بایگانی برچسب: s

مصاحبه با حسین مهری، بازیگر نقش سینا در سریال زمانه

یک برادر دلسوز و دوست داشتنی. از آن برادرهایی که با این که کاری از دستشان برنمی آید و خودشان هم حال و روز خوشی ندارند، اما اشک های خواهرشان را می بینند و همراه او گریه می کنند. سینای سریال «زمانه» از همین برادرهاست که هیچ وقت پشت خواهرش ارغوان (پریناز ایزدیار) را خالی نکرد. حسین مهری، بازیگر نقش سیناست. او متولد ۲۳ آبان سال ۱۳۶۳ است. به گفته خودش سابقه ای ۱۸ ساله در عرصه تئاتر دارد و اولین بار در نقش عباس در سریال زیر هشت به مخاطبان تلویزیون معرفی شد و بعد از آن با سریال هایی «تا ثریا» و «پنجره» به تلویزیون آمد. حسین مهری تاکنون در سریال هایی مانند «پایتخت»، «نابرده رنج» و «زیرهشت» ایفای نقش کرده و استعداد خودش را بخوبی به نمایش گذاشته است. با او درباره سینا و فراز و فرودهای این شخصیت به گفت وگو نشستیم.

حسین مهری نقش سینا را چگونه طراحی و اجرا کرد و آیا از نوع بازی خود راضی است؟

وقتی بازیگری کارش را درست انجام می دهد مردم متوجه می شوند. من روی نقش سینا خیلی کار کردم. ابتدا نقش را خوب درک کردم بعد از آن هم به صورتی آن را بازی کردم که سینا به شخصیتی دوست داشتنی تبدیل شود و مردم با او ارتباط برقرار کنند. چراکه به اعتقاد من جدای از مثبت یا منفی بودن یا حتی شخصیت اصلی بودن یا نبودن یک نقش باید آن را خوب بازی کرد. مثلا آل پاچینو در فیلم «پدرخوانده» یک شخصیت منفی واقعی و قاتلی بالفطره است، اما او آنقدر این نقش را خوب بازی می کند که همه دوستش دارند. او یک ضدقهرمان جذاب است. من هم هنگام بازی در نقش سینا سعی کردم به نوعی این نقش را بازی کنم که مردم سینا را دوست داشته باشند. درست است که سینا اشتباهات زیادی را مرتکب می شود و شاید از راه درست منحرف شده، اما من دوستش دارم و امیدوارم مردم هم دوستش داشته باشد.

شما در سریال زمانه با کارگردانی همکاری کردید که در نوع خود بی نظیر است. از تجربه همکاری با حسن فتحی بگویید.

فتحی کارگردانی است که مستقیم در کار بازیگر دخالت نمی کند، اما بازیگر را هدایت می کند و اجازه می دهد بازیگر هر چه در چنته دارد به نمایش بگذارد. به نظر من کمتر کسی مثل آقای فتحی شسته رفته کار می کند.

با این حساب شما از بازی در نقش سینا خیلی رضایت دارید؟

از دیدگاه خودم سینا باید بهتر از این می شد. البته من نهایت سعی و تلاشم را کردم. این ماهیت انسان است که دوست دارد هر کاری را در حد کمال انجام دهد و خب من هم همیشه از خودم انتظارات زیادی دارم. به نظر من آل پاچینو در تمام کارهایش عالی ظاهر می شود. وقتی فیلم های او را می بینی به این نتیجه می رسی که بهتر از این نمی شود.

این طور که معلوم است علاقه زیادی به آل پاچینو دارید.

بله. خب به هر حال در حرفه ما باید ایده آل ها و بهترین ها هم در نظر گرفته شود. ایده آل من هم آل پاچینوست.

از بین بازیگران ایرانی کدام یک برای شما ایده آل است؟

محسن تنابنده و حمید فرخ نژاد به نظر من عالی هستند.

یعنی سعی می کنید هنگام بازی از این افراد الگوبرداری کنید؟

الگوی من حسین مهری است. من با شیوه خودم بازی می کنم و قرار نیست از کسی کپی برداری کنم یا ادای کسی را در بیاورم.

سینا برادر شخصیت اصلی داستان است؛ کسی که شاید نقش اول نباشد، اما شخصیت شیرین و دلنشینی دارد. تا چه حد به تاثیرگذاری نقش در بازی تان اهمیت می دهید؟

سینا شاید در طول سریال نقش زیادی نداشته باشد، اما عرض زیادی دارد. شاید به اندازه شخصیت اصلی داستان تاثیری در روند قصه نداشته باشد، اما من سعی کردم حجم بازی خودم را افزایش دهم و سعی کنم سینا دیده شود. ابتدا سینا را تحلیل کردم. یکی از مهم ترین شیوه های بازیگری این است که یک بازیگر از لحاظ تکنیکی بتواند موقعیت های حسی را درست درک کند. این که فضای صحنه چیست. زمانی صحنه بالای یک قبر در یک قبرستان است و زمانی هم وسط یک مهمانی و شادی بزرگ. یک بازیگر توانا باید بتواند در لحظه حس آن صحنه خاص را بگیرد و درکی را که از نقش دارد با همان لحظه تلفیق و آن را در خود ایجاد کند. این درک برای این است که نقش درست از کار درآید. همچنین یک بازیگر توانا باید بتواند برای یک شخصیت دراماتیک نقشه راه بکشد. در ذهن خودش آن را ترسیم کند و حد بازی خودش را بداند تا اجرای او از نقش بیرون نزند. چیدمان یک نقش باید درست باشد. مثلا فریبرز عرب نیا در فیلم «شیفته» همین قدر خوب و کامل بود. شاید صددرصد کامل نبود و جاهایی بازی اش بالا و پایین داشت، اما در کل نقشی بود که می توان بعد از این همه سال به آن اشاره کرد.

