینکه به تو تهمت بی جنبگی میزنند…
.
.
.
به آخر تلخی نزدیکیم
مگر دست های خدا شیرینمان کند!
.
.
.
سعی نکن متفاوت باشی
فقط خوب باش
این روزها خوب بودن به اندازه کافی متفاوت است
.
.
.
دنیا پر از تباهی است، نه به خاطر وجود آدمهای بد، بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب
.
.
.
این روزا درسرزمینی زندگی میکنم، که دویدن سهم کسانیست که نمیرسند، و رسیدن سهم کسانیست که نمی دوند..!
.
.
.
ساده هستم
ساده می بینم
ساده می پندارم زندگی را
نمیدانستم جرم می دانند سادگی را
سادگی جرم است و من مجرم ترین مجرم شهرم
ساده می مانم…
ساده میمیرم…
اما…
ترک نمی گویم پاکی این سادگی را …
.
.
.
زندگی تاس خوب آوردن نیست!
با تاس بد، خوب زندگی کردن است!
.
.
.
هر وقت بین دوتا انتخاب مردد بودی؛
شیر یا خط بنداز!
مهم نیست شیر بیفته یا خط …
مهم اینه که اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه،
یه دفعه بفهمی:
دلت بیشتر میخواد شیر بیفته، یا خط …
.
.
.
به فقر ِ احساس ِ”انسانیّت”دچار شدیم!
نسلی که دردش را، کیبوردها .. پیامک ها .. و .. تلفن های ِ پی در پی می فهمند …
.
.
.
هر چہ از دست میرود بگذار برود …
چیزی ڪہ بہ اِلتماس آلوده باشد نمیخواهم…!
هر چہ باشد حتی زندگی …!
.
.
.
جایت را با دیگری پُر میکنند احساس … سیری چند؟؟!
آدم های عجیبی دارد اینجا!
دوستی هایشان ناگهانی ست
دلبستن شان غریب است و رفتن شان آشنا …!
.
.
.
آلیس کجایی؟!
بیا …
اینجا عجیب ترین سرزمین دنیاست …
.
.
.
دنیای من
پر از دستهایست
که خسته نمی شوند
از نگه داشتن
نقاب ها …!
.
.
.
با خطی زیبا در آخرین صفحه اش نوشته بود:
مراقب باش؛
دست روزگار هلت میده …
ولی قرار نیست تو بیفتی …
اگر بی تاب نباشی و خودت را به آسمان گره زده باشی اوج میگیری …
به همین سادگی …
.
.
.
دَم از بازی حکم میزنی!
دَم از حکم دل میزنی!
پس به زبان “قمار” برایت میگویم!
قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید!
باخت ِ زیبایی بود!
یاد گرفتم به دل، “دل” نبندم!
یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم!
دل را باید بُر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بری نکنند!
.
.
.
خدا جونم
یه بار reset کن لطفا؛
زندگی خیلیا هَنگ کرده …
.
.
.
کاش آدما
مثل ِ فایل های ‌تو اینترنت بودن!
هرکی رو خوشت می اومد
میتونستی دانلود کنی واسه خودت …
.
.
.
روزگار عجیبی شده…
حتی وقتی میخندیم
منظورمان چیزه دیگریست …!!
.
.
.
تو‌ی رابطه هاتون گاهی سنگ بندازین تا عمقش براتون مشخص بشه …
.
.
.
یه زمانی آدمها دوست داشتن که اولین عشق یه نفر باشن…
الان باید دعا کنن که آخریش باشن…
.
.
.
کنارت هستند؛ تا کی!؟
