بایگانی برچسب: s

مجلس منفعل یا مجلس بی‌خبر!

با ‌وجود این، چند وقتی است که مجلس شورای اسلامی و نمایندگان حاضر در آن ـ که وظیفه اصلی پاسداری از حقوق مردم را دارند‌ ـ ‌وظایف اصلی‌شان‌ را به کلی فراموش کرده‌اند و در این اوضاع حساس و ‌بحرانی، به حال کاملا منفعل درآمده‌اند، به گونه‌ای که همه اظهار‌نظر‌های نمایندگان در حد کلی‌گویی و گاه ناآگاهی مطلق است.

به گزارش «تابناک»‌، مجلس شورای اسلامی یا قوه مقننه، گذشته از وظیفه قانون‌گذاری، یک نهاد قدرتمند و تأثیر‌گذار در همه مناسب‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است، چرا که به واسطه قدرت نظارتی و همچنین بررسی شرایط جامعه، می‌تواند برای گریز از بحران‌ها و تعدیل مشکلات پدید آمده بر پایه شرایط و با ‌ابزار قانون‌گذاری راهکارهای مناسبی ‌ارائه دهد.

با ‌وجود این، چند وقتی است که مجلس شورای اسلامی و نمایندگان حاضر در آن ـ که وظیفه اصلی پاسداری از حقوق مردم را دارند‌ ـ ‌وظایف اصلی‌شان‌ را به کلی فراموش کرده‌اند و در این اوضاع حساس و ‌بحرانی، به حال کاملا منفعل درآمده‌اند، به گونه‌ای که همه اظهار‌نظر‌های نمایندگان در حد کلی‌گویی و گاه ناآگاهی مطلق است.

این در حالی است که گویا در کشور، آرامش نسبی و بهبود وضعیت از ‌پس از انتخابات ۲۴ خرداد و گزینش ‌یک رئیس‌جمهور معتدل پدید آمده؛ جالب این که ‌وقتی به سراغ نمایندگان می‌رویم و دلیل ایجاد چنین فضای سردی را ـ که هم‌اکنون در مجلس حاکم است ـ می‌پرسیم، با طفره رفتن و یا‌ ندادن پاسخی قانع‌کننده روبه‌رو می‌شویم.

بنا بر این گزارش، آنچه ‌می‌توان از احوالات مجلس ‌نتیجه گرفت، شاید این باشد که نمایندگان در انتظار انتقال قدرت به دولت جدید هستند و به همین منظور،‌ جدی وارد جریانات نمی‌شوند؛ ‌غافل از اینکه شاید در این گذر‌، چه رویدادهای مهم و سرنوشت‌سازی رخ نمایاند که اگر مجلس وارد نشود، شاید خسارات جبران ناپذیر دیگری بر پیکره اجتماع وارد خواهد شد.

برای نمونه، می‌توان به حرکت اخیر دولت در فروش ارز با نرخ بالا برای جبران بدهی هفتاد و چهار هزار میلیاردی اشاره کرد که چندی پیش از سوی یکی از نمایندگان مجلس نیز مطرح شد، به گونه‌ای که رئیس دولت و چهار وزیر عضو مجمع عمومی بانک مرکزی، نرخ دلار را ۲۵۰۰ تومان تعیین ‌و مابه‌التفاوت آن را نسبت به ارز ۱۲۲۶ تومانی‌‌ (۱۲۷۴ تومان در هر دلار را در ۵۸ میلیارد دلار ارزی) ـ که دولت به بانک مرکزی فروخته‌ بود ـ ضرب کردند و به عدد سود فرضی ۷۴ هزار میلیارد تومان رسیدند. پس از آن، این عدد طلب دولت از بانک مرکزی تلقی شده و آن را با فهرستی از بدهی‌های دولت، شرکت‌های دولتی، سازمان هدفمندی یارانه‌ها و بانک‌های دولتی تهاتر کردند.

این گزارش همچنین در ادامه یادآور شد، اکنون نیز قرار است‌ با این ترفند که مقدمات آن از مدت‌ها پیش چیده شده، ۷۴ هزار میلیارد تومان نقدینگی که دولت مسبب اصلی آن است، به شکلی مخرب در اقتصاد ایران پا برجا بماند؛ مبلغی که به جرأت می‌توان گفت، هر میلیارد آن در تورم و فقر و مشکلات زندگی مردم سهم بزرگی دارد.

گفتنی است، هم‌اکنون در کشور این رخداد و رخدادهای‌ ‌مهمی‌ از این دست، ‌در حال وقوع است، ولی جز سکوت صدایی از مجلس به گوش نمی‌رسد. در مقابل تنها صدا صدای همنوایی برخی‌‌ در مجلس برای سهم‌خواهی از دولت منتخب است؛ دولتی که تا پیش از انتخابات، کاندیدای آن به جز عده‌ای انگشت شمار از نمایندگان، جایگاهی در میانشان نداشت.

Tabnak.IR | تابناک

جزئیات طرح ۵ ماده‌ای مجلس برای احیای سازمان مدیریت

جزئیات طرح ۵ ماده‌ای مجلس برای احیاء سازمان مدیریت، برنامه‌ریزی و بهره‌وری منتشر شد که براساس آن، پیشنهاد شد با ادغام معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور سازمانی تخصص محور به نام سازمان مدیریت، برنامه ریزی و بهره وری که مستقیما تحت نظر رئیس جمهور ایفای وظیفه کند، ایجاد شود.

به گزارش مهر، احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور طی یکی از برنامه هایی است که توسط حسن روحانی رئیس جمهور منتخب دوره یازدهم اعلام شده است، این در حالی است که طی یکی دو ماه اخیر موضوع احیای سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دولت احمدی نژاد هم در محافل غیررسمی مطرح شده است.

در عین حال مجلس نیز اخیرا طرحی را در ۵ ماده تدوین و طراحی کرده است تا بتواند این سازمان را دوباره احیا کند، بر این اساس طرح یک فوریتی تشکل سازمان مدیریت، برنامه ریزی و بهره وری در جلسه علنی شماره ۱۰۶ روز سه شنبه ۲۸ خردادماه سال جاری اعلام وصول شده و جهت بررسی به کمیسیون هایی که به عنوان کمیسیون های اصلی و فرعی مشخص شده ارجاع شده است.

براین اساس این طرح یکی از مهمترین مسئولیت های سازمان مدیریت و برنامه ریزی، تنظیم و تدوین برنامه  ها و سیاست های راهبردی دولت و تنظیم برنامه های توسعه و بودجه های سالانه و اررزیابی کارایی برنامه ها و دستگاه های اجرایی و ارایه اطلاعات شفاف در جهت پاسخگویی و تدوین گزارش های مهم و کلیدی و ارایه مشورت به دولت، نمایندگان و سایر مراجع تصمیم گیری می باشد.

اکثر اقتصاددانان و متخصصین باور و اعتقاد جدی دارند که سازمان مذکور نباید منحل می شد و انحلال آن پیامدهای ناگواری بر پیکر رنجور اقتصاد ایران و برنامه های توسعه ای کشور وارد کرد.

اکنون به نظر می رسد عقلای دلسوز کشور، فارغ از هر دیدگاه اقتصادی و سیاسی، به تبعات انحلال سازمان پی برده اند  و اثرات ناخوشایند آن بر اقتصاد و سیار حوزه های توسعه ای ایران را تجربه کرده اند. از همین رو احیای سازمان به یک مطالبه عمومی تبدیل شده است.

از سویی دیگر، در جهان رقابتی کنونی که از اهداف مهم کشورها، دستیابی به رشد اقتصادی مطلوب، توسعه متوازن و پایدار، توسعه فرصت های شغلی و افزایش رفاه اجتماعی است. از ضرورت های دسترسی به این اهداف کلان، استفاده بهینه از کلیه منابع و ظرفیت های ملی با محوریت تمرکز بر سرمایه های انسانی مبتنی بر بهبود و ارتقای بهره وری می باشد. ارتقای بهره وری از موضوعات بسیار مهم و جدی است که می تواند بر سطح زندگی، بیکاری، وضع اقتصادی جامعه، تورم و بهبود کیفیت نزدگی مردم تاثیر بسزایی داشته باشد و لذا کنترل و مدیریت آن بایستی در عالی ترین سطح نظارتی، مدنظر مسئولین ملی قرار گیرد.

لذا پیشنهاد می گردد با ادغام معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور سازمانی تخصص محور به نام (سازمان مدیریت، برنامه ریزی و بهره وری) که مستقیماً تحت نظر ریاست جمهور ایفای وظیفه خواهد نمود ایجاد گردد.

عنوان طرح: طرح تشکیل سازمان مدیریت، برنامه ریزی و بهره وری

ماده ۱:

تعاریف:

۱- بودجه ریزی به معنای سازمان دهی و مدیریت نظام اطلاعات (مالی- عملیاتی) بخش های عمومی بر اساس برنامه های راهبردی و در چارچوب مفاهیم و ساز و کارهای قانونی و روش های معین است.

۲- بودجه کل کشور سند برآورده های “مالی- عملیاتی” برنامه راهبردی دستگاه های اجرایی بر اساس ظرفیت های اجرایی و تمامی منابع قابل تجهیز بخش عمومی است که به صورت ناخالص برای یک دوره مالی (به علاوه اطلاعات مشابه مربوط به دو دوره مالی قبل و پیش بینی دو دوره مالی بعد) و با رعایت اصول وحدت، جامعیت و شفافیت طی مراحل معین توسط سازمان تنظیم شده و مراحل قانونی مربوط را طی کرده باشد.

۳- منظور از سازمان در این قانون سازمان مدیریت، برنامه ریزی و بهره وری است.

۴- برنامه به معنای مجموعه پیش بینی های مالی و عملیاتی میان مدت برای گردآوری و توزیع منابع عمومی با توجه به چشم انداز، هدف های متوسط، اصول و سیاست های اساسی، هدف ها و اولویت ها، مشتمل بر شاخص های عملیاتی و روش هایی که برای تحقق آنها باید اتخاذ شود، تنظیم و تصویب شده باشد.

۵- طرح مجموعه عملیات و خدمات مشخصی است که بر اساس مطالعات توجیهی، فنی، اقتصادی- مالی و اجتماعی در قالب مراحل مختلف تحقق هدف های معینی را با اعتبار و طی زمان معین دنبال کند.

۶- مجری طرح سمتی سازمانی است که مسئولیت ها، اختیارات و نحوه انتخاب یا تغییر او به موجب آیین نامه مصوب هیات وزیران معین می شود.

ماده ۲:

معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور آب کلیه وظایف، اختیارات، نیروی انسانی، دارایی ها و تعهدات خود ادغام و سازمان مدیریت، برنامه ریزی و بهره وری کشور تشکیل می شود. این سازمان اجرای وظایف قانونی زیر را طبق اصل ۱۲۶ قانون اساسی تحت مسئولیت مستقیم رئیس جمهور بر عهده دارد. سازمان ها و موسسات وابسته یا تابعه معاونت های مذکور تابع سازمان جدید خواهند بود.

ماده ۳:

تشکیلات کلی سازمان حداکثر ظرف ۶ ماه پس از تصویب این قانون به تصویب شورای عالی اداری می رسد. تشکیلات تفصیلی سازمان به تصویب رئیس سازمان خواهد رسید.