من فکر می کنم این مواردی که به آن اشاره می کنید در مورد سینا به وجود آمده است. چراکه سینا خیلی خوب در نقش جا افتاده و گاهی بیننده حس می کند سینا یک آدم واقعی است و حسین مهری کمرنگ شده است، اما موضوعی در نقش سینا کمی آزاردهنده است. او زیادی گریه می کند و غصه می خورد.

بازیگر لایه های زیادی برای یک شخصیت ترسیم می کند. این که یک شخصیت در چه شرایط بومی جغرافیایی و با چه طرز تفکری به وجود آمده و زندگی می کند در بازی یک بازیگر تاثیر زیادی دارد. همه اینها را باید در نظر بگیریم تا نقش خودش را نشان دهد. سینا هم یک آدم معتاد است. آدم های معتاد، ضعیف تر از بقیه هستند. او احساسات خود را خیلی زود بروز می دهد. آنها با کوچک ترین اتفاقی گریه می کنند یا می خندند. تعادل رفتاری آنها با یک اتفاق به هم می ریزد و گاهی رفتارهای غیرمنطقی انجام می دهند. در ضمن زمانه یک ملودرام اجتماعی است. البته شرایطی که به سینا تحمیل شده اعم از مرگ مادر و جدا شدن خواهر از همسر و… نیز روی احساسات او تاثیر مستقیم گذاشته است.

اما در قسمت های ابتدایی سریال این اتفاق منطقی تر بود؟

در قسمت های ابتدایی خواستیم سینا را طوری نشان دهیم که بیننده متوجه شود او ذات خوبی دارد و شوخ و شنگ است. اوایل این آدم کمتر مواد مصرف و جاهایی با اعضای خانواده خیلی شوخی می کرد. روحیه شادتری داشت، اما به مرور موضوعات زیادی روی روحیه و منش او تاثیر گذاشت.

چند قسمت قبل سینا کاری انجام داد که کمی از شخصیتش دور بود. افشا کردن ازدواج بهزاد و ارغوان پیش عموی بهزاد. این رفتار با محافظه کاری شخصیت سینا نمی خواند… .

آدم یک جایی می بُرد. بهزاد و شوهر خواهرش، همه زندگی ارغوان را به هم ریختند. رفتارهایی که در قبال خواهرش انجام دادند جوری بود که سینا به سیم آخر زد و پیش خودش گفت دیگی که برای خواهرش نمی جوشد برای هیچ کس دیگری هم نباید بجوشد. اگر تا به حال هم چیزی نمی گفت به خاطر این بود که خواهرش احساس خوشبختی می کرد. ما باید در نظر بگیریم سینا هنوز خیلی جوان است و با خودش فکر می کرد کارش درست است.

در جایی گفته بودید دوست دارید در بازیگری صاحب سبک شوید. فکر می کنید سینا نقشی بود که بتواند سبک شما را در بازیگری به نمایش بگذارد؟

فکر می کنم برای ایجاد سبک کمی زود است. اگر زمانش برسد و به تجربه و آگاهی کافی برسم، حتما سبک بازیگری ام را هم به نمایش خواهم گذاشت. سینا به نظر من شخصیتی دلنشین بود که سعی کردم تبدیل به تیپ تبدیل نشود.

چرا از تیپ شدن سینا پرهیز داشتید؟

یک شخصیت اگر خیلی خوب اجرا شود، بخوبی در ذهن ها و خاطره ها می ماند. من آدم بازی در نقش های تیپیکال نیستم؛ چون اکثر نقش هایی که بازی می کنم واقعی هستند و نباید از موقعیت نقش دور شوم.

سینا و ارغوان در بازی چگونه به این هماهنگی سازنده رسیدند؟

احساس خواهر و برادری وقتی خوب منتقل می شود که دو بازیگر با نقش هایشان احساس صمیمیت کنند و بتوانند واقعا احساس خواهر و برادری کنند تا بتوانند آن را به مخاطبان هم منتقل کنند.

آیا حسین مهری را در آثار طنز هم خواهیم دید؟

اگر کاری که طنز موقعیت است، پیشنهاد شود می پذیرم چون در زندگی واقعی هم در کنار لحظه های سخت، لحظه های شیرینی هم وجود دارد و شاید یک انسان جدی هم گاهی شوخ شود و طنازی کند، مثل طنزی که رضا عطاران دارد، معقول و دوست داشتنی. در کل اگر نقشی شیرین باشد و دوست داشتنی حتی اگر طنز هم باشد آن را قبول می کنم.

 

منبع: جام جم

نوشته مصاحبه با حسین مهری، بازیگر نقش سینا در سریال زمانه اولین بار در بی کلک پدیدار شد.