تا وقتی که به تو احتیاج دارند …
از پیشت میروند یک روز؛ کدام روز؟!
وقتی کسی جایت آمد …
دوستت دارند؛ تا چه موقع!؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوست داشتن پیدا کنند …
میگویند: عاشقت هستند برای همیشه نه …
فقط تا وقتی که نوبت بازی با تو تمام بشود!
و این است بازی باهم بودن …!!!
.
.
.
از ترس فاسد شدن،
دلت را حراج نکن
خشک کردن هنوز هم جواب میدهد!
.
.
.
آدم ها می آیند…
زندگی می کنند
می میرند و می روند …
اما فاجعه ی زندگی ِ تو
آن هنگام آغاز می شود
که آدمی می رود اما نمی میرد!
می ماند
و نبودنش در بودن ِ تو
چنان ته نشین می شود
که تو می میری،
در حالی که زنده ای …
.
.
.
ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺩﺭﺩﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﻪ ﺷﻮﯾﺪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﺪ
ﺩﺭﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ:
ﺯﻧﺪﮔﯽ، ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺩﺭﺩ ﺩﺍﺭﺩ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﺩﺭﺩ ﻧﻮ،
ﺩﺭﺩ ﮐﻬﻨﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯽﺷﻮد
.
.
.
این نیز بگذرد؛
مثل همه ی اتفاقات خوب و بد زندگی؛
مثل همه ی دوست داشتن هایی که؛
در ته صندوق خاک خورده ی زمان مخفی ماند؛
و هیچ کس نفهمیدشان؛
این نیز بگذرد، مثل زندگی …
.
.
.
میخواهم مدتی بخوابم!
نمی دانم چند روز؟
شاید روزی بیدارشوم
و دنیا به شکل دیگری باشد
و قلب آدم ها…
.
.
.
زندگی کن به شیوه خودت …
با قوانین خودت …!!!
مردم دلشان می خواهد موضوعی برای گفتگو داشته باشند …
برایشان فرقی نمی کند چگونه هستی …
چه خوب … چه بد …
موضوع صحبتشان خواهی شد …!
پس زندگی کن به شیوه خودت …
چه خوب … چه بد …
.
.
.
درد ِ دل که می کنی؛
ضعف هایت، دردهایت را می گذاری توی ِ سینی؛
و تعارف می کنی که هر کدامش را که می خواهند بردارند؛
تیز کنند …
تیغ کنند …
و بزنند به روحت …!
.
.
.
بیا باز هم خودمان را به نفهمی بزنیم!
گاهی بفهمی، نفهمی .. نفهمی، اوج ِ فهم است!
.
.
.
معشوقه ای پیدا کرده ام
به نام روزگار …
این روزها مرا درآغوش خویش
سخت به بازی گرفته است!
.
.
.
آدم ها دروغ نمی گن
اگر چیزی می گویند صرفا ” احساسشان ” درهمان لحظه ست …
نباید روش حساب کرد …
.
.
.
همه ی ما فقط حسرت بی پایان یک اتفاق ساده ایم که جهان را بی جهت، یک جور عجیبی جدی گرفته ایم …!
.
.
.
وقتی همه چیز خوبه میترسم … ما به لنگیدن یکجایِ کار عادت کرده ایم …
.
.
.
آدما مترسک سر جالیز نیستن؛ که وقتی واسه کلاغای دلت تکراری شدن عوضشون کنی؛ پس یه کم در مورد آدما منصف باش؛ تا مترسک یکی دیگه نشی …!