ماده ۴:

وظایف و ماموریت های سازمان شامل وظیفه عمده برنامه ریزی، بودجه ریزی، نظارت و امور اداری و استخدامی و توسعه بهره وری می باشد.

وظایف و اختیارات سازمان عبارتند از:

– انجام مطالعات و بررسی های اقتصادی و اجتماعی به منظور برنامه ریزی و تنظیم بوده و تهیه گزارش های اقتصادی و اجتماعی

– تهیه برنامه های پنج ساله توسعه

– پیشنهاد خط مشی ها و سیاست های مربوط به بودجه کل کشور به شورای اقتصاد

– تهیه و تنظیم بودجه کل کشور

– نظارت مستمر بر اجرای برنامه ها و پیشرفت سالانه آنها

– هماهنگ نمودن روش ها و برنامه های آماری کشور

– ارزشیابی کارایی و عملکرد در دستگاه های اجرایی کشور

– بررسی گزارش ها و مسایلی که باید در شورای اقتصاد مطرح شود

– توافق با دستگاه های اجرایی در مورد شرح فعالیت ها و طرح های عمرانی و مکلف بودن دستگاه های اجرایی به عمل نمودن به آنها در اجرای بودجه

– اعمال نظارت عملیاتی بر اجرای فعالیت ها و طرح های عمرانی از نظر مطابقت عملیات و نتایج حاصله با هدف ها و سیاست های تعیین شده

– تخصیص اعتبارات هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای با مشارکت وزارت امور اقتصادی و دارایی

– بررسی عملکرد دستگاه های اجرایی در زمینه شاخص های بهره وری

– تصویب تصدی های قابل واگذاری دستگاهَ های دولتی

– پیشنهاد ضوابط بازنگری و تجدید ساختار داخلی دستگاه های اجرایی

– تدوین شاخص های نظم و انضباط مالی و گزارش سالانه به هیات وزیران

– ارزیابی میزان پیشرفت کشور در چارچوب موازین برنامه، چشم انداز و سیاست های کلی نظام

– تهیه برنامه جامع بهره وری

– برنامه ریزی، سیاست گذاری، راهبری، پایش و ارزیابی بهره وری کلیه عوامل تولید از جمله نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و خاک.

– برنامه ریزی و ارایه آموزش های تخصصی ارتقاء بهره وری به تمامی دستگاه های اجرایی.

– نظارت بر عملکرد دستگاه های اجرایی در خصوص انجام تکالیف قانونی مربوط به ارتقای بهره وری

ماده ۵:

اعتبارات هزینه ای و تملک دارایی های سرمایه ای سازمان در ردیف مستقلی در قوانین بودجه سنواتی درج می گردد.

Tabnak.IR | تابناک

تحلیف روحانی ۱۳ مرداد در مجلس برگزار می‌شود

عضو هیات رییسه مجلس گفت که بعد از برگزاری مراسم نتفیذ حسن روحانی رییس‌جمهور منتخب، احتمالا مراسم تحلیف در مجلس ۱۳ مرداد برگزار می‌شود.

محمد دهقان اظهار کرد: ۱۲ مرداد سالروز انتقال دولت است که مراسم تنفیذ در محضر مقام معظم رهبری برگزار می‌شود.

وی در مورد زمان برگزاری مراسم تحلیف نیز گفت: احتمالا یکشنبه ۱۳ مرداد مراسم تحلیف در مجلس برگزار می‌شود و بعد از آن رییس جمهور موظف است ظرف یک هفته کابینه خود را به مجلس معرفی کند.

دهقان گفت:‌ نحوه برگزاری مراسم تحلیف در آیین‌نامه قید شده است در این مراسم رییس جمهور فعلی حضور خواهد داشت و وزیر کشور نیز گزارشی از روند برگزاری انتخابات می‌دهد.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، وی ادامه داد: در این مراسم که با حضور رییس قوه قضاییه برگزار می‌شود آقای روحانی طبق اصل ۱۲۱ سوگند نامه‌ای را قرائت می‌کند و سپس آن را امضا می‌نماید.

گفتنی است در اصل ۱۲۱ قانون اساسی آمده است رییس جمهور در مجلس شورای اسلامی در جلسه‌ای که با حضور رییس قوه قضاییه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می‌شود، سوگند یاد کرده و سوگندنامه را امضا می‌کند که متن سوگند نامه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

من به عنوان رییس جمهور در پیشگاه قرآن کریم و در برابر ملت ایران به خداوند قادر و متعال سوگند یاد می‌کند که پاسدار مذهب رسمی و نظام جمهوری اسلامی ایران و قانون اساسی کشور باشم و همه استعداد و صلاحیت خویش را در راه ایفای مسوولیت‌هایی که بر عهده گرفته‌ام به کار گیرم و خود را وقف خدمت به مردم و اعتلای کشور، ترویج دین و اخلاق، پشتیبانی از حق و گسترش عدالت سازم و از هرگونه خودکامگی بپرهیزم و از آزادی و حرمت اشخاص و حقوقی که قانون اساسی برای ملت شناخته است، حمایت کنم در حراست از مرزها و استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور از هیج اقدامی دریغ نورزم و با استعانت از خداوند و پیروی از پیامبر اسلام و ائمه اطهار(ع) قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به من سپرده است همچون امینی پارسا و فدارکار نگهدار باشم و آن را به منتخب ملت پس از خود بسپارم.

Tabnak.IR | تابناک

ماجرای مجلس خواستگاری ابراهیم حاتمی کیا از زبان خودش!

