بایگانی برچسب: s

اس ام اس ولادت امام موسی کاظم (ع)

اس ام اس میلاد امام موسی کاظم (ع)

 

امام موسی کاظم: کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.

—–

یک سعادت داد این بشارت
تابیده هفتم مهر ولایت
آمد این مژده از حى تبارک
میلاد موسى بن جعفر مبارک

—–

امام موسی کاظم: هر که پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا کند چون کسی است که بی زه کمان کشد.

—–

آن درگهى که پایه اش از عرش برتر است
دولت سراى حضرت موسى بن جعفر است
آیینه جمال خداوند سرمدى
هم مظهر علوم و خصال پیمبر است

ولادت امام موسی کاظم مبارک باد

—–

امام موسی کاظم: دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.

—–

بر امام منتظر بادا مبارک این ولادت
تهنیت بر شیعیان حضرتش از این ولادت
رسید شادى شیعیان به عرش اعلى
چونکه شد نور رخ موسوى هویدا

—–

امام موسی کاظم: هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.

—–

حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رهبر راه ولاست
باطن نورانی اش آیینه ایزدنماست

میلاد با سعادت هفتمن اختر تابناک آسمان ولایت مبارک باد

—–

امام موسی کاظم: بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است.

—–

مژده ى میلاد تو، نفحه ى باد صباست
رایحه ى یاد تو با دل ما آشناست
آمدى و باب هر حاجت دلها شدى
باب حوائج تویى، نام تو ذکر خداست
میلاد نور مبارک

—–

امام موسی کاظم: ملعون است کسی که از برادرش غیبت کند.

—–

زمین را از صفا زیور ببندید
به اوج آسمان اختر ببندید
به مژگان خاک این ره را زدایید
بر آن بال ملائک را گشایید

میلاد کاظم آل محمد (ص) مبارک باد

—–

امام موسی کاظم: هر کسى که دو روزش مساوى باشد (و روز بعد بهتر از روز قبل نباشد) مغبون است.

—–

بزم مارا باز آمد عالم آرایى دگر
کز قدومش بزم ما گردیده سینایى دگر
قرنها بگذشته از موسى و شرح رود نیل
آمده اینک به فتح نیل موسایى دگر

ولادت امام حلم و شکیبایی باب الحوائج امام موسی کاظم بر شما مبارک

—–

امام موسی کاظم: در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، کلید بصیرت و کمال عبادت و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شکوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر کواکب، و کسی که در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.

—–

شده دل وادى سینا به تجلاى موسى
که کلیم خدا آید به تماشاى موسى

میلاد هفتمین فخر عالم امکان باب الحوئج ، موسی بن جعفر بر شما مبارک باد

—–

امام موسی کاظم: مال حرام افزون نمى‏گردد و اگر هم افزون گردد برکت نمى‏یابد.

—–

سر زد مهى زیبا از نسل کوثر
شد جلوه گر نور موسى بن جعفر
تابنده خورشید عشق و عقیده
امام صادق را فروغ دیده

میلاد امام موسی کاظم مبارک باد

—–

امام موسی کاظم: برای هر چیزی دلیلی باید، و دلیل خردمند تفکر است، و دلیل تفکر خاموشی.

—–

ماه مدینه شمع جمع هستى
بر ما دهد درس یکتا پرستى
هفتم وصى خاتم النبیین
سلاله طاها و آل یاسین

هفتم ماه صفر، روز تولد هفتمین ستاره آسمان ولایت مبارک باد

—–

امام موسی کاظم: خردمند دروغ نمى‏گوید ، اگرچه میل او در آن باشد.

—–

داده خداوند جلى
حمیده را دسته گلى
آمد موسى طور انّما
روشن چشم رسول مصطفى
صادق آل مرتضى چشم تو روشن
ولى حق نور هدى چشم تو روشن
مولود این هفتم ولى
بادا مبارک بر على

—–

امام موسی کاظم: خشم کلید هر بدی است.

—–

سلام بر تو که نیازمندان را باب الحوائجی.

سلام بر نام معطر و زیبایت، که الهام بخش ِ صبوری ، شکیبایی ، بردباری و حلم است.

ولادت هفتمین فخر عالم امکان امام موسی کاظم علیه السلام تهنیت باد

—–

امام موسی کاظم: تدبیر نیمی از زندگی است.

—–

امام هفتم ما فرمودند: «هر کس می خواهد قوی ترین مردم باشد، بر خدا تکیه کند».

—–

امام موسی کاظم: برای هر چیزی زکاتی است، و زکات تن روزه های مستحبی است.

—–

امام موسی کاظم: سه چیز تباهى مى آورد: پیمان شکنى، رها کردن سنّت و جدا شدن از جماعت.