نوشته اس ام اس های سنگین و مفهومی جدید و جذاب اولین بار در اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک پدیدار شد.

اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک

پیامک های عمیق مفهومی و اس ام اس سنگین

اس ام اس و جملات سنگین و مفهومی

کارم از یکی بود و یکی نبود گذشت،
من در اوج قصه گم شده ام…!

این روزها بُرد با کسی ست که بی رحم باشد
از دلتــــ که مایه بگذاری
ســوخـــــته ای …

زن که بـاشـے …
عـاشـق شـوے “چـشـم سـفـیـد” خـطـابـَت مـے کـنـنـد!
راسـت مـے گـویـنـد …
چـشـمـانـَم سـفـیـد شـد بـه جـاده هـایـے کـه..
“تـو” ..
مـُسـافـر هـیـچـکـدام نـبـودے

توی مارپله ی زندگی، مهره نباش که هر چی گفتن بگی باشه …!
تاس باش که هر چی گفتی بگن باشه!

کاش توی زندگی هم مثل فوتبال
وقتی زمین می‌خوردی و از درد به خودت می‌پیچیدی
یه داور می‌اومد از آدم می‌پرسید:می‌تونی ادامه بدی؟!
تو هم میگفتی نه، باید برم بیرون …

بـــــرای کـــسی کــه رفــــتـنـی اســـت، راه بــــاز کــــنـید
ایــــستادن و مــنـتظر مـانـدن ابـــلـهانه تـرین کـار دل اســت

نگـــــــران نباش،
حــــال مـــن خـــــــوب اســت بــزرگ شـــده ام …
دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم
آمـوختــه ام، که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش ” زندگیست ”
آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای ” نبــودنـت ” تنگ نشــــود…
راســــــتی، بهتــــــــــر از قبل دروغ می گویــــم…
” حــــال مـــن خـــــــوب اســت ” … خــــــوبِ خــــوب…

روزهایم گذشت اما روزگار از من نگذشت!
اما من از روزها و روزگار گذشتم، بگذرید از من!

تاب ندارم
سخت است
با تو هستند
جلوتـــر
با دیگری یا جور دیگری .!
سخت است
چه رنگین کمان نحســـــی

درغروب سخت دنیا یاد یاران میکنم
درکویر خشک و سوزان رقص باران میکنم
زندگی مرگ است و مرگ هم زندگی
پس درود برمرگ و مرگ بر زندگی …

گاهی اوقات بی قانونی؛
عجیب بیداد می کند در عاشقی …
یکی دور می زند …
اما … دیگری جریمه میشود
و تاوان میپردازد …

درد دارد …
وقتی همه چیز را می دانی …
و فکر می کنند نمی دانی …
و غصه می خوری که می دانی …
و می خندند که نمی دانی …

برهنه می آئیم
برهنه می بوسیم
برهنه می میریم
با این همه عریانی
هنوز قلب هیچکس پیدا نیست …

بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما در رابطه‌هامون می‌کنیم این است که:
نیمه می‌شنویم؛
یک چهارم می‌فهمیم،
هیچی فکر نمی‌کنیم!
و دوبرابر واکنش نشون می دهیم …

وقتی که گوش ها زنگ زده اند
عاقلانه ترین کار، سکوت است…

میان ابرها سیر می‌کنم
هر کدام را به شکلی می‌بینم
که دوست دارم …
می‌گردم و دلخواهم را پیدا می‌کنم
میان آدم‌ها اما …
کاری از دست من ساخته نیست
خودشان شکل عوض می‌کنند
بـرای اتـفـاق هـایی که نـمی افـتـد …
بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم
بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم
بـرای بـوسـه ای کـه نـبــود
بـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــد
بــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت

چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…!
این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…!

میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟
اینکه هر کاری در توانِت هست
براش انجام بدی،بعد برگرده بگه :
مگه من ازت خواستم…!

آنقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم
زمین را از زیر پاییم بکشند…

ﮔﺎﻫـﮯ ﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ، ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢ ﺟـﺎﻡ ﺧﺎﻟﯿـﻪ، ﯾﺎ ﻧـﻪ!؟

وقتی خواستن ها بوی شهوت میدهند
وقتی بودن ها طعم نیاز دارند
وقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار با هر کسی پر میشود
وقتی نگاه ها هرزه به هر سو روانه میشود
وقتی غریزه احساس را پوشش میدهد
وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی میشود
دیگر نمی خواهمت
نه تو را و نه هیچ کس دیگر را …

کاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند
و زنان شوکت زن بودنشان را؛
کاش مردان همیشه مرد باشند
و زنان همیشه زن!
آنگاه هر روز نه روز “زن”،
نه روز “مرد” بلکه روز “انسان” است…

