بایگانی برچسب: s

سقوط کودک ۶ ساله به چاه فاضلاب +عکس

سقوط کودک ۶ ساله در فاضلاب مسکن مهر «سروک» یاسوج، زنگ خطر را به صدا درآورد تا مسؤولان جلوی سهل‌انگاری‌ها و بی‌توجهی‌ها در احداث مسکن مهر را بگیرند. چیزی نمانده بود تا بی‌توجهی‌ها و سهل‌انگاری‌ها در مسکن مهر «سروک» یاسوج، قربانی گیرد و روی دیگری از مشکلات مسکن مهر را به نمایش گذارد.

به گزارش وطن امروز، این بار فرد حادثه دیده رضا ۶ ساله، کودکی بود که چند ماهی است به اتفاق خانواده‌اش و چند خانواده دیگر در مسکن مهر سروک زندگی می‌کنند. این سایت هنوز از امکانات اولیه‌ای همچون آب و گاز برخوردار نیست و این خانوارهای محروم به‌خاطر مشکلات فراوان زندگی‌شان، مجبور به زندگی در آن شده‌اند. خلف وعده مسؤولان در واگذاری این واحدها به متقاضیان طبق موعد مقرر و بار سنگین گرانی و تورم در بخش اجاره‌خانه موجب شده آنان مشکلات مختلف و کمبودها را به جان بخرند تا سقفی بالای سر خود داشته باشند. با این حال آنها این روزها بیشتر از هر چیز، نگران امنیت جانی بچه‌هایشان هستند که به دلیل برخی سهل‌انگاری‌ها در مخاطره افتاده است.

در حالی که ده‌ها کودک در این مجتمع‌ها زندگی می‌کنند، باز بودن در یک چاه فاضلاب – آن هم در معبر اصلی این سایت – زنگ خطر را برای آنان به صدا درآورد. مادر رضا درباره این حادثه می‌گوید: هوا رو به تاریکی می‌رفت و رضا اطراف آپارتمان‌ها با بچه‌های همسایه در حال بازی بود. از پنجره به بیرون نگاهی انداختم، دیدم رضا در میان سایر بچه‌ها نیست. کمی نگران شدم. از خانه بیرون رفتم. از بچه‌ها سراغ رضا را گرفتم، آنها هم از رضا خبری نداشتند. صدای گریه‌ای در گوشم پیچید. رضا را صدا زدم. صدای گریه بیشتر شد. مادر رضا به سمت چاه فاضلاب رفت. رضا در چاه افتاده و توان بلند شدن ندارد و آنقدر گریه کرده که دیگر نایی ندارد. مادر جیغ می‌کشد و با صدایش همسایه‌ها به کمک او می‌آیند و رضا را از گودال بیرون می‌کشند.

یکی از همسایه‌ها ‌گفت: شانس آورد زنده ماند. اگر با سر می‌افتاد یا کسی از او خبردار نمی‌شد، حالا زنده نبود. دست رضا شکسته است و پزشکان می‌گویند لخته‌ خون هم در آن دیده می‌‌شود. حالا مادر که خود بار زندگیشان را تنها به دوش می‌کشد نگران هزینه‌های درمان است. اشک در چشمان مادر رضا حلقه زده است. بارها برای شکایت نزد مسؤولان رفته و جواب نگرفته است.

او می‌گوید: به مسکن مهر رفتم، گفتند برو استانداری. آنجا رفتم گفتند برو آب و فاضلاب، آنها هم گفتند برو اداره کار و… اما در نهایت هیچ جوابی نگرفتم.

Tabnak.IR | تابناک

هرمزگان: خارج کردن “شیر آب” از بدن دختربچه ۱۰ ساله

به گزارش ایسنا، با تماس تلفنی با اورژانس ۱۱۵ یک مورد حادثه درقسمت سرویس بهداشتی درپارک دولت شهرستان جاسک گزارش شد که سریعا آمبولانس به محل حادثه اعزام شد. 

 

مصدوم دختر بچه‌ای ۱۰ ساله‌ای بود که به دلیل فرورفتگی جسم خارجی(شیر دستشویی) دچار آسیب شده بود و جسم خارجی در محل حادثه خارج نشد. 

 

پس از هماهنگی با نیروهای آتش‌نشانی و هلال احمر و حضور آنها در صحنه، بعد از رهاسازی و اقدامات اولیه توسط پرسنل اورژانس ۱۱۵مصدوم به همراه جسم خارجی به اطاق عمل بیمارستان خاتم الانبیاء جاسک جهت خارج کردن آن انتقال داده شد و بعد از عمل جسم خارجی شیر آب از این دختر بچه جدا شد.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

اعدام‌ حسین ۲۳ ساله عامل‌ جنایت‌ خیابان‌ مدنی‌

حسین ۲۳ ساله ظهر روز دوشنبه ۲۴ مهر امسال در اقدامی جنون آمیز به سوی عابران حمله ور شد و ۱۲ زن و مرد را با ضربات چاقو مجروح کرد. او سپس با فرار از محل جنایت به قم گریخت و ۶ ساعت پس از جنایت ، با مراجعه به ماموران تسلیم شد. در حالیکه تحقیقات در این زمینه ادامه داشت، یکی از مجروحان که مرد ۳۰ ساله ای بود بر اثر شدت جراحات جان خود را از دست داد.

حسین در بازجویی های اولیه مدعی شد مدتی است یک صدای ناشناس به او دستور می دهد و روز حادثه آن صدا از او خواسته بود به مردم حمله کند. در حالیکه به نظر می رسد متهم با طرح این موضوع قصد دارد انگیزه اصلی خود مخفی نگه دارد، بازپرس جنایی تهران او را برای بررسی سلامت روحی و روانی و همچنین اعتیادش به پزشکی قانونی معرفی کرد.

از سویی دیگر حسین در اداره آگاهی به بازسازی صحنه قتل پرداخت و در تشریح حادثه گفت: مدتی بود صدایی در سرم به من دستور می داد که چه کارهایی را انجام دهم. روز حادثه نیز آن صدا از من خواست که با چاقو به مردم حمله کنم. ابتدا می خواستم از یک مغازه چاقو فروشی در مجیدیه چاقو تهیه کنم که موفق به این کار نشدم بعد هم وارد یک قصابی شدم و به بهانه خرید گوشت ، خود را به چاقوی سلاخی مردم قصاب رساندم.

وی ادامه داد: مدتی نزد پدرم در یک کشتارگاه کار می کردم و به همین خاطر کار با چاقو را می دانستم. بعد از مجروح کردن مرد قصاب به خیابان آمده و هر فردی که در سر راهم بود، با چاقو می زدم، زن یا مرد بودن قربانیان برایم هیچ فرقی نداشت. آخرین قربانی من پسر قوی هیکلی بود که چاقو را گرفت من هم از محل متواری شدم. وقتی به خودم آمدم در قم بودم کمی در آن شهر پرسه زدم بعد هم به یک پاسگاه پلیس رفته و خود را تسلیم کردم.من در یک خانواده از هم پاشیده بزرگ شدم اما نه سیگار می کشم و نه به مواد مخدر اعتیاد دارم حالا هم هیچ حسی نسبت به قربانیان خود ندارم.

محاکمه پسر چاقو به دست

با تائید سلامت روحی و روانی متهم، پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام محاربه به شعبه اول دادگاه انقلاب تهران فرستاده شد. ۱۷ بهمن نیز حسین در حضور قاضی صلواتی به دفاع از خود پرداخت.

حسین در جریان دفاع از خود در دادگاه گفت : من در یک پیک موتوری کار می کردم و قبل از این حادثه قرار بود یک وانت بخرم و با آن در شرکتی کار کنم. من برای این کار قصد بدی نداشتم و دنبال پول هم نبودم. فقط جنون به من دست داد . یک ساعت بعد از این ماجرا نیز به قم رفته و در کنار ضریح امام حسین (ع) توبه کردم. ۲۰ روز قبل نیز به آنجا رفته بودم و می دانستم پس از ساخت ضریح آن را به عراق می برند. بعد از توبه خود را به مامورانی که آنجا بودند معرفی کردم .

قاضی: درباره روز حادثه بگو.

متهم: زمان حادثه اثاثیه خود را به خانه پدربزرگم آورده و پیش آنها زندگی می کردم. ۶-۵ سال بود که مشکل روحی و روانی پیدا کرده بودم . ساعت ۸ صبح از خانه خارج شده و نان خریدم بعد از خوردن صبحانه از عمویم خواستم مرا تا جایی برساند. پیش از این یک چاقو فروشی را شناسایی کرده بودم . وقتی به آنجا رفتیم مغازه بسته بود به همین خاطر به بازار روز نظام آباد رفتم اما آنجا هم خیلی شلوغ بود. در آنجا از یک مغازه قصابی چاقویی گرفته و با آن به سوی مردم حمله کردم. چند دقیقه بعد نیز از خواب غفلت بیدار شده و تازه متوجه کار خود شدم.

قاضی دادگاه پس از محاکمه حسین او را به اعدام محکوم کرد. با اعتراض متهم به حکم مجازاتش پرونده برای رسیدگی نهایی به دیوان عالی کشور فرستاده شد.

سعید عمرانی، رئیس اداره دفتر دیوان عالی کشور در این باره اظهار داشت: پس از ارسال پرونده به دیوان عالی کشور و با توجه به حساسیت پرونده رسیدگی ویژه به آن آغاز شد که قضات دیوان عالی کشور حکم اعدام حسین را تائید کردند.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

زن ۲۷ ساله تهرانی در نیمه‌های شب خود را طعمه مردان قرار می‌داد

سرهنگ‌نادری در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه‌خبرنگاران با اشاره به مردانی که خود را به هیچ می‌فروشند، گفت: عوامل اطلاعات کلانتری ۱۲۰ سید خندان در پی کسب چندین مورد شکایت در خصوص زنی که با قرار گرفتن در ساعات پایانی شب در کنار خیابان خود را طعمه‌ای برای سوار شدن قرار می دهد؛ که پس از سوار شدن و رفتن به مکانی که مرد می خواهد توسط دستیار مرد خود که در تمامی طول مسیر آنان را تحت نظر داشته، اقدام شوم خود را پیاده کرده و اموال مرد را با خشونت وبا استفاده از سلاح های گوناگون به سرقت می‌برند. 
این مقام مسؤل انتظامی ابراز داشت: به دلیلی که مردان آبرویشان نرود تنها تعداد بسیار کمی از آنان به کلانتری مراجعه کرده و شکایت خود را مطرح کرده‌اند. 
سرکلانتر چهارم پلیس پایتخت در ادامه تاکید کرد: پس از آنکه ماموران تحت الامر و اطلاعات این یگان اقدامات گسترده و پیچیده خود را آغاز کردند ، توانستند سر نخ هایی از این متهم به دست آورند. 
سرهنگ نادری ضمن اشاره به ردیابی متهم مورد نظر اذعان داشت: عوامل اطلاعات به طور نامحسوس در مناطق احتمالی ارتکاب جرم به کمین نشستند و توانستند در آدرس حوالی پل شریعتی در کنار پمب بنزین، ساعت ۱ بامداد، زن شیطان صفت را دستگیر نمایند. 
این مقام مسؤل انتظامی با اشاره به اینکه قبل از انتقال متهم به مقر فردی به واحد گشت با یک دستگاه خودروی پراید مراجعه کرد،اظهار داشت: این مرد که خود را از آشنا های زن معرفی کرد بلافاصله به دلیلی که زن شیطان صفت دارای همدست بوده مرد مراجعه کننده به نام “فرنام” ۲۷ ساله دستگیر و به کلانتری انتقال داده شدند. 
وی در خصوص بازجویی های اولیه از متهمان گفت: متهم زن در مرتبه ی اول بازجویی خود را به نام “الهام” ۲۴ ساله معرفی کرد و اظهار داشت: که منزلش در چند کوچه پایین تر از محل دستگیری است(این موضوع پس از بررسی صحت نداشت). 
سرکلانتر چهارم پلیس پایتخت در خصوص اعترافات متهم مرد گفت: “فرنام” که خود را در چنگال قانون اسیر دید معترف شد این خانم با افکار پلید خودش او را به این کار که با یکدیکر اقدام به ارتکاب چنین زور گیری هایی کنند فریب داده است که متاسفانه این نوع زورگیری ها را در شب حداقل یک مورد انجام می دادیم. 
سرهنگ نادری در پایان خاطر نشان کرد: متهمان در نهایت با تشکیل پرونده جهت بررسی بیشتر به پایگاه چهارم پلیس آگاهی فرماندهی تهران بزرگ منتقل شدند.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

زن ۲۷ ساله تهرانی در نیمه‌های شب خود را طعمه مردان قرار می‌داد

سرهنگ‌نادری در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه‌خبرنگاران با اشاره به مردانی که خود را به هیچ می‌فروشند، گفت: عوامل اطلاعات کلانتری ۱۲۰ سید خندان در پی کسب چندین مورد شکایت در خصوص زنی که با قرار گرفتن در ساعات پایانی شب در کنار خیابان خود را طعمه‌ای برای سوار شدن قرار می دهد؛ که پس از سوار شدن و رفتن به مکانی که مرد می خواهد توسط دستیار مرد خود که در تمامی طول مسیر آنان را تحت نظر داشته، اقدام شوم خود را پیاده کرده و اموال مرد را با خشونت وبا استفاده از سلاح های گوناگون به سرقت می‌برند. 
این مقام مسؤل انتظامی ابراز داشت: به دلیلی که مردان آبرویشان نرود تنها تعداد بسیار کمی از آنان به کلانتری مراجعه کرده و شکایت خود را مطرح کرده‌اند. 
سرکلانتر چهارم پلیس پایتخت در ادامه تاکید کرد: پس از آنکه ماموران تحت الامر و اطلاعات این یگان اقدامات گسترده و پیچیده خود را آغاز کردند ، توانستند سر نخ هایی از این متهم به دست آورند. 
سرهنگ نادری ضمن اشاره به ردیابی متهم مورد نظر اذعان داشت: عوامل اطلاعات به طور نامحسوس در مناطق احتمالی ارتکاب جرم به کمین نشستند و توانستند در آدرس حوالی پل شریعتی در کنار پمب بنزین، ساعت ۱ بامداد، زن شیطان صفت را دستگیر نمایند. 
این مقام مسؤل انتظامی با اشاره به اینکه قبل از انتقال متهم به مقر فردی به واحد گشت با یک دستگاه خودروی پراید مراجعه کرد،اظهار داشت: این مرد که خود را از آشنا های زن معرفی کرد بلافاصله به دلیلی که زن شیطان صفت دارای همدست بوده مرد مراجعه کننده به نام “فرنام” ۲۷ ساله دستگیر و به کلانتری انتقال داده شدند. 
وی در خصوص بازجویی های اولیه از متهمان گفت: متهم زن در مرتبه ی اول بازجویی خود را به نام “الهام” ۲۴ ساله معرفی کرد و اظهار داشت: که منزلش در چند کوچه پایین تر از محل دستگیری است(این موضوع پس از بررسی صحت نداشت). 
سرکلانتر چهارم پلیس پایتخت در خصوص اعترافات متهم مرد گفت: “فرنام” که خود را در چنگال قانون اسیر دید معترف شد این خانم با افکار پلید خودش او را به این کار که با یکدیکر اقدام به ارتکاب چنین زور گیری هایی کنند فریب داده است که متاسفانه این نوع زورگیری ها را در شب حداقل یک مورد انجام می دادیم. 
سرهنگ نادری در پایان خاطر نشان کرد: متهمان در نهایت با تشکیل پرونده جهت بررسی بیشتر به پایگاه چهارم پلیس آگاهی فرماندهی تهران بزرگ منتقل شدند.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

