ایرج قادری پس از طی یک دوره سخت و درگیری با بیماری سرطان درگذشت اما موضوعی که خیلی ها نمی توانستند در مورد او متوجه شوند این بود که چرا او در یک مراسم خیلی ساده و فقط با حضور ۴۰ نفر تشییع و در بهشت بی بی سکینه کرج به خاک سپرده شد. این نحوه خاکسپاری و رضایت ندادن ایرج قادری برای دفن در قطعه هنرمندان حواشی مختلفی برای او و خانواده اش به وجود آورد. مصاحبه ژوبین قادری تنها پسر این کارگردان قدیمی سینما و انتقاد از نامادری اش هم به شایعات دامن زد؛ شایعاتی که اصلاً خوشایند طرفداران و دوستداران ایرج قادری نبود.
انتقاد فرزند ایرج قادری از نامادری اش؛ این خاکسپاری در شان پدرم نبود
ژوبین قادری تنها فرزند ایرج قادری با انتقاد از نحوه خاکسپاری پدرش گفت که لحظه خاکسپاری پدرش در تهران نبوده است: « من همزمان با ساخت فیلم «می خواهم زنده بمانم» به دنیا آمدم و در این سال ها به دلیل مسائل تحصیلی و فضای آرام کیش به همراه مادرم هما قادری در این جزیره زندگی می کردیم. ایرج قادری ۴ سال بیمار بود و در این مدت من مدام کنارش بودم، دقیقاً همان شبی که پدرم فوت کرد، من رفته بودم مادرم را از کیش بیاورم که تلفنی به من خبر دادند پدرم فوت شده است. بعد از شنیدن این خبر تماس گرفتم و به من گفتند فوت پدر شایعه است اما متاسفانه حقیقت داشت و در نهایت نامادری ام ( تهمینه اطمینان مقدم ) بدون اطلاع ما پیکر پدر را به خاک سپرد. متاسفانه برای آمدن از کیش به تهران بلیط پیدا نکردیم و در نهایت وقتی رسیدیم، فهمیدیم پدرم به خاک سپرده شده است. » ژوبین قادری ادامه می دهد: « ما به نحوه خاکسپاری پدرم اعتراض کردیم اما هیچ شخصی پاسخگو نیست اما مطمئن باشید من این موضوع را پیگیری خواهم کرد و از تمام کسانی که اجازه تدفین اش را صادر کرده اند توضیح می خواهم. از زمانی که برادر ناتنی من فوت کرد فقط اسم من در شناسنامه پدرم بود و همه می دانستند من تنها فرزندش هستم و پدر به لحاظ احساسی بسیار به من وابسته بود. مراسم و نحوه خاکسپاری ایرج قادری اصلاً مناسب شان و منزلت این هنرمند نبود و من به عنوان تنها پسر ایرج قادری اعلام می کنم مراسم بزرگداشت و سایر مراسم را مناسب شان و شخصیت پدرم برگزار می کنم. »
همسر ایرج قادری توضیح می دهد: او با خواست خودش چنین در خاک آرمید.
ایرج قادری بزرگ مردی که به عشق مردم و برای مردم زندگی کرد و زندگی اش را روی پرده های نقره ای جاودانه ساخت با خواست خود چنین در خاک آرمید که گرانی جسم اش بر شانه های مردمی که مهرش را به دل داشتند و هنرش را به جان خریدار بودند، حتی برای لحظه ای سنگینی نکند. او می خواست آخرین خاطره هایش همانی باشد که روزگاری بر پرده سینما و قاب تلویزیون بود تا وداع ابدی اش در آرامستان نباشد گویی که هر روز به لطف هنرش می شود دیدار تازه کرد تا هر کجا نام ایرج قادری بر صفحه ای نشست همگان به یاد قامت استواری که خم نشد جزء در درگاه معبودش از جا برخیزند و این چنین بماند در یاد های عاشقانش. بنا به خواسته اش هزینه مراسم ترحیم و مناسب مشابه به حساب موسسه محک یعنی موسسه حمایت از کودکان سرطانی واریز شده است تا او که خود پنجه در پنجه سرطان داشت بازیگر لحظات سخت کودکانی باشد که در چنبره این بیماری اسیرند. از دوستان واقعی اش، همان مردمی که او هم عاشقانه دوستشان داشت، سپاسگزارم. همانانی که می دانم برای روح بلندش از درگاه پروردگار طلب آمرزش می کنند.
منبع : نشریه زنگی ایده آل شماره ۱۱۳
مجله خبری
