در این سفر افتد به خون
عرش خدا را قائمه
بر دیدن صحرای خون
آید ز جنت فاطمه
گاهی کنار قتلگه
گاهی کنار علقمه
خون می فشاند از بصر
گیرد حسینش را به بر.
دهید اندکی اهل کوفه امانم
که تا بر حسینم سلامی رسانم
سلام ای حسین ای فروغ محبت
ببین مسلمت را به وادی غربت
مبادا ای پسر عم به کوفه بیایی
که خود را گرفتار کوفی نمایی
در اول به من عهد و پیمان ببستند
ولی زود آن عهد و پیمان شکستند.
قالب وبلاگ محرم
آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد ، گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد.
دریافت کد قالب در ادامه مطلب