فیلم شبکه اجتماعی ساخته دیوید فینچز یکی از فیلم های بحث برانگیز سال های اخیر است که در سال ۲۰۰۹ سر و صدای زیادی به راه انداخت. این فیلم ماجرای تاسیس شبکه اجتماعی فیس بوک و زندگی خالقش مارک زوکر برگ و دعواهای حقوقی پیرامون آن را مورد بررسی قرار می دهد، فیلمی که گرچه بسیاری از هواداران فینچز آن را نپسندیدند اما با اقبال عمومی بسیار مناسبی رو به رو شد و جدا از فروش ۹۴ میلیون دلاری که برای چنین فیلمی واقعا رقم قابل توجهی است نامزد دریافت ۸ جایزه اسکار شد و توانست جوایز بهترین تدوین فیلمنامه و موسیقی را از آن خود کند.
بی اخلاقی برای موفقیت
واقعیت این است که هرقدر هم مارک زوکر برگ بخواهد تصویری که از او در فیلم شبکه اجتماعی ارائه شده را زیر سوال ببرد و آن را غیر واقعی معرفی کند نگاهی به آنچه خلق کرده، می تواند این شک را ایجاد کند که احتمالا آنچه فینچز به فیلم تبدیل کرده نباید خیلی هم از واقعیت دور باشد. حالا می توان این سوال را مطرح کرد که آیا می توان با ایده دستیابی به موفقیت به اقداماتی از جنس کارهایی که زوکر برگ در فیلم انجام می دهد، دست زد؟ این ایده را قرن ها پیش یک فیلسوف معروف رومی به نام نیکولو ماکیاولی مطرح کرد که از آن به عنوان ماکیاولیسم یاد می شود. ایده او خیلی ساده و این است که هدف وسیله را توجیه می کند. برای رسیدن به هدف هر کاری و هر اقدامی مجاز است حالا هر قدر هم این کار غیراخلاقی و نادرست باشد.
از دید ماکیاولی رسیدن به هدف بر هر چیز دیگری ارجحیت دارد. حال می توان گفت با عینیت بسیار ساده اما مدرن آن در قرن ۲۱ روبرو هستیم. فیس بوک می تواند نمادی از ماکیاولیسم و زوکربرگ ممکن است ماکیاولی عصر حاضر باشد؛ جوانی بی نهایت باهوش و با استعداد که با همین ایده به بلندترین قله های موفقیت رسیده است. ثروتش به حساب نمی آید و می تواند به راحتی مردم دنیا را به هر سمتی که میل دارد سوق دهد. آیا کسی در موفقیت همه جانبه ی او شکی دارد؟ در عصر امروز ابزار اصلی قدرت در اطلاعات است. هر کسی که بر حجم بیشتری از اطلاعات احاطه داشته باشد قدرتمندتر است. با این تعریف آیا در قدرت فیس بوک و زوکربرگ شکی هست؟ و آیا می توان گفت او امانتدار مناسبی برای این قدرت عظیم است؟ این موردی است که باید با شک به آن نگریست.
یک نابغه ی بی اعتقاد
یکی از مهمترین ویژگی های فیلم شبکه اجتماعی عطف توجه فوق العاده فینچز به روابط میان آدم هایی است که موفق می شوند بزرگ ترین شبکه اجتماعی روی کره زمین را خلق کنند. فینچز با هوشمندی طوری فیلم را روایت می کند که روابط این افراد گرچه در ظاهر در حاشیه تاسیس پر سر و صدای فیس بوک قرار دارد اما در واقع کلید اصلی این رویداد محسوب می شود. سکانس افتتاحیه فیلم به بهترین وجه شخصیت اصلی فیلم را به ما معرفی می کند.
مارک زوکربرگ یک نابغه کامپیوتر که اطرافیانش را به هیچ می انگاردو برای رسیدن به اهدافش از هیچ کاری رویگردان نیست. زوکربرگ به یکی از دختران همکلاسی اش توهین می کند و وقتی با عکس العمل او روبرو می شود با بی اخلاقی هرچه تمام تر مطالبی درباره اش در اینترنت منتشر می کند تا از او انتقام گرفته باشد. زوکربرگ در ادامه همین بی اخلاقی ها وارد سرورهای دانشگاه هاروارد شده و عکس های دانشجویان را در یک برنامه وارد کرده و آن را روی اینترنت می فرستد. او حتی برای رسیدن به هدفش حاضر است بهترین دوستش ادوارد که از ابتدا در همه چیز با او شریک بود را به راحتی هرچه تمام تر کنار بگذارد.
زوکربرگ در شبکه اجتماعی نشان می دهد برای موفقیت از زیر پا گذاشتن تمام ارزش های اخلاقی و قربانی کردن همه دوستان و اطرافیانش ابایی ندارد.
سیاهچاله خطرناک
چه خوشمان بیاید و چه نه، فیس بوک یکی از اصلی ترین نمادهای قرن ۲۱ است. شبکه ای اجتماعی که طبق آمارها تا آوریل سال ۲۰۱۲ بیش از ۹۰۰ میلیون نفر کاربر داشته است، آماری که قطعا تاکنون بیشتر هم شده.در حال حاضر بیشتر نداشتن یک اکانت در فیس بوک عجیب است تا داشتن آن.
فیس بوک فضایی است که وقتی وارد آن می شوید همه آنچه از آن با عنوان اطلاعات شخصی یاد می شود در معرض دید همه قرار می گیرد. همه می توانند به آن دسترسی داشته باشند و عکس های شما را ببینند، نظرات شما را بخوانندو حتی از طریق برخی اپلیکیشن های مختلف (که الان تعدادشان واقعا زیاد شده) وارد رایانه شما هم بشوند.شاید بگویید می توان با فیلتر گذاری و انجام اقدامات امنیتی مانع این کار شد. شاید بتوان کاری کرد فقط افراد خاص و معدودی عکس هاس شما را ببینند اما آیا شما مطمئن هستید همین افراد عکس های شما را به اشتراک نمی گذارند؟ آنها را ذخیره نکرده و بعدا منتشر نخواهند کرد؟ گاهی اوقات اگر بخواهی بیش از یک حد از اقدامات حفاظتی استفاده کنی آن وقت ارتباطت با افراد مختلف در فیس بوک دچار اختلال می شود. آن وقت اصل داستان فیس بوک یعنی برقراری بی واسطه ارتباط زیر سوال می رود.یک نکته جبری این که، اگر کسی نمی خواهد دچار چنین مشکلاتی شود وارد فیس بوک نشود.
پشت پرده فیس بوک چه خبر است؟
این که فیس بوک واقعا به دنبال چیست، سوالی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده.آیا فیس بوک صرفا یک شبکه اجتماعی است که برای تسهیل در برقراری ارتباط میان مردم ایجاد شده یا اهداف دیگری دارد؟ کارشناسان معتقدند فیس بوک کلیه اطلاعات کاربران خود را در سرورهای عظیمی ذخیره می کند. هیچ عکس یا مطلبی در فیس بوک ازبین نمی رود حتی اگر کاربر آنها را حذف کرده باشد. همه اینها در سرورهای فیس بوک وجود دارند. در فیس بوک کارشناسان اطلاعات خام را بر مبنای موضوع، جغرافیا، تاریخ و موارد دیگر بسته بندی کرده و از این طریق یک بانک اطلاعاتی عظیم ایجاد شده است.بسیاری از سازمان های عظیم اقتصادی و تحلیلی از این اطلاعات بهره مند می شوند.مثلا یک سازمان اقتصادی نیاز دارد بداند نظر مردم در زمینه تولید کالایی خاص چیست. آنها به فیس بوک مراجعه کرده و کلیه اطلاعات خام مربوط به موضوع موردنظر خودمثلا در یک سال گذشته را از بانک اطلاعاتی آنها خریداری می کنند. آن سازمان باتوجه به این اطلاعات می داند که محصول جدیدش را چطور به بازار بفرستد که مورد استقبال واقع شود. با این فرض می توان به سادگی فهمید همین بانک اطلاعاتی می تواند مورد سوءاستفاده بسیاری از سازمان ها و افرادی قرار بگیرد که اهدافی فراتر از یک سرمایه گذاری را دنبال می کنند؛ دزدان اطلاعات صنعتی، گروههای غیر قانونی سیاسی و تروریست ها. شاید به نظر برسد تمام این حرف ها چیزی فراتر از تئوری توطئه نیست اما با توجه به موارد متعدد از نقض حریم شخصی و سرقت اطلاعات کاربران چه اطمینانی وجود دارد که جز این نباشد؟
منبع: نشریه تپش
مجله خبری