عمریست خودم را به خریت زده ام …
دلم برای آن روی سگم تنگ شده…

چه اســــارت بی افتخــــاری است در بنــــد حــــرف این و آن بــــودن …

من در میان مردمی هستم
که باورشان نمیشود تنهایــــم
میگویند خوش بحالت که خوشحالی
نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست
برای دوست داشتن مــــــــن

گاهی برای کشـیدنِ فـریـاد
هـزاران پیکـاســو هـم کـافـی نیسـت …

نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند
که هر رهگذری را شبیه تو می بینم!!
نمی دانم غریبه ها ” تــــــــــــــــــــو ” شده اند
یا تو ” غریبـــــــــــــــــــــــــــه ”؟؟!!

شـده ام مـعـادلـه ی چنـد مَـجهولـی!
ایـن روزهـا هـیـچ کـس از هـیـچ راهـی مـرا نـمـیـفهمـَد…

آدم هـــای کنــــارم مثل جُــــمعه می‌ مــــــانند
معلــــــــوم نمی‌کند “فــــــرد” هستــــند یا ” زوج” …
پُــــر از ابـــــهامند…

ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد؛
از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم!
امـا … حقیقـت اینه که :
از دست دادن ِ خــودمـون،
و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم! و چقدر ارزش داریم …
گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره …!!

من چشمهایـــم را بستم و تو قایــم شدی ..
من هنـــوز روزها را می شــمارم!..
و تـــو پیدا نمیشوی!..
یا من بازی را بلــد نیستم!
یا تو جر زدی!

خدایا …!!
از تو دلگیرم …
گفته بودی حق انتخاب داری
پس چرا انتخابم درکنار دیگریست؟

به چه میخندی تو؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟
به چه چیز؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟
به چه میخندی تو؟ نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟
یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟
به چه میخندی تو؟ به دل ساده من میخندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟
خنده دار است بخند …

گاهی اوقات باید بگذری و بگذاری و بروی …
وقتی می مانی و تحمل می کنی، از خودت یک احمق می سازی

صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟
آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند …
وای سهراب کجایی آخر؟ … زخم ها بر دل عاشق کردن، خون به چشمان شقایق کردند…
ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش سیری چند؟
صبـــــــــر کن سهــــراب …!
قایقت جا دارد؟ من را نیز با خود ببر، اینجا عاشقی بین مردم مرده است …

من فقط دارم سعی میکنم همرنگ جماعت شوم،
اما می شود کمی کمکم کنید!
آی جماعت…
شماها دقیقا چه رنگی هستید؟

شهر من اینجا نیست!
اینجا…
آدم که نه!
آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!
و جالب تر!
اینجا هر کسی
هفتاد رنگ بازی میکند
تا میزبان سیاهی دیگری باشد!
.
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
همه قار قار چهلمین کلاغ را
دوست می دارند!
و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!
.
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
سبدهاشان پر است از
تخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند!
.
من به دنبال دیارم هستم,
شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!

آدمــیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است …!
وقتی میخواهد با منطق حرف بزند؛ احساساتی میشود …
وقتی از احساسش میگوید؛ آرزوهایش لو میرود …
وقتی از آرزوهایش یاد میکند؛ حسرتش رو میشود …
وقتی حسرتهایش را روشن میکند؛ منطق میتراشد …
و اینگونه گند میزند به همه ی روابطش …

این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند!
حیف از عشق که زیر دست و پاست …

گــــفته باشــــم!.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم؛
تــــو امــــا … چشم هـــــایت را ببنـــــــد!
سخت است بـدانـــــم می بینی، و بی خیــــــــــالی …!

کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام
یه باشگاه زیبایی افکار هم داشتیم
مشکل امروز ما اندام ها نیستن، افکارها هستن!

اگر روزی عاشق شدی …
قصه ات را برای هیچکس بازگو نکن …
این روزها چشم حسودان به دود اسپند عادت کرده …!