بی کلک

علت ناکامی جوانان در بازی فینال در مصاحبه بابهرام فولادچنگ

سلام آقای فولادچنگ:
– سلام
– بریم سر اصل مطلب چرا باختین؟
ج- فوتبال برد و باخت داره. ما نود دقیقه میدان داری کردیم و دریانوردان تو ۲دقیقه و روی دو تا ضدحمله زرنگی کرد و نتیجه را از ما گرفت.
چرا از همه ظرفیت هایتان در این بازی استفاده نکردید؟
ج- منظورتون از همه ظرفیتها چیه؟
س- منظورم هشام و دادبود هستند که دادبود را اصلاً بازی ندادین و هشام هم فقط ۳۰دقیقه بازی کرد…. اگر از این بازیکنا استفاده می کردین شاید نتیجه می گرفتین؟
ج-ما چند برنامه فضاسازی برای هشام داشتیم و هشام بدلیل اینکه مشکل داشت و نتونست تو تمرینات شرکت کنه و به همین خاطر اون برنامه ها رو هم نتونستیم تمرین و اجرا کنیم از اول بازی نکرد. اما دادبود قرار بود تو ترکیب اصلی باشه. چون امتحان داشت صبح از کوخرد حرکت کرد و ۵دقیقه قبل از بازی رسید. ما اسمش را خالی گذاشته بودیم که تو ترکیب اصلی بنویسیم ولی چون دیر رسید و خسته بود فرد دیگری تو ترکیب قرار گرفت و فراموش کرده بودیم اسمش را بین لیست ذخیره ها بنویسیم. بعد هم لیست بسته شده بود و ناظر قبول نکرد بازی کنه. مسئول این اشتباه من هستم و به خاطر این اشتباه از همه عزیزان عذرخواهی می کنم.
س- چرا دو گل مشابه خوردین؟
ج- هر دوتا رو ضدحمله بود. خیلی هم مشابه نبودن. دو گل را نه یک تیم بلکه دو بازیکن به ما زدند. (۱۰و۲۰)
س- چرا ضعیف بازی کردین؟
ج- اصلاً قبول ندارم. خیلی خوب بازی کردیم. کل میدان تحویل تیم ما بود. آنها فقط بازی مستقیم می کردند. اگر توپ سیدعلی در دقیقه ۱۰بازی بجای اصابت به تیرک دروازه گل شده بود الآن با اختلاف ۴یا ۵گل دریانوردان را زده بودیم. ما دراین بازی۳۵۷پاس سالم به هم دادیم. مطمئن باشید این تعداد پاس را در بازی فینال هر تیمی نمی تواند بدهد.
س- از آخر بازی بگویید؟
ج- وحشتناک بود. یکی از بدترین روزهای عمرم. تلخ ترین خاطره ورزشی ام. همه بچه ها گریه می کردند. تو اون جو اصلاً نمیشد جلو خودت را بگیری. میثاقیان و یکی از پیشکسوتان هم از این وضع ناراحت بودند و آمدند به بچه ها دلداری دادند اما گریه ها انگار پایانی نداشت.
با خودم گفتم خدایا اگه اشتباه من باعث این همه ناراحتی شده باشه تو این دنیا هم جوابی برای این احساسات پاک ندارم چه برسه تو اون دنیا. ولی هرچه فکر می کنم می بینم همه کارهایم برای این مسابقه درست بوده و اگر آن شرایط تکرار شود باز هم آن کارها و حرفها را تکرار خواهم کرد.

س-درباره اشک بچه ها چه حرفی دارین؟
ج- هر قطره آن اشکها پیکانی است که تا سال آینده که انشاءالله جام قهرمانی را به جناح خواهیم آورد در قلب من باقی خواهد ماند. فقط یک دلیل می تواند این پیکان و درد آنرا التیام بخشد و آن قهرمانی است. در لیگ جوانان… در لیگ بزرگسالان…. در لیگ های بالاتر و انشاءالله در لیگ ۲کشور.
اشک آخر احساس و مقدس است. اوج احساس ….. و رستاخیز پاکی و احساسات پاک است.خدا کنه سختی این شکست باعث بشه بچه ها در سال آینده سخت تمرین کنند تا مُهر بردگی شکست را از پیشانی خود پاک کنیم.
س- از شما انتقاد می شود که مرد روزهای سخت نیستید؟
ج- این دیگه چه حرفیه؟ مگه فینال شهرستان و بخش و مسابقات مختلف و موفقیت در آنها روزهای سخت نیستند؟ کسی که از روز سخت می ترسه همه مهره هاش رو تو این روزها میزاره تو زمین و برای پوشش ناتوانی خودش قوانین و اخلاق و حرفهای خودش رو فراموش می کنه . اما من در روزهای سخت حرفهای خودم را و اصولم را اصلاً فراموش نمی کنم. صدبار دیگه اگه فینال بشه باز هم بهترین بازیکنی که تمرین نداره رو نمی زارم تو زمین………
در پایان جا دارد از همه عزیزانی که با حمایت های خود از جوانان ، باعث شدند تا این تیم تا این مرحله بالا آمده و بدرخشد تشکر می کنم
و تشکر ویژه ازجناب آقای محمدعقیل مدنی – این مغز متفکرجناحیها و گازالیها – دارم . اگر افکار دوراندیشانه ایشان نبود این تیم اصلاً در این مسابقات شرکت نمی کرد . چه برسد به اینکه نایب قهرمان شود. افکار بلند این بزرگوار و حمایت های ایشان و البته سایر عزیزانمان در مجموعه موجبات پیشرفت و ترقی است . دستشان درد نکنه و خداقوت…..
در پناه حق……..