زوج جوان ۲۲ و ۱۶ ساله قربانی سوءظن مرگبار مرد مسلح

«تصور می‌کردم که آنها با هم نسبتی ندارند، برای همین بهشان تذکر دادم و بعد به طرفشان شلیک کردم.» 

به گزارش همشهری این ادعای عجیب قاتل خطرناکی است که دو‌ماه پیش در جریان جنایتی هولناک، زوج جوانی را با شلیک گلوله به قتل رساند.اوایل آبان‌ماه امسال با پیداشدن جسد زن و مرد جوانی در حاشیه شهرستان سیب و سوران در استان سیستان و بلوچستان، تحقیقات پلیس برای کشف راز این جنایت آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که قربانیان زوج جوانی هستند که بر اثر اصابت گلوله یک سلاح شکاری به سرشان به قتل رسیده‌اند. 

با شناسایی خانواده‌های این زوج جوان مشخص شد که مرد ۲۲ساله ۹‌ماه پیش با همسرش که ۱۶سال داشت، ازدواج کرده بود و آنها با هیچ‌کس خصومتی نداشتند. از سوی دیگر خانواده آنها مدعی بودند که قربانیان آخرین‌بار برای تفریح از خانه خارج شده بودند و احتمال دارد که هدف سرقتی خونین قرار گرفته باشند؛ چرا که تلفن همراه هر دوی آنها ناپدید شده بود. 

درحالی‌که بررسی‌ها برای شناسایی عامل یا عاملان جنایت ادامه داشت، متخصصان آزمایشگاه جنایی پلیس اعلام کردند که گلوله‌هایی که باعث مرگ قربانیان شده، از یک سلاح شکاری دست‌ساز شلیک شده‌است. با این اطلاعات مأموران به شناسایی تمامی افرادی پرداختند که در آن حوالی سلاح شکاری در اختیار داشتند. آنها این افراد را یکی بعد از دیگری به اداره آگاهی دعوت کردند و به تحقیق از آنها پرداختند تا اینکه در میان آنها به مرد جوانی رسیدند که کاملا دستپاچه و رنگ‌پریده بود. آنها وقتی از وی درباره اسلحه شکاری‌اش پرسیدند، او ابتدا جواب داد که هیچ سلاحی ندارد و بعد نیز مدعی شد که آن را گم کرده است. 

مأموران که به اظهارات مرد جوان مشکوک شده بودند، بازجویی از او را ادامه دادند تا اینکه وی لب به اعتراف گشود و پرده از جنایتی هولناک برداشت.مرد جوان که ساکن یکی از روستاهای اطراف محل جنایت است، ادعای عجیبی را مطرح کرد: مدت‌ها بود که یک سلاح شکاری دست‌ساز به‌صورت غیرقانونی خریداری و آن را در محلی حوالی روستا مخفی کرده بودم. 

روز حادثه به آنجا رفته بودم که سلاحم را بردارم اما در بین درختان چشم‌ام به دختر و پسری افتاد که در حال قدم زدن بودند و با صدای بلند حرف می‌زدند و می‌خندیدند. من تصور می‌کردم که آنها هیچ نسبتی با هم ندارند و خبر نداشتم که زن و شوهر هستند. برای همین درحالی‌که اسلحه شکاری در دستم بود، به طرفشان رفتم و بهشان بد و بیراه گفتم. پسر جوان که عصبانی شده بود، جوابم را داد و بعد هم دست دختر جوان را گرفت تا از آنجا بروند. هنوز چند قدم بیشتر دور نشده بودند که کنترلم را از دست دادم و به طرفشان شلیک کردم. ساچمه‌های تیر شکاری به سر هر دوی آنها برخورد کرد و ناگهان روی زمین افتادند و مقابل چشمانم جانشان را از دست دادند. 

بعد از این ماجرا چون وحشت کرده بودم سلاح شکاری را همانجا مخفی کردم و پا به فرار گذاشتم.با اعترافات تکان‌دهنده مرد جوان، مأموران راهی محل جنایت شدند و سلاح شکاری وی را که در آنجا مخفی شده بود، کشف کردند.سرهنگ زینلی، رئیس پلیس شهرستان سیب و سوران گفت: بررسی‌های پلیس حاکی از آن است که هر دو قربانی به‌طور رسمی با هم ازدواج کرده بودند و متهم به‌دلیل سوءظن دست به این جنایت هولناک زده است. وی ادامه داد: پرونده این جنایت در اختیار مرجع قضایی قرار گرفته و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

دختر ۱۷ ساله در دام سیاه

مردی که با ربودن یک
دختر ۱۷ ساله در شهریار و انتقال او به جاده ساوه، وی را مورد آزار و اذیت قرار
داده بود، دستگیر شد.

به گزارش جام‌جم، چندی پیش دختری هفده ساله با حضور در کلانتری۱۶ اندیشه از مردی به
اتهام آدم‌ربایی و آزار و اذیت شکایت کرد.

شاکی گفت: در راه مدرسه مردی برایم ایجاد مزاحمت می‌کرد. ابتدا توجهی به این
مزاحمت‌ها نداشتم تا این که مرد جوان یک روز راهم را در خیابان سد کرد و با ادعای
این که به من علاقه دارد، پیشنهاد دوستی داد که نپذیرفتم و از او خواستم مزاحم من
نشود، اما بی‌فایده بود.

وی اضافه کرد: مزاحمت‌های مرد جوان ادامه داشت تا این‌که یک روز پس از خارج شدن از
خانه‌ راهم را سد کرد و با زور و تهدید چاقو مرا به درون خودرویش انداخت و از
شهریار به سمت جاده ساوه حرکت کرد. او مرا به بیابان‌های اطراف برد سپس مورد آزار و
اذیت قرار داد و تهدید کرد اگر موضوع را با خانواده‌ام در میان بگذارم یا از او
شکایت کنم، به من آسیب می‌رساند و اعضای خانواده‌ام را خواهد کشت.

شاکی یادآور شد: از ترس در این باره سکوت کردم. پس از بازگشت به خانه به دروغ گفتم
که با دختری در خیابان دعوا کرده و کتک خورده‌ام. از آن به بعد مزاحمت‌های مرد
آزارگر ادامه پیدا کرد و از ترس این که خانواده‌ام دچار مشکل نشوند بناچار تن به
خواسته‌های شیطانی او می‌دادم. در ادامه وقتی مرد آزارگر با سد کردن راه خواهرم در
خیابان او را تهدید به ربودن و آزار و اذیت کرد، تصمیم گرفتم از متهم شکایت کنم.

در پی این شکایت و تشکیل پرونده‌ای در دادسرای شهریار، تحقیقات گسترده پلیس در این
ارتباط آغاز شد تا این که دو روز پیش متهم دستگیر شد.

مرد جوان در بازجویی مقدماتی به تهدید به قتل دختر جوان و خانواده‌اش و مزاحمت
خیابانی برای شاکی و خواهرش اعتراف، اما درباره آزار و اذیت شاکی سکوت کرد.

بنابراین گزارش ، متهم با قرار قانونی روانه زندان شد. تحقیقات تکمیلی از وی ادامه
دارد.

یاقوت

خانم‌های۱۸ تا ۲۵ ساله پرطرفدارترین قشر پروتز برای زیبایی هستند

فوق تخصص جراحی پلاستیک و زیبایی گفت: بیشترین گروه سنی که برای پروتز به مطب‌ها
مراجعه می‌کنند، بین گروه سنی ۱۸ تا ۲۵ سال هستند.

بهزاد فروخی فوق تخصص جراحی پلاستیک، زیبایی و ترمیم در گفت‌وگو با خبرنگار
اجتماعی برنا اظهار داشت: استفاده از پروتز سینه در خانم‌هایی که به دلایل ژنتیکی
دچار کاهش رشد سینه هستند، بیشتر از سایر موارد کاربرد دارد.

این فوق تخصص جراحی پلاستیک، زیبایی و ترمیم ادامه داد: همچنین برخی از خانم‌ها
دارای سینه‌های یکسان نیستند که با انجام پروتز می‌توانند این مشکل را بر طرف کنند،
این در حالی است که عفونت، افتادگی سینه در دراز مدت، سفت شدن پروتز و جابه‌جایی
پروتز از مهمترین عوارض ناشی از پروتز سینه است.

فروخی با بیان اینکه سن مراجعان برای انجام پروتز سینه کاهش یافته است، افزود:
بیشترین گروه سنی که برای پروتز به مطب‌ها مراجعه می‌کنند، بین گروه سنی ۱۸ تا ۲۵
سال هستند.

این فوق تخصص جراحی پلاستیک، زیبایی و ترمیم اظهار داشت: تمامی متخصصان باید
عوارض ناشی از پروتز را در اختیار بیماران قرار دهند، منتها این موضوع نباید سبب
ترسانده فرد شود.

گفتنی است؛ انواع مختلفی ازپروتزهای سینه وجود دارد، به طوری که یک نوع آن از
جنس سیلیکون است که بیشتر از انواع دیگر استفاده می‌شود و نوع دیگر آن از جنس آب
نمک است که کمترمصرف می‌شود.

تاکنون رابطه‌ای بین سرطان پستان و گذاشتن پروتز سینه گزارش نشده است.پروتزها به
طور کلی به صورت گرد یا به شکل قطره اشکی وجود دارند. همچنین پروتزها به طور کلی یا
زیر عضله پکتورال یا روی عضله پکتورال گذاشته می‌شوند.


یاقوت

خودکشی دختر ۱۷ ساله هندی پس از تجاوز

دختر هفده ساله ای در ایالت پنجاب هند که گروهی خلافکار به وی تعرض کرده بودند، پس از  آنکه از سوی پلیس برای ازدواج با یکی از مجرمان تحت فشار قرار گرفت، خودکشی کرد.

به گزارش بی کلک به نقل از واحد مرکزی خبر، این خبر در شرایطی اعلام می شود که یکی دیگر از قربانیان تعرض جنسی در هند که بیست و سه سال دارد و دانشجوی رشته پزشکی است، به بیمارستانی در سنگاپور منتقل شده است. شش مرد به این دختر دانشجو که با اتوبوس به دهلی نو سفر می کرد، حمله ور شدند و اکنون حال وی وخیم است. این حادثه، خشم گسترده مردم هند را به دنبال داشته و هزاران نفر با برپایی تظاهرات، اشد مجازات را برای متجاوزان و تدوین قوانین سختگیرانه تر در این زمینه را خواستار شده اند.

حادثه تعرض جنسی به دختر هفده ساله هندی در پنجاب، روز سیزده نوامبر و در روستای بدشاپور در ناحیه پاتیالا رخ داد. سه مرد، این دختر را در یک جشنواره محلی ربودند و بعد از چندین بار تعرض، او را کنار جاده رها کردند. پلیس محلی برای چهارده روز از رسیدگی به این پرونده خودداری کرد و کوشید مشکل را به طور توافقی بین متعرضان و خانواده دختر حل کند.

با گذشت بیش از یک ماه از انفعال پلیس و خودداری آنها از ثبت تخلف در دفتر کلانتری، این دختر روز چهارشنبه بیست و هفتم دسامبر خودکشی کرد. قربانی در نامه خود نوشته است که بعد از ثبت ماجرا نیز پلیس بارها او را به پاسگاه فراخوانده و با طرح سئوالهای ناشایست، تحقیرش کرده است. پلیس محلی هند بعد از خودکشی دختر هفده ساله، بلافاصله متجاوزان را در روز پنج شنبه دستگیر کرد و پراماجیت سینگ گیل فرمانده پلیس نیز وعده داد خلافکاران را مجازات کند.

بی کلک

مرد جوان که به خاطر انتقام از همسرش پسر ۸ ساله اش را کشت

چهار سال قبل پرونده‌ای را مورد رسیدگی قرار دادم که در آن مرد جوانی متهم به قتل پسرش شده ‌بود.

من در طول چهار دهه کار قضایی که انجام دادم پرونده‌های فرزندکشی زیادی را مورد رسیدگی قرار دادم اما هیچ کدام از آنها به اندازه این پرونده دردناک نبود. وقتی پرونده را مطالعه کردم متوجه شدم که مرد متهم معتاد است و برای گرفتن انتقام از همسرش این کار را کرده‌ است.

روز دادگاه مرد متهم در جایگاه حاضر شد و گفت که اتهام را قبول می‌کند و از کارش پشیمان است اما همسرش را مقصر می‌داند. زمانی که از او پرسیدم چرا همسرت مقصر است گفت که او من را ترک کرد و بچه‌ها را از من گرفت و من هم دیوانه شدم و پسرم را دار زدم.

این مرد به بهانه گردش بچه‌ها را بیرون برده‌ بود و بعد از این‌که برای بچه‌ها غذا خریده‌ بود پسرک را به پارک برده و دار زده ‌بود.

وقتی ماموران بچه را پیدا کردند به یک درخت در پارک آویزان شده‌ بود و صورتش کاملا سیاه بود.

همسر این مرد که زن بسیار ساکتی بود در تمام طول دادگاه بی‌صدا گریه می‌کرد و تنها حرفی که زد درخواستی از دادگاه برای مجازات شوهرش بود.

وقتی مرد همسرش را مقصر معرفی کرد از زن جوان خواستم که در مورد زندگی‌اش توضیح دهد. از آنجایی که در قانون برای پدری که فرزندش را بکشد مجازات قصاص نداریم باید مشخص می‌شد چرا این مرد دست به قتل پسر ۸ ساله‌اش زده و این در میزان مجازاتش تاثیرگذار بود.

این زن در حالی که همچنان گریه می‌کرد گفت: شوهرم معتاد بود و با اعتیادش می‌ساختم چون دو بچه ‌داشتم. تا این‌که کم‌کم وضع بدتر شد. او هر روز بیشتر در اعتیادش فرو می‌رفت و از من می‌خواست که معتاد شوم.

من قبول نکردم و تصمیم گرفتم از شوهرم جدا شوم. قول داد که ترک کند و به زندگی بازگردد اما به قولش عمل نکرد و به اعتیادش ادامه‌ داد تا این‌که چند هفته قبل از جدایی به من گفت بیایید دسته‌جمعی خودکشی کنیم. او یک‌بار شیر گاز خانه را بازگذاشته بود که همگی بمیریم اما به طور معجزه‌آسایی نجات پیدا کردیم. وقتی دیدم شرایط تا این حد بد است تصمیم به طلاق گرفتم و دادگاه هم حق را به من داد.