هم قــــــــــد شدیم …
خدا میداند چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم …

روزگاریست همه عرض بدن می خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند
دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند
آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند
عشق ها را همه با دور کمر می سنجند
خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد
عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

نوشته پیامک های عمیق مفهومی و اس ام اس سنگین اولین بار در اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک پدیدار شد.

اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک

اس ام اس و جملات تکان دهنده، پیامک مفهومی

اس ام اس و جملات تکان دهنده، پیامک مفهومی و عمیق

امشب؛
هنگام خوابیدن با خود قدری فکر کنیم …
امروز چه کرده ایم
که فردا لایق زنده ماندن باشیم …

کاش… شبی، روزی، جایی بر لبان تو تکرار می شد… نامم!

چه زیبا نقش بازی می کنیم …
و چه آسان در پشت نقابهایمان پنهان می شویم؛
حتی خدا هم
از آفرینش چنین بازیگرانی در حیرت است …

خدایا مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم؟ دلم از کار افتاده!

چه اشتباه بـزرگیست، تلخ کردن زندگیمان
برای کسی که در دوری ما
شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند …

آدم ها ثانیه به ثانیه رنگ عوض میکنند
از آدم های یک ساعت دیگر میترسم!
چون درگیر هزاران ثانیه اند…
ثانیه هایی که در هرکدام
رنگی دگر به خود میگیرند …

در کشـتـن ما …چـه میـزنـﮯ …تـیـغ جـفا …!!
مـارا سـر تـازیـانـه اﮮ …بـس بـاشـد…!

ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺠﻮﻡ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﺁﺩﻡﻫﺎ، ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ!
ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ی ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﭘﺲ ِ ﺫﻫﻦ ِ ﺗﻮ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﻗﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ…
ﺁﺩﻡﻫﺎ “ﺗﻤﺎﻡ” ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ …!

انسان، حرفیست
زده می شود
خوانده می شود
ترانه می شود، به یاد می ماند …
گاهی
ناله ایست
تنها
خاک خوب می فهمدش …

باید قمارباز باشی تا بفهمی فرق است بین ‘باختن’ و ‘بد’ باختن…

کوچه ها را بلد شدم
رنگهای چراغ راهنما
جدول ضرب
دیگر در راه هیچ مدرسه ای گم نمیشوم
اما گاهی میان آدمها گم میشوم
آدم ها را بلد نیستم.!

خیلی سخت بود …
با “بغض” نوشتم ولی با “خنده” خواندی …

تازگی ها از خواب که بیدار میشوم، تازه کابوس هایم آغاز میشود …

دیدی آخر من را لمس کردی؟
ولی حیف که سنگ قبر من احساس ندارد!

خوش به حال فرهاد که تلخترین خاطره اش شیرین بود!…

دیروز دست هایش میان دست هایم بود
امروز عکسش
و فردا سیگار!

خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص …
تلخ تلخ …

اینطور نمیشود
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غرق در فکرت شدن اصلا دست خودم نیست …

گاهی تو …
گاهی یاد تو …
گاهی هم غم تو …
آخر این “تو” کار مرا تمام می کند!

هرچی بیشتر کمتر به عاشقی فکر کنی، کمتر بیشتر اعصابت میریزه به هم!

خدایـــــــــــــا …
چرا تا زنده ایم
روانمان را شـــــــــاد نمی کنی؟!
همیکنه مردیم …
شادروانمان می کنی؟!

باید خودم را ببرم خانه!
باید ببرم صورتش را بشویم…
ببرم دراز بکشد…
دلداریش بدهم، که فکر نکند…
بگویم نگران نباش، میگذرد…
باید خودم را ببرم بخوابد…
“من” خسته است …!

نوشته اس ام اس و جملات تکان دهنده، پیامک مفهومی اولین بار در اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک پدیدار شد.

اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک