بایگانی برچسب: s

دزفول؛ دژ تسخیر ناپذیر

اینجا دزفول است پایتخت مقاومت ایران،شهری که امام(ره) فرمودند:دزفول دین خود را به اسلام ادا کرد.اینجا شهری است که گوشه گوشه آن حرف های ناگفته بسیار از دوران سخت طاغوت و جنگ دارد،اینجا مهد عالمان بزرگ اسلام است،شهر خاتم الفقها شیخ اعظم انصاری،ایت الله نبوی،ایت الله معزی و دو یار دیرین مبارزات طاغوت و جنگ ایت الله قاضی و علامه فقیه شیخ عباس مخبر دزفولی.

بقیه در ادامه مطلب

اینجا شهر شهیدان مظلوم لشکر ولیعصر است…

 به راستی کدامیک از خاطرات خفته در دل این شهر را میشود به تصویر کشید؟؟؟؟

 اضطراب و وحشت اژیر قرمز را؟؟؟

 خراب های حاصل از دویست موشک نه و دوازده متری که بر پیکر پاک و مقدس این شهر فرود امده را؟؟؟

 ناله فغان واشک خانواده های ۲۶۰۰ شهید این دیار عاشقان را؟؟؟

اندوه یک رزمنده که پس از یک عملیات سخت برای استراحت به شهر امده و جز تلی از خاک و اجساد خانواده اش چیزی نمی بیند را ؟؟؟؟

 نه نه نه!!!!

 اینها هیچ کدام در قالب تصویر نمی گنجد.شهامت می خواهد به تصویر کشیدن این همه شجاعت و رشادت….

 دیار من،دیار عشق و اصالت و صلابت جز معدود شهر هایی بود که در دوران هشت سال دفاع مقدس به تنهایی دارای لشکر عظیم و حماسه ساز ولیعصر(عج)بود…

 وقتی پای صحبت بعضی از این دوستان می نشینم بر مظلومیت این لشکر و بچه های پاک دزفول می گریم!زمانی که میبینم در کتاب هایی که در مورد هشت سال دفاع مقدس نوشته شده عملیات بزرگ و غرور افرین فتح المبین که کمر دشمن تا دندان مسلح را شکست به اسم لشکرهای دیگر نوشته شده و اسمی از دزفول و لشکر همیشه پیروزش نیست درمیابم که خوزستان و دزفول همیشه مظلوم بوده و خواهند بود…

 زمانی که به اسامی شهدای دزفول نگاهی می اندازم و چشمم به اسامی سرداران بی ادعایی همچون شهید عظیم محمدی، شهید صفویان، برادران صبور و سایر فرماندهان دلاور می افتد و صحبت های سرداران پر افتخار اکنون دزفول را در مورد انها می شنوم باز هم در میابم که شهر من مظلوم است.. براستی آنها چیزی کمتر از شهیدان همت و باکری و باقری نبودند که اگر بگویم بزرگتر بودند گزاف نکردم ولی انها بچه های جنوب بودند و مظلومیت بچه های پاک خوزستان و دزفول در جنگ تا همیشه ادامه خواهد داشت….کاش میشد به همه گفت که دزفول کجاست….؟؟؟!!!!

امروز چهارم خرداد است.در تقویم رسمی کشور روز مقاومت و پایداری شهرم نام گرفته،روزی که لوح شهر مقاوم در هشت سال حماسه را به دستمان دادند و گفتند:دست شما درد نکنه زحمت کشیدید در این سال ها…..دیگر شما رو بخیر و ما رو به سلامت!!!!

 ولی شهر من مثل همه سالهای جنگ که خرابی های حاصل از بمباران های بی رحمانه عراق را خودش ساخت و منتظر کمک سازمان های دولتی نشد باز هم یا علی گفت و کمر با ساختن دزفولی سر افراز هچون لشکر ولیعصر و سرداران پاک گمنامش بست،تا همگان بدانند دزفول در جنگی دیگر برای توسعه اقتصادی و صنعتی و بالندگی خود باز هم پیروز شده و به سرعت به پیش میرود تا باز هم شهر من نگین درخشان کشور عزیزمان ایران باشد

 اکنون که از شهر خاطره هایم دور افتاده ام، دلتنگ تک تک خیابان ها و کوچه هایش هستم و قتی به استان های دیگر میروم به تنها چیزی که فکر میکنم مظلومیت استان و شهر خوبم دزفول است…

 آیا به راستی حق مردم ستم دیده خوزستان از سالهای طاغوت و جنگ این است؟؟؟

 یاد حرف عزیزی می افتم که گفت:دست هایی در کار است که نمی خواهند رشد این استان را ببینند!!!!

 اینجا دزفول است دژ تسخیر ناپذیر ایران….

تک ترین سایـت ایـرانی