من با بچه‌هایم در خانه پدرم بودیم. روز حادثه شوهرم آمد و گفت می‌خواهد بچه‌ها را بیرون ببرد گفتم پسرمان باید در مدرسه ثبت‌نام کند و اگر می‌توانی او را به عکاسی ببر چون برای ثبت‌نام عکس لازم است. به هر حال آنها رفتند و شب که شد برادرشوهرم تماس گرفت و گفت که پسرم به دست پدرش کشته‌ شده‌ است.

مرد معتاد با قساوت و سنگدلی تمام پسرش را کشته ‌بود چون فکر می‌کرد همسرش در هر شرایطی باید وضع او را تحمل کند وقتی که دید همسرش مطابق خواسته‌اش رفتار نمی‌کند این طور وحشیانه فرزندش را قربانی کرد تا از همسرش انتقام بگیرد. او عاطفه پدری نداشت.

نوراله عزیزمحمدی ـ قاضی دادگاه کیفری استان تهران
جام جم

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

ردپای مرد مرموز در گم‌شدن نوعروس ۱۷ ساله

نوعروس ۱۷ ساله شش ماه پیش خانه را برای رفتن به مدرسه ترک کرده و به طور اسرارآمیزی ناپدید شد.

به گزارش ایران طاهره روحی دانش‌آموز دبیرستانی در نکا است. در حالی که مانتوی مدرسه به تن داشت صبح روز ۲ خرداد ۹۱ از خانه‌شان بیرون رفت اما دیگر بازنگشت. خانواده این نوعروس به هر دری زدند تا بتوانند ردی از دختر گمشده‌شان به دست آورند اما به بن‌بست خوردند. آنان حتی به رمال و آئینه بین هم سر زدند اما هیچ سرنخی از نوعروس گمشده به دست نیاورده‌اند.

بنابر این گزارش، ساعت ۱۰ صبح روز حادثه شوهر طاهره برای برداشتن شناسنامه‌اش به خانه رفت. وقتی نتوانست آن را پیدا کند به مدرسه همسرش زنگ زد تا در این باره از وی پرس و جو کند. در کمال تعجب از مدیر مدرسه شنید که همسرش به مدرسه نرسیده است. مرد جوان که از این حادثه نگران شده بود به سرعت با خانه پدرزنش تماس گرفته و جویای حال همسرش شد اما در آنجا نیز هیچ کس خبری از وی نداشت. تازه‌داماد که احساس می‌کرد باید حادثه ناگواری رخ داده باشد به خانه دوستان و آشنایانش زنگ زد اما در آنجا نیز کسی از طاهره اطلاعی نداشت.
وقتی هیچ ردپایی از نوعروس به دست نیامد خانواده‌اش با این تصور که طاهره در مسیر مدرسه گرفتار حادثه‌ای شده است مأموران پلیس را در جریان قرار دادند.

تازه داماد به مأموران گفت: ۸ ماه پیش با همسرم ازدواج کردم ما زندگی خوبی داشتیم. من راننده کمپرسی هستم و پدرزنم دفتر فروش شن و ماسه دارد. معمولاً صبح زود از خانه بیرون می‌روم. روز حادثه وقتی برای بردن شناسنامه‌ام به خانه آمدم هر چه گشتم نتوانستم آن را پیدا کنم. به همین خاطر سعی کردم از همسرم در این باره بپرسم اما به هر جا زنگ زدم نتوانستم ردی از وی بیابم. همسرم هنگام رفتن به مدرسه طلای زیادی به همراه داشت و نگرانم که به خاطر دزدیدن طلاها اتفاق ناگواری برایش رخ داده باشد. با توجه به این ادعاها مأموران آگاهی با دستور بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب نکا تحقیقات در این باره را آغاز کردند.

در جریان این بررسی‌ها یکی از ساکنان منطقه به کارآگاهان گفت: صبح روز حادثه دیدم که پراید
سیاه رنگی با سه سرنشین طاهره را سوار کرده و با خود بردند. پلیس با توجه به اطلاعاتی که این مرد از سایر مشخصات پراید سیاه‌رنگ در اختیار مأموران قرار داده بود، پلیس صاحب خودرو را ردیابی و برای انجام تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل کرد. با طرح ادعاهایی از سوی این مرد و نشانی‌هایی که وی از مخفیگاه سایر همدستانش در اختیار مأموران قرار داده بود مرد دیگری بازداشت شد اما مجرم اصلی که مجید نام دارد توانست بگریزد.