—–

امام موسی کاظم: بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، نماز است.

—–

امام موسی کاظم: خیر برسان و سخن نیک بگو و سست رأى و فرمان برِ هر کس مباش

—–

امام موسی کاظم: خداوند بهشت را بر هر هرزه گوی کم حیا که باکی ندارد چه می گوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است.

—–

مژده ای دل که شب میلاد کاظم آمده

فاطمه بر دیدن موسی بن جعفرآمده

کاظمین امشب چراغان ازوجود کاظم است

خانه ی صادق چراغان از حضور کاظم است

ولادت امام موسی کاظم مبارک باد

—–

امام موسی کاظم: از کبر و خودخواهی بپرهیز، که هر کسی در دلش به اندازه دانه ای کبر باشد، داخل بهشت نمی شود.

—–

دل به طهورای ولایت برید

حاجت خود به باب حاجت برید

نگویم این را که خدا عالم است

باب حوائج به خدا کاظم است

میلاد نور مبارک

—–

امام موسی کاظم: دنیا چون آب دریاست، هر چه تشنه کامش بیشتر نوشد، بیشتر تشنه شود تا او را بکشد.

—–

یاد تو مژده ی میلاد تو، نفحه ی باد صباست

رایحه ی یاد تو با دل ما آشناست

آمدی و باب هر حاجت دلها شدی

باب حوائج تویی، نام تو ذکر خداست

—–

امام موسی کاظم: هرگاه مردم گناهان تازه ای که نمی کردند انجام دهند، خداوند بلاهایی تازه به آن ها دهد که به حساب نمی آوردند.

—–

عرش الهی اگر، جلوه گه حق بود

بار گه ات کاظمین، خود حرم کبریاست

قبله ی قدوسیان، کوی مصفای تو

نام دل آرای تو، کعبه ی حاجات ماست

میلاد اسوه صبر و تقوا امام موسی کاظم مبارک باد

—–

امام موسی کاظم:علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم :
اول اینکه خدای خودت را بشناسی.
بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است.
بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد.
و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می کند.

—–

موسی بن جعفر (امام موسی کاظم) فرزند جعفر بن محمد و نزد ایشان هفتمین امام است. وی در روز ۷ صفر سال ۱۲۸ ه. ق. در ابواء (منطقه ای در میان مکه و مدینه) به دنیا آمد. مادر او حمیده مصفّاه است که نام های دیگری مانند حمیده بربریه و حمیده اندلسیه نیز برای او نقل شده است. از مهم ترین القاب پیروانش برای ایشان، می توان به کاظم، صابر، صالح، امین و عبدالصالح اشاره کرد. ایشان در میان شیعیان به «باب‌الحوائج» معروف است.
وی پس از مرگ پدرش در شوال سال ۱۴۸ ه. ق. و در زمان خلافت منصور عباسی امامت خود بر شیعیان را اعلام کرد و این مهم ۳۵ سال به درازا کشید. وی نقش موثری در گسترش معارف شیعی داشت. در این دوران، چندین بار توسط خلفای عباسی دستگیر و زندانی گردید. تنها در دوران خلافت هارون الرشید، به مدت چهار سال زندانی بود. امام موسی کاظم (ع)، در ۲۵ رجب ۱۸۳ ه. ق.، در سن ۵۵ سالگی، توسط زهر در زندان سندی بن شاهک به دستور هارون الرشید به شهادت رسیدند. پیکر ایشان در شهر کاظمین در کشور عراق مدفون است.

 

بی کلک

اس ام اس شهادت امام موسی کاظم (ع)

اس ام اس تسلیت شهادت امام موسی کاظم (ع)

 
غروب غربت آمیخته هفتمین آفتاب ولایت را به تمام آزادگان جهان، تسلیت می گوییم

—–

ای صبر پیشه سرو قامت، ای هفتمین تجلی معجزه کمال! سالروز آزادی‌ات گرامی باد

—–

کاش می شد، اشک ریزان، بی قرارت همچو شمع  شعله گیرم من بسوزم در جوارت همچو شمع ؛‌ شهادت باب الوائج را تسلیت عرض می‌کنم

—–

می گویم: یا باب الحوائج! و قنوت دست هایم، پر از یاد تنهایی ات می شود، تنهایی!

—–

مولا جان، بابَ الحوائج! دردمندانیم، جویای درمان؛ اینک این تو و کَرَمت!

—–

ای کاش طاقهای آسمان می شکست و باران بلا بر زمین نازل می شد و این اتفاق ناگوار نمی افتاد! ؛‌ شهادت حضرت موسی بن جعفر تسلیت باد

—–

چشمهایت که به گنبد طلایش می افتد، بی اختیار اشک به شب نشینی چشمهایت می آید! السلام علیک یا موسی بن جعفر

—–

پسرش نیست ، که تا گریه کند بر پدرش
پس شما گریه بر آن کشته بیداد کنید

نگذارید که معصومه خبردار شود
رحم بر حال دل دختر ناشاد کنید

—–

ما در ظلمت هارون الرشید جهانیم. ای از زندان پر کشیده رازهایی را بر ما ببخشا!

—–

شیعیانت را دریاب، ای غریب زندان بی کسی که درد بی کسی، ما را زمینگیر کرده است

—–

اینجا کاظمین است و این روزها، روزهای رجب. وقتی عقربه تاریخ به بیست و پنجم آن نزدیک می شود، دوباره ثانیه ها به فریاد می آیند. یا باب الحوایج

—–

ای باب الحوائج چه سخت است و دردناک، دیدن چشمان خیس و بارانی و منتظر دخترت!

غروب هفتمین خورشید تسلیت باد

—–

ای امام کاظم، ما نیز سخت نیازمندِ وسعتِ صبرتان هستیم ؛ شهادتش  را تسلیت عرض می‌کنم

—–

راحت شدى اى مولاى من! از «این گرداب هایلى که هیچش کناره نیست» ؛ شهادت امام کاظم تسلیت عرض می‌کنم

—–

هنوز می توان صوت محزون مناجات های شبانه اش را از زبان میله های زندان شنید! ؛ شهادت امام هفتم تعزیت باد

—–

گوشه‌ای، یا خلوتی، کو، تا بنالم همچو نی  بر تمام ناله هایم، من ببالم همچو نی ؛‌عروج امام هفتم بر شما تعزیت باید

—–

باز هم دستان پاییز کدورت   یاس غربت دیده ای را چیده هردم!    شهادت امام کاظم تسلیت باد

—–

خداحافظ، معصومیت محض در هجوم دقایق ظلم! باب الحوائج! چهارده سال رنج مداوم، تمام شد

—–

یا حضرت معصومه، ای یادگار زهرا
بزم عزا به پا کن امشب برای بابا
ای شیعیان بیارید عطر و گلاب و قرآن
موسی بن جعفر آزاد، گردد ز کنج زندان
شهادت غریبانه امام کاظم(ع) تسلیت باد

—–

امام کاظم(ع) می فرمایند:
هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او باز می دارد.
شهادت امام کاظم(ع) تسلیت باد

—–

خدایا بحق امام کاظم (ع) توفیق کظم غیظ در لحظات سخت امتحان را به همه ما عطا بفرما /آمین.
شهادت امام کاظم(ع) تسلیت باد

—–

امشب شب عزای امام عالمین است
دل را هوای قبر غریب کاظمین است
باب الحوائج امشب حاجت روا گردیده
مهدی به یاد جدش، صاحب عزا گردیده
آجرک الله یا بقیه الله

—–

کن روان اشک غم ای شیعه به دامان امروز
تسلیت ده به شهنشاه خراسان امروز
کشته شد موسی بن جعفر ز جفای هارون
زیر زنجیر بلا، گوشه ی زندان امروز

—–

امام کاظم (ع) می فرمایند:
بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فرج است.
شهادت غریبانه امام کاظم (ع) تسلیت باد

—–

از جهان رفته با قلب خسته
نزد زهرای پهلو شکسته
راحت از جور و زنجیر کین شد
خاک غم بر سر مسلمین شد
خدایا! به حق تن رنجور موسی بن جعفر
فرج مهدی منتظَر را برسان

—–

کی میام به کاظمین / تا کنم شیون و شین
بعد از اون یه سر برم / سر تربت حسین
شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد

—–

چهار چوب نگاهت به چهار دیواری / اگر چه روز نداری، همیشه بیداری

مکیده است توان تو را لب زنجیر / برای دادن جان، جان من توان داری؟

شهادت امام موسی کاظم(ع) تسلیت باد

———-

چهل حدیث نورانی از امام موسی کاظم علیه السلام:

۱- تعقّل و معرفت
«ما بَعَثَ اللّهُ أَنْبِیاءَهُ وَ رُسُلَهُ إِلى عِبادِهِ إِلاّ لِیَعْقِلُوا عَنِ اللّهِ، فَأَحْسَنُهُمُ اسْتِجابَهً أَحْسَنُهُمْ مَعْرِفَهً لِلّهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللّهِ أَحْسَنُهُمْ عَقْلاً وَ أَعْقَلُهُمْ أَرْفَعُهُمْ دَرَجَهً فِى الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ.»:
خداوند پیامبران و فرستادگانش را به سوى بندگانش بر نینگیخته، مگر آن که از طرف خدا تعقّل کنند. پس نیکوترینشان از نظر پذیرش، بهترینشان از نظر معرفت به خداست، و داناترینشان به کار خدا، بهترینشان از نظر عقل است، و عاقلترین آنها، بلند پایه ترینشان در دنیا و آخرت است.

۲- حجّت ظاهرى و باطنى
«إِنَّ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَیْنِ، حُجَّهً ظاهِرَهً وَ حُجَّهً باطِنَهً، فَأمّا الظّاهِرَهُ فَالرُّسُلُ وَ الاَْنْبِیاءُ وَ الاَْئِمَّهُ وَ أَمَّا الْباطِنَهُ فَالْعُقُولُ.»:
همانا براى خداوند بر مردم دو حجّت است، حجّت آشکار و حجّت پنهان، امّا حجّت آشکار عبارت است از: رسولان و پیامبران و امامان; و حجّت پنهانى عبارت است از عقول مردمان.

۳- صبر و گوشهگیرى از اهل دنیا
«أَلصَّبْرُ عَلَى الْوَحْدَهِ عَلامَهُ قُوَّهِ الْعَقْلِ، فَمَنْ عَقَلَ عَنِ اللّهِ تَبارَکَ وَ تَعالى إِعْتَزَلَ أَهْلَ الدُّنْیا وَ الرّاغِبینَ فیها وَ رَغِبَ فیما عِنْدَ رَبِّهِ وَ کانَ اللّهُ آنِسَهُ فِى الْوَحْشَهِ وَ صاحِبَهُ فِى الْوَحْدَهِ، وَ غِناهُ فِى الْعَیْلَهِ وَ مُعِزَّهُ فى غَیْرِ عَشیرَه.»:
صبر بر تنهایى، نشانه قوّت عقل است، هر که از طرف خداوند تبارک و تعالى تعقّل کند از اهل دنیا و راغبین در آن کناره گرفته و بدانچه نزد پروردگارش است رغبت نموده، و خداوند در وحشت انیس اوست و در تنهایى یار او، و توانگرى او در ندارى و عزّت او در بىتیره و تبارى است.

۴- عاقلان آینده نگر
«إِنَّ الْعُقَلاءَ زَهَدُوا فِى الدُّنْیا وَ رَغِبُوا فِی الاْخِرَهِ لاَِنَّهُمْ عَلِمُوا أَنَّ الدُّنْیا طالِبَهٌ وَ مَطْلُوبَهٌ وَ الاْخِرَهُ طالِبَهٌ وَ مَطْلُوبَهٌ مَنْ طَلَبَ الاْخِرَهَ طَلَبَتْهُ الدُّنْیا حَتّى یَسْتَوْفى مِنْها رِزْقَهُ، وَ مَنْ طَلَبَ الدُّنْیا طَلَبَتْهُ الاْخِرَهُ فَیَأْتیهِ الْمَوْتُ فَیُفْسِدُ عَلَیْهِ دُنْیاهُ وَ آخِرَتَهُ.»:
به راستى که عاقلان، به دنیا بىرغبتند و به آخرت مشتاق; زیرا می دانند که دنیا خواهانست و خواسته شده و آخرت هم خواهانست و خواسته شده، هر که آخرت خواهد دنیا او را بخواهد تا روزىِ خود را از آن دریافت کند، و هر که دنیا را خواهد آخرتش به دنبال است تا مرگش رسد و دنیا و آخرتش را بر او تباه کند.

۵- تضرّع براى عقل
«مَنْ أَرادَ الْغِنى بِلا مال وَ راحَهَ الْقَلْبِ مِنَ الْحَسَدِ وَ السَّلامَهَ فِى الدّینِ فَلْیَتَضَّرَعْ إِلَى اللّهِ فى مَسْأَلَتِهِ بِأَنْ یُکْمِلَ عَقْلَهُ، فَمَنْ عَقَلَ قَنَعَ بِما یَکْفیهِ وَ مَنْ قَنَعَ بِما یَکْفیهِ اسْتَغْنى وَ مَنْ لَمْ یَقْنَعْ بِما یَکْفیهِ لَمْ یُدْرِکِ الْغِنى أَبَدًا.»:
هر کس بی نیازى خواهد بدون دارایى، و آسایش دل خواهد بدون حسد، و سلامتى دین طلبد، باید به درگاه خدا زارى کند و بخواهد که عقلش را کامل کند، هر که خرد ورزد، بدانچه کفایتش کند قانع باشد. و هر که بدانچه او را بس باشد قانع شود، بی نیاز گردد. و هر که بدانچه او را بس بُوَد قانع نشود، هرگز به بی نیازى نرسد.

۶- دیدار با مؤمن براى خدا
«مَنْ زارَ أَخاهُ الْمُؤْمِنَ لِلّهِ لا لِغَیْرِهِ، لِیَطْلُبَ بِهِ ثَوابَ اللّهِ وَ تَنَجُّزَ ما وَعَدَهُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ وَکَّلَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ سَبْعینَ أَلْفِ مَلَک مِنْ حینَ یَخْرُجُ مِنْ مَنْزِلِهِ حَتّى یَعُودَ إِلَیْهِ یُنادُونَهُ: أَلا طِبْتَ وَ طابَتْ لَکَ الْجَنَّهُ، تَبَوَّأْتَ مِنَ الْجَنَّهِ مَنْزِلاً.»:
هر کس ـ فقط براى خدا نه چیز دیگر ـ به دیدن برادر مؤمنش رود تا به پاداش و وعدههاى الهى برسد، خداوند متعال، از وقت خروجش از منزل تا برگشتن او، هفتاد هزار فرشته بر او گمارد که همه ندایش کنند: هان! پاک و خوش باش و بهشت برایت پاکیزه باد که در آن جاى گرفتى.

۷- مروّت، عقل و بهاى آدمى
«لا دینَ لِمَنْ لا مُرُوَّهَ لَهُ، وَ لا مُرُوَّهَ لِمَنْ لا عَقْلَ لَهُ، وَ إِنَّ أَعْظَمَ النّاسِ قَدْرًا الَّذى لایَرَى الدُّنْیا لِنَفْسِهِ خَطَرًا، أَما إِنَّ أَبْدانَکُمْ لَیْسَ لَها ثَمَنٌ إِلاَّ الْجَنَّهَ، فَلا تَبیعوها بِغَیْرِها.
کسى که جوانمردى ندارد، دین ندارد; و هر که عقل ندارد، جوانمردى ندارد. به راستى که باارزشترین مردم کسى است که دنیا را براى خود مقامى نداند، بدانید که بهاى تن شما مردم، جز بهشت نیست، آن را جز بدان مفروشید.

۸- حفظ آبروى مردم
«مَنْ کَفَّ نَفْسَهُ عَنْ أَعْراضِ النّاسِ أَقالَهُ اللّهُ عَثْرَتَهُ یَوْمَ الْقِیمَهِ وَ مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُ عَنْهُ غَضَبَهُ یَوْمَ الْقِیمَهِ.»:
هر که خود را از آبروریزى مردم نگهدارد، خدا در روز قیامت از لغزشش می گذرد، و هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت خشمش را از او باز دارد.

۹- عوامل نزدیکى و دورى به خدا
«أَفْضَلُ ما یَتَقَرَّبُ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللّهِ بَعْدَ الْمَعْرَفَهِ بِهِ الصَّلاهُ وَ بِرُّ الْوالِدَیْنِ وَ تَرْکُ الْحَسَدِ وَ الْعُجْبِ وَ الْفَخْرِ.»:
بهترین چیزى که به وسیله آن بنده به خداوند تقرّب مىجوید، بعد از شناختن او، نماز و نیکى به پدر و مادر و ترک حسد و خودبینى و به خود بالیدن است.

۱۰- عاقل دروغ نمی گوید
«إِنَّ الْعاقِلَ لا یَکْذِبُ وَ إِنْ کانَ فیهِ هَواهُ.»:
همانا که عاقل دروغ نمی گوید، گرچه طبق میل و خواسته او باشد.

۱۱- حکمت کم گویى و سکوت
«قِلَّهُ الْمَنْطِقِ حُکْمٌ عَظیمٌ، فَعَلَیْکُمْ بِالصَّمْتِ، فَإِنَّهُ دَعَهٌ حَسَنَهٌ وَ قِلَّهُ وِزْر، وَ خِفَّهٌ مِنَ الذُّنُوبِ.»:
کم گویى ، حکمت بزرگى است، بر شما باد به خموشى که شیوه اى نیکو و سبک بار و سبب تخفیف گناه است.

۱۲- هرزه گویى بى حیا
«إِنَّ اللّهَ حَرَّمَ الْجَنَّهَ عَلى کُلِّ فاحِش قَلیلِ الْحَیاءِ لا یُبالى ما قالَ وَ لا ما قیلَ لَهُ.»:
همانا خداوند بهشت را بر هر هرزه گوِ کم حیا که باکى ندارد چه می گوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است.