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

علت ناکامی جوانان در بازی فینال در مصاحبه بابهرام فولادچنگ

همانطوریکه وعده داده بودیم سراغ بازیکنان ، کادر فنی و مسئولین باشگاه خواهیم رفت و سوالات هواداران را بی رودروایسی خواهیم پرسید ، امروز سراغ سرمربی جوانان رفتیم و علل شکست جوانان در بازی فینال را از ایشان جویا شدیم:
سلام آقای فولادچنگ:
– سلام
– بریم سر اصل مطلب چرا باختین؟
ج- فوتبال برد و باخت داره. ما نود دقیقه میدان داری کردیم و دریانوردان تو ۲دقیقه و روی دو تا ضدحمله زرنگی کرد و نتیجه را از ما گرفت.
چرا از همه ظرفیت هایتان در این بازی استفاده نکردید؟
ج- منظورتون از همه ظرفیتها چیه؟
س- منظورم هشام و دادبود هستند که دادبود را اصلاً بازی ندادین و هشام هم فقط ۳۰دقیقه بازی کرد…. اگر از این بازیکنا استفاده می کردین شاید نتیجه می گرفتین؟
ج- اولاً اصلاًقبول ندارم که حضور یک بازیکن یا عدم حضورش باعث برد و باخت شود. ما چند برنامه فضاسازی برای هشام داشتیم و هشام بدلیل اینکه مشکل داشت و نتونست تو تمرینات شرکت کنه و به همین خاطر اون برنامه ها رو هم نتونستیم تمرین و اجرا کنیم از اول بازی نکرد. اما دادبود قرار بود تو ترکیب اصلی باشه. چون امتحان داشت صبح از کوخرد حرکت کرد و ۵دقیقه قبل از بازی رسید. ما اسمش را خالی گذاشته بودیم که تو ترکیب اصلی بنویسیم ولی چون دیر رسید و خسته بود فرد دیگری تو ترکیب قرار گرفت و فراموش کرده بودیم اسمش را بین لیست ذخیره ها بنویسیم. بعد لیست بسته شده بود و ناظر قبول نکرد بازی کنه.
س- چرا دو گل مشابه خوردین؟
ج- هر دوتا رو ضدحمله بود. خیلی هم مشابه نبودن. دو گل را نه یک تیم بلکه دو بازیکن به ما زدند. (۱۰و۲۰)
س- به نظرتون ضعیف بازی نکردین؟
ج- اصلاً قبول ندارم. خیلی خوب بازی کردیم. کل میدان تحویل تیم ما بود. آنها فقط بازی مستقیم می کردند. اگر توپ سیدعلی در دقیقه ۱۰بازی بجای اصابت به تیرک دروازه گل شده بود الآن با اختلاف ۴یا ۵گل دریانوردان را زده بودیم.
س- از آخر بازی بگویید؟
ج- وحشتناک بود. بدترین روز عمرم. تلخ ترین خاطره ورزشی ام. همه بچه ها گریه می کردند. بعض من هم ترکید. تو اون جو اصلاً نمیشد جلو خودت را بگیری. میثاقیان و یکی از پیشکسوتان هم از این وضع ناراحت بودند و آمدند به بچه ها دلداری دادند اما گریه ها انگار پایانی نداشت.
با خودم گفتم خدایا اگه اشتباه من باعث این همه ناراحتی شده باشه تو این دنیا هم جوابی برای این احساسات پاک ندارم چه برسه تو اون دنیا. ولی هرچه فکر می کنم می بینم همه کارهایم برای این مسابقه درست بوده و اگر آن شرایط تکرار شود باز هم آن کارها و حرفها را تکرار خواهم کرد.
س-درباره اشک بچه ها چه حرفی دارین؟
ج- هر قطره آن اشکها پیکانی است که تا سال آینده که انشاءالله جام قهرمانی را به جناح خواهیم آورد در قلب من باقی خواهد ماند. فقط یک دلیل می تواند این پیکان و درد آنرا التیام بخشد و آن قهرمانی است. در لیگ جوانان… در لیگ بزرگسالان…. در لیگ های بالاتر و انشاءالله در لیگ ۲کشور.
اشک آخر احساس و مقدس است. اوج احساس ….. و رستاخیز پاکی و احساسات پاک است.خدا کنه سختی این شکست باعث بشه بچه ها در سال آینده سخت تمرین کنند تا مُهر بردگی شکست را از پیشانی خود پاک کنیم.

در پایان جا دارد از همه عزیزانی که با حمایت های خود از جوانان ، باعث شدند تا این تیم تا این مرحله بالا آمده و بدرخشد تشکر می کنم
و تشکر ویژه ازجناب آقای محمدعقیل مدنی – این مغز متفکرگازالیها – دارم . اگر افکار دوراندیشانه ایشان نبود این تیم اصلاً در این مسابقات شرکت نمی کرد . چه برسد به اینکه نایب قهرمان شود. افکار بلند این بزرگوار و حمایت های ایشان و البته سایر عزیزانمان در مجموعه موجبات پیشرفت و ترقی است . دستشان درد نکنه و خداقوت…..
در پناه حق……..

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

مصاحبه با اکبر میثاقیان

در حاشیه دیدار روز جمعه به سراغ میهمان ویژه این بازی رفتیم و از او درباره بازی دو تیم پرس و جو کردیم. میثاقیان با تمجید از بازی خوب جوانان گازال این تیم را شایسته شکست ندانست.
اکبر میثاقیان که در جمع مسئولین برگزاری این بازی بود در پاسخ به این سوال که بازی را چگونه دیدید گفت: تیم زرد (جوانان گازال) خیلی هماهنگ و خوب بازی کردند و حقشان باخت نبود. او در ادامه گفت بازی را زردها کردند اما آبی ها نتیجه را از زرد گرفتند. سرمربی آلومینیوم هرمزگان در ادامه گفت این تیم روی زمین خیلی هماهنگ بودند و خوب کار می کردند و در مقابل تیم آبی(دریانوردان) با بازی مستقیم و سرعت خوب مهاجمانش به گل رسید.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

خاطره کامران نجف زاده از مصاحبه با «مسی»

پسرم امروز گفت یک پیراهن مسی برایم بخر. یاد خاطره ای افتادم. قرار بود به مسی توپ طلا بدهند. پاریس بودم و کارت خبرنگاری ام صادر نشده بود. آویزان پیرمردی که کارمند محلی دفتر بود شدم و به استناد چند دعوتنامه قدیمی و مدارک خبرنگاری زپرتی، ساعت ها در سرما منتظر ماندیم تا بیاید.

خوب می دانم که چهره های اینچنینی تا نباشد، مدیر برنامه ها حاضر به جواب نمی شوند و اصلا هیچ کس آنجا مصاحبه اختصاصی نمی گیرد، چون می داند نمی شود.

من فکر می کردم باید تمام تلاشم را بکنم، شاید شد. فکر می کردم این حق هوادارهای ایرانی مسی است که یک سوال ایرانی از او بپرسند.

تا مسی از ماشین پیاده شد، پریدم جلو و از میان چند سوالی که در ذهنم بود و آن همه خبرنگاری که مبهوت نگاه می کردند، پرسیدم: «درباره فوتبال ایران چه می دانید؟ اصلا شناختی دارید؟» گفت: «هیچی، شناختی ندارم». بعد محافظ هایش ما را کنار زدند و همین.

مصــاحـــبه پخش شد. خیلی کوتاه هم بود خب. بعد دیدم برخی مصاحبه را نقد کردند. بیشتر نقدها حول این بود که چرا مسی گفت فوتبال ایران را نمی شناسم و این چه سوالی بود که خبرنگار پرسید. این بدوی ترین انتقاد بود، چون من طبیعتا مسئول جواب دادن طرف که نیستم. این که مسی فوتبال ایران را نمی شناسد هم نیازمند واکاوی هایی است. خب نمی شناسد دیگر. همین جواب اتفاقا مهم است. بعد چه سوالی باید می پرسیدم؟ پیتزا بیشتر دوست داری یا بستنی؟ یا نظر شما درباره سبیل کریم باقری چیست؟

پیرمرد دوست داشتنی که سال ها کارمند دفتر پاریس بود، مرا یواش کشید کنار و گفت: «ول کن!». شمرده شمرده و طوری که نرنجم گفت: «پیش از تو در ۳۰ سالی که من اینجا هستم، خیلی ها آمده اند و زندگی کارمندی کرده اند و برگشته اند. انگار نه انگار خانی آمده و خانی برگشته. بعد ها هم برخی هایشان سفیر شده اند، مدیر شده اند. بارت را ببند به جای این همه جست و خیزها. ول کن. حالا مسی این وسط کیه؟ چرا برای خودت دردسر درست می کنی؟». مکث کردم. قبلی ها هم این طورها که می گفت نبودند، اما به فرض محال هم اگر این طور بود، باز من دوست نداشتم این جوری زندگی کنم.

کامران نجف زاده / واحد مرکزی خبر

بی کلک

مصاحبه با بازیکنان،کادر فنی و پیشکسوتان گازال

با توجه به مطالب گذشته مبنی بر اینکه مصاحبه ای با بازیکنان گازال انجام میشود ولی متاسفانه این کار به تاخیر افتاد.انشالله از این پس با بازیکنان گازال و پیشکسوتان فوتبال گازال و جناح مصاحبه انجام خواهد شد.همچنین بعد از هر بازی بزرگسالان در لیگ برتر،با کادر فنی و سرمربی تیم،برای تحلیل بازی مصاحبه انجام میشود.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

دانلود مجموعه آموزشی تکنیک ها و آموزش های لازم برای قبولی در مصاحبه های کاری

دانلود مجموعه
آموزشی تکنیک ها و آموزش های لازم برای قبولی در مصاحبه های کاری


آیا در مورد مصاحبه آینده خود استرس دارید؟ آیا شما نگران رقیبان خود هستید؟ آیا
شما اعتماد به نفس کافی برای مصاحبه را ندارید؟ آیا می خواهید بهترین کار را داشته
باشید؟
پیشنهاد ما به شما: دانلود رایگان بسته آموزشی که شامل بهترین نکات و تکنیک ها و
پاسخ هایی است که برای برنده شدن در یک مصاحبه کاری باید آنها را بدانید
.
توضیحات این محصول از زبان خودشان:
آیا می خواهید رازهای برنده شدن در مصاحبه کاری را بدانید؟ ما تکنیک های مصاحبه های
موفق را برای بیشتر از ۲۰ سال است که مورد مطالعه قرار داده ایم. این مجموعه ای که
ما در اختیار شما قرار داده ایم شامل اسرار و پاسخ های سودمند می باشد که توسط
بهترین کارشناسان تیم ما ارائه شده است.
 
انتخاب به عنوان ” The Perfect Interview ” توسط Daily Mail ( یک وب سایت خبری
مشهور می باشد) و انتخاب شده به عنوان پکیج خاص و برجسته. این پکیج شامل بهترین
تکنیک های اثبات شده است که اعتماد به نفس شما و تعداد پیشنهاد های کاری که شما
دریافت می کنید را افزایش می دهد.
این محصول در سایت آمازون با بالاترین قیمت به فروش می رسد و انتخاب شده به عنوان
بهترین محصول در مقایسه با دیگر محصولات مشابه.


محتویات
این آموزش :

 شامل : ۱۳۵ پاسخ مورد نیاز برای مصاحبه ها
 شامل: ۲۰۷ تکنیک های مفید برای مصاحبه ها

نتایج اثبات
شده:

پیشنهادات شغلی بیشتر
ارتقا رزومه خود
تحت تاثیر قرار دادن دوستان و آشنایان
از بین بردن استرس
  

دانلود رایگان | وطن دانلود

مصاحبه سرمربی گازال با جناح ۸۳

با توجه به شکست اخیر تیم فوتیال گازال در لیگ برتر استان به سراغ سرمربی جوان این تیم رفتیم و دلایل آن را بصورت کوتاه و مختصر جویا شدیم:

آقای سعید خویشکار در این رابطه به عدم آمادگی بازیکنان خود در این بازی اشاره کرد و افزود چطور باید در این بازی موفق می بودیم در حالی که در چند ماه اخیر تیم ما حتی برای یک بار هم با این ترکیب در زمین خانگی خود به میدان نرفته است.

زمین چمن گازال به علت ترمیم و بازسازی مدتی قابل استفاده نبوده است و بازی با جبل بر در واقع اولین دیداری است که بازیکنان تیم گازال از عید نوروز تا کنون در این زمین انجام می دهند.

سرمربی گازال غیبت ۴ بازیکن اصلی خود که به علت مشکلات مربوط به صدور کارت بازی قادر به همراهی تیمشان نبودند نیز بعنوان یکی دیگر از موارد فوق یاد کرد.

پایگاه خبری باشگاه فرهنگی ورزشی گازال جناح

مصاحبه ای منتشر شده از ابوالفضل پورعرب

مجله ایده آل : سال ۷۹ یا ۸۰، وقتی آقای پورعرب در خیابون کردستان خونه داشت، توی یه بعد از ظهر پاییزی به خونه‌اش رفتم و گفت‌وگوی مفصلی درباره کارنامه بازیگری‌اش با هم داشتیم که در هفته نامه سینما ویدئو –که دوهفته‌نامه شده بود– چاپ شد. درباره هر فیلمی که خودش دوست داشت، حرف زدیم… ابوالفضل پورعرب در آن مصاحبه گفت: بعضی‌ها دوست نداشتند عروس رو من بازی کنم. نمی‌خوام اسم شون رو بیارم. افخمی پشتم وایساد تا عروس رو بازی کنم. حمایتم کرد… بیشتر از یک سال می‌رفتم دفترش و با هم گپ می‌زدیم.

 این نگاه درخشان‌تون توی بازی از کجا میاد؟

این نگاه رو افخمی یادم داد…

انگارقرار بود قبل از عروس توی فیلم روز واقعه بازی کنید

بله… به دلایلی نشد و قسمت بود تا با فیلم عروس وارد سینما بشم.

 زمانی که عروس رو بازی می‌کردید، فکر می‌کردید تبدیل به بهترین ملودرام بعد از انقلاب بشه؟

مطمئن بودم که فیلم درخشانی می‌شه. ولی این همه موفقیت رو بی‌خبر بودم. اما افخمی می‌دونست که داره چه فیلمی می‌سازه.

 درسته که فیلمنامه عروس رو داوودنژاد برای ملاقلی‌پور نوشته بود و اصلا قرار نبود افخمی اون رو بسازه؟

بله. افخمی فیلمنامه داودنژاد رو خونده و خیلی خوشش اومده بود. از ملاقلی‌پور خواست که فیلمنامه‌رو به اون واگذار کنه. (با خنده) یه جوری فیلمنامه رو از چنگش درآورد… بعد خودش روی فیلمنامه کار کرد و نسخه نهایی رو جلوی دوربین برد. تقدیر اینطوری بود که افخمی عروس بسازه و من بازی کنم.

 عروس به عنوان اولین فیلم یه بازیگر تازه‌نفس، خیلی پخته است. خارج از تمرین‌های طولانی با افخمی، سر صحنه چقدر حضور نعمت حقیقی کمکتون می‌کرد؟

خیلی زیاد. نعمت کارش رو خیلی خوب بلده و رابطه خیلی خوبی با افخمی داشت. این رابطه به نفع من بازیگر بود. نعمت، قاب و نور رو خیلی خوب می‌شناسه و برای بازیگر یه نعمته! بخشی از دیده شدن من، به دلیل قاب‌ها و نورپردازی نعمت بود. صورت و رخ هر بازیگری رو می‌شناخت و می‌دونست که مثلا توی این نما، باید از چه لنزی استفاده کنه. افخمی هم انصافا کارش رو بلد بود و اینطوری نبود که حرف، حرف نعمت باشه. دونستنی‌هاشون رو با هم ترکیب می‌کردن و اجرا می‌کردن. خیلی خوشحالم که دو بار با نعمت کار کردم…

 توی فیلم «مهاجران» هم ایشون تصاویر فوق‌العاده‌ای گرفته بود… چرا انقدر «مهاجران» رو دوست دارید؟ همیشه خیلی با احترام و با محبت از این فیلم یاد می‌کنید.

مهاجران، فیلم دلمه… برای مهاجران خیلی انرژی گذاشتم. با صباغ‌زاده می‌رفتیم با کارگرای پالایشگاه حرف می‌زدیم تا کاراکتر کرامت رو پیدا کنم. به غیر از صباغ‌زاده، حضور نعمت حقیقی‌ هم خیلی توی قرارداد بستنم مهم بود. خیلی دلی این فیلم رو کار کردم. خاطره خوبی ام از همکاری با حسین پناهی دارم. همیشه وقتی حرف می‌زدیم از شخصیتی به اسم «نازی» زیاد یاد می‌کرد. یه روز بهش گفتم حسین این نازی کیه؟ گفت همونی که ناز کرد و رفت… اون سکانسی که کرامت دنبال ماشین می‌دوئه تا نذاره طلعت رو ببرن، خیلی دوسش دارم.

 هم برای عروس، هم نرگس و هم مهاجران حقتون بود که جایزه بگیرید و حتما ناراحتید.

برای جایزه بازی نکردم اما اگه برای این فیلم‌ها جایزه می‌گرفتم، حتما مسیر کارنامه‌ام تغییر می‌کرد. نمی‌دانم چرا بی‌توجهی کردن. بگذریم.

 این همه پرکاری به شما ضربه نزد؟ فیلم معمولی زیاد توی کارنامه‌تون دارید.

چاره‌ای نداشتم. فقط من بودم. بیشتر فیلمنامه‌ها اول به من پیشنهاد می‌شد و منم از بین شون بهترین‌ها رو انتخاب می‌کردم. مردم دوست داشتن براشون کار کنم و منم عاشق طرفدارهام هستم. گاهی‌ هم به دلیل رفاقت با کارگردان یا تهیه‌کننده می‌رفتم بازی می‌کردم. اگه پیشنهادهای بهتری داشتم حتما قبول می‌کردم. توی اون مقطع، بهترین‌ها همونایی هستن که بازی کردم.

برام جالبه که هنوز فیلم عروس اکران نشده بود که فیلم قربانی رو بازی کردید. سکانس دعواتون با داریوش ارجمند توی میدون تره‌بار، خیلی تاثیرگذار بود. رابطه پدر و پسری خیلی خوب دراومده بود.

اون سکانس دعوا رو توی دو تا جمعه فیلمبرداری کردیم. باید حتما میدون تره‌بار تعطیل می بود. فیلم سختی برام بود.

 بعد از عروس، پشت سر هم ۳ تا فیلم ویژه کار کردید. «قربانی» «نرگس» و «مهاجران». برای نرگس کاندیدا شدید اما سیمرغ رو نگرفتید. در صورتی که به نظرم حق مسلم تون بود.

لطف داری. نرگس رو یه جور دیگه دوست دارم. یادمه بنی‌اعتماد یه فیلم بهم داد برم ببینم تا بیشتر به نقش نزدیک بشم. کارگردان بزرگیه. شخصیت‌ها رو می‌شناخت و باهاشون زندگی کرده بود. خیلی خوب راهنمایی می‌کرد و منظورش رو می‌رسوند. از طرفی‌ هم همکاری با فریماه فرجامی خیلی خاطره‌انگیز بود. نرگس فیلم بزرگی بود.

واقعا دهه ۷۰ سینما برایم سخت بود

سال گذشته بود که فریدون جیرانی در برنامه هفت، بینندگان را شگفت‌زده کرد. او ناگهان از صورت تکیده‌ای پرده‌برداری کرد که همه خاطرات خوشایندی از آن داشتند. این ابوالفضل پورعرب بود. مرد طلایی گیشه در دهه گذشته که حالا پاسوز اتفاقاتی شده بود که خود در برنامه به آن اعتراف کرد.پورعرب با حضور در برنامه هفت صحبت خود را با شوک روحی شدیدی که از دست دادن خواهرش به او وارد کرده بود، آغاز کرد تا آن را علتی برای وقفه بلندمدتش در سینما عنوان کند.پورعرب درباره سینمای دهه ۷۰ گفت که در آن زمان کسی به این راحتی‌ها نمی‌توانست وارد سینما شود و با ارائه کارهای بی‌کیفیت کنار گذاشته می‌شد.

 کسی کنار من نماند

پورعرب در پاسخ به این پرسش که خودت علت نبودنت را چطور ارزیابی می‌کنی با صراحت گفت: من نمی‌خواستم کار کنم، حتی سیروس الوند به منزل ما آمد و گفت که تو چه دشمنی‌ای با خودت پیدا کردی؟ چرا دیگه کار نمی‌کنی؟من در بحبوحه فوت خواهرم انتظار داشتم دوستانم کنارم باشند، آنهایی که سال‌ها برایشان کار کردم و ستاره فیلم‌هایشان بودم ولی کجا بودند. در آن دوران فقط حسین فرح‌بخش، سیروس الوند و علیخانی بودند و دیگر هیچ کس.

 هیچ معلمی نداشتم

کاش وقتی همه ما درسمان تمام می‌شود، یک جایی برای فرهنگ‌سازی داشته باشیم مثلا زمانی که فوتبالیستی از یک بازی در زمین‌های خاکی به تیم ملی و آن همه امکانات می​رسدخب، ظرفیت لازم دارد و  عواقب آن صد‌درصد به دلیل بی‌معلم بودن آنهاست.مثلا من از پایین شهر آمدم برای یک فیلم انتخاب شدم با اینکه قبل‌تر از آن در دانشگاه درس می‌خواندم، تئاتر کار می‌کردم و ساز می‌زدم اما با این همه باز هم بی‌معلم جلو آمدم.این همه حادثه و شایعه برای من ساخته شد، برای چه؟ به چه گناهی؟ چون من تنها بودم!

 مراقب گلزار و بهداد و بقیه باشید

من وقتی بازی می‌کردم آن دوران از خدا می‌خواستم که کس دیگری هم باشد که آنقدر من همه جا نباشم، باور کنید می‌خواستم موتور بخرم اما می‌گفتند سریع در تیتر شایعات قرار می‌گیری! اما الان کو؟! حتی داشتن ویدئو ممنوع بود، پس کو آن همه سختگیری.همه چیز تغییر کرده، واقعا دهه ۷۰ سینما سخت بود.الان گلزار، حامد بهداد و خیلی از جوان‌‌ها در سینما هستند و انصافا هم خوب کار می‌کنند اما زمان من اینها نبودند ما باید حداقل مراقب این نسل باشیم. ما باید از آنها حمایت کنیم و شرایط را طوری بچینیم که مراقب جوان‌ترها باشیم.

دفترچه یادداشت آنلاین یک پسر تنها

دانلود مصاحبه با دکتر امیر حسین خلوتی با موضوع شریان های حیاتی و زلزله (مهندس حسن فراهانی)

منبع : رادیو۸۰۸  (civil808.com)



دانلود مصاحبه با دکتر امیر حسین خلوتی با موضوع شریان های حیاتی و زلزله

شماره ۲۸

مصاحبه با دکتر امیرحسین خلوتی  با موضوع: “شریان های حیاتی و زلزله”

نقل قول :

شما به عنوان مهندس سازه تا چه اندازه با روند طراحی شریان های حیاتی آشنایی دارید؟

اصلا شریان های حیاتی به چه نوع سازه
هایی گفته میشه؟ طرای طراحی ومحاسبات سازه های خاصی چون نیروگاه ها و دکل
های انتقال برق و از این دست از چه استاندارد های داخلی  و بین المللی
استفاده می شود؟

اگه کار محاسبات سازه ها حرفه اصلیتونه تا چه اندازه به حرفتون تسلط دارید؟

از کی وارد کار محاسبات شدید و چقدر به همه جنبه های کاریتون اشراف دارید؟

شریان های حیاتی همانطور که از اسمشون
قابل برداشته سازه هایی گفته میشند که به نوعی با حیات بشر سر و کار
دارند، مثل نیروگاه ها ، دکل ها و تاسیسات پست برق و از این دست. اما
همانطور که طراحی و محاسبات خاصی هم دارند به جهت اهمیت بالایشان در هنگام
زلزله  و عدم ورود آسیب جدی به اینگونه سازه ها بهسازی لرزه ای خاصی را
هم نیاز دارند.

در ادامه مطلب

بازگشت به صفحه اصلی وبلاگ مهندسی عمران راه و ساختمان(مهندس حسن فراهانی)

مهندسی عمران راه و ساختمان

دانلود رایگان فیلم کوتاه مصاحبه تلویزیونی آقای مهندس ایلخان – ریاست محترم سازمان نقشه برداری کشور –

منبع : آپارات , شرکت نماپرداز رایانه (NPR)

دانلود رایگان فیلم کوتاه مصاحبه تلویزیونی آقای مهندس ایلخان – ریاست محترم سازمان نقشه برداری کشور – سال ۱۳۹۱

لینک اتصال نمایش آنلاین اینجا کلیک کنید…

http://www.aparat.com/v/df23451ac18ae80bf75c652fc47d232c239206

بازگشت به صفحه اصلی وبلاگ مهندسی عمران راه و ساختمان(مهندس حسن فراهانی)

مهندسی عمران راه و ساختمان