مجرم فراری در چند شهر مختلف تحت تعقیب سایه به سایه قرار گرفت اما هر بار پیش از رسیدن مأموران، وی مخفیگاه خود را تغییر می‌داد. این در حالی است که تحقیقات مأموران نشان می‌دهد مرد جوانی با مشخصات مجرم فراری چند روز پس از حادثه با مرد طلافروشی تماس گرفته و اعلام کرده است مقداری طلا به ارزش ۳۰ میلیون تومان در اختیار دارد و می‌خواهد بفروشد اما با وجود دیدن طلاها از سوی مرد جواهرفروش، مرد تماس گیرنده در آن زمان مراجعه نکرده است. رئیس پلیس نکا با ارسال تصویری از مجرم فراری به نام مجید نژادبخش و عروس ۱۷ ساله به نام طاهره روحی از کسانی که اطلاعی از سرنوشت آنان دارند خواست تا مراتب را به نزدیک‌ترین مرکز پلیس اطلاع داده یا با شماره تلفن ۰۹۱۱۲۵۱۶۲۲۱ و ۰۱۵۲۵۶۲۶۳۵۱ تماس بگیرند.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

ردپای مرد مرموز در گم‌شدن نوعروس ۱۷ ساله

نوعروس ۱۷ ساله شش ماه پیش خانه را برای رفتن به مدرسه ترک کرده و به طور اسرارآمیزی ناپدید شد.

به گزارش ایران طاهره روحی دانش‌آموز دبیرستانی در نکا است. در حالی که مانتوی مدرسه به تن داشت صبح روز ۲ خرداد ۹۱ از خانه‌شان بیرون رفت اما دیگر بازنگشت. خانواده این نوعروس به هر دری زدند تا بتوانند ردی از دختر گمشده‌شان به دست آورند اما به بن‌بست خوردند. آنان حتی به رمال و آئینه بین هم سر زدند اما هیچ سرنخی از نوعروس گمشده به دست نیاورده‌اند.

بنابر این گزارش، ساعت ۱۰ صبح روز حادثه شوهر طاهره برای برداشتن شناسنامه‌اش به خانه رفت. وقتی نتوانست آن را پیدا کند به مدرسه همسرش زنگ زد تا در این باره از وی پرس و جو کند. در کمال تعجب از مدیر مدرسه شنید که همسرش به مدرسه نرسیده است. مرد جوان که از این حادثه نگران شده بود به سرعت با خانه پدرزنش تماس گرفته و جویای حال همسرش شد اما در آنجا نیز هیچ کس خبری از وی نداشت. تازه‌داماد که احساس می‌کرد باید حادثه ناگواری رخ داده باشد به خانه دوستان و آشنایانش زنگ زد اما در آنجا نیز کسی از طاهره اطلاعی نداشت.
وقتی هیچ ردپایی از نوعروس به دست نیامد خانواده‌اش با این تصور که طاهره در مسیر مدرسه گرفتار حادثه‌ای شده است مأموران پلیس را در جریان قرار دادند.

تازه داماد به مأموران گفت: ۸ ماه پیش با همسرم ازدواج کردم ما زندگی خوبی داشتیم. من راننده کمپرسی هستم و پدرزنم دفتر فروش شن و ماسه دارد. معمولاً صبح زود از خانه بیرون می‌روم. روز حادثه وقتی برای بردن شناسنامه‌ام به خانه آمدم هر چه گشتم نتوانستم آن را پیدا کنم. به همین خاطر سعی کردم از همسرم در این باره بپرسم اما به هر جا زنگ زدم نتوانستم ردی از وی بیابم. همسرم هنگام رفتن به مدرسه طلای زیادی به همراه داشت و نگرانم که به خاطر دزدیدن طلاها اتفاق ناگواری برایش رخ داده باشد. با توجه به این ادعاها مأموران آگاهی با دستور بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب نکا تحقیقات در این باره را آغاز کردند.

در جریان این بررسی‌ها یکی از ساکنان منطقه به کارآگاهان گفت: صبح روز حادثه دیدم که پراید
سیاه رنگی با سه سرنشین طاهره را سوار کرده و با خود بردند. پلیس با توجه به اطلاعاتی که این مرد از سایر مشخصات پراید سیاه‌رنگ در اختیار مأموران قرار داده بود، پلیس صاحب خودرو را ردیابی و برای انجام تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل کرد. با طرح ادعاهایی از سوی این مرد و نشانی‌هایی که وی از مخفیگاه سایر همدستانش در اختیار مأموران قرار داده بود مرد دیگری بازداشت شد اما مجرم اصلی که مجید نام دارد توانست بگریزد.

مجرم فراری در چند شهر مختلف تحت تعقیب سایه به سایه قرار گرفت اما هر بار پیش از رسیدن مأموران، وی مخفیگاه خود را تغییر می‌داد. این در حالی است که تحقیقات مأموران نشان می‌دهد مرد جوانی با مشخصات مجرم فراری چند روز پس از حادثه با مرد طلافروشی تماس گرفته و اعلام کرده است مقداری طلا به ارزش ۳۰ میلیون تومان در اختیار دارد و می‌خواهد بفروشد اما با وجود دیدن طلاها از سوی مرد جواهرفروش، مرد تماس گیرنده در آن زمان مراجعه نکرده است. رئیس پلیس نکا با ارسال تصویری از مجرم فراری به نام مجید نژادبخش و عروس ۱۷ ساله به نام طاهره روحی از کسانی که اطلاعی از سرنوشت آنان دارند خواست تا مراتب را به نزدیک‌ترین مرکز پلیس اطلاع داده یا با شماره تلفن ۰۹۱۱۲۵۱۶۲۲۱ و ۰۱۵۲۵۶۲۶۳۵۱ تماس بگیرند.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها