بایگانی برچسب: s

اس ام اس های سنگین عمیق و پرمعنا

جدیدترین اس ام اس های عمیق و مفهومی

چه دنیای عجیبی است
همه میگویند،حرف دلت را بزن
اما هر وقت حرف دلم را زدم، دل همه را زدم!!
.
.
.
بزرگ تر که شدم ..
داستانی خواهم نوشت که کلاغ هایش قصه ببافند و
آدم ها را به هم برسانند!
.
.
.
“گوسفندانی” بودیم..
آمدند “خرمان” کنند…
“گرگ” شدیم…!!!
.
.
.
نوشت “قم حا ” …
همه به او خندیدند!!
گریست …
گفت به “غم ها ” یم نخندید…
که هر جور نوشته شود درد دارد!!
از ته به سر بخوان
تا منِ آن روزها را بشناسی…!!
.
.
.
هر روز تکراریست
صبح هم ماجرای ساده ایست
گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند
.
.
.
از من تا خدا راهی نیست
فاصله ایست به درازای من تا من …
و در این هیاهوِی غریب …
من، این من را نمیابم!
.
.
.
تو خودت را رنگ زدی، تا شیبه خاطرات این آدم ها باشی؟
شاید فراموش کردی، که این آدم ها رنگین کمان را با دروغ های خود رنگ میکنند!
تو برای آنها، حتی معنی بی رنگی را هم نداری!
کاش سیاه و سفید بودی!
تا باورشان میشد، تو شیبه دروغ های رنگیِ آنها نیستی!
شبیه حقیقتِ خودت هستی!
.
.
.
همیشه، پُخته تر نمیشی!
گاهی، میسوزی و .. ته میگیری!
.
.
.
این روزها پر است از انسانهایی با ظاهر زیبا
که هر روز لباسی نو بر تن میکنند
ولی نزدیکشان که میشوی
بوی کهنگی اندیشه هایشان
خیلی آزارت میدهد
.
.
.
آدم ها لالت می کنند…
بعد هی می پرسند…
چرا حرف نمی زنی؟؟!
این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست…
.
.
.
روزگاریست که آدمها فقط سقف مشترک دارند، نه زندگی مشترک
.
.
.
هیچ قطاری از این اتاق نمی گذرد
من اینجا نشسته ام
و با همین سیگار
قطار می آفرینم
نمی شنوی …!؟
سرم دارد سوتمی کشد …
.
.
.
این روزها یکرنگ که باشی چشمشان را می زنی..!
خسته می شوند از رنگ تکراریت…
این روزها دوره رنگین کمان هاست..!
.
.
.
متنفرم از انسان هایی که دیوار بلندت را می بینند
ولی به دنبال همان یک آجر لق میان دیوارت هستند که،
تو را فرو بریزند…!
تا تو را انکار کنند…!
تا از رویت رد شوند
.
.
.
از آن جمله هایی ام
که انتهایش سه نقطه می خواهد …
حال هر طور می خواهی
تفسیرم کن!
.
.
.
خدایا …
سیب که شیرین است
سهل!
تو بگو، زهر!
هرچه که باشد …
بیار،با تماموجود ﻣﮯ بلعم…
تو فقط مرا از این دنیا بنداز بیرون …!
.
.
.
یک عالمه اتفاق دوره ام کرده اند
نه می افتند…
نه می روند…
فقط می رقصند!
.
.
.
زندگی چه با خلاف، چه بی خلاف، چه برخلاف،
گذشت …
من فقط گذشتنش رو نفهمیدم …
ولی بقیه رو خوب فهمیدم …
.
.
.
در این هیاهوی خلق
که پُتک بر آرامش ات میزند
دلم پیاده رویی میخواهد , بارانی!
دست خودم را بگیرم
برویم صحبت کنان
تا انتهای گریستنِ آخرین ابرِ زندگی!
نفرین به اجتماع
که نمی گذارد صدا به صدا برسد!
.
.
.
آدم های تنها عاشق می شوند
آدم های عاشق، تنها
مرگ اگر نبود،
تا ابد دور خودمان می چرخیدیم …
.
.
.
تنهایم …
اما دلتنگ آغوشی نیستم…
خسته ام …
ولی به تکیه گاه نمی اندیشم…
چشم هایم تر هستند و قرمز…
ولی رازی ندارم…
چون مدتهاست دیگر کسی را “خیلی” دوست ندارم…
فقط خیلی ها را دوست دارم …
.
.
.
این روزها
با میکاپ
کوسه ها، پری دریایی می شوند …
آهای تو که پشت پنجره قلبم آواز می خوانی،
دندان هایت را نشان بده …
.
.
.
توی این دنیا همیشه
بعضی ها “برای به جایی رسیدن”
و بعضی ها “بعد از به جایی رسیدن”
همه چیز را “زیر پا” می گذارند…
.
.
.
وقتى کسى براى نداشته هایت بهانه میگیرد،
بهتراست اوراهم نداشته باشى …
گاهى نداشتن از داشتن بهتر است!
.
.
.
به دنبال ویلچرى هستم براى روزگار!
ظاهرا پایى براى راه آمدن بامن ندارد
.
.
.
میخواهم مدتی بخوابم!
نمی دانم چند روز؟
شاید روزی بیدار شوم
و دنیا به شکل دیگری باشد
و قلب آدم ها…
.
.
.
گاهے سکوت، همان دروغ است!
کمے شیک تر، روشنفکرانه تر
و با مسئولیت کمتر!
.
.
.
خودت باش،
کسی هم خوشش نیومد…
نیومد…
که نیومد!
اینجا مجسمه سازی نیست!
.
.
.
تیز می کنم
زندگی را
زرق و برقش برای تو
برندگی اش برای من!
.
.
.
به جرم وسوسه…
چه طعنه ها که نشنیدی حوا…!
پس از تو…
همه تا توانستند آدم شدند…!
چه صادقانه حوا بودی…
و چه ریاکارانه آدمیم!
.
.
.
چه فرقی می کند…
در سیرک یا در خانه؟!
خنده ات که تلخ باشد،
دلت که خون باشد،
تو هم دلقکی..!
.
.
.
امروز فهمیدم که زندگی خراب است
آرزو سراب است
امروز فهمیدم که گل ها هم می توانند سنگدل باشند
و شمع ها هم می توانند بال و پر پروانه ها را در خود بسوزانند

نوشته اس ام اس های سنگین عمیق و پرمعنا اولین بار در اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک پدیدار شد.

اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک

پیامک های عمیق مفهومی و اس ام اس سنگین

اس ام اس و جملات سنگین و مفهومی

کارم از یکی بود و یکی نبود گذشت،
من در اوج قصه گم شده ام…!

این روزها بُرد با کسی ست که بی رحم باشد
از دلتــــ که مایه بگذاری
ســوخـــــته ای …

زن که بـاشـے …
عـاشـق شـوے “چـشـم سـفـیـد” خـطـابـَت مـے کـنـنـد!
راسـت مـے گـویـنـد …
چـشـمـانـَم سـفـیـد شـد بـه جـاده هـایـے کـه..
“تـو” ..
مـُسـافـر هـیـچـکـدام نـبـودے

توی مارپله ی زندگی، مهره نباش که هر چی گفتن بگی باشه …!
تاس باش که هر چی گفتی بگن باشه!

کاش توی زندگی هم مثل فوتبال
وقتی زمین می‌خوردی و از درد به خودت می‌پیچیدی
یه داور می‌اومد از آدم می‌پرسید:می‌تونی ادامه بدی؟!
تو هم میگفتی نه، باید برم بیرون …

بـــــرای کـــسی کــه رفــــتـنـی اســـت، راه بــــاز کــــنـید
ایــــستادن و مــنـتظر مـانـدن ابـــلـهانه تـرین کـار دل اســت

نگـــــــران نباش،
حــــال مـــن خـــــــوب اســت بــزرگ شـــده ام …
دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم
آمـوختــه ام، که این فـــاصــله ی کوتـــاه، بین لبخند و اشک نامش ” زندگیست ”
آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای ” نبــودنـت ” تنگ نشــــود…
راســــــتی، بهتــــــــــر از قبل دروغ می گویــــم…
” حــــال مـــن خـــــــوب اســت ” … خــــــوبِ خــــوب…

روزهایم گذشت اما روزگار از من نگذشت!
اما من از روزها و روزگار گذشتم، بگذرید از من!

تاب ندارم
سخت است
با تو هستند
جلوتـــر
با دیگری یا جور دیگری .!
سخت است
چه رنگین کمان نحســـــی

درغروب سخت دنیا یاد یاران میکنم
درکویر خشک و سوزان رقص باران میکنم
زندگی مرگ است و مرگ هم زندگی
پس درود برمرگ و مرگ بر زندگی …

گاهی اوقات بی قانونی؛
عجیب بیداد می کند در عاشقی …
یکی دور می زند …
اما … دیگری جریمه میشود
و تاوان میپردازد …

درد دارد …
وقتی همه چیز را می دانی …
و فکر می کنند نمی دانی …
و غصه می خوری که می دانی …
و می خندند که نمی دانی …

برهنه می آئیم
برهنه می بوسیم
برهنه می میریم
با این همه عریانی
هنوز قلب هیچکس پیدا نیست …

بزرگ ترین اشتباهی که ما آدما در رابطه‌هامون می‌کنیم این است که:
نیمه می‌شنویم؛
یک چهارم می‌فهمیم،
هیچی فکر نمی‌کنیم!
و دوبرابر واکنش نشون می دهیم …

وقتی که گوش ها زنگ زده اند
عاقلانه ترین کار، سکوت است…

میان ابرها سیر می‌کنم
هر کدام را به شکلی می‌بینم
که دوست دارم …
می‌گردم و دلخواهم را پیدا می‌کنم
میان آدم‌ها اما …
کاری از دست من ساخته نیست
خودشان شکل عوض می‌کنند
بـرای اتـفـاق هـایی که نـمی افـتـد …
بـرای دستـی کـه نـگـرفـتم
بـرای اشکـی کـه پـاک نـکـردم
بـرای بـوسـه ای کـه نـبــود
بـرای دوسـتـت دارمـی کـه مـرده بـه دنـیـا آمــد
بــرای مـن کـه وجـودم نـبـودن اسـت

چشم بَـــــسته از فرسنگ ها می شناسمت…!
این تَـــــلاشت برای گم شُــدن مَــرا می خنداند…!

میدونی چی بیشتر از همه آدمو داغون میکنه؟
اینکه هر کاری در توانِت هست
براش انجام بدی،بعد برگرده بگه :
مگه من ازت خواستم…!

آنقدر به مردم این زمانه بی اعتمادم که میترسم هرگاه از شادی به هوا بپرم
زمین را از زیر پاییم بکشند…

ﮔﺎﻫـﮯ ﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ، ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢ ﺟـﺎﻡ ﺧﺎﻟﯿـﻪ، ﯾﺎ ﻧـﻪ!؟

وقتی خواستن ها بوی شهوت میدهند
وقتی بودن ها طعم نیاز دارند
وقتی تنهایی ها بی هیچ یادی از یار با هر کسی پر میشود
وقتی نگاه ها هرزه به هر سو روانه میشود
وقتی غریزه احساس را پوشش میدهد
وقتی انسان بودن آرزویی دست نیافتنی میشود
دیگر نمی خواهمت
نه تو را و نه هیچ کس دیگر را …

کاش مردان حرمت مرد بودنشان را بدانند
و زنان شوکت زن بودنشان را؛
کاش مردان همیشه مرد باشند
و زنان همیشه زن!
آنگاه هر روز نه روز “زن”،
نه روز “مرد” بلکه روز “انسان” است…

عمریست خودم را به خریت زده ام …
دلم برای آن روی سگم تنگ شده…

چه اســــارت بی افتخــــاری است در بنــــد حــــرف این و آن بــــودن …

من در میان مردمی هستم
که باورشان نمیشود تنهایــــم
میگویند خوش بحالت که خوشحالی
نمی دانند دلیل شاد بودنم باج به آنهاست
برای دوست داشتن مــــــــن

گاهی برای کشـیدنِ فـریـاد
هـزاران پیکـاســو هـم کـافـی نیسـت …

نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند
که هر رهگذری را شبیه تو می بینم!!
نمی دانم غریبه ها ” تــــــــــــــــــــو ” شده اند
یا تو ” غریبـــــــــــــــــــــــــــه ”؟؟!!

شـده ام مـعـادلـه ی چنـد مَـجهولـی!
ایـن روزهـا هـیـچ کـس از هـیـچ راهـی مـرا نـمـیـفهمـَد…

آدم هـــای کنــــارم مثل جُــــمعه می‌ مــــــانند
معلــــــــوم نمی‌کند “فــــــرد” هستــــند یا ” زوج” …
پُــــر از ابـــــهامند…

ما فکـر میکنیـم بدتـرین درد؛
از دسـت دادن ِ کسـیه که دوستـش داریم!
امـا … حقیقـت اینه که :
از دست دادن ِ خــودمـون،
و از یــاد بردن ِ اینکه کـی هستیـم! و چقدر ارزش داریم …
گـاهی وقتــها خیلــی دردنــاک تـره …!!

من چشمهایـــم را بستم و تو قایــم شدی ..
من هنـــوز روزها را می شــمارم!..
و تـــو پیدا نمیشوی!..
یا من بازی را بلــد نیستم!
یا تو جر زدی!

خدایا …!!
از تو دلگیرم …
گفته بودی حق انتخاب داری
پس چرا انتخابم درکنار دیگریست؟

به چه میخندی تو؟ به مفهوم غم انگیز جدایی؟
به چه چیز؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش؟
به چه میخندی تو؟ نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟
یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟
به چه میخندی تو؟ به دل ساده من میخندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟
خنده دار است بخند …

گاهی اوقات باید بگذری و بگذاری و بروی …
وقتی می مانی و تحمل می کنی، از خودت یک احمق می سازی

صبر کن سهراب! قایقت جا دارد؟
آب را گل کردند چشم ها را بستند و چه با دل کردند …
وای سهراب کجایی آخر؟ … زخم ها بر دل عاشق کردن، خون به چشمان شقایق کردند…
ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش سیری چند؟
صبـــــــــر کن سهــــراب …!
قایقت جا دارد؟ من را نیز با خود ببر، اینجا عاشقی بین مردم مرده است …

من فقط دارم سعی میکنم همرنگ جماعت شوم،
اما می شود کمی کمکم کنید!
آی جماعت…
شماها دقیقا چه رنگی هستید؟

شهر من اینجا نیست!
اینجا…
آدم که نه!
آدمک هایش , همه ناجور رنگ بی رنگی اند!
و جالب تر!
اینجا هر کسی
هفتاد رنگ بازی میکند
تا میزبان سیاهی دیگری باشد!
.
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
همه قار قار چهلمین کلاغ را
دوست می دارند!
و آبرو چون پنیری دزدیده خواهد شد!
.
شهر من اینجا نیست!
اینجا…
سبدهاشان پر است از
تخم های تهمتی که غالبا “دو زرده” اند!
.
من به دنبال دیارم هستم,
شهر من اینجا نیست…شهر من گم شده است!

آدمــیزاد در حرف زدن هایش بی ملاحظه است …!
وقتی میخواهد با منطق حرف بزند؛ احساساتی میشود …
وقتی از احساسش میگوید؛ آرزوهایش لو میرود …
وقتی از آرزوهایش یاد میکند؛ حسرتش رو میشود …
وقتی حسرتهایش را روشن میکند؛ منطق میتراشد …
و اینگونه گند میزند به همه ی روابطش …

این روزها عشق را با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند!
حیف از عشق که زیر دست و پاست …

گــــفته باشــــم!.!.!
مـــن درد مــــــــی کــشــم؛
تــــو امــــا … چشم هـــــایت را ببنـــــــد!
سخت است بـدانـــــم می بینی، و بی خیــــــــــالی …!

کاش به جای این همه باشگاه زیبایی اندام
یه باشگاه زیبایی افکار هم داشتیم
مشکل امروز ما اندام ها نیستن، افکارها هستن!

اگر روزی عاشق شدی …
قصه ات را برای هیچکس بازگو نکن …
این روزها چشم حسودان به دود اسپند عادت کرده …!

هم قــــــــــد شدیم …
خدا میداند چه چیزهایی را زیر پاهایم گذاشتم …

روزگاریست همه عرض بدن می خواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند
دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند
آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند
عشق ها را همه با دور کمر می سنجند
خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد
عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

نوشته پیامک های عمیق مفهومی و اس ام اس سنگین اولین بار در اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک پدیدار شد.

اس ام اس،عکس،مدل لباس،دکوراسیون | بی کلک

زیر دریایی چینی ها به عمیق ترین نقطه جهان میرود

شناور «جیائولانگ» چین با رسیدن به منطقه «ماریانا ترنچ» در غرب اقیانوس آرام، تلاش خود را برای شکستن رکورد سفر به عمیق‌ترین نقطه جهان آغاز می کند.

بقیه در ادامه مطلب

 

به گزارش تک ترین به نقل از (ایسنا)، شناور «جیائولانگ» (Jiaolang)‌ با قابلیت حمل سه سرنشین، وسیله کوچکی برای اکتشافات در اعماق دریا است که بر خلاف زیردریایی های خودکار، باید توسط یک کشتی مادر به محل مورد نظر منتقل شود.

 

کشتی اقیانوس پیمای Xiangyanghong 09 کار انتقال این شناور را به منطقه «ماریانا ترنچ» در غرب اقیانوس آرام بر عهده داشت و «جیائولانگ» روز دوشنبه با رسیدن به این محل، خود را آماده انجام صعود و غوص به عمق هفت هزار متری می کند.

 

شناور جیائولانگ ماه جولای سال گذشته موفق به غوص به عمق پنج هزار و ۱۸۸ متری اقیانوس آرام شد و طبق برنامه ریزی های صورت گرفته قرار است از اواسط ماه جاری میلادی تا اوایل ماه جولای شش عملیات غوص و صعود را انجام دهد.

 

در نخستین عملیات، غوص به عمق پنج هزار متری در نظر گرفته شده است و سفر به عمق هفت هزار متری در مراحل پنجم و ششم انجام خواهد شد که هر عملیات بین هشت تا ۱۲ ساعت بطول می انجامد.

 

در صورت انجام موفقیت آمیز مأموریت سرنشین دار شناور جیائولانگ، محققان می توانند از این وسیله برای جمع آوری نمونه از اعماق اقیانوس ها استفاده کنند.

 

تاکنون هیچ شناور سرنشین داری موفق به غوص در چنین عمقی نشده است؛ شناور Shinkai‌ ژاپن سال گذشته موفق به سفر به عمق شش هزار و ۵۰۰ متری شده است و شناور Alvin آمریکا نیز راه زیادی برای رسیدن به رکورد این دو شناور ژاپن و چین در پیش دارد.

تک ترین سایت ایرانی