۱۳- متکبّر، داخل بهشت نمی شود
«إِیّاکَ وَ الْکِبْرَ، فَإِنَّهُ لا یَدْخُلِ الْجَنَّهَ مَنْ کانَ فى قَلْبِهِ مِثْقالُ حَبَّه مِنْ کِبْر.»:
از کبر و خودخواهى بپرهیز، که هر کسى در دلش به اندازه دانه اى کبر باشد، داخل بهشت نمی شود.

۱۴- تقسیم کار در شبانه روز
«إِجْتَهِدُوا فى أَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَهً لِمُناجاهِ اللهِ، وَساعَهً لاَِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَهً لِمُعاشَرَهِ الاِْخْوانِ والثِّقاهِ الَّذینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَیُخَلِّصُونَ لَکُمْ فِى الْباطِنِ، وَساعَهً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فى غَیْرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَهِ تَقْدِروُنَ عَلَى الثَّلاثِ ساعات.»:
بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد:۱ ـ قسمتى براى مناجات با خدا، ۲ ـ قسمتى براى تهیّه معاش، ۳ ـ قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیبهاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مىورزند، ۴ ـ و قسمتى را هم در آن خلوت می کنید براى درک لذّتهاى حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.

۱۵- همنشینى با دیندار و عاقل خیرخواه
«مُجالَسَهُ أَهْلِ الدّینِ شَرَفُ الدُّنْیا وَ الاْخِرَهِ، وَ مُشاوَرَهُ الْعاقِلِ النّاصِحِ یُمْنٌ وَ بَرَکَهٌ وَ رُشْدٌ وَ تَوْفیقٌ مِنَ اللّهِ، فَإِذا أَشارَ عَلَیْکَ الْعاقِلُ النّاصِحُ فَإِیّاکَ وَ الْخِلافَ فَإِنَّ فى ذلِکَ الْعَطَبَ.»:
همنشینى اهل دین، شرف دنیا و آخرت است، و مشورت با خردمندِ خیرخواه، یُمن و برکت و رشد و توفیق از جانب خداست، چون خردمند خیرخواه به تو نظرى داد، مبادا مخالفت کنى که مخالفتش هلاکت بار است.

۱۶- پرهیز از اُنس زیاد با مردم
«إِیّاکَ وَ مُخالَطَهَ النّاسِ وَ الاُْنْسَ بِهِمْ إِلاّ أَنْ تَجِدَ مِنْهُمْ عاقِلاً وَ مَأْمُونًا فَآنِسْ بِهِ وَ اهْرُبْ مِنْ سایِرِهِمْ کَهَرْبِکَ مِنَ السِّباعِ الضّارِیَهِ.»:
بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر این که خردمند و امانتدارى در میان آنها بیابى که [در این صورت] با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تو از درنده هاى شکارى.

۱۷- نتیجه حبِّ دنیا
«مَنْ أَحَبَّ الدُّنْیا ذَهَبَ خَوْفُ الاْخِرَهِ مِنْ قَلْبِهِ وَ ما أُوتِىَ عَبْدٌ عِلْمًا فَازْدادَ لِلدُّنیا حُبًّا إِلاَّ ازْدادَ مِنَ اللّهِ بُعْدًا وَ ازْدادَ اللّهُ عَلَیْهِ غَضَبًا.»:
هر که دنیا را دوست بدارد، خوف آخرت از دلش برود، و به بنده اى دانشى ندهند که به دنیا علاقه مندتر شود، مگر آن که از خدا دورتر و مورد خشم او قرار گیرد.

۱۸- پرهیز از طمع و تکیه بر توکّل
«إِیّاکَ وَ الطَّمَعَ، وَ عَلَیْکَ بِالْیَأْسِ مِمّا فى أَیْدِى النّاسِ، وَ أَمِتِ الطَّمَعَ مِنَ الَْمخْلُوقینَ، فَإِنَّ الطَّمَعَ مِفْتاحٌ لِلذُّلِّ، وَ اخْتِلاسُ الْعَقْلِ وَاخْتِلاقُ الْمُرُوّاتِ، وَ تَدْنیسُ الْعِرْضِ وَ الذَّهابُ بِالْعِلْمِ. وَ عَلَیْکَ بِالاِْعْتِصامِ بِرَبِّکَ وَ التَّوَکُّلِ عَلَیْهِ.
از طمع بپرهیز، و بر تو باد به ناامیدى از آنچه در دست مردم است، طمع را از مخلوقین بِبُر که طمع، کلیدِ خوارى است، طمع، عقل را مىرباید و مردانگى را نابودکند و آبرو را می آلاید و دانش را از بین می برد. بر تو باد که به پروردگارت پناه برى و بر او توکّل کنى.

۱۹- نتایج امانتدارى و راستگویى
«أَداءُ الأَمانَهِ وَ الصِّدْقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَهُ وَ الْکِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.»:
امانتدارى و راستگویى، سبب جلب رزق و روزی اند، و خیانت و دروغگویى، سبب جلب فقر و دورویى.

۲۰- سقوطِ برترى جوى
«إِذا أَرادَ اللّهُ بِالذَّرَّهِ شَرًّا أَنْبَتَ لَها جَناحَیْنِ، فَطارَتْ فَأَکَلَهَا الطَّیْرُ.»:
هر گاه خداوند بدى مورچه را بخواهد، به او دو بال می دهد که پرواز کند تا پرنده ها او را بخورند.

۲۱- حقگویى و باطل ستیزى
«إِتَّقِ اللّهَ وَ قُلِ الْحَقَّ وَ إِنْ کانَ فیهِ هَلاکُکَ فَإِنَّ فیهِ نَجاتُکَ إِتَّقِ اللّهَ وَدَعِ الْباطِلَ وَ إِنْ کانَ فیهِ نَجاتُکَ، فَإِنَّ فیهِ هَلاکُکَ.»:
از خدا بترس و حقّ را بگو، اگرچه نابودى تو در آن باشد. زیرا که در واقع، نجات تو در آن است.از خدا بترس و باطل را واگذار، اگرچه نجات تو در آن باشد، زیرا که در واقع، نابودى تو در آن است.

۲۲- تناسب بلا و ایمان
«أَلْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَىِ الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فى إِیمانِهِ زیدَ فى بَلائِهِ.»:
مؤمن همانند دو کفّه ترازوست، هر گاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش افزوده گردد.

۲۳- کفّاره خدمت به حاکمان
«کَفّارَهُ عَمَلِ السُّلْطانِ أَلاِْحْسانُ إِلَى الاِْخْوانِ.»:
کفّاره کارمندى سلطان، احسان به برادران دینى است.

۲۴- نافله و تقرّب
«صَلاهُ النَّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللّهِ لِکُلِّ مُؤْمِن… .»:
نماز نافله راه نزدیک شدن هر مؤمنى به خداوند است… .

۲۵- اصلاح و گذشت
«یُنادى مُناد یَوْمَ القِیمَهِ: أَلا مَنْ کانَ لَهُ عَلَى اللّهِ أَجْرٌ فَلْیَقُمْ، فَلا یَقُومُ إِلاّ مَنْ عَفَى وَ أَصْلَحَ، فَأَجْرُهُ عَلَى اللّهِ.»:
ندا کننده اى در روز قیامت ندا می کند:آگاه باشید، هر که را بر خدا مزدى است برخیزد، و برنمىخیزد، مگر کسى که گذشت کرده و اصلاح بین مردم نموده باشد، پس پاداشش با خدا خواهد بود.

۲۶- بهترین صدقه
«عَوْنُکَ لِلضَّعیفِ مِنْ أَفْضَلِ الصَّدَقَهِ.»:
کمک کردنت به ناتوان از بهترین صدقه است.

۲۷- سختى ناحقّ
«یَعْرِفُ شِدَّهَ الْجَوْرِ مَنْ حُکِمَ بِهِ عَلَیْهِ.»:
سختى ناحقّ را آن کس شناسد که بدان محکوم گردد.

۲۸- گناهان تازه، بلاهاى تازه
«کُلَّما أَحْدَثَ الناسُ مِنَ الذُّنُوبِ مالَمْ یَکُونُوا یَعْمَلُونَ أَحْدَثَ اللّهُ لَهُمْ مِنَ الْبَلاء ما لَمْ یَکُونُوا یَعُدُّونَ.»:
هر گاه مردم گناهان تازه کنند که نمی کردند، خداوند بلاهایى تازه به آنها دهد که به حساب نمی آوردند.

۲۹- کلید بصیرت
«تَفَقَّهُوا فى دینِ اللّهِ فَإِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَهِ، وَ تَمامُ الْعِبادَهِ وَ السَّبَبُ إِلَى الْمَنازِلِ الرَّفیعَهِ وَ الرُّتَبِ الْجَلیلَهِ فِى الدّینِ وَ الدُّنْیا، وَ فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَى الْعابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَواکِبِ، وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فى دینِهِ لَمْ یَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.»:
در دین خدا دنبال فهم عمیق باشید، زیرا که فهم عمیقِ دین، کلید بصیرت و بینایى و کمال عبادت و سبب تحصیل درجات بلند و مراتب بزرگ در امور دین و دنیاست.
و برترى فقیه بر عابد، مانند برترى آفتاب است بر کواکب، و کسى که در دینش فهم عمیق نجوید، خداوند هیچ عملى را از او نپسندد.

۳۰- دنیا، بهترین وسیله
«إِجْعَلُوا لاَِنْفُسِکُمْ حَظًّا مِنَ الدُّنْیا بِإِعْطائِها ما تَشْتَهى مِنَ الْحَلالِ وَ ما لا یَثْلِمُ الْمُرُوَّهَ وَ ما لا سَرَفَ فیهِ، وَ اسْتَعینُوا بِذلِکَ عَلى أُمُورِ الدّینِ، فَإِنَّهُ رُوِىَ «لَیْسَ مِنّا مَنْ تَرَکَ دُنْیاهُ لِدینِهِ أَوْ تَرَکَ دینَهُ لِدُنْیاهُ».»:
براى خود بهره اى از دنیا برگیرید و آنچه خواهش حلال باشد و رخنه در جوانمردى ایجاد نکند و اسراف نباشد منظور دارید، و به این وسیله براى انجام امور دین یارى جویید. زیرا که روایت شده است: «از ما نیست کسى که دنیایش را براى دینش ترک گوید یا دینش را براى دنیایش رها سازد.»

۳۱- انتظار فَرَج
«أَفْضَلُ الْعِبادَهِ بَعْدَ الْمَعْرِفَهِ إِنْتِظارُ الْفَرَجِ.»:
بهترین عبادت بعد از شناخت خداوند، انتظار فَرَج و گشایش است.

۳۲- مِهرورزى با مردم
«أَلتَّوَدُّدُ إِلَى النّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ.»:
مِهرورزى و دوستى با مردم، نصف عقل است.

۳۳- پرهیز از خشم
«مَنْ کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَفَّ اللّهُ عَنْهُ عَذابَ یَوْمِ الْقِیمَهِ.»:
هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او باز می دارد.

۳۴- قویترین مردم
«مَنْ أَرادَ أَنْ یَکُونَ أَقْوَى النّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ.»:
هر که مىخواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکّل نماید.

۳۵- ترقّى، نه درجا زدن
«مَنِ اسْتِوى یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ، وَ مَنْ کانَ آخِرُ یَوْمَیْهِ شَرَّهُما فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الزِّیادَهَ فى نَفْسِهِ فَهُوَ فى نُقْصان، وَ مَنْ کانَ إِلَى النُّقْصانِ فَالْمَوْتُ خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْحَیاهِ.»:
کسى که دو روزش مساوى باشد، مغبون است، و کسى که دومین روزش، بدتر از روز اوّلش باشد ملعون است، و کسى که در خودش افزایش نبیند در نقصان است، و کسى که در نقصان است مرگ براى او بهتر از زندگى است.

۳۶- خیر رسانى به دیگران
«إِنَّ مِنْ أَوْجَبِ حَقِّ أَخیکَ أَنْ لا تَکْتُمَهُ شَیْئًا یَنْفَعُهُ لاَِمْرِ دُنْیاهُ وَ لاَِمْرِ آخِرَتِهِ.»:
همانا واجبترین حقّ برادرت بر تو آن است که چیزى را که سبب نفع دنیا و آخرت اوست، از او پنهان و پوشیده ندارى.

۳۷- پرهیز از شوخى
«إِیّاکَ وَ الْمِزاحَ فَإِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ إِیْمانِکَ.»:
از شوخى [بىمورد] بپرهیز، زیرا که شوخى، نور ایمان تو را می برد.

۳۸- پند پدیدهها
«ما مِنْ شَىْء تَراهُ عَیْناکَ إِلاّ وَ فیهِ مَوْعِظَهٌ.»:
چیزى نیست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزى است.

۳۹- رنج نادیده، نیکى را نمی فهمد
«مَنْ لَمْ یَجِدْ لِلاِْساءَهِ مَضَضًا لَمْ یَکُنْ عِنْدَهُ لِلاِْحْسانِ مَوْقِعٌ.»:
کسى که مزه رنج و سختى را نچشیده، نیکى و احسان در نزد او جایگاهى ندارد.

۴۰- محاسبه اعمال
«لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى کُلِّ یَوْم فَإِنْ عَمِلَ حَسَنـًا اسْتَزادَ اللّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئًا اسْتَغْفَرَ اللّهَ مِنْهُ وَ تابَ إِلَیْهِ.»:
از ما نیست کسى که هر روز حساب خود را نکند، پس اگر کار نیکى کرده است از خدا زیادى آن را بخواهد، و اگر در آن کار بدى کرده، ازخدا آمرزش طلب نموده و به سوى او توبه نماید.

بی کلک