به گزارش شبکه ایران ابراهیم حاتمی کیا را جامعه ایرانی با فیلم از «کرخه تا راین» شناخت و با «آژانس شیشه ای» به اوج رسید. سال ها است هر فیلم او یک اتفاق است و چشم ها دنبالش می کنند. حاتمی کیا به نوعی یک نماد است مثل یکی از همان نمادهایی که همیشه در فیلم هایش استفاده می کند. نماد دفاع مقدس. نماد عشق به وطن. نماد عشق به ارزش ها. جدای همه فیلم های خوب و بدش و جدای همه موافقان و مخالفانش او امروز جایی در لژ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است. جایی که از نسل پیش از او بزرگانی مانند مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، ناصر تقوایی و عباس کیارستمی نشسته اند. او از نسل بعد از انقلاب در همان جایگاه حضور دارد. اما کاریزمای حاتمی کیا تنها به آثارش ختم نمی شود. ابراهیم حاتمی کیا یکی از خوش قیافه ترین کارگردانان سینمای ایران است شاید برای همین وقتی این روزها فیلم «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» با بازی او روی پرده سینماهاست، هیچ کس از حضور او در جایگاه بازیگر تعجب نمی کند. حاتمی کیا اما بی توجه به اکران اولین فیلمش، البته به عنوان بازیگر ، مشغول آمده کردن اثر جدیدش، «چ»، برای نمایش در سی و یکمین دوره جشنواره فجر است. فیلمی که حاشیه هایش تا این لحظه از متن پررنگ تر بوده است. اما این گوشه نشینی این روزهای این مرد جنگ و صلح سینما باعث نمی شود بتوانیم به سادگی از کنار این اتفاق ویژه کارنامه اش بگذریم. پس به همین بهانه به سراغ بخش متفاوت و دوری از زندگی او رفتیم. حاتمی کیای بعد از « از کرخه تا راین» را کمتر کسی است که نشناسد. اما در گفت و گوی زیر او درباره بخش در سایه زندگی اش یعنی حاتمی کیای پیش از «از کرخه تا راین» صحبت کرده است. این گفتگو برگزیده ای از صحبت های این فیلمساز شناخته شده در مجموعه «پلاک» است. ساناز صفایی در روزنامه «تماشا» بخشهایی از صحبتهای حاتمی کیا در «پلاک» را با دقت فراوان گزینش کرده و در اختیار مخاطبان قرار داده است. این گفته ها را در ادامه می خوانید:

بچه پامنار۶ تا خواهر داشتم و من تنها پسر خانواده بودم. خانه ما در محله پامنار در مرکز شهر بود، مرکز شهر آن موقع تهران. خانه ای تقریبا سیصد و چند متری بود که به قول معروف حالت قمر خانومی داشت. عمو و خانواده اش آن طرف حیاط می نشستند و ما آن طرف دیگر. خانه، حیاط و زیر زمین های بزرگ داشت. من خلوت های خودم را در همین زیر زمین می گذراندم، با حرف زدن، آواز خواندن، نقش بازی کردن. این احساس ها را خواهرانم خیلی خوب می شناسند. 
کاری از ابراهیم حاتمی کیا
یادم نمی رود در خانه کارم کشوبافی بود. پسر عموی من در زیر زمین دستگاه های تریکو بافی گذاشت و من به عنوان کارگر آنجا کار می کردم .از قبل آن پول در آوردم و دوربین خریدم؛ دوربین سوپر ۸ دست دوم. قواعد اینکه اصلا باید با این دوربین چه کرد را نمی دانستم. ۱۳، ۱۴ ساله بودم. شاید بتوانم بگویم نقطه عطف ورود به سینما برایم روزی بود که دیدم روی این دوربین یکسری درجاتی هست، ۱۸ فریم، ۲۴ فریم و ۱ فریم. این سه درجه را داشت. من روی ۱ گذاشته بودم و متوجه شدم این تق، تق دارد فریم به فریم می گیرد. یادم نمی رود خودم بدون اینکه بدانم عروسک خواهرم را برداشتم. یک تخته سیاه کوچکی هم در زیر زمین درست کردم. گچ را دست عروسک دادم و آن را جلوی تخته گذاشتم. روی تخته هم نوشتم کاری از ابراهیم حاتمی کیا و فیلم گرفتم. حدود ۳ ماه طول کشید تا فیلم ظاهر شد چون آن موقع فیلم ها به آلمان فرستاده می شدند و آنجا ظاهر می کردند و برمی گرداندند. برگشت من تو موویلاهای دستی، از اینها که با دست می شود نگاه کرد، این فیلم را گذاشتم. خودم نمی دانستم چه کردم وقتی تصویر حرکت کرد ، فریاد زدم و دویدم بالا و همه اهل خانه را صدا کردم که بیایید و ببینید من چه کردم، عروسک را زنده کردم. این اتفاق آغاز یک اعتماد به نفسی در من بود. من در خانه همه کاری باید می کردم، بنایی، عملگی، سیم کشی ، لوله کشی و … ، همانطور که پدر می کرد. اینها کارهای فنی بود که در خانه لازم می شد و باید می دانستیم. برای همین ذهنیت فنی داشتم. وقتی هم بحث عکاسی مطرح شد من آن وجه تکنیک برایم بیشتر اهمیت داشت. فکر می کردم اگر وارد سینما بشوم فیلمبردار خواهم شد. چون آن ذهن فنی را داشتم. 
ماجرای مسابقه مرگبار
آن زمان ها به کتابخانه کانون پرورش فکری در خیابات فخرآباد می رفتم و یک پای ثابت آنجا بودم. داستان ها و کتاب های مختلف می خواندم و این داستان خوانی و مصور خواندن برایم خیلی جذاب بود. آنجا یکسری کتاب هایی هم از هنر عکاسی بود که می خواندم. مطالعه من درباره عکاسی و سینما فقط در همین اندازه بود چون فضای خانواده من اصلا فضایی نبود که کسی بتواند با من همراهی کند. در این حوزه طبعا فقط فردیت و تنهایی خودم را داشتم. آن موقع سینما رفتن برایم تابو بود. فقط یک منفذ ورود به سینما داشتم و آن هم پسرعمویم بود. پسرعمویی که بعدها داماد بزرگ خانواده ما شد. او به سینما می رفت، وقتی فیلمی را می دید که حالا به نظر خودش برای سن من مجاز می آمد دفعه بعد من را هم با خودش می برد. یک بار اتفاق بدی افتاد. سینماها فیلم «مسابقه مرگبار» را گذاشته بودند از این فیلم های مسابقه ای که بعدها هم نسخه جدیدتر آن را ساختند. پسرعمویم حواسش نبود ، نگو که این فیلم یک صحنه ای داشت که همه داخل یک جایی برهنه بودند. وقتی این صحنه شروع شد پسرعمویم رسما چشم های من را محکم گرفت که تکان نخورم. بیشتر می ترسید که من در خانه بگویم که یک همچین اتفاقی افتاده. با این اوصاف اگر جمع بزنیم من قبل از انقلاب کل فیلم های سینمایی که دیدم شاید به ۱۰، ۱۲ تا برسد ولی عشق سینما رفتن را با خودم داشتم. اما هیچ وقت فکر نمی کردم قرار است روزی خودم هم وارد این سینما بشوم.
مدیون عمویم هستم
همانطور که گفتم پیش از انقلاب به سینما نمی رفتم و عطش سینما رفتن به شدت در من بود. نزدیکی های انقلاب بود که من ناگهان از آن مدرسه ای که نزدیک خانه مان بود رفتم به مدرسه ای در خیابان شهباز سابق یا همان هفده شهریور فعلی. قرار بود به هنرستان بروم و فنی بخوانم اما چند نمره کم آوردم مجبور شدم علوم تجربی بخوانم. از این رشته متنفر بودم و از کلاس ها در می رفتم و به سینماهای میدان ژاله سابق می رفتم. یعنی راه من به آنجا باز شد. جای شما خالی من دو سال در جا رد شدم. من که پیش از آن حتی تجدید هم نمی آوردم این پایم به سینما باز شدن و فرار از درسی که خیلی هم از آن بدم می آمد به جایی کشاندم که پدرم را راضی کردم که مدرسه نروم و بروم پیش او در مغازه کار کنم. بابا هم خوشحال بود و همچین بدش نمی آمد در مغازه به ایستم به هر حال تنها پسرش بودم دوست داشت جانشین خلفش باشم. من هم رفتم پشت دخل مغازه ایستادم جوری که انگار از این به بعد این زندگی عادی من است. خیالم هم راحت بود که دیگر به مدرسه نمی روم. اما یک اتفاقی افتاد که من هنوز خودم را به خاطر آن مرهون عمویم می دانم. دوم، سوم مهر بود. یک روز عمویم آمد در آستانه در مغازه ایستاد و گفت:« مدرسه ها باز شده تو اینجا چه کار می کنی؟» من زبانم گرفت. گفتم:« به آقاجون گفتم.» گفت:« چی رو گفتی؟» آقاجونم برایش توضیح داد که:« این عرضه درس خواندن ندارد، می گه بیام پشت دخل باشم. » می دیدم خوشش میاد اما می خواهد یک جوری سر من بگذارد. عمویم گفت:«بیا بیرون، تو غلط کردی پشن دخل باشی.» گفتم: «آقاجون می گویند.» گفت:« آقا جونتم غلط کرده.» دیگر من دیدم هیچ راه فراری ندارم. حالا با خودم گفتم من دو سال رد شدم ، مدرسه دیگر من را قبول نمی کند. پیش خودم احساس می کردم یک آدم طرد شده ای هستم که این عالم دیگر برایم معنایی ندارد. عمو من را به زور از تو مغازه در آورد و دستم را گرفت و به یک دبیرستانی برد که آنجا رشته خدمات می خواندم. دقیقا یادم نیست خدمات چه بود. در آنجا درس هایی مثل تزئنات داخلی و گرافیک می خواندیم. من ناگهان گمشده خودم را یافتم و چسبیدم به درس. 
تربت
یک بار به منطقه رفته بودم ، نزدیک خط کمین. آنجا بچه های دزفول را دیده بودم که اینها نزدیک ترین موقعیت را به عراقی ها داشتند. دیدم یکی از اینها بلند می شد تیراندازی می کرد و بعد آنها هم دو، سه تا جواب می دادند و دوباره می نشست. یک لیوان آب هم بقل دست خود گذاشته بود. من می دیدم یک چیزی دستش است و هی با چاقو دارد آن را می سابد. متوجه شدم دارد مهر درست می کند. پرسیدم:« این چیه؟ » گفت:« ما الان یک ذره داخل خاک عراق رفتیم. این یک تیکه که الان ما نشستیم تو خاک عراق است. این خاک، خاک تربت کربلا است. من به نیت این دارم مهر آماده می کنم و شهر خودمان برای بچه های مان می برم.» این خاطره در ذهن من مانده بود. بعد داخل سنگرهای عقب تر هم که آمدم دیدم اصلا این یک سنت است همه دارند در فرم های مختلف مهر درست می کنند. بر این اساس قصه «تربت» را نوشتم. قسمت های که جنگ و جبهه بود را همان جا گرفتیم. بعد من به تهران برگشتم شروع کردیم بقیه اش را گرفتن که دیگر رابطه آن رزمنده با مادرش و رفتن به امامزاده و … بود. این هم امامزاده ای بود که من خیلی به آن علاقه داشتم. چون جایی بود که با همسرم اول ازدواج مان خیلی به آن می رفتیم خیلی از این امامزاده در خواست داشتیم، امامزاده معصوم در دو راهی قپون.
صراط
شاید دغدغه شخصی خودم وقتی جبهه می رفتم تصورم این بود که اگر مادری که الان دارد من را راهی می کند فردا روزی اگر یک پایم قطع شود با من چه برخوردی خواهد کرد. نه با من، اصلا با ایده ها و آرمان هایم چه برخوردی خواهد کرد؟ یا پدرم؟ یاد یک خاطره ای افتادم. اوایل وقتی جبهه رفتن برای فیلمبردری پیش می آمد صبح روزی که می خواستم بروم مادر بلند می شد ، خواهرهایم بیدار می شدند و همه من را با یک مراسمی اشک ریزان تا دم در بدرقه و راهی می کردند. ما باید می رفتیم داخل یک پادگانی از آنجا به جبهه می رفتیم. گاهی تا ظهر آنجا علاف می ماندیم، ظهر می گفتند امروز لغو شد بروید فردا بیایید. ما هم می آمدیم خانه همه خوشحال و شاد می شدند و شب هم شام خیلی خوبی بود. فردا صبح دوباره این ماجرا تکرار می شد منتها با یک پرده ضعیف تر. مثلا مادر دوباره از زیر قرآن رد می کرد و آب پشت سرم می پاشید ولی خواهرها مثلا یکی شان غایب بود. من یادم نمی رود دیگر یک وقتی شد که فقط مادرم از زیر لحاف گفت پسرم انشاالله سلامت باشی. رفتی؟ و من گفتم بله، رفتم. البته اینجوری حس راحت تری داشتم اینکه الان دارم می روم دیگر کسی کاری به کارم ندارد. دیگر خسته شده بودند. 
آشنایی با شهید آوینی
یک اتفاق دیگر هم سر فیلم «صراط» افتاد که می توانم بگویم نقطه عطفی برای من بود. من می خواستم فیلم را مونتاژ کنم؛ دستگاه مونتاژ نداشتیم. پول هم نداشتیم. گفتند در جهاد یک جایی است که می توانید آنجا مونتاژ فیلم تان را انجام بدهید. جهاد تلویزیون. نقطه آشنایی من با آقای مرتضی آوینی باز از سر همین مونتاژ «صراط» آغاز شد. «صراط» همینطور آغاز آشنایی من با آقای بهشتی و تشکیلات حرفه ای سینمایی آن دوران هم بود. البته آن موقع من آوینی را بافاصله می شناختم. او هم کسی بود که داشت آنجا کار می کرد و هنوز «روایت فتح» هم راه نیفتاده بود. من هم او را می دیدم اما با فاصله. ما می رفتیم در اتاق مونتاژ و کار فیلم خودمان را انجام می دادیم. 
سر صحنه فیلم پوراحمد
عزیزم من اصلا سر هیچ فیلم سینمایی نرفته بودم؟ اضلا نمی دانستم فیلم چه جوری می سازند؟ چه جوری دور هم جمع می شوند؟ من یک بار تصمیم گرفتم به پشت صحنه فیلمی بروم. با فارابی آشنا شده بودم گفتم من می خواهم سر صحنه بروم. گفتند اگر می خواهی برو پارک ملت آنجا دارند فیلمبرداری می کنند. آقای کیومرث پوراحمد داشتند «تاتوره» را می ساختند. آقای شجاع نوری داشتند با یک بچه ای بازی می کردند. گفتند از دور می توانی نگاه کنی، اما نزدیک نشو. آقای حسین جعفریان فیلمبردار بود. من به فاصله ۴ تا درخت دورتر ایستاده بودم و هی نگاه می کردم که آهان رابطه فیلمبردار با کارگردان این جوری است. حسین جعفریان آدم آرامی است و یواش حرف می زند. آقای پوراحمد هم این جوری است، یک چیزی آرام می گوید و می رود. من می گفتم آهان پس رابطه فیلمبردار با کارگردان باید این جوری آرام و پچ پچ حرف زدن باشد. تصور من از پشت صحنه این بود. 
به خانمم گفتم تو کار ما تهمت زیاده
سیطره جریان جنگ آنقدر برای من قوی بود که من می گفتم رزمنده فیلمبردار تا بگویم فیلمبردار رزمنده. خجالت می کشیدم از دهنم در بیاد بگویم که فیلمسازم. البته به زنم گفتم. وقتی می خواستم ازدواج کنم به خانمم گفتم که:« چیزه من فیلمسازم». سال ۶۲ بود «تربت» را ساخته بودم ، رفتم خواستگاری. گفتم:«من درسته پاسدارم ولی فیلمسازم.» گفت:«یعنی چی؟» گفتم:« تو کاره ما تهمت زیاده.» سالی بود که یکی از بچه های ما ، همین آقای حاج میری، فیلمی به اسم «حلوا برای زنده ها » ساخته بود؛ بر اساس داستانی از آقای دولت آبادی. بعد به او بسته بودن که این مارکسیست و توده ای است. حالا این بچه خط امامی بود، سفارت آمریکا را گرفته بودند. ما همه مانده بودیم که چه جوری ثابت کنیم، ما که نماز می خوانیم. من می دانستم این پیچیدگی ها در این عرصه هست. 
طوق سرخ
۲۳ سالم بود و درگیر جنگ. یک اتفاقی سر این فیلم افتاد که خیلی جالب است. سر فیلم «صراط» من موفق شدم کمی به چشم ها بیام. سر «صراط» هیچ چیز نداشتم ، دوربین ۱۰۰ فیتی داشتم، ریل مثلا فرض بگیرید ۵، ۶ متر داشتم،یعنی مصیبت. حداقل ابزار ممکن برای فیلمبرداری را داشتم. سر فیلم «طوق سرخ» به من گفتند به تو دوربین می دهیم. یک دوربین ۴۰۰ فیتی کلر به ما دادند. گفتند تا ۲۰ متر هم بهت ریل می دهیم. این ریل اضافه و دوربین ۴۰۰ فیتی آن زبان نرم و عادی من را گرفت. عشق اینکه با ریل در خیابان ها حرکت بکنم مصیبتی سر مونتاژ شد. آنجا یاد گرفتم بعضی وقت ها محدودیت ها خلاقیت می آورد. 
هویت
مثل ورود یک روستایی به شهر است که روز اول قطعا جیبم را می زنند. خیلی چیزها را از دست می دهم تا یک ذره با فضای شهر آشنا بشوم تا بفهمم روز بعد باید چه کنم. من روز اول ورودم به شهر است. اتفاقا آن روستایی داشت در آن فیلم های کوتاه خودش خوب عمل می کرد. الان یک دفعه وارد حوزه بزرگتری شد. سعی می کنم خودم را جمع کنم اما به راحتی نمی توانم. همیشه «هویت» جزو بچه های ناخوانده من تعریف شد. یعنی آن فضا خوب درنیامد و عناصر روی آب ماندند. و الا این آشی بود که همه مواد لازم برای یک آش خوب را داشتم و می خواستم در آن بریزم. حالا یک چیزی را خوب رعایت نکردم. مثلا در یک قابلمه لعابی نباید این پخته می شد. اما من آنها را در آن ظرف قرار دادم و این ظرف، قصه من را به خطر انداخت و همه چیز یک رنگ ناآشنا گرفت.فیلم اولم سیلی بزرگی به من زد.
خسرو دهقان کاشف من بود
«هویت» اکران نشد و طبعا آن روال طبیعی خودش را طی نکرد. فیلم به سینماها نرفت و کسی آن را در سینماها ندید.منتقدین هم اعتنا نکردند جز یک منتقد، آقای خسرو دهقان. او تنها کسی بود که به این فیلم اعتنا کرد. او در یکی از مجلات سینمایی وقت ستونی درباره این فیلم نوشت و گفت یک فیلمساز صاحب قریحه دارد وارد سینمای ما می شود. لکنت دارد اما این فیلمساز حرف هایی می خواهد بزند. بعدها هم همیشه گفت که من کاشف فلانی برای ورود به سینمای حرفه ای هستم. و واقعا هم کس دیگری اصلا اعتنا نکرد. اصلا من را به حساب نیاوردند که چنین کسی وارد سینما شده در آن مجموعه آن بزرگانی مثل آقا علی حاتمی، آقای کیمیایی، آقای مهرجویی و امثال اینها اصلا من دیده نشدم و به چشم نیامدم.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

دعوای مجلس و دولت بر سر فاز دوم هدفمند سازی یارانه ها

گرانی های زنجیره ای و ابهام در اجرای فاز دوم هدفمندی

اوایل خرداد ماه بود که رئیس سازمان هدفمندی یارانه ها در پاسخ به این سوال که فاز دوم هدفمندی

یارانه ها چه زمانی اجرایی خواهد شد ، گفته بود : «برای شروع فاز دوم هدفمندی هنوز تاریخ اعلام نکردیم؛

حالا اعلام می‌کنیم.» پاسخی که بعد از آن همه کش مکش و درگیری با مجلس بر سر اجرایی کردن فاز دوم هدفمندی، چندان …

بقیه در ادامه مطلب

شفاف: اوایل خرداد ماه بود که رئیس سازمان هدفمندی یارانه ها در پاسخ به این سوال که فاز دوم هدفمندی یارانه ها چه زمانی اجرایی خواهد شد ، گفته بود : «برای شروع فاز دوم هدفمندی هنوز تاریخ اعلام نکردیم؛ حالا اعلام می‌کنیم.»

پاسخی که بعد از آن همه کش مکش و درگیری با مجلس بر سر اجرایی کردن فاز دوم هدفمندی، چندان قانع کننده به نظر نمی‌رسید!

بعد از آن بود که با حذف سهمیه ۱۰۰ تومانی بنزین و گران شدن قیمت نان شایعه اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی یارانه ها بین مردم پیچید.شایعه ای که هنوز به واقعیت تبدیل نشده و تنها چیزی که برای مردم به ارمغان آورده است گرانی های ناشی از جو روانی در بازار است.

در هر حال  نکته مهم اینجاست که بعد از ان همه درگیری با مجلس بر سر اجرایی کردن هر چه سریع تر فاز دوم هدفمندی یارانه ها، خرداد هم به پایان رسید ، اما فاز دوم هدفمندی یارانه ها به مرحله اجرا نرسید تا نرخ بنزین و سایر حامل های انرژی همچنان یک راز باقی بماند و سردرگمی و نگرانی مردم  به دلیل شایعات افزایش قیمت ها ادامه دار شود.

هر چند بسیاری از کارشناسان اقتصادی، اختصاص ۲۸ هزار تومان مابه التفاوت یارانه نقدی را به یارانه ۹ ماه نان، عملا شروع اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها دانسته اند اما دولتی ها قاطعانه اعلام می کنند ، مشغول رایزنی هستند و تاریخ مشخصی برای اجرای فاز دوم هدفمندی ندارند.

محمدرضا فرزین، دبیر ستاد هدفمندی یارانه ها اخیرا  در پاسخ به این سوال که آیا عدم اجرای فاز دوم با قانون مغایرت ندارد، گفته است: در قانون آمده که اجرای فاز دوم هدفمندی‌ یارانه‌ها در سال ۹۱ اجرا شود و ذکر نشده که این قانون باید در کدام ماه سال ۹۱ اجرا شود تا ابهام درزمان  اجرای فاز دوم هدفمندی ادامه دار شود.

هر چند مجلسی ها می گویند دولت نمی تواند هر زمانی که می خواهد فاز دوم را اجرایی کند اما به نظر می رسد، به دلیل آن که در قانون آمده، دولت باید فاز دوم هدفمندی یارانه ها را در سال ۹۱ اجرا کند، ولی نشخص نشده که اجرای این بخش باید از کدام ماه سال باشد، دولت قصد دارد از همین ابهام قانونی استفاده کند و تا جایی که می تواند اجرای فاز دوم را به تعویق بیاندازد.

نایب رئیس مجلس شورای اسلامی اما  در واکنش به تاخیر دولت در اجرای مرحله دوم قانون هدفمندسازی یارانه ها گفت: دولت به علت تاخیر در اجرا کردن فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها تخلف کرده و هر روز که می گذرد این تخلف انباشته تر می شود.

محمدرضا باهنر در واکنش به برخی گمانه زنی ها در مورد توافق دولت و مجلس برای عدم اجرای فاز دوم هدفمندسازی یارانه ها، گفت: من هیچ اطلاعی از این موضوع ندارم. تفاهم و توافق یعنی قانون و مجلس قانون را تصویب کرده و دولت ملزم به اجراست .

وی تصریح کرد: اگر دولت تشخیص داده است که در اجرایی کردن قانون تصویبی مجلس دچار مشکل می شود، باید لایحه اصلاحی خود را در اسرع وقت تقدیم مجلس کند.

وی با بیان اینکه مجلس هیچ تعهدی برای تصویب کردن لایحه اصلاحی دولت نخواهد داد، خاطرنشان کرد: تصویب شدن لایحه اصلاحی دولت بستگی به این دارد که این لایحه با چه رویکردی به مجلس تقدیم شده باشد و قاعدتا با تعامل و گفتگو و قانع کردن نمایندگان باید انجام شود.

به این ترتیب، کش مکش بر سر اجرای فاز دوم هدفمندی، از مجلس هشتم به مجلس نهم  کشیده شده است و در این میان معلوم نیست در نهایت فاز دوم ماجرا ساز چه زمانی اجرایی خواهد شد و بالاخره تاخیر دولت قانونی است یا غیر قانونی؟

 

تک ترین سایت ایرانی |دانلود اهنگ | دانلود فیلم | اخبار ایران و جهان | خبر ورزشی | عکس بازیگران | عکس فوتبالیست ها | اپدیت نود۳۲ |فال حافظ |استخاره |

مجلس هشتم به تاریخ پیوست

آخرین جلسه علنی مجلس هشتم با اعلام رئیس مجلس به پایان رسید…

بقیه در ادامه مطلب

به گزارش تکترین، آخرین جلسه علنی مجلس شورای اسلامی در دوره هشتم دقایقی قبل با اعلام علی لاریجانی رئیس مجلس پایان یافت.

لاریجانی پیش از پایان صحن علنی اعلام کرد: ختم جلسات رسمی مجلس هشتم را در این لحظه اعلام می‌کنم و از الطاف و مراحل همه همکاران در طول این مدت ۴ سال که این بنده حقیر را تحمل کردند، تشکر می‌کنم.

وی افزود: امروز کمیسیون‌های مختلف مجلس، گزارش‌های مهمی را ارائه دادند که نشان می‌داد بخش‌های مختلف مجلس با کارهای گسترده‌ای توانستند یک حرکت جمعی را سامان دهند.

رئیس مجلس ‌یادآور شد: از همه نمایندگان و خانواده‌های آنان تشکر می‌کنند نمایندگان مجلس علاوه بر کار در مجلس در بعد ملی نیز باید به حوزه‌های انتخابیه سرکشی و به امور آنجا رسیدگی می‌کردند و وقت کافی صرف می‌کردند و همه موضوعات باعث می‌شد مشکلاتی برای خانواده‌های انان ایجاد شود.

به گزارش فارس، پس از پایان جلسه، وکلای ملت پایان جلسات رسمی مجلس هشتم را با ذکر صلواتی مزین کردند.

جهانبخش محبی نیا عضو هیئت مدیره مجلس نیز پیش از پایان صحن علنی متن پیام رهبر معظم انقلاب در آغاز مجلس هشتم را قرائت کرد که متن آن بدین شرح است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم

اکنون که هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی آغاز می‌شود و با یاری خداوند توانا حلقه دیگری از زنجیره بی‌گسست این نماد مردم‌سالاری دینی شکل می‌گیرد، پیشانی سپاس بر درگاه عهدیت فرو می‌سایم و با دلی دمادم از قدرشناسی و امید به ملت ایران درود می‌فرستم.

این سند افتخاری است که همه مؤمنان به اسلام و دلبستگان به ایران باید آن را عطیه‌ای الهی بدانیم و قدرشناسانه از آن پاسداری کنیم.

به گزارش فارس، پس از سخنان لاریجانی و قرائت بخشی از پیام رهبر انقلاب به مجلس هشتم در آغاز این مجلس، وکلای ملت با حضور در جایگاه هیئت رئیسه و در اطراف تریبون صحن، عکس یادگاری برای ثبت در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی ایران گرفتند.

تک ترین سایـت ایـرانی