همانطوریکه وعده داده بودیم سراغ بازیکنان ، کادر فنی و مسئولین باشگاه خواهیم رفت و سوالات هواداران را بی رودروایسی خواهیم پرسید ، امروز سراغ سرمربی جوانان رفتیم و علل شکست جوانان در بازی فینال را از ایشان جویا شدیم:
سلام آقای فولادچنگ:
– سلام
– بریم سر اصل مطلب چرا باختین؟
ج- فوتبال برد و باخت داره. ما نود دقیقه میدان داری کردیم و دریانوردان تو ۲دقیقه و روی دو تا ضدحمله زرنگی کرد و نتیجه را از ما گرفت.
چرا از همه ظرفیت هایتان در این بازی استفاده نکردید؟
ج- منظورتون از همه ظرفیتها چیه؟
س- منظورم هشام و دادبود هستند که دادبود را اصلاً بازی ندادین و هشام هم فقط ۳۰دقیقه بازی کرد…. اگر از این بازیکنا استفاده می کردین شاید نتیجه می گرفتین؟
ج- اولاً اصلاًقبول ندارم که حضور یک بازیکن یا عدم حضورش باعث برد و باخت شود. ما چند برنامه فضاسازی برای هشام داشتیم و هشام بدلیل اینکه مشکل داشت و نتونست تو تمرینات شرکت کنه و به همین خاطر اون برنامه ها رو هم نتونستیم تمرین و اجرا کنیم از اول بازی نکرد. اما دادبود قرار بود تو ترکیب اصلی باشه. چون امتحان داشت صبح از کوخرد حرکت کرد و ۵دقیقه قبل از بازی رسید. ما اسمش را خالی گذاشته بودیم که تو ترکیب اصلی بنویسیم ولی چون دیر رسید و خسته بود فرد دیگری تو ترکیب قرار گرفت و فراموش کرده بودیم اسمش را بین لیست ذخیره ها بنویسیم. بعد لیست بسته شده بود و ناظر قبول نکرد بازی کنه.
س- چرا دو گل مشابه خوردین؟
ج- هر دوتا رو ضدحمله بود. خیلی هم مشابه نبودن. دو گل را نه یک تیم بلکه دو بازیکن به ما زدند. (۱۰و۲۰)
س- به نظرتون ضعیف بازی نکردین؟
ج- اصلاً قبول ندارم. خیلی خوب بازی کردیم. کل میدان تحویل تیم ما بود. آنها فقط بازی مستقیم می کردند. اگر توپ سیدعلی در دقیقه ۱۰بازی بجای اصابت به تیرک دروازه گل شده بود الآن با اختلاف ۴یا ۵گل دریانوردان را زده بودیم.
س- از آخر بازی بگویید؟
ج- وحشتناک بود. بدترین روز عمرم. تلخ ترین خاطره ورزشی ام. همه بچه ها گریه می کردند. بعض من هم ترکید. تو اون جو اصلاً نمیشد جلو خودت را بگیری. میثاقیان و یکی از پیشکسوتان هم از این وضع ناراحت بودند و آمدند به بچه ها دلداری دادند اما گریه ها انگار پایانی نداشت.
با خودم گفتم خدایا اگه اشتباه من باعث این همه ناراحتی شده باشه تو این دنیا هم جوابی برای این احساسات پاک ندارم چه برسه تو اون دنیا. ولی هرچه فکر می کنم می بینم همه کارهایم برای این مسابقه درست بوده و اگر آن شرایط تکرار شود باز هم آن کارها و حرفها را تکرار خواهم کرد.
س-درباره اشک بچه ها چه حرفی دارین؟
ج- هر قطره آن اشکها پیکانی است که تا سال آینده که انشاءالله جام قهرمانی را به جناح خواهیم آورد در قلب من باقی خواهد ماند. فقط یک دلیل می تواند این پیکان و درد آنرا التیام بخشد و آن قهرمانی است. در لیگ جوانان… در لیگ بزرگسالان…. در لیگ های بالاتر و انشاءالله در لیگ ۲کشور.
اشک آخر احساس و مقدس است. اوج احساس ….. و رستاخیز پاکی و احساسات پاک است.خدا کنه سختی این شکست باعث بشه بچه ها در سال آینده سخت تمرین کنند تا مُهر بردگی شکست را از پیشانی خود پاک کنیم.
در پایان جا دارد از همه عزیزانی که با حمایت های خود از جوانان ، باعث شدند تا این تیم تا این مرحله بالا آمده و بدرخشد تشکر می کنم
و تشکر ویژه ازجناب آقای محمدعقیل مدنی – این مغز متفکرگازالیها – دارم . اگر افکار دوراندیشانه ایشان نبود این تیم اصلاً در این مسابقات شرکت نمی کرد . چه برسد به اینکه نایب قهرمان شود. افکار بلند این بزرگوار و حمایت های ایشان و البته سایر عزیزانمان در مجموعه موجبات پیشرفت و ترقی است . دستشان درد نکنه و خداقوت…..
در پناه حق……